بخشی از مقاله
چکیده
مسیرهای ترانزیت دریایی و ادعای مالکیت بر سر ذخایری که غیر قابل دسترس هستند و بخصوص در مناطقی که مرز مشخصی برای آن در نظر نگرفته شده در منطقه قطب شمال همواره برای دو قدرت این منطقه یعنی ایالات متحده آمریکا و روسیه چالش برانگیز است. از این رو دو کشور سعی در حضور نظامی گسترده در آبهای قطب شمال دارند و هرساله هزینه های هنگفتی در این بخش صرف می کنند.
این مقاله با روش تحلیلی- توصیفی به بررسی فعالیت نیروی های نظامی ایالات متحده آمریکا در این منطقه از دیدگاه مباحث امنیتی انرژی می پردازد. بررسی ها نشان می دهد ظرف پنجاه سال آینده از میزان ذخایر انرژی نفت و گاز در جهان کاسته خواهد شد اما منابع انرژی منطقه قطب شمال با حجم تخمینی ذخایر %13 نفت خام و %30 از ذخایر گاز طبیعی جهان در اولویت سیاستهای اقتصادی کشورهای مصرف کننده برای استخراج قرار خواهد گرفت و تمامی تحرکات نظامی ایالات متحده آمریکا در آبهای قطب شمال صرفا تلاش برای بدست گیری کنترل منابع انرژی - معدنی و مسیرهای ترانزیتی آن است.
مقدمه
رشد جهانی برای استفاده از منابع انرژی نفت و گاز، باعث افزایش گازهای گلخانه ای که ناشی از افزایش تقاضاست شد که این مسئله تغییرات آب و هوایی را بوجود آورد[1] که این تغییرات همراه با آب شدن یخهای قطبی،رقابت شدیدی را برای بدست گیری عرصه انرژی در منطقه قطب شمال شکل داده است.
کارشناسان مجموع کل ذخایر احتمالی انرژی نفت و گاز در منطقه قطب شمال 412 بیلیون بشکه تخمین زده اند که سهم کانادا %5، گرینلند%11، نروژ%12، روسیه%52 و ایالات متحده آمریکا - آلاسکا - %20 می باشد.[8] بیشتر این ذخایر در آبهای قطب شمال قرار دارند، جایی که مرزبندی مشخصی برای آن صورت نگرفته و هر کشور ادعای مالکیت بر آن را دارند.
ذوب شدن یخ های قطبی و دسترسی آسان به ذخایر انرژی و معدنی توانسته تفکرات نظامی- استراتژیک ایالات متحده آمریکا را به سوی گسترش و سلطه نفوذ خود در آبهای منطقه قطب شمال بکشاند، جایی که آب و هوای بسیار سرد و خشن باعث محدودیت در عملیات ساخت و ساز زیربنایی برای استخراج ذخایر معدنی شده و از سوی دیگر مشخص نبودن مرزهای دریایی در این آبها چالش های را برای قدرتهای بزرگ در این منطقه بوجود خواهد آورد.
اما سودآوری اقتصادی ناشی از تجارت انرژی، بر رفتارهای نظامی ایالات متحده آمریکا تاثیرگذار است و موجبات حضور نیروی های نظامی در آبهای قطب شمال فراهم کرده و از آنجایی که رقیب دیرینه اش روسیه همواره سعی در برتری هژمونیک خود در این آبها و کنترل مسیرهای دریایی به منظور استخراج و ترانزیت انرژی دارد بروز چالش های نظامی در این آبها در آینده ای نه چندان دور اجتناب ناپذیر خواهد بود.
در این مقاله با روش تحلیلی - توصیفی تلاش شده تا به نقش ژئوپلیتیک انرژی و مسائل مرتبط به آن برای بدست گیری و کنترل مسیرهای ترانزیتی انرژی در آبهای قطب شمال توسط ایالات متحده آمریکا پرداخته شود، چراکه این موضوع هم از نظر مسائل استراتژیک وهم از نظر مسائل اقتصادی برای ایالات متحده اهمیت بسیاری دارد. لازم به توضیح است که پژوهش های نزدیک به این موضوع در قالب بحث های ژورنالیستی و جزوات دانشگاهی انجام شده است.
یافته های تحقیق ژئوپلیتیک انرژی
انرژی در زندگی بشر اهمیت فوق العاده دارد. صنعت،کشاورزی، خدمات،گرمایش و سرمایش، تولید غذا، محیط خانوادگی، حمل و نقل، نظامی گری، فعالیت های پزشکی و درمانی همه به انرژی وابسته است، از این رو منابع تامین انرژی، ترانزیت ، بازارهای مصرف، تجارت انرژی، فن آوری انرژی و نظایر آن اعتبار ویژه ای پیدا می کنند.
مسئله دسترسی به منابع انرژی اعم از فسیلی و اتمی و خورشیدی یا بادی و همچنین انتقال انرژی از مکانهای برخوردار به مکانها و فضاهایی بدون انرژی یا نیازمند و نیز کنترل منابع تولید و مسیرهای انتقال انرژی و تکنولوژی و ابزارها تولید فرآوری و انتقال و حتی مصرف انرژی برای حفظ سیاست جهانی و منطقه ای و به چالش کشیدن رقبا در عرصه بین الملل همگی دارای ابعاد مکانی و فضایی و یا جغرافیایی هستند و به همین دلیل انرژی به موضوع ژئوپلیتیکی مهمی تبدیل شده، زیرا انرژی و تمام ابعاد و جنبه های آن مستقیما به پارامتر جغرافیا، سیاست و قدرت مرتبط می شود.
بنابراین ژئوپلتیک انرژی، به مطالعه نقش و اثر انرژی، جنبه ها و ابعاد مختلف آن بر سیاست، قدرت و مناسبات گوناگون بین ملتها و دولتها می پردازد.[16] انرژیهای فعلی بویژه نفت و گاز بدلیل اینکه در بیلان انرژی جهان سهم بالای دارند، جایگاه ویژه ای را درمناسبات بین المللی پیدا کرده و سیاست بین المللی را تحت الشعاع خود قرار داده اند.
امنیت انرژی
در ارتباط با مفهوم امنیت انرژی باید گفت که اساسا به دلیل پیچیدگی موضوع تعریف مشخص و واحدی از آن وجود ندارد چراکه از یکسو تحت تاثیر روندهای اقتصادی و تجاری فضای جهانی شدن قرار دارد که به انرژی به عنوان یک کالای اقتصادی می نگرد و از سوی دیگر انرژی در بازی جهانی قدرت معادلات امنیتی - ژئوپلیتیک و رقابت قدرتهای بزرگ نقش اساسی دارد که برخلاف روندهای همگرا کننده جهانی شدن با تاکید بر نگرش ملی- امنیتی انرژی را به عنصری ورای یک کالای اقتصادی صرف مبدل میسازد و در تعریفی مفهوم امنیت انرژی به اطمینان از عرصه بسنده انرژی تا به اقتصادی ملی فرصت داده شود از نظر سیاسی در روالی قابل قبول کار کند.
هدف از امنیت انرژی اینست که انتقال آزاد انرژی بر اثر ایجاد یک رشته حوادث و اتفاقات بحرانی منقطع نگردد و کارآیی نظام اقتصاد بین الملل را مختل نسازد. مصرف کنندگان عمده انرژی که همان قدرتهای بزرگ اقتصادی جهان هستند و خواستار جریان امن انرژی و برای رفع نیاز خود، استراتژی تامین امنیت انرژی را تدوین کرده اند که در این استراتژی تامین انرژی قدرتهای بزرگ اقتصادی با امنیت و حاکمیت کشورهای دارنده منابع انرژی پیوند خورده است.
در خلاء رقابت بین تولید کننده و مصرف کننده موضوع امنیت انرژی پس از تکانه نخست نفتی در دهه 1970 به شدت مورد توجه سیاستگذاران کشورهای مصرف کننده نفت قرار گرفت. پیامد این دگرگونی ها و چالش ها تازه در تجارت انرژی و مفهوم برداشت کشورها از امنیت انرژی دستخوش دگرگونی شده که تا پیش از آغاز قرن 21 بیشتر درباره امنیت عرصه نفت پیش می آمده است.
اما با آغاز قرن21 و دگرگونی در عرضه و تقاضا و تحول ساختاری در بافت تصمیم گیری در مورد ژئوپلیتیک نفت و گاز، باعث شد تا امنیت انرژی نیز به گونه یی با دگرگونی روبه رو شود.
امروزه اهمیت انرژی نفت و گاز طوری است که کشورهای دارنده ذخایر انرژی از موقعیت برتر استراتژیکی برخوردارند، این کشورها در معادلات قدرتهای جهانی دارای جایگاه ارزنده ای هستند نظیر روسیه و ایالات متحده آمریکا.[18] بی شک در قرن 21 وضعیت کشورداری هر کشور رابطه مستقیم با میزان دستیابی به انرژی و کنترل خطوط آن دارد.
از این رو ایالات متحده آمریکا با کمتر از 5درصد جمعیت جهان و در حدود 25درصد از مصرف نفت جهان دامنه آسیب پذیری اش در قبال انرژی در حال افزایش است و هزینه های واردات نفت عنصر بسیار مهمی در ایجاد کسری بودجه تجاری ایالات متحده آمریکا محسوب میشود.[19] براساس اعلام آژانس بین المللی انرژی مصرف انرژی ایالات متحده آمریکا تا سال 2025 به 33 درصد افزایش پیدا خواهد کرد این درحالیست که تولیدات داخلی انرژی این کشور به طور کامل متوقف خواهند شد. به همین دلیل نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا به طور جدی درصد تامین امنیت خطوط کشتیرانی در سراسر جهان برآمده است، این نیرو نقش مهمی را در دفاع از آنچه که نقاط حساس می نامند برعهده دارد از این رو نیروی دریایی آمریکا برآن است تا امنیت ترانزیت انرژی در جهان را تامین کند.
- رقابت در آبهای قطب شمال برای تصاحب انرژی
بالا رفتن قیمت نفت و کاهش ذخایر تولید در دریای شمال و خاورمیانه احتمالا باعث افزایش فشار برای توسعه ی ذخایر انرژی در آبهای قطب شمال خواهد شد. اما چالشهای موجود در رابطه با استفاده از منابع انرژی قطب شمال می توان به آب و هوای بسیار خشن و سرد، محدود بودن عملیات زیر بنایی، زمان طولانی برای بازگشت سرمایه، رقابت با قدرتهای اقتصادی در حاشیه آبهای قطب شمال و نبود قوانین مدون اشاره کرد.[8]
اخیرا موسسه ای تحت عنوان تولیدکنندگان انرژی قطب شمال 1 تاسیس شده که انرژی را بعنوان عنصر اصلی توسعه پایدار دنبال می کنند، این موسسه دارای چند صد کارمند، دانشمند ومتخصصان در حوزه انرژی است و موضوعات و رویکردهای مربوط به انرژی را در این منطقه دنبال می کنند.کنفرانسی در سال2013 توسط این موسسه انجام شد که به موضوعات مربوط به استخراج انرژی،تولید و انتقال در نواحی قطبی می پرداخت.
منطقه قطب شمال، کشورهای کانادا، دانمارک - گرینلند - ، فنلاند، ایسلند، نروژ، روسیه، سوئد و ایالات متحده امریکا - آلاسکا - ، فنلاند، سوئد، ایسلند، فنلاند را دربر می گیرد.[10]بسیاری از نقاط قطب شمال دارای ذخایر عظیم از مواد هیدروکربنی - نفت و گاز - و منابع معدنی و فلزات باارزش و سنگهای گرانقیمت از جمله طلا ،نقره ،مس، آهن، سرب، منگنز، نیکل، پلاتنیون، قلع، روی و الماس می باشد.[2] در ارزیابی های که موسسه زمین شناسی امریکا2 انجام داد تخمین زده که تقریبا 90میلیون بشکه نفت خام ،1/669تریلیون مکعب گازطبیعی و 44میلیون بشکه گاز مایع ممکن است دراین منطقه یافت شود.
بر طبق برآوردها تقریبا 61 %زمین های وسیع نفت و گاز طبیعی در قطب شمال کشف شده که %43 در روسیه، %11 در کانادا ،%6 در آلاسکای آمریکا و %1 در نروژ قرار دارد. در منطقه قطب شمال نفت در سه ناحیه یافت می شوند: ساحل دریای بئوفورت - قسمت شمال آلاسکا و جزیره مکنزی کانادا - ناحیه شمال شرقی کانادا و شمال غربی روسیه . فدراسیون روسیه بیش از نیمی از ذخایر انرژی قطب شمال را در خود جای داده که بیشترین این منابع گاز طبیعی می باشد،در حالی که بیشترین ذخایر نفتی در ایالت آلاسکای ایالات متحده آمریکا واقع شده است.
- حضور نظامی ایالات متحده آمریکا در آبهای قطب شمال
کوههای یخ منطقه قطب شمال به علت تغییرات آب و هوایی رو به آب شدن رفته و این تغییرات، دلیل اصلی چالش های مهم در ناحیه قطب شمال خواهد بود. در واقع تغییر آب و هوا - اول از همه عقب نشینی یخهای قطب - می تواند عامل بی ثباتی در قطب شمال را تشدید کند و ممکن است منجر به منازعاتی روی مسیرهای تجاری-دریایی و ادعای مالکیت بر سر ذخایری که غیر قابل دسترس هستند، شود.
در سال2011 دانشمندان اعلام کردند که کم شدن قطر یخ ها و افزایش چشمگیر دمای قطب شمال این منطقه را وارد مرحله جدیدی از حیات خود کرده است[6] چراکه گرم شدن ناحیه قطبی باعث آب شدن بیشتر راههای آبی که در تمام مدت سال یخ زده است میشود و بازسازی مسیرهای کشتی رانی باعث افزایش انتظارات از این کریدور به عنوان یک گزینه مطلوب برای مسیرهای ساحلی کشورهای حاشیه قطب خواهد شد و از آنجایی که امنیت این راههای دریایی برای ترانزیت انرژی بسیار حائز اهمیت است، در نتیجه چالش جدیدی و جدی بین روسیه و ایالات متحده آمریکا بوجود خواهد آورد.
ایالات متحده آمریکا با استقرار موشک استینگز و بمب افکن های بی52 استراتوفورترس و زیردریایی های فوق پیشرفته - -SSN - 571-578 و برپایی مانورهای سالانه با کشورهای منطقه قطبی و اعزام هزاران نیروی حضورش را در منطقه جدی کرده است. ایالات متحده آمریکا با داشتن بیش از هزار مایل خط ساحلی در نوار قطبی، حفظ امنیت ملی کشور و مسائل زیست محیطی را عامل اصلی حضورش در آبهای قطب شمال معرفی میکند.
ایالات متحده امریکا در سند استراتژی قطب شمال دو هدف عمده یعنی اطمینان از برقراری امنیت و ترویج همکاری های دفاعی با کشورهای منطقه و آمادگی برای چالش ها در آینده بدلیل ذوب شدن یخ های شمال و آزاد شدن هزاران تن منابع معدنی محصور شده در این یخ ها [13] و تکامل زیرساخت ها و قابلیت های بهره برداری با شرایط جدید تغییرات آب و هوایی ،حمایت از توسعه شورای قطب شمال و نهادهای بین المللی که مروج همکاری های منطقه ای و القا حاکمیت قانون در این منطقه هستند را دنبال می کند.[5] از این رو ایالات متحده آمریکا سیاست خود در آبهای قطب شمال را با توجه به سه نگرش سیاسی، اقتصادی و امنیتی دنبال می کند که هریک از آنها با توجه به فراخور زمان متفاوت از یکدیگر بوده است.
ایالات متحده آمریکا همواره در صدد است تا هم پیوندهای نظامی- اقتصادی خود را با کشورهای حاشیه نوار قطبی نظیر نروژ و کانادا افزایش دهد و سالانه مانورهای نظامی همراه این کشورها در جزایر و آبهای قطب شمال انجام می دهد و از سوی دیگر در تلاش برای زیرنظر داشتن تحرکات روسیه در این منطقه است.
از طرفی دیگر از سال 2008 روسیه فعالیت های جدی خود را در آبهای قطب شمال در حال پیگیری دارد و شروع به ساخت پایگاههای هوایی، ایستگاههای رادار دفاع هوایی و ساخت زیردریایی های جدید کرده است. [3] این کشور 10 کشتی جنگی را به همراه چهار یخ شکن هسته ای به جزایر نووسیبیرسک فرستاد تا درآنجا پایگاه نظامی تاسیس کنند از این رو ناو فلوتیلا با رزم نانو هسته ای کشتی روسی پتر بزرگ در امتداد مسیر دریایی قطب حرکت کرد.
برای روسیه منطقه قطب شمال بدلیل منابع نفت و گاز و تسلط داشتن بر راههای ترانزیتی و لوله های انتقال نفت و گاز به سمت اروپا بسیار مهم تلقی می شود.نصب پرچم از جنس تیتانیوم روسیه در اعماق آبهای قطب شمال در این راستا قابل ارزیابی می باشد. از طرفی دیگر امریکا ،کانادا ، نروژ و دانمارک چهار کشوری هستند که در کنار روسیه، ادعای مالکیت بر قطب شمال را دارند که این موضوع چالش جدیدی در آینده در جهان برقرار خواهد شد.
نتیجه گیری و جمعبندی
به نظر می رسد دلیل اصلی حضور نیروی نظامی ایالات متحده امریکا در آبهای قطب شمال تغییرات آب و هوایی و ذوب شدن یخ هاست که باعث شده مسیرهای ترانزیتی جدید همراه با ذخایر انرژی و منابع بکر معدنی در دسترس قرار گیرد و از سوی دیگر دسترسی به بازارهای مصرف کشورهای اروپایی و آسیایی بسیار آسان شود. بالا رفتن قیمت نفت و کاهش ذخایر تولید در دریای شمال و خاورمیانه احتمالا باعث افزایش فشار برای توسعه ی ذخایر انرژی قطب شمال خواهد شد و این ذخایر مورد توجه کشورهای مصرف کننده قرار خواهند گرفت
. از این رو ایالات متحده تمام توان خود را بکار خواهد بست تا از برتری و گسترش نفوذ بزرگترین رقیبش یعنی روسیه در این منطقه جلوگیری به عمل آورد تا بتواند در برنامه های تجاری - اقتصادی خود موفق عمل نماید. بی تردید آبهای قطب شمال منطقه ای خواهد شد که ایالات متحده آمریکا بخاطر منابع انرژی و مسائل ژئواستراتژیکی و همچنین تهدیدات زیست محیطی خود را متعهد به دفاع از آن می داند و همین موضوع واکنش رقیب دیرینه اش روسیه را در پی خواهد داشت