بخشی از مقاله
چکیده
امروزه، بناهای بسیاری ساخته شده اند که هر یک از آنها معرف سبک معماری خاص خود می باشد. تا به امروز، سبک های معماری متنوعی شناخته شده اند که در برخی موارد نسبت به هم به راحتی قابل تمایز هستند و در برخی موارد دیگر هم، نقاط مشترک فراوانی دارند که تمایز آنها را با مشکل مواجه می کند. ریشه شکل گیری سبک های معماری هر منطقه ای موارد مختلفی می تواند باشد همچون مسائل اقلیمی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و ..... . اما نقطه مشترک اکثر قریب به اتفاق آنها این است که نقطه شروع همه آنها به یک سری مبانی نظری بر می گردد.
لذا برای تحقیق در هر سبک معماری، شناخت مبانی نظری آن امری لازم محسوب می شود. در این پژوهش سعی شده است سیر تکاملی سبک معماری ارگانیک معرفی شود و به این منظور ابتدا مبانی نظری مربوط به آن آورده می شود و پس از بیان افکار و نظرات صاحبنظران حوزه های مختلف، به ارائه نمونه های کالبدی ساخته شده به سبک معماری ارگانیک پرداخته می شود . این پژوهش در دسته پژوهش های کیفی قرار می گیرد و روش تحقیق در آن به صورت توصیفی-تحلیلی می باشد.
-1 مقدمه :
لغت ارگانیک1در لغت نامه ها به عناوین مختلفی ترجمه شده است که عبارتند از: عالی، بدست آمده از سازوارهای زنده، وابسته به اندام، تن مایه و ..... . اثر ارگانیک به اثری گفته می شود که مانند گیاه و موجودی زنده کاملا به صورتی پویا درجهت های مختلف رشد کرده باشد و هیچ عاملی به جز نیروهای حیاتی مانع رشد آن نشده باشد. نمونه این آثار کلیه پدیده ها و موجودات طبیعی مختلف عالم است.
انسان به عنوان نماینده خدا درروی زمین با درک اصول پویا و حیاتی عالم طبیعت، خود دست به آفرینش می زند، آفرینش ارگانیک که نمونه های این نوع شکل گیری در تاریخ معماری کشورمان نیز فراوان است، از آن جمله می توان به شهرسازی کاملا ارگانیک و انسانی بافت های قدیمی معماری - مانند ارگ تاریخی بم، شکل گیری هسته اولیه شهرها و گسترش تدریجی آنها و ..... - اشاره کرد. شاید بتوان گفت بینش معماری ارگانیک ریشه در فلسفه رمانتیک دارد.
-2 مفهوم رمانتیک:
انسان ها به خصوص انسان های اولیه، خردمندانه با طبیعت زندگی می کردند به گونه ای که حاصل عشق و تمایل آن ها به ارتباط همزیستانه، آثار هنری، ادبی و معماری بوده است. این عشق باعث ایجاد جنبش های هنری و گرایش های رمانتیک در هنر و معماری شد. هنرمندان رمانتیک تفکرات و احساساتی فراتر از زمان و مکان خود داشتند و علت اصلی مخالفت با رمانتی سیسم همین مسأله است که فرآیند ها و راه حل ها پاسخگوی نیاز مردم آن عصر نمی باشد و ذهن مردم متوجه گذشته ای می شود که بهتر بود. خلاقیت بشری کهاساساً به امور اسطوره ای وابسته است را باید نوعی رمانتیک دانست و هر کسی را که معتقد باشد معماری علاوه بر تمام امور باید احساسات انسان را نیز ارضا کند باید رمانتیک دانست.
-3 مفهوم معماری ارگانیک :
فلسفه ی طراحی معمارانه مربوط به اوایل قرن بیستم بیان می کند یک بنا باید ساختار و پلانی داشته باشد که نیازهای کارکردی آن با محیط طبیعی اش همساز باشد و فرم یک وضوح عقلانی و کلیتی یکپارچه به خود بگیرد. شکل ها یا فرم ها در چنین حالتی اغلب خطوط طراحی نامنظمی هستند و به نظر می رسد به فرم های موجود در طبیعت شبیه می باشند - معماری انداموار یا اندامین معادل فارسی آن می باشد - .معماری ارگانیک ترکیب ساختمان با طبیعت و نه تحمیل ساختمان بر طبیعت است، مشخصه ی مربوط به اشکال و فرم های دارای خطوط کناره ی نمای نامنظم، که به نظر می رسد به خطوط کناره ی نمای گیاهان یا حیوانات زنده شباهت دارند می باشد.
مفهوم سبک ارگانیک نیز همانند بسیاری از دیگر مفاهیم به کار گرفته شده در معماری، از رشته های دیگر وام گرفته شده و زمانی که برای معماری و ساختمان به کار می رود، تعیین حدود آن مشکل است. این مفهوم، روابط هماهنگ بین کل و جزء را در خود جای می دهد، اما همچنین با فرآیندهایی طبیعی همچون تولد، رشد و مرگ ارتباط دارد . معماری ارگانیک کم و بیش همان اجتماع ارگانیک است و همان طورکه یک اجتماع ارگانیک باید از قبول آنچه که از خارج به زندگی تحمیل می شود و با طبیعت و خصوصیات نوع انسان مغایر است، سرباز زند، یک معماری ارگانیک هم نمی تواند مقهور و تسلیم قوانین زیبایی شناسی یا ذوق ساده یک فرد باشد. معماری ارگانیک باید به هر انسان آن چنان مکان مناسبی برای کار و زندگی تقدیم کند که او بتواند از بودن در آن خود را خوشحال و مفید احساس کند.
-3-1 تاریخچه معماری ارگانیک :
رمانتیسم یک جنبش فلسفی، هنری و ادبی در اواخرقرن 18و19 میلادی در شمال غربی اروپا بود که به سایر نقاط اروپا و آمریکا سرایت کرد. این جنبش واکنشی در مقابل خردگرایی عقل مدرن بود. رمانتیک ها همانند پیروان تفکر کلاسیک2 به ذهن انسان اعتقاد داشتند که بیشتر درمورد احساس و عواطف بود. به همین دلیل اکثر فلاسفه رمانتیک شاعر بودند و به تجلیل ازطبیعت، عواطف وتخیل می پرداختند و به مبانی علوم اثباتی مانند فیزیک، ریاضی و منطق معتقد بودند.
درآثار رمانتیک بر انگیختن احساس و عواطف، ایجاد ابهام و توهم و مناظر تماشایی طبیعت مورد توجه است. به همین دلیل رمانتیک در پی تحسین طبیعت است برخلاف کلاسیککه به دنبال سلطه بر طبیعت است. فریدریش ویلهم شیلینگ3 که یکی از بنیانگذاران فلسفه رمانتیک محسوب می شود معتقد بود که طبیعت جزئی از خود انسان است و بین انسان و طبیعت جدائی نیست. در این سبک معماری هنرمند می بایست ترکیبی می ساخت که به موازات طبیعت باشد و پروسه حیات و رشد و توسعه را به صورت انتزاعی نشان دهد. رالف والدو امرسون 4نویسنده شاعر و کشیش آمریکایی هنرمندان را تشویق می کرد که از طبیعت الهام بگیرند. وی هنرمندان را برای یافتن رابطه بین فرم و عملکرد در طبیعت هدایت می کرد.
به عقیده او طبیعت سیستمی از فرم ها و روش های به وجود آوردن را خلق می کند که مستقیما قابل تطبیق در هنر است. همچنین ویوله لودوک5 معمار معروف فرانسوی معماران را ترغیب می کرد که قوانین طبیعی خلقت را به کار گیرند همانند مجسمه سازان قرون وسطی که گیاهان و حیوانات را مطالعه می کردند تا بفهمند که چگونه فرم های آنها یک عملکردی را نشان می دهند و یا خود را با خصوصیات ارگانیسم تطبیق می دهند. معماری ارگانیک در آمریکا در قرن 19 توسط فرانک فرنس و لویی سالیوان شکل گرفت. اوج شکوفایی این نظریه را می توان در نیمه اول قرن بیستم درنوشتارها وطرح های فرانک لوید رایت 6مشاهده کرد.