بخشی از مقاله
چکیده :
پیشرفت علم و تکنولوژی و نیاز بشریت برای دست یابی و سیطره جهان در همه ابعاد انسانی و اهمیت احاطه بر پیشرفت سریع و استفاده هرچه بهتر از امکانات نرم افزاری و سخت افزاری موجب گردید که از دهه های گذشته تلاش های زیادی از سوی اندیشمندان علم مدیریت برای شناسایی و تعریف ماهیت رهبری و مدیریت انجام، و حاصل کار درقالب های مختلفی بیان شود، با این وجود موضوع رهبری و مدیریت از چنان دامنه گسترده ایی برخوردار است تا جایی که در این زمینه مطالعات زیادی ازدیدگاه های مختلف نقش مدیریت را مورد برر سی و مطالعه قرار داده و این دیدگاه ها بالطبع دارای طرفدارانی هم می با شد که در علم مدیریت مورد بحث و بعضاً نقد قرارگرفته است.
از آن جایی که حضرت امیرالمومنین - ع - به عنوان یک مدیر نمونه که از مبدا وحی الهی و سرچشمه فیاض خداوندی برخوردار بوده اند ما را بر این داشت که در این نوشته سعی نماییم با استناد به فرمایشات حضرت علی - ع - ویژگی های رفتاری مدیران در نظام اسلامی را مورد بحث و بررسی قرار دهیم و به استناد قرار دادن یکی از جملات آن حضرت که در مورد سه بعد اصلی ورع ، علم و سیاست بیان شده است طیفی از ویژگی های مدیران مطرح شود
مقدمه :
با توجه به تحولات اساسی در نظریه های رهبری و مدیریت درقرن گذشته وخلق تئوری های مختلف که از سوی بزرگان علم مدیریت مطرح شد همگی دو بعد انسان گرایی و وظیفه گرایی را مطرح کرده اند0 امیر مؤمنان علی علیه السلام میفرماید:
»زمامدار مانند رودخانه پهناوری است که رودهایی کوچک از آن جاری میشود،پس اگر آب آن رودخانه پهناور،گوارا باشد،آب درون رودهای کوچک گوارا خواهد بود، و اگر شور باشد آب درون آنها شور خواهد بود - «شرح ابن ابی الحدید،ج 279، - .20 آن چه در زیر می آید مباحثی است که سعی می کند موضوع ویژگی های مدیران را درنظام اسلامی با استفاده واستناد به فرمایشات امام علی - ع - در سه بعد ورع ، علم وسیاست که لازمه مدیریت اسلامی است مطرح نماید
یکی از لغزش گاه های خطرناک برای مدیران که می تواند مدیر و مدیریت یک نظام را به ضعف و تباهی بکشاند آن است که مدیر به جای شایسته سالاری و انتخاب اصلح در انتخاب همکاران و مدیران زیر مجموعه، آگاهانه یا ناخودآگاه گرفتار روابط شخصی و باندی شود.
یکی از زمینه های این بلای مهلک که از منافذ شیطان به شمار می آید این است که انسان به طور طبیعی به افرادی که با آنها وابستگی فامیلی، قبیله ای، باندی، حزبی، و...دارد به اندازه تعلق خاطر، شیفتگی و محبت نسبت به آنها، از دیدن واقعیات در مورد آنها کور می شود: » حب الشی ء یعمی و یصم . « دوستی چیزی دیدن و شنیدن است .
شیفتگی نسبت به هر کس باعث می شود که انسان نواقص او را به طور طبیعی نبیند و کمالات او را فراتر از آنچه هست بپندارد و گاهی به آنجا می رسد که حتی زشتی و نقص او را کمال و زیبایی می بیند و این رشته سر دراز دارد.
با مروری گذرا بر شیوه عملی حضرت امیرالمؤمنین - ع - در دوره خلافت و حکومت ظاهری می توان دریافت کرد که آن حضرت برای پیشگیری از بلیه خانمان سوز قبیله گرایی، علی رغم این که:
- در آن دوران ارتباطات قبیلگی و خویشاوندی نقش محوری را در روابط تشکیلاتی و حکومتی ایفاء می کرد و این وضعیتکاملاً متعارف و جا افتاده بود.
- وابستگان حضرت امیر - ع - در اوج شایستگی و توانمندی بودند.
- دست آن حضرت از نیروهای قابل اعتماد و توان مند پر نبود و...
و این همه اقتضا می کرد که حضرت امیرالمؤمنین - ع - از فرزندان و سایر خویشاوندانی که به وفاداری و امانت داری آنها اطمینان کامل داشت درکار حکومت بهره گیرد اما هرگز هیچ یک از آنان را در مسئولیت های اجرایی و کارهایی که شبهه بهره جویی از قدرت و امتیازات ظاهری در پی داشت نگمارد و آنان را به ولایت و امارت بر مردم منصوب نفرمود زیرا هر چند این کار می توانست به ظاهر پایه های حکومت او را اقتدار بخشد اما ولایت معنوی او را زیر سؤال می برد و می توانست در آینده برای دیگران راه را هموار سازد تا اصاغر خاندان خویش را بر اکابر امت اسلام حاکم سازند و به آنجا منتهی شود که خود می فرمود:
- یستدل علی ادبار الدول باربعه: تضییع الاصول و التمسک بالفروع و تاخیر الافاضل و تقدیم الاراذل -
تعریف مدیریت مدیریت علم و هنر برنامهریزی،هماهنگ کردن،رهبری و نظارت بر فعالیتهای گوناگون به منظور دستیابی به هدفی مشخص است.این علم و هنر در سیره نبی اکرم اسلام - ص - و ائمه هدی - ع - در متعالیترین و زیباترین شکلش تجلی یافته که مدیریت الهی و بر مبنای شناخت حقیقت وجود انسان است.این مدیریت،مدیریتی است که با حکومت بر قلبها محقق میشود و هدف آن شکوفا نمودن استعدادهای انسان در جهت رشد و کمال و وارد کردن او در نور به اذن خداوند است.
خداوند متعال در سوره ابراهیم آیه 1 میفرماید »:این کتابی است که بر تو نازل کردیم تا مردم را به اذن پروردگارشان از ظلمتها خارج کرده و به سوی نور ببری، به راه خداوند عزیز و ستوده بینا« پس بزرگترین رسالت انبیا،از بین بردن موانع و مشکلات و فراهم نمودن زمینه رشد و شکوفایی استعدادهای انسان در جهت رشد و کمال است.آنها آمدهاند تا این موجود طبیعی را از مرتبه طبیعت به مرتبه عالی مافوق طبیعت، مافوق جبروت برسانند.
آنان آمدهاند با مدیریتی الهی انسانها را که امانت الهیاند به سوی حقیقتشان سوق دهند.زیرا اگر انسانها در مسیر توحید قرار گیرند صاحب همه ارزشهای الهی و همه کرامتها میشوند. انسان،باایمان و عمل صالح واجد همه ارزشها و بدون آن موجودی خونریز و تباهکننده و در خسران و اسفل سافلین است.
»به تحقیق ما انسان را در مقام احسن تقویم،نیکوترین صورت در مراتب وجود آفریدیم،پس به کیفر کفر و گناهانش به اسفل سافلین برگرداندیم مگر آنان که به خداوند ایمان آورده و نیکوکار شوند که به آنها پاداش دائمی،بهشت ابد را اعطا کنیم.« - قران کریم،سوره مبارکه تین،آیات . - 4-6
بدین ترتیب مدیریت در ایجاد اداره و سرپرستی والاترین امانت الهی یعنی انسان است.
حضرت امیر المؤمنین علی - ع - به اشعثبن قیس کارگزار آذربایجان مینویسد:»کاری که در دست توست طعمه و شکار نیست که به چنگت افتاده باشد - ترا حکومت و مدیریت ندادهاند تا آنچه بیابی از آن خود دانسته بخوری - بلکه امانت و سپردهای است بر گردن تو - که بایستی از آن مراقبت کرده و در راه آن قدمی برخلاف دستور دین برنداری - و باید به فرمان آن کس که بالاتر از توست،حق آن امانت پاس بداری و نگهبان آن باشی - زیرا تو زیر دست امیری هستی که تو را حافظ و نگهبان قرار داده،و ولایتی به تو سپرده که آن را از جانب او انجام دهی - تو را نرسد که به استبداد و دلخواه خود،میان مردم رفتار کنی یا به کاری دست بزنی که به آن فرمان نیافتهای،ترا نمیرسد که متوجه کار بزرگی شوی مگر به اعتماد امر و فرمانی که به تو رسیده باشد و در دستهای تو مال و دارایی از مال خداوند بزرگ قرار دارد و تو یکی از خزانهداران من هستی تا آن را به من سپاری...« - نهج البلاغه،نامه. - 5
مدیر لایق
خداوند به ما میفرماید که ما باید از چه کسانی در تمام امور الگو و سرمشق بگیریم و چگونه عمل نماییم. در سوره احزاب آیه 21 میفرماید:»اقتدا به رسول خدا - ص - اسوه و الگوی شایستهای است برای کسی که به ثواب خداوند درروز قیامت امیدوار باشد و یاد خدا را بسیار کند.«در قاموس و چارچوب چنین مدیریتی انتظار میرود که مدیران لایق از صفات ذیل برخوردار باشند:
1. داشتن ایمان و ارتباط با خداوند
2. داشتن مهر و عطوفت نسبت به مردم
3. داشتن سعه صدر
4. داشتن صبر و شکیبایی در برخورد با مسائل -5داشتن شایستگی و لیاقت در انجام امور
5. ریاستطلب و خودکامه نبودن
6. اطاعت نمودن کارگزاران از مدیر در جایگاه حق سنت الهی این گونه است که هر اندازه رابطه میان انسان و خدا اصلاح شود به همان اندازه رابطه انسان با عالم اصلاح میشود
7. تفویض اختیار و مسئولیتخواهی،کنترل و نظارت
8. شور و مشورت با افراد صالح و شایسته
9. وفای به عهد
10. عدم احتجاب و احتراز از فاصله گرفتن از مردم
11. عدم سوء استفاده مدیر و وابستگان از امکانات
12. داشتن روحیه انتقادپذیری
13. برقراری عدالت
14. قضاوت و داوری
از دید حضرت علی علیه السلام انسان با کار کردن نه تنها نقش اقتصادی و اجتماعی ایفا میکند بلکه خود را میسازد و رشد میدهد . مدیر نه تنها کار را وسیلهای برای شکوفایی و بالندگی خود و دیگران بلکه خدمت به بندگان خدا که عیال او هستند، وسیله تقرب به پروردگار میداند.
امام علی علیه السلام در عهدنامه خویش به مالک اشتر در مورد رابطه والی و رعیت، مدیر و مردم چنین میفرماید:»دلت را نسبت به رعیت پر از لطف و رحمت نما، نسبت به آنان مانند درنده آزارکننده مباش که خوردن آنان را غنیمت شماری«، زیرا محبت، دلها را به یکدیگر نزدیک و پیوند میان آنها را محکمتر میسازد.
امکانات و قدرتی که در دست مدیر است هرگز نباید او را از حیطه انسانیت خارج کند و به سمت حیوانیت سوق دهد که مانند حیوانی درنده نسبت به گله گوسفندان شود که آنها را بدرد زیرا مردم، رعایای او هستند، و او حافظ و نگهبان جان و مال و حقوق و آزادیهای آنان است. پیامبر اکرم - ص - میفرماید »:پیشوا و بزرگ هر قومی خدمتگزار آنان است.« این که بدانیم و فراموش نکنیم که همه ما انسان هستیم و خالق همه ما یکی است و همه ما با یک آفرینش خلق شدهایم و نیازها و خواستههای ما یکسان است و همه ما خواهان رشد و کمال و سعادت هستیم و همگی به یکدیگر نیازمندیم، بهتر عمل کنیم.
واژه شناسی :
امام علی - ع - می فرماید :
برای سرپرستی امورخود کسی را برگزین که اهل ورع ، علم وسیاست باشد