بخشی از مقاله

چکیده

تعلیم و تعلُم از دیرباز و طی ادوار مختلف از اهمیت خاصی برخوردار بوده است، تا جایی که در اسلام و به خصوص قرآن نیز بر آن تاکید زیادی شده است. در این بین اهمیت آن از دید امامان معصوم نیز پنهان نمانده و از جایگاه ویژه ای در اندیشه آنها برخوردار است و این نشان دهنده وسعت مبحث و جایگاه علم و علم آموزی در اندیشه اسلامی است.

اهمیت علم آموزی از دیدگاه امام علی - ع - تا جایی است که ایشان حتی برای دستیابی به آن می فرمایند: حمکت اگر نزد منافق هم باشد آنرا یاد بگیرید. توجه به اهمیت و ضرورت علم و علم آموزی از دیدگاه امام علی باعث شده است تا اندیشمندان اسلامی نیز با دیدی وسیع، به این مسئله توجه خاص داشته باشند.

هدف از تدوین این مقاله که به روش توصیفی-تحلیلی نگاشته شده، این است که با مرور اندیشه های تربیتی امام علی - ع - ، نظر کردن بر ویژگی های نظام تربیتی از دیدگاه ایشان و نگاهی نظری و کوتاه به عوامل موثر در تربیت و فضیلت علم از دید این امام معصوم به تبیین جایگاه تعلیم و تعلم از دیدگاه امام علی - ع - و نقش علم و علم آموزی در اندیشه اسلامی و بخصوص امام علی - ع - بپردازد.

مقدمه:

تعلیم یاد دادن و آموزش وتعلّم فراگیری دانش است، تعلیم تاباندن نور علم و دمیدن روح حیات به کالبدی روح و خسته جامعه وتعلّم رها شدن ازگرداب نادانستههاست. اسلام در این حرکت از همه مکاتب پیشقدمتر ومصمّمتر است، به طوری که آموزش و فراگیری دانش از محوریترین برنامههای فردی و اجتماعی این مکتب الهی به شمار میرود. نخستین نغمههای آسمانی وحی در اسلام، بیان کننده ارزش قلم و آموزش علم و دانش است و آن را از جمله نعمتهایمهمّ خداوند در مورد انسان معرفی میکند.

اولین معلّم این مکتب ذات باریتعالی و نخستین دانش آموزش نبی مکرم اسلام است  - علق، 1 - 5؛ ای رسول بخوان بنام پروردگارت که تو را خلق کرد...بخوان و پروردگار تو که بهترین کریمان است. آن خدائی که به انسان علم نوشتن به قلم آموخت و به بشر آنچه را نمیدانست تعلیم داد

برهمین اساس است که پیامبر اکرم وقتی در مسجد گروهی را که مشغول عبادت کردن می بیند و گروهی دیگر را مشغول مذاکره و مباحثه علمی، رفتن به نزد گروه دوم را بر پیوستن به جمع عبادت کنندگان ترجیح می دهد و درباره این رفتار خود می فرماید: » من برای تعلیم فرستاده شده ام.« قرآن کریم نیز صراحتاً، تعلیم را یکی از اهداف اساسی برانگیختن پیامبر اکرم دانسته و می فرماید:»هوالذی بعث فی الامیین رسولا منهم یتلو علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمه» :« او کسی است که در میان جمعیت درس نخوانده رسولی از خودشان برانگیخت که آیاتش را بر آنان می خواند و آنان را تزکیه می کند و به آنان کتاب قرآن و حکمت می آموزد و مسلما پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند - «جمعه، آیه . - 2

آری در عصری که دنیا را جهل، ضلالت و گمراهی فرا گرفته بود و مردم در بیسوادی و بیفرهنگی به سر میبردند»رسول خدا صلی االله علیه و آله« به پیامبری مبعوث و الفبای آئینش را با توحید، علم و قلم شروع کرد - علق، آیه - 5 و با استفاده از منبع »وحی« درهای علوم و دانشها را بر روی مردم گشود، تنها کسی که از همان آغاز نبوت عنوان شاگردی پیامبر اسلام را بردوش می کشید امیرالمومنان بودکه در سیر این مراحل تمام علوم پیامبر خدا و سایر سفیران آسمانی همگی به مولای متقیان امیر المؤمنین علیه السلام منتقل گردید و او وارث کلیه علوم آسمانی گشت، چنانچه حضرت امام باقر علیه السلام در این زمینه میفرمایند: خداوند متعال تمام علوم انبیای گذشته را از زمان حضرت آدم تا بعثت رسول صلی االله علیه و آله به آن حضرت مرحمت فرمود و رسول خدا نیز همه آنها را به حضرت امیر المؤمنین علی علیه السلام انتقال داد

بله این گونه بود که امام علی - ع - با یک واسطه به علوم بی منتهی دستیافت و لذا تمام علوم عالم آفرینش و علوم قرآن همگی در وجود علی - ع - متبلور گردید. با توجه به این سخنان، پژوهش حاضر تعلیم و تعلّم را از دید این امام معصوم مورد بررسی قرار می دهد و در این راستا مقوله هایی چون: اندیشههای تربیتی، ویژگیهای نظام تربیتی، عوامل مؤثر در تربیت، فضیلت علم، علم همراه عمل، اهمیت علم و علم آموزی و رابطه عقل و علم از دیدگاه امام علی - ع - را مطرح می کند.

مروری بر ادبیات و مبانی نظری اندیشههای تربیتی امام علی - ع -

در نهجالبلاغه آمده است: تو در نخستین مرحله آفرینشت نادان بودی؛ پس از گذشتن از مرحلهای، دانا شدی. و چه بسیار است مطالبی که حکمت و مصلحت آن را نمیدانی، اندیشهات در آن حیران است و بینش تو در آن گم و غافل! و پس ازگذشت مراحل، درباره آنها آگاهی و بصیرت پیدا میکنی.

براساس این خطبه، تعلیم و تربیت یعنی شکلیافتن انسان برای محیط زندگی و بهرهمندی مستمر از گنجینههای نبوغ که در درون عقلهای زنده و بیدار نهفته است

بدینترتیب، امام علی - ع - مقصود خود را از ماهیت تربیت و نیز هدفهای تربیت و طبیعت آن روشن ساخته است و تربیت را در مفهوم ایمان به اصل شکلپذیری انسان عاقل از یکطرف و آمادهساختن محیط تربیتی برای دانشآموز از طرف دیگر خلاصه میکند.

امام علی - ع - در باب دیگر تربیت، به خودسازی و شکلپذیری در این جهان هستی به مثابه یک قانون اصیل طبیعی تکیه میکند و معتقد است که خودسازی و شکلپذیری، ناموسی از نوامیس بقای اصلح در میان رسالتها و امتهاست؛ بنابراین، رسالتی که هم دوش با روح عصر و همگام با کاروان زمان حرکت میکند، در مراقبت و حفظ کیان و موجودیت خود قدرت دارد

بنابراین، انسانی که میتواند روح خود را مطابق با هدفهای زندگی بسازد و شکل دهد، زندگی برای او در سایه عزت محقّق خواهد شد و او عضوی مؤثر و عاملی سودمند در اجتماع خویش خواهد بود و از همین جا است که اهمیت تربیت در تکوین و تکامل و شکل گیری فرد برای یک زندگی باعزت و ارزشمند کاملاً آشکار میشود.

در زاویه دیگر از اندیشه های تربیتی امام علی - ع - »اندیشیدن«، ضرورتی تربیتی است. امیرمؤمنان - ع - علم را با همه رفعت مقامش براساس تفکر بنا نهاده است. روش تفکر در نظر امام - ع - دیدن و جمع کردن مطالب و نتیجهگیری و عبرت از نتایج تحقیق و بررسی و خلاصه و دقیق شدن در اعمال و آفریدههای الهی است. امام - ع - خواهان آن است که این روش در میان مردم رایج شود تا حجابهای جهل و ظلمت از میانشان برخیزد و معرفت و ادراک در جامعه انسانی داخل شود:

از فکرکردن، نور و هدایت پدید میآید و از غفلت، تاریکی و گمراهی. ای فرزندم! بهترین مطلب که تو از وصیت من فرا میگیری، تقوا و پرهیزکاری است و نیز وصیت من تو را بر آن میدارد که آنچه پدران پیشین تو و خویشاوندان صالح تو بر آن بوده و با آن زندگی کردهاند، فراگیری اگر نفس تو آنچه خویشان صالحت عمل میکردند، نپذیرفت و علم و آگاهی آنها را نیافت، لااقل طالب آن باش که خودت در امور خویش تحصیل و فهم و دانایی کنی. امام علی - ع - ، با این بیان قانون اندیشه کردن و روش تفکر را ضمن تأیید و تحکیم اصل اعتقاد، برای فرزندش و نیز برای نسلهای بعدی کاملاً مشخص و در این باب، بر همان روش قرآن در اتکا به عقل و منطق جهت پایدارساختن اعتقاد و دین تأکید کرده است

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید