بخشی از مقاله
چکیده:
اگر امنیت را بهعنوان اساسیترین و مهمترین رکن توسعه گردشگری معرفی کنیم، سخنی گزاف نگفتهایم. زیرا دوام و پایداری این صنعت با وجود امنیت کامل میسر خواهد بود. ایران در زمینه صنعت گردشگری پس از پیروزی انقلاب اسلامی با حالتی رکودی مواجه می باشد . در مورد علل این پدیده دیدگاه های فراوانی ارائه گردیده است که متاسفانه هیچ کدام قادر به ارائهی دلایل قابل قبولی برای این رخداد نیستند. این مقاله در پی تبیین دلایل این امر از منظر نظریه امنیتی کپنهاگ به روش توصیفی تحلیلی می باشد . منابع به کار رفته در این مقاله نیز عموما از منابع کتابخانهای گردآوری شده است.
طبق یافته های پژوهش هرچند ایران از نظر دیدگاه های سنتی از امنیت مطلوبی برخوردار است اما بررسی جایگاه ایران از منظر ابعاد پنج گانه امنیتی کپنهاگ نشان می دهد که مهمترین دلیل رکود گردشگری ایران نبود وضعیت مطلوب امنیتی بویژه در ابعاد اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و زیست محیطی می باشد.که همین امر سبب گردیده است گردشگران در محاسبات خود برای گزینش کشور مقصد از ایران به عنوان کشور غیر ایمن یاد کنند.در واقع ایران از نظر شاخص های امنیت اقتصادی ، اجتماعی و زیست محیطی در وضعیت مطلوبی قرار ندارد این مسائل به همراه تبلیغات سوء ای که از سوی مخالفین درباره اوضاع ایران در جریان است سبب گشته است که ایران نتواند علارغم پتانسیل های فروان توریستی نقش شایان توجهی در این زمینه ایفا کند.
مقدمه :
ظرفیت گسترده صنعت گردشگری ایران در بخش های مختلف بر کسی پوشیده نیست. براساس گزارش سازمان جهانی گردشگری ایران رتبهی دهم جاذبه های باستانی و تاریخی و رتبه پنجم جاذبه های طبیعی را در جهان دارا میباشد . با وجود این پتانسیل ها حجم گردشگران و درآمدهای ناشی از این بخش به هیچ عنوان قابل قیاس با جایگاه ایران در این عرصه نمیباشد.حال آنکه در مورد چرایی رکود صنعت گردشگری ایران؛ صنعتی که در شرایط کنونی می تواند حلال بسیاری از مشکلات کشورمان باشد و فارغ از رفع معضل اشتغال جایگزینی مناسبی برای تامین درآمدهای ملی ناشی از فروش نفت باشد ، دیدگاه های مختلفی ارائه می گردد، برخی نبود زیر ساخت ها لازم ، برخی نبود برنامهریزیهای منسجم بالادستی و ....را را دلیل این رکود میدانند. با وجود اینکه تمامی دلایل فوق پاسخگوی بخشی از پاسخ رکود صنعت توریسم ایران هستند اما هیچکدام قادر به ارائه چارچوبی نظری کاملی برای تبیین جامع رکود حاکم بر صنعت گردشگری کشور نیستند، زیرا صنعت گردشگری ایران با مسئله مهمتری به نام امنیت دست به گریبان است . امری که در داخل می توان از ان به امنیتی کردن مسائل مختلف اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و... یاد کرد و در بعد بیرونی نیز درگیر تبلیغات سوء گسترده ی دشمنان و رقبای ایران برای ناامن جلوه دادن ایران به عنوام مقصدی توریستی میباشد. حال سوالی که مطرح می شود اینکه با توجه به شرایط پیچیده وضعیت صنعت گردشگری ایران که مکاتب سنتی امنیتی قادر به تبیین آن نیستند مکتب گپنهاگ چگونه میتواند تبیینی جامع از وضعیت رکودی صنعت گردشگری ایران ارائه کند ؟
فرضیه : مکتب کپنهاگ به دلیل نگاه چند بعدی به موضوع امنیت بهتر از سایر نظریه ها قادر به ارائه تفسیری جامع از دلایل رکودی بودن صنعت گردشگری ایران میباشد.
چارچوب نظری :
امنیت همواره در طول تاریخ از اهمیت بسزایی برای دولت ها و ملت ها برخوردار بوده است طوریکه فلسفه بنیادین تاسیس دولت ملت ها تامین امنیت شهروندان بوده است .گذشته از دولت ها موضوع امنیت سبب تاسیس مهمترین نهادهای بین المللی یعنی سازمانهای نظامی وانتظامی شده است. . - عزتی، - 5 :1390 از این رو هدف اصلی سازمان ملل و شورای امنیت تامین صلح وامنیت جهانی میباشد . با وجود اهمیت غیر قابل انکار موضوع امنیت امکان ارائه تعریف واحدی از آن وجود ندارد به عنوان نمونه سازمان ملل طی پژوهشی در این زمینه امنیت را اینچنین تعریف می کند اینکه کشورها هیچگونه احساس خطر حمله نظامی ، فشار سیاسی و یا اقتصادی نکرده و بتوانند آزادنه گسترش و توسعه خود را تعقیب کنند. - قاسمی ، - 55-54 :1372 از طرف دیگر در بین دیدگاه های مختلف رویکرد یکسانی نیز وجود ندارد به عنوان نمونه طیف مطالعات سنتی همچنان از نبود تهدیدات نظامی به عنوان امنیت یاد می کنند. حال آنکه دیگاه های مدرن امنیتی برای آن ابعاد مختلف سیاسی ، اقتصادی ، فرهنگی ، اجتماعی و... قائل می شوند . مکتب کپنهاگ در زمره مکاتب طیف اخیر است که در تلاش برای ارائه تعریف و چارچوب نظری جامعی، برای موضوع امنیت میباشد.
باری بوزان بنیانگذار مکتب مطالعات امنیتی کپنهاک با انتقاد از آنچه آنرا برداشت ساده انگارانه از مفهوم امنیتی می نامد، اظهار می دارد که بر خلاف اعتقاد رئالیستها به کسب امنیت از طریق کسب قدرت و یا اعتقاد آرمانگرایان به تامین امنیت از طریق صلح، اکنون نیاز به ارائه یک دیدگاه میانه که هر دو مفهوم قدرت و صلح را در خود جای دهد به عنوان بهترین تعریف برای مفهوم امنیت ضروری می باشد. - بوزان ، - 16-15 :1378 وی ابعاد امنیت را در پنج بعد نظامی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و زیست محیطی گسترش می دهد. مکتب کپنهاک را می توان واکنشی نسبت به دیدگاه رئالیستها و لیبرالیستها نسبت به امنیت دانست. در حالیکه رئالیستها در بحث امنیت محوریت را به قدرت نظامی می دادند، لیبرالها با خوش خیالی تامین امنیت را در دستیابی به صلح می دانستند. در واقع چهارچوب تنگ و محدود دامنه امنیت در دیگاه آنان در مکتب کپنهاک اصلاح گردیده است. بوزان بر خلاف دیدگاه رویکردهای پیشین در مورد امنیت که آن را امری عینی و واقعی تصور می کردند، بیان می دارد که امنیت مسئله ای است بین ذهنی که مبتنی بر تصمیم بازیگران خواهد بود. بدین ترتیب ممکن است برداشت و ادراکات امنیتی مختلف و متفاوتی از سوی بازیگران مختلف حتی در مورد موضوعی خاص، روی دهد. از سوی دیگر برداشت و ارزیابی دیگران در مورد امنیتی ساختن یک موضوع توسط یک بازیگر اهمیت می یابد زیرا این برداشت و ارزیابی آنها در نهایت بر نحوه تصمیم گیری و پاسخهای آنها تاثیر گذار خواهد بود. - عبداالله خانی ، - 137- 136 :1383
بر همین اساس در حالیکه یک موضوع در نزد بازیگری می تواند به عنوان تهدیدی امنیتی قلمداد شود، همان مسئله نزد بازیگر دیگر مسئلهای عادی تلقی می شود. این مسئله »تنگنای امنیت« یا »دوراهی امنیت« نامیده می شود به عنوان مثال در حالیکه کشوری افزایش قدرت نظامی خود را برای مقاصد دفاعی مد نظر قرار می دهد، این مسئله از سوی قدرت همسایه یا رقیب به عنوان تهدید علیه امنیت ملی خود تلقی میشود. بوزان با انتقاد از نگاه حداقلی به مسئله امنیت در دیدگاه سنتی در مورد مطالعات مربوط به قدرت و نظامی محوری، امنیت را در ابعاد پنجگانه نظامی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی گسترش داده است. به طورکلی میتوان گفت از آنجا که مکتب کپنهاگ طیف وسیعی از بازیگران و متغییرها را در تحلیل و تبیین پدیده ها مورد توجه قرار می دهد ، در نتیجه میتواند چارچوب نظری جامعی را برای تبیین سیاست های داخلی و خارجی کشورها و روابط خارجی آن ها فراهم آورد. چارچوبی که استفاده از آن میتواند بسیاری از سازوکارهای مغفول مانده در تحلیلهای سنتی امنیت را در نظر بگیرد.