بخشی از مقاله
چکیده
رشد اقتصادی از اهداف مهم اقتصادی هر کشور است. برای رسیدن به یک رشد اقتصادی عوامل زیادی تأثیر گذارند. سرمایهگذاری مستقیم خارجی، که یک اقتصاد داخلی را با اقتصاد جهانی پیوند میزند، عامل مؤثر و تعیین کنندهای بر رشد اقتصادی است؛ منوط به اینکه شرایط جذب آن در یک کشور فراهم باشد. یکی از شروط لازم وجود یک بازار مالی توسعهیافته وکاراست
کشورهای توسعه یافته تجربه استفاده از سرمایهگذاری مستقیم خارجی برای رسیدن به رشد اقتصادی پایدار دارند که نمیتوان نقش بازارهای مالی را در آنها نادیده گرفت
در این پژوهش تأثیر سرمایهگذاری خارجی و توسعه بازارهای مالی در کشورهای درحالتوسعه با درآمد بالاتر و پایینتر از متوسط در دوره 1990-2015 با استفاده از روش دادههای ترکیبی مورد بررسی قرار گرفته است.
نتایج نشان میدهد که سرمایهگذاری مستقیم خارجی در کشورهای درحالتوسعه با درآمد بالاتر از میانگین مثبت و معنیدار ودر کشورهای با درآمد پایینتر از میانگین معنیدار نبوده است و شاخص مالی در کشورهای درحالتوسعه با درآمد بالاتر از میانگین مثبت و معنیدار و در کشورهای درحالتوسعه با درآمد پایینتر از میانگین منفی و معنیدار است.
مقدمه
در الگوی کلاسیک،انباشت سرمایه یکی از عوامل مهم رشد اقتصادی است، و از منابعی که میتواند کمبود منابع لازم برای انباشت سرمایه را تأمین کند،جذب سرمایههای خارجی است. سرمایهگذاری مستقیم خارجی از بین انواع سرمایهگذاری خارجی به دلیل مزیتهایی میتواند منبع کارآمدی برای انباشت سرمایه و به دنبال آن ارتقای رشد اقتصادی باشد. این مزیتها مثل انتقال فناوری، انتقال شیوههای مدیریتی، بازارهای نوین و اتصال به بازارهای بینالمللی هستند. سرمایهگذاری مستقیم خارجی در بستر یک بازار مالی پویا به صورت مجموعهای از سرمایه ارزان، مدیریت کارا،تکنولوژی پیشرفته و دستیابی راحتتر به بازارهای بینالمللی تعریف میشود.
نتایج پژوهشهای مختلف نشان داده که توسعه بازارهای مالی کشور میزبان در تأثیرگذاری سرمایهگذاری مستقیم خارجی بر رشد اقتصادی مؤثر است. بازارهای مالی نقش کلیدی در تجهیز و هدایت وجوه موجود در کشور به سمت بخشهای تولیدی و صنعتی و به تبع آن بهبود رشد اقتصادی دارند. وجود بازارهای مالی توسعهیافته راه را برای استفاده بهتر از سرمایهگذاری خارجی و جذب آنها هموار میسازد. حالآنکه توسعه بازارهای مالی بهسرعت و کارایی جذب سرمایهگذاری خارجی کمک مینماید.
گسترش بازارهای مالی جدای از اینکه بهعنوان یک عامل تسهیلکننده در سرمایهگذاری خارجی است، خود بیانگر رونق و پویایی اقتصاد نیز هست که میتواند نشانه ثبات اقتصادی محسوب شود و عاملی برای جذب بیشتر سرمایهگذاری خارجی نیز باشد
توسعه سیستم مالی در کشور میزبان یکی از مهمترین پیش شرطهای لازم جهت اثرگذاری مثبت سرمایهگذاری مستقیم خارجی است . سیستم مالی توسعهیافته منجر به تخصیص کارای منابع و بهبود قدرت جذب یک کشور در رابطه با جریانهای ورودی سرمایهگذاری مستقیم خارجی میشود. توسعه سیستم مالی از دو طریق بر رشد اقتصادی مؤثر خواهد بود.
اول آنکه منجر به تحرک پساندازها میشود و بر حجم منابع در دسترس برای تأمین مالی سرمایهگذاری میافزاید.
دوم آنکه، منجر به پوشش و کنترل پروژههای سرمایهگذاری میشود. همچنین توسعه سیستم مالی در داخل ممکن است امکاناتی را جهت اعطای وام به بنگاههای خارجی فعال در داخل در جهت گسترش فعالیتهای ابداعی آنها در کشور فراهم آورد،که بدین ترتیب، بهصورت غیر مستقیم به افزایش سرایت تکنولوژِی به بنگاههای داخلی میانجامد.
بر این اساس، پرسشی که در این مطالعه در نظر دارد این است که توسعه بازارهای مالی در تأثیرگذاری سرمایه گذاری مستقیم خارجی در رشد اقتصادی چگونه است؟ سازماندهی مقاله بهصورت زیراست: بخش دوم به مبانی نظری تحقیق اختصاص دارد. بخش سوم به پیشینه پژوهش میپردازد. در بخش چهارم نتایج پژوهش گزارش میشود و در بخش پنجم نتیجهگیری ارائه میشود.
مبانی نظری
نظریه های سرمایهگذاری مستقیم خارجی
نظریه های زیادی در مورد سرمایهگذاری خارجی وجود دارد که بهطورکلی میتوان آنها را به دودسته از نظریات تقسیم نمود: نظریات مبتنی بر آثار سرمایهگذاری مستقیم خارجی بر اقتصاد کشور میزبان و نظریات مربوط به علل انجام FDI توسط شرکتهای چندملیتی. نظریات مربوط به آثار سرمایهگذاری مستقیم خارجی اغلب در دو گروه نظریات خوشبینانه و نظریات بدبینانه نسبت به FDI و فعالیت شرکتهای چندملیتی قابل بررسی است.
نظریات مکتب نئوکلاسیک، طرفداران آزادسازی جریان سرمایه، طرفداران روش چانهزنی و نظریه وابستگی متقابل ازجمله نظریات خوشبینانه و نظریه مکتب اقتصاددانان رادیکال و مکتب وابستگی نمونهای از نظریات بدبینانه در مورد FDI هستند. دسته دوم از نظریات مربوط به سرمایهگذاری، نظریههایی هستند که به بررسی علل انجام سرمایهگذاری مستقیم خارجی میپردازند. نظریههای مختلفی نیز سرمایهگذاری مستقیم خارجی را از دیدگاه شرکتهای چندملیتی موردبحث قرار میدهند. این نظریهها را میتوان مبتنی برفرض بازارهای کامل و نظریههای مبتنی برفرض بازارهای ناقص دستهبندی کرد.