بخشی از مقاله

چکیده

این پژوهش باهدف مشخص کردن جهت و میزان تأثیرگذاری هزینههای نمایندگی بر سرعت تعدیل ساختار سرمایه انجام شده است. در این تحقیق برای محاسبه هزینههای نمایندگی از دو معیار نسبت کارایی - گردش داراییها - و تعامل فرصتهای رشد و جریانهای نقد آزاد استفاده شده است. پژوهش حاضر ازلحاظ روش انجام از نوع پژوهشهای علی پس رویدادی میباشد. روش آزمون متغیرهای رگرسیون از نوع دادههای تلفیقی بوده است. بهطورکلی نتایج بهدستآمده از تحلیل دادههای 100 شرکت پذیرفت شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1388-1393 بیانگر آن است که تعامل فرصتهای رشد و جریانهای نقد آزاد اثر معکوس و معناداری بر سرعت تعدیل ساختار سرمایه دارد. نسبت کارایی - گردش داراییها - تأثیری بر سرعت تعدیل ساختار سرمایه ندارد.

-1مقدمه

در نگاه کلی، هزینههای نمایندگی به وجود آمده از رابطه نمایندگی است. رابطه نمایندگی نوعی قراردادی است که طبق آن مالک، نماینده را جهت انجام امور عملیاتی مامور و در این راستا اختیاراتی در باب اتخاذ تصمیم به وی تفویض میشود. با شکلگیری رابطه نمایندگی، هزینه نمایندگی، ناشی از تضاد منافع بین طرفین ایجاد میشود. اهمیت بحث ساختار سرمایه شرکتها از مطالعات مودیلیانی و میلر - 1958 - 1 بیشتر موردتوجه قرار گرفت. آنها بر این اعتقاد بودند که بین تامین مالی از طریق حقوق صاحبان سهام و بدهی با توجه به ارزش شرکت هیچ تفاوتی وجود ندارد. ازاینرو روشهای مختلف تأمین مالی برای شرکت، ارزش اضافی دربر ندارد و بنابراین محدودیتی برای مدیر نیست؛ اما شواهد تجربی بعدی نشان داد که این موضوع در عمل وجود ندارد و تحقیقات مودیلیانی و میلر - - 1963، نیز به نتایج جدیدی دستیافت و اهمیت ساختار سرمایه شرکتها، بیشازپیش مشخص گردید. تحقیقات زیادی درزمینهی تامین مالی شرکتها وجود دارد که سعی در توضیح این مطلب دارد که ساختار سرمایه، ارزش شرکت را تحت تأثیر قرار میدهد.

سرعت تعدیل، سرعت حرکت ساختار سرمایه شرکت بهسوی ساختار سرمایه هدف است.در پژوهش حاضر تلاش شده است این موضوع بررسی گردد که هزینههای نمایندگی بر سرعت تعدیل ساختار سرمایه تأثیر دارد.

-2بیان مسئله

ازآنجاکه انحراف اهرم واقعی شرکت از اهرم هدف، ارزش شرکت را کاهش میدهد، شرکتها درصدد تعدیل اهرم خود به سطح بهینه برآمدند؛ اما این فرایند تعدیل، زمانبر است بهویژه هنگامیکه شرکتها با هزینههای تعدیل مواجهاند. همانطور که مایرز - 1984 - 2 اشاره میکند، اگر هزینههای تعدیل زیاد باشند، شرکتها نمیتوانند بهسرعت به سطح اهرم هدف خود برسند بنابراین باید نسبت به هزینههای تعدیل و اینکه چرا آنها مهم هستند و چطور مدیران نسبت به آنها واکنش نشان میدهند توجه بیشتری شود. برای سالیان متمادی، اقتصاددانان تصور میکردند که تمامی گروههای مربوط به یک شرکت سهامی، برای یک هدف مشترک فعالیت میکنند؛ اما در37 سال گذشته، موارد بسیاری از تضادها توسط اقتصاددانان مطرحشده است. جدایی مالکیت از مدیریت منجر به مشکلات نمایندگی میشود.

وجود سهامداران اقلیت تضاد نمایندگی میان مدیریت و مالکیت را به همراه دارد. این تضاد نمایندگی ممکن است بر سرعت تعدیل ساختار سرمایه برای رسیدن به سطح ساختار بهینه اثرگذار باشد. تئوری نمایندگی سعی دارد مشکل نمایندگی را کاهش داده و انگیزه مدیران را برای انجام فعالیتها به نفع خود و به هزینه سهامداران محدود نماید - اشیلفر و ویشنی، .3 - 1967 در تئوری نمایندگی مدیران ممکن است به انجام فعالیتهایی اقدام کنند که باعث شود منافع آنها بر منافع سهامداران ارجحیت یابد. مدیران ممکن است انگیزهای برای رسیدن به رشد شرکت فراسوی رشد بهینه یا بهکارگیری منافع به بهمنظور افزایش منافع مشخصی از طریق موفقیت، قدرت، پاداش و غیره را داشته باشد.

حداکثر کردن ارزش بازار شرکت از طریق ترکیب منابع است. ساختار بهینه سرمایه، موجب حداقل نمودن هزینه تأمین مالی یا هزینه سرمایه و بهتبع آن افزایش ارزش سهام شرکت میگردد؛ که البته برخی از هزینهها مانع از رسیدن ساختار سرمایه شرکت به سطح ساختار سرمایه بهینه میشود. همانطور که گفته شد تضاد منافع میان مالکان و مدیران باعث ایجاد هزینههای نمایندگی میشود. شواهد تجربی نشان میدهد که هزینههای نمایندگی بر سرعت تعدیل ساختار سرمایه شرکت بهسوی ساختار سرمایه هدف تاثیرگذار است. در پژوهش حاضر تلاش میشود به این موضوع پرداخته شود که آیا هزینههای نمایندگی بر سرعت تعدیل ساختار سرمایه بهسوی ساختار سرمایه هدف تاثیرگذار است؟

-3مبانی نظری و پیشینه پژوهش

ساختار سرمایه: تعاریف مختلفی از ساختار سرمایه ارائه شده است که هر یک از این تعاریف جنبهای از روش تأمین مالی را بهعنوان ساختار سرمایه بیان میکند. هازی 1 اعتقاد دارد که ساختار سرمایه تعادل بین بدهیها و داراییها، ماهیت داراییها و ترکیب استقراض شرکت بوده و ترکیبی از سهام عادی، سهام ممتاز و زیرمجموعههای مرتبط با آن، سود انباشته و بدهیهای بلندمدتی است که واحد تجاری برای تأمین مالی داراییهای خود از آنها استفاده میکند. بللوکی2 ساختار سرمایه را ادعای کلی بر داراییهای شرکت معرفی میکند. وی ساختار سرمایه را اوراق بهادار منتشرشده عمومی، سرمایهگذاری خصوصی، بدهی بانکی، بدهی تجاری، قراردادهای تجاری، قراردادهای اجاره و ... میداند کهمعمولاً از طریق نسبتهایی مانند نسبت بدهی به مجموع داراییها، نسبت حقوق صاحبان سهام به مجموع داراییها و نسبت بدهیها به صاحبان سهام اندازهگیری میشود - سجادی و همکاران، 1390، . - 2 آنتونی3 ساختار سرمایه را شامل ترکیب بدهیها و حقوق صاحبان سهام تعریف میکند که بهعنوان منابع تأمین مالی شرکت از آنها استفاده میشود بهعبارتدیگر، سمت چپ ترازنامه انعکاسی از ساختار سرمایه یک واحد تجاری است.

بنابراین ساختار سرمایه شامل ترکیبی از منابع مالی حاصل از بدهیها، سهام عادی، سهام ممتاز و سود انباشته است. تصمیمگیری در این رابطه که ساختار سرمایه یک شرکت چه ترکیبی داشته باشد، از وظایف اصلی مدیران است. بسیاری از مطالعات جدید سعی در تشخیص و تعیین عوامل موثر بر ساختار سرمایه داشتهاند. این مطالعات بر پارهای از عوامل درونسازمانی و برخی از عوامل خارج از شرکت تاکید کرده و به تجزیهوتحلیل نقش و تاثیر آنها در ساختار سرمایه پرداختهاند. برخی از این عوامل عبارتاند از: اندازه شرکت-ساختار داراییها-فرصت رشد-سودآوری شرکت-محل مصرف منابع مالی-پویایی، معیار و روند صنعت.

ساختار سرمایه هدف: سرعت حرکت شرکتها بهسوی نسبتهای بدهی هدف، بستگی به هزینه تعدیل اهرم دارد. اگر این هزینهها وجود نداشته باشند، طبق نظریه توازی هیچگاه نباید انحرافی از اهرم بهینه در شرکتها دیده شود. از سوی دیگر اگر این هزینهها بینهایت بالا باشد، هیچ حرکتی به سمت اهرم بهینه نباید دیده شود - فلنری و رنگان، 4 - 2006 اگر شرکتها با سرعت زیادی به سمت اهرم هدف حرکت کنند، آنگاه فعالیتهای تأمین مالی گذشته شرکت و شرایط تاریخی بازار، تنها اثراتی کوتاهمدت بر ساختار سرمایه جاری شرکت خواهند داشت و این مسئله میتواند اهمیت نظریه حرکت موازنه ایستا را خدشهدار کند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید