بخشی از مقاله
چکیده
یکی از مواردی که همواره از دغدغه مدیران بخش جنگل بوده، حفظ تنوع زیستی گیاهی می باشد. چنانکه تنوع سایر گروههای جانداران نیز به طور مستقیم و غیر مستقیم تحت تأثیر این عامل قرار می گیرد. درختان سهم عمده ای از تنوع زیستی جنگلها را به خود اختصاص میدهند اما در واقع سهم اصلی تنوع زیستی در جوامع زیستی مربوط به گیاهان علفی و نیمه خشبی است. با شناخت عوامل مؤثر بر تنوع زیستی این گیاهان میتوان در جهت مدیریت آن گام برداشت. در این مطالعه با مرور تحقیقهای پیشین مفهوم بهتری از چگونگی اثر گونه های درختی بر تنوع گیاهی زیر آشکوب ارائه شود.
بدین منظور منابع علمی مرتبط با چگونگی تأثیر گونه درختی بر تنوع و تولید گیاهی زیر آشکوب با روش کتابخانهای و جستجوی اینترنتی مقالات و کتابهای مرتبط گردآوری و مورد بررسی قرار گرفت. سپس نتایج تحقیقات پیشین با شرایط جنگلهای زاگرس مقایسه گردید. نتایج نشان داد که با افزایش پوشش درختی، تنوع پوشش علفی غنی تر شده است . همچنین درصورت باز شدن تاج پوشش و رسیدن نور خورشید بیشتر به کف جنگل، تغییراتی در گونه های زیراشکوب ایجاد می شود، به طوری که با کوچکترین تغییری در شرایط ×توپوگرافی، خاک و میکروکلیما در جنگلهای زاگرس گونه های جدیدی ظاهر میشوند.
واژه های کلیدی: تنوع زیستی، گونه درختی، گونه های علفی زیرآشکوب، جنگل های زاگرس.
مقدمه
شالوده یک اکوسیستم طبیعی را رابطه اجزاء و عناصر تشکیل دهنده آن تشکیل میدهد. بررسی رابطه درختان به عنوان اجزاء اصلی یک اکوسیستم جنگلی با سایر فاکتورهای زنده و غیر زنده، می تواند سهم عمدهای در درک چگونگی عملکرد این اکوسیستم ایفا کند. اهمیت درک و شناخت صحیح یک اکوسیستم در این است که با کسب چنین دانشی میتوان تصمیمات مدیریتی و کنترلی بهینه و صحیح را در جهت بقا و سلامت آن اتخاذ کرد. از فاکتورهایی که حفظ آن در جنگل همواره بزرگترین دغدغه مسئولان و مدیران بوده است، میتوان به تنوع زیستی گیاهی اشاره کرد. چنانکه تنوع سایر گروههای جانداران نیز به طور مستقیم و غیر مستقیم تحت تأثیر این عامل قرار میگیرد.
تنوع زیستی یکی از عمده خدماتی است که جنگلها ارائه میکنند. پس بررسی رابطه جوامع گیاهی در مقیاسهای مختلف اهمیت ویژهای در شناخت این تنوع زیستی و عوامل مؤثر بر آن دارد .[1] درختان سهم عمدهای از تنوع زیستی جنگلها را به خود اختصاص میدهند اما گریزی از این واقعیت نیست که سهم اصلی تنوع زیستی در جوامع زیستی مربوط به گیاهان علفی و نیمه خشبی است. دلیل این امر را میتوان در دوره زیستی کوتاه و قابلیت انطباق پذیری بالای آنها دانست. به طور مثال گونه های علفی یکساله دوره زندگی کوتاهی دارند و در همین دوره تمام تواناییهای فیزیولوژی و تولیدی خود را بر ایجاد ذریه متمرکز میسازند.
به این شکل پس از مدت کوتاهی از دوره حیات به پراکنش بذور خود در طبیعت میپردازند و معمولاً قبل از فرا رسیدن دورههای تنش سخت از قبیل دوره خشک تابستانی از بین میروند، اما در سوی دیگر درختان با دوره زیست طولانی قدرت تحرکی پس از استقرار در یک مکان ندارند و تا آخر عمر در همان جایی که ریشه دواندهاند، میمانند. البته مهاجرت جوامع درختی یک امر پذیرفته شده است، اما پر واضح است که در مواقع بحرانهای شدید درختان بسیار بیشتر از سایر گیاهان در معرض خطر قرار میگیرند. اما آنچه در اینجا مورد نظر است تعامل و ارتباط دوسویهای است که ممکن است بین درختان و پوشش علفی زیر آشکوبشان صورت گیرد
. تعاملی که احتمال دارد در جهت افزایش و یا حتی کاهش تنوع زیستی گونه های زیر آشکوب جهتگیری کند. شاید بتوان رابطه آللوپاتی را از ملموسترین و شناخته شدهترین روابطی که باعث کاهش تنوع زیستی زیر آشکوب علفی درختانی مانند گردو میشود، دانست2] و .[5 در واقع در یک کلام میتوان این چنین گفت که با شناخت عوامل مؤثر بر تنوع زیستی به نوعی میتوان در جهت مدیریت آن گام برداشت. در این مطالعه سعی بر آن است تا با ×مروری بر تحقیقهای پیشین مفهوم بهتری از چگونگی اثر گونه درختی بر تنوع گیاهی زیر آشکوب ارائه شود.
مواد و روش ها
برای کسب درک و شناخت صحیح مسئله دراین تحقیق به گردآوری و بررسی منابع علمی مرتبط با چگونگی تأثیر گونه درختی بر تنوع و تولید گیاهی زیر آشکوب پرداخته شد. برای این منظور از روش کتابخانهای و جستجوی اینترنتی مقالات و کتابهای مرتبط استفاده شد. سپس با قرار دادن نتایج در کنار هم سعی شد نزدیکترین شرایط به جنگلهای زاگرس مورد بررسی موردی قرار گیرد.را در سال 1967 بنیادیترن فعالیت صورت گرفته در مورد موضوع مورد مطالعه دانست. او سعی Jamesonشاید بتوان تحقیق کرد ارتباط پوشش درختی با پوشش گیاهی زیر آشکوب را در قالب یک فرمول ریاضی ارائه کند. البته کوششهایی قبل از این مطالعه نیز در این مورد صورت گرفته بود اما فرمولی که در تحقیق ارائه شد رابطه را بهتر توجیه مینمود.
در ادامه توضیح مختصری از این تحقیق آورده خواهد شد .[3]به طور مشخص درختان بر رشد گیاهان علفی اطرافشان تأثیر گذار هستند؛ حتی میزان تولید پوشش علفی میتواند بیش از تولید جنگل متراکمی با شرایط یکسان باشد. بخاطر اثر رقابت بر سر منابع نور، آب، مواد غذایی و تخاصم شیمیایی احتمالی، این رابطه معکوس اغلب دیده میشود و در اکثر تحقیقات نیز به آن اشاره شده است. بیان ریاضی ارتباط بین درختان و زیر آشکوب علفی ×دلایل پایه ای رابطه را توجیه نمیکند ولی با این حال بسیار مفید خواهد بود.
و تحقیقات زیادی برای ارتباط رگرسیونی برازش خطی به دادهها انجام شده است. اندازهگیری درختان به عنوان متغیر مستقل - - در نظر گرفته شده است. ارتباط بین این متغیرهامشخصاً یک خط منحنی است yاندازه گیری علفها به عنوان متغیر وابسته - نزدیک به صفر باشد. از طرف دیگرپسx نتایج برازش یک مدل ساده مطمئناً راضی کننده نخواهد بود، خصوصاً زمانی که مدلهای چند جملهای نیز غیر منطقی بودند. در این مطالعه یک معادله رشد عمومی 5 پارامتری سیگموئیدی به این شکل بیان شد:
فرمول 1
به ترتیب مجانبهای بالایی و پایینی A و Hمقدار تخمین زده شده متغیر وابسطه است و Y یک متغیر مستقل است، Xرا انطباق میدهد، شکل 1، 2 و X مقدار G انعطاف نقطهای را تطابق میدهد و M خمیدگی مورد نیاز را ایجاد میکند، Bهستند.3 مثالهایی از چگونگی برازش این مدل برای گونهها و پارامترهای درختی مختلف نسبت به تولید گونههای علفی را نشان میدهد.