بخشی از مقاله

چکیده:

سبک ارگانیک این توان را دارد تا حد زیادی فرم معماری را تحت تاثیر خود قرار داده و به کلی فرم معماری را از حالت هندسی منظم خود بیرون آورد و فرم را به سمت طبیعت کشیده و تاحد ممکن بنا را طبیعت درهم آمیخته کند و در آخر ما بنا را بخاطر فرم بنا جزئی از طبیعت ببینیم چراکه بنا با تلفیق شدن با طبیعت جزئی از طبیعت محسوب می شود.

مقدمه:

مقاله حاضرتحقیقی است در مورد تاثیر معماری ارگانیک بر فرم ساختمان ها که نگارنده سعی دارد که اثبات کند که سبک معماری ارگانیک تا حد بسیار چشم گیری بر فرم ساختمان تاثیر میگذارد و ساختمان را به شکل آن چیزی که در طبیعت از آن الهام گرفته شده در می آورد و یا اینکه سعی میکند ساختمان به نحوی باشد که بیشترین سازگاری با محیط طبیعت اطراف خود را داشته باشد.

معماری ارگانیک:

معماری ارگانیک گرایشی است در معماری که به هماهمنگی بنا با طبیعت و به عبارت بهتر به درآمیختن بنا با طبیعت تاکید دارد. در این میان الگوهای ذهنی که در ناخودآگاه ذهن انسان از طبیعت موجود است سهم به سزایی با هماهنگی فرم معماری با محیط اطرافش دارد یک طراحی ارگانیک یعنی به منصه بروز رسانیدن این الگوها یا طرح واره ها در محیط طبیعی.

ارگانیک: به معنای همگونی و تلفیق اجزا نسبت به کل وکل نسبت به اجزا است.

لغت ارگانیک در لغت نامه ها ترجمه های مختلف دارد. از جمله عالی،بدست آمده از ساز وارهای زنده، وابسته به اندام،تن مایه و ...

اثر ارگانیک به اثری گفته میشود که مانند گیاه و موجودی زنده کاملا بصورتی پویا در جهات مختلفی رشد کرده باشد و هیچ عاملی به جز نیرو های حیاتی مانع رشد آن نشده باشد.نمونه این آثار کلیه پدیده ها و موجودات طبیعی مختلف عالم است. انسان به عنوان نماینده خدا در روی زمین با درک اصول پویا و حیاتی عالم طبیعت خود به دست آفرینش می زند ، آفرینش ارگانیک نمونه های این نوع شکل گیری در تاریخ معماری کشورمان نیز فراوان است از آن جمله می توان به شهر سازی کاملا ارگانیک و انسانی بافتهای قدیمی - ارگ بم - معماری طبیعی و اقلیمی ایرانی استفاده از مصالح متناسب با اقلیم و بسیاری از موارد دیگر نام برد.

معماری ارگانیک در آمریکا در قرن نوزده توسط فرانک فرنس و لوئی سالیوان شکل گرفت و اوج شکوفائی این نظریه در نیمه اول قرن بیستم در نوشته های فرانک لوید رایت مشاهده شد. فرانک فرنس، استاد سالیوان، تحت تاثیر سبک نئو گوتیک بود. سالیوان برای اولین بار شعار فرم تابع عملکرد را عنوان کرد. البته باید توجه داشت که معماران مدرن نیمه اول قرن اخیر مانند گروپیوس نیز فرم تابع عملکرد را شعار اصلی خود می دانستند ولی آنها فرم را تابع عملکرد ماشین و تکنولوژی می دانستند.

ویژگی های معماری ارگانیک:

.1  دارای پلان آزاد است.

.2  به دنبال تحقق تداوم فضایی وشادی و سرزندگی فضایی است.

.3 در طراحی داخلی فضا های معماری شکل اولیه حجمی را نفی می کند

.4 بر مسئله ارتباط انسان ، طبیعت و معماری تاکید میورزد

.5 معماری در آنچه که باید باشد و هست جست جو می کند

.6 چهار چوبها و قوانین ثابت و بی حرکت و محدود کننده را نفی می کند

.7 در بین اجزاء آن نوعی پیوستگی طبیعی وجود دارد که با طبیعت پیرامون آمیخته شده است

.8 به معماری به گونه ای تندیس گونه نگاه می کند

تاریخچه:

بینش معماری ارگانیک ریشه در فلسفه رمانتیک دارد. رمانتیسم یک جنبش فلسفی هنری و ادبی در اواخر قرن 18 و 19 میلادی در شمال غربی اروپا بود که به سایر نقاط اروپا وامریکا سرایت کرد. این جنبش واکنشی در مقابل خردگرایی عقل مدرن بود. رمانتیک ها مانند پیروان تفکر کلاسیک به ذهن انسان اعتقاد داشتند که بیشتر در مورد احساس و عواطف بود، به همین دلیل اکثر فلاسف رمانتیک شاعر بودند و به تجلیل از طبیعت،عواطف و تخیل می پرداختند که به مبانی علوم اثباتی مانند فیزیک و ریاضی و منطق معتقد بودند.

در آثار رمانتیک برانگیختن احساس و عواطف،ایجاد ابهام و توهم و مناظر تماشایی طبیعت مورد توجه است. به همین دلیل رمانتیک در پی تحسین طبیعت است. بر خلاف کلاسیک که به دنبال سلطه بر طبیعت است. فریدریش ویلهم شیلینگ که یکی از بنیان گذاران فلسفه رمانتیک محسوب می شود معتقد بود که طبیعت جزئی از خود انسان است و بین انسان و طبیعت جدائی نیست در این سبک معماری هنرمند میبایست ترکیبی می ساخت که به موازات طبیعت باشد و پروسه حیات و رشد و توسعه را به صورت انتزاعی نشان دهد

ارگانیک از دیدگاه فلسفه:

معماری ارگانیک را می توان در فلسفه رمانتیک ریشه یابی کرد رمانتیسم جنبش ادبی و هنری بود که در اواخر قرن 18 میلادی شکل گرفت و قطب مخالف کلاسیک است و مبانی آن اعتقاد به ارزش تجربه شخصی و فردی است در کلاسیک هنرمندان از اصول و قوانین نظری طبعیت می کنند و متکی به عقل و خرد خود می باشند در صورتی که توجه رمانتیک ها بر احساسات، غرایز، عواطف و تخیل انسانی است برای همین است که فلسفه کلاسیک را اکثرا ریاضی دان ها تشکیل می دهند و فلسفه رمانتیک همچون ویکتور هوگو، گوته، آلفرد دوموسه و شیلینگ ادیب و شاعر بوده اند. شیلینگ معتقد بود طبیعت جزئی از انسان است و بین این دو جدایی وجود ندارد. برای همین است که هنرمندان رمانتیک همواره در پی تحسین طبیعت هستند در صورتی که کلاسیک ها به دنبال سلطه بر طبیعت.

مهمترین بنیانگذار فلسفه رمانتیک، فردریش ویلهم شیلینگ 1775- 1854 بود و معتقد به اینکه طبیعت، جزئی از انسان است و بین انسان و طبیعت جدائی نیست.

رایت، دیدگاه و آثارش

از خلاق ترین معماران و نظریه پردازان قرن بیستم است در حقیقت او برترین معمار سبک ارگانیک می باشد.

در مجموع معماری ارگانیک میخواهد با طبیعت پیوند داشته باشد و ماهیتی طبیعت گرا دارد .رایت در 20 مه 1953 در تلیسین معماری ارگانیک را در نه عبارت ذیل تعریف کرد:

- 1 طبیعت: فقط شامل محیط خارج مانند ابرها درختان و حیوانات نمی شود بلکه شامل داخل بنا و اجزا و مصالح آن می باشد. - 2 ارگانیک: به معنای همگونی و تلفیق اجزا نسبت به کل وکل نسبت به اجزا است.

- 3 شکل تابع عملکرد: عملکرد صرف صحیح نمی باشد بلکه تلفیق فرم و عملکرد و استفاده از ابداع وقدرت تفکر انسان در رابطه با عملکرد ضروری است.فرم و عملکرد یکی هستند.

- 4 لطافت: تفکر و تخیل انسان باید مصالح وسازه سخت ساختمان را به صورت فرم های دلپذیر و انسانی شکل دهد .همان گونه که پوشش درخت و گل بوته ها شاخه های آنها را تکمیل می کند.مکانیک ساختمان باید در اختیار انسان باشد و نه بالعکس.

- 5  سنت: تبعیت و نه تقلید از سنت اساس تفکر معماری ارگانیک است.

- 6  تزئینات: بخش جدائی ناپذیر از معماری است.رابطه تزئینات به معماری همانند گل ها به شاخه های بوته می باشد.

- 7 روح: روح چیزی نیست که به ساختمان القا شود بلکه باید در درون آن وجود داشته باشد و از داخل به خارج گسترش یابد.

- 8 بعد سوم: بر خلاف اعتقاد عمومی بعد سوم عرض نیست بلکه ضخامت و عمق است.

- 9 فضا: عنصری است که دائما باید در حال گسترش باشد.فضا یک شالوده پنهانی است که تمام ریتم های ساختمان باید از آن منبعث شود و در آن جریان داشته باشد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید