بخشی از مقاله

چکیده

از جمله موضوعات مطرح در زندگانی نبی مکرم اسلام، غزوات ایشان با مشرکان و شورشیان میباشد که نمونهای بارز از سیاستهای پیشرفت و توسعه اسلام محسوب میگردد. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی و بهرهگیری از آیات قرآن و استناد به منابع روایی و تفسیری بر آن است تا به این پرسش پاسخ دهد که غزوات سال چهارم هجری پیامبر - ص - تا چه میزان بیانگر راهبردهایی در حوزه روابط سیاسی- نظامی با کشورهای اسلامستیز در راستای ارتقای پیشنویسِ الگوی پایه پیشرفت میباشد؟ یافتهها حاکی از آن است که پیامبر - ص - در سال چهارم هجری سه غزوه »بنی-نضیر«، »ذاتالرقاع« و »بدر الوعد« را پشت سر نهاد.

غزوه بنینضیر بیانگر موضوعاتی همچون سوء قصد جانی و تهمت و افتراءدر راستای نشرِ اسلام، برخورد قاطعانه از جانب سپاه اسلام با دشمنان و سنجش صحیح شرایطِ حاکم اقتصادی بر جامعه پس از پیروزی مسلمین. غزوه ذاتالرقاع دربردارنده سیاستهایی همچون جادای رعب و وحشت جهتِ القای حس ناامیدی و یأس از سوی دشمنان و راهکاری بنیادی همچون توکل بر ذات الهی و دستیابی به آرامش روحی- روانی برای رفعِ آن از سوی مسلمانان. غزوه بدرالوعدبیانگرِ ترجیح منافع مادی زودگذر بر دستورات الهی ونیز خودباختگی در برابر شایعات از سوی گروهی از مسلمین و متعاقبا بهرهمندی مسلمانان حقیقی از سودی سرشار بهواسطه سرسپردگی محض بهدستورات رهبر جامعه اسلامی میباشد. بیشک بهرهمندی از این موضوعات در راستای مقابله با کشورهای اسلامستیز با نگرشی تطبیقی مبتنی بر شرایط حاکم بر روابط سیاسی میتواند عنصری سودمند در راستای سند الگوی پایه پیشرفت در حوزه سیاسی- نظامی محسوب گردد.

کلید واژه: غزوه، پیامبر - ص - ، بنینضیر، ذاتالرقاع، بدر الوعد.

-1 مقدمه

یکی از اصولِ حاکم بر دینِ مبینِاسلام، صلح و همزیستیِ مسالمت آمیز و پرهیز از جنگ می-باشد ولی بهعلل مختلف، پیامبر اکرم - ص - ، بهفرمان خداوند متعال در سال دوم هجری به دنبال أُذِنَ لِلﱠذینَنزولیُقاتَلُونَآیه39سوره بِأَنﱠهُمْحج - ظُلِمُوا وَ إِنﱠ اللﱠهَنَصْرِهِمْعَلی لَقَدیر؛ به کسانی که جنگ بر آنان تحمیل گردیده، اجازه جهاد داده شدهاست، چراکه مورد ستم قرار گرفتهاند و خدا بر یاری آنها تواناست - مامور بهجهاد گردید و از جمله دلایل این جهادها رفع موانع و سدهایی بود که مخالفین بر سراهِ دعوت آسمانی ایجاد نمودهبودند. اما از آنجایی که منطق، عقلانیت، حرف حق و انصاف در گروه یا فرد متخاصم موثر واقع نمیشود و نیز از لجاجت، دشمنی، سد راه حق شدن، ظلم و تعدی و اقدام علیه موجودیت مسلمین دستبردار نبودند، چارهای جز استفاده از جنگ برای مسلمانان باقی نمیماند.

در غزوات پیامبر - ص - بهویژه در سال چهارم هجری همین روش به روشنی قابل بررسی میباشد، بهنحویکه شخص پیامبر - ص - تمایل بهجنگ نداشته، ولی مجموعه عوامل و شرایط به گونهای کنار هم قرار گرفت که جنگهای متعدد و با انگیزههای گوناگون بهوجود آمد. چنانکه نبی مکرم اسلام بدین واسطه با برخوردهایی سنجیده و سیاست-گذاریهای خردمندانه به راهکارها و اقداماتی مبادرت ورزیدند که موجب توسعه و گسترش اسلام را -در آن تنگای سیاسی حاکم بر علیه اسلام را- زمینهسازی نمود.در دهههای اخیر تحقیقاتی درباره غزوات پیامبر - ص - در سال چهارم هجری صورت پذیرفته-است که عبارتند از: احسان ثریا در »سیاسه الرسول - ص - فی غزواته مع الیهود«، محمد علی عدوانی در »الغزوات النبویه سنواتها الهجریه و شهورها القمریه«، مصطفی صادقی در »رفتار پیامبر - ص - با پیروان دیگر ادیان«، رضا سلمآبادی در »گروههای عمده یهودی در مدینه بنو قینقاع و بنو نضیر« و مجید معارف در »نقش شایعه در جنگ از نگاه قرآن.

« با این حال، در پژوهشهای صورت گرفته کمتر به غزوات حادث شده در سال چهارم هجری و متعاقبا به صورت تخصصی به رویکرد سیاسی- نظامی پیامبر - ص - در راستای گسترش و پیشرفت اسلام پرداخته شدهاست.از این رو، پژوهش حاضرمبنی بر مغفول ماندنِ نسبی در بهرهگیری از سیاستهای نبی مکرم اسلام - ص - در غزوات در پیش نویسِ الگوی پایه پیشرفت، نخست در پی پاسخ به این پرسش است که در قرآن کریم تا چه میزان به مسایل و وقایع پیش آمده در این سه غزوه اشاره گردیده و دیگر آنکه این اشارات تا چه حد بیانگرِ سیاستهای توسعهای در راهِ پیشرفت اسلام و قابل انطباق با شرایط کنونی، در راستایسندِ الگوی پایه پیشرفت ایران در حوزه تعاملات سیاسی- نظامی با کشورهای اسلامستیز میباشد.

-2 معنای غزوه

غَزْوَه در لغت بهمعنای جنگیدن و از کلمه »الغزو« اخذ گردیدهاست. اسم فاعل آن بهصورت »غازی« و جمع آن غُزاه«» غُزّیو«» آمده و بهمعنای رفتن بهپیکار دشمن و غارت او میباشد و از یا ایُّهاایننمونهالَّذینَاستکلامَنُواهغُزّی»لا«تَکُونُوادرآیه» کَالَّذینَ کَفَرُوا وَ قالُوا لِاخْوانِهِمْ اذاالْارْضِضَرَبُوااوْ فیِکانُوا غُزّیً... لَوْ کانُوانْدَناعِ ما ماتُوا اوَقُتِلُم؛ ای گرویدگان بهدین اسلام، شما مانند آنان که راه کفر و نفاق پیمودند، نباشید که گفتند: اگر برادران و خویشاوندان ما بهسفر نرفته و یا بهجنگ حاضر نمیشدند، بهچنگ مرگ نمی افتادند و کشته نمیشدند« - آلعمران: . - 156 با این بیان، غزوه از نظر معنای لغوی عبارت است از کارزار یا پیکار با دشمن - ابنمنظور، :140967/10؛ حسینیزبیدی، - 171 -172/3 : 1414، اما در عرف و شرع قتال با کفار مد نظر میباشد - سجادی، . - 404/3: 1362

میتوان گفت غزوه یک قسم غارت است که در شرایطِ اجتماعی و اقتصادی صحرانشینان حالتی مرسوم یافته و در اقتصاد چوپانی جامعه بدوی رسوخ کامل داشتهاست. در بین صحرانشینان، غارت یکی از اشتغالات معدود و خاص مردان و در واقع یک قسم تفریح قومی بوده و طبق معمول در اثنای آن خونریزی جز بههنگام ضرورت مجاز نبودهاست. اما در این میان، قبیله-های ضعیف یا مردم شهرنشین که مجاور صحرا حضور داشتند، میتوانستند با پرداخت باج معین که »خوه« نامیده میشد، از حمایت اقویا بهرهمند شوند. همین افکار و اصطلاحات مربوط بهغارت و غزوه تا دوران فتوح اسلام در میان عرب بهجا ماندهبود - حتی، . - 34 :1344 البته برخی بیان داشتهاند که غزوه عبارت است جنگ کردن با گروهی در سرزمینشان و گرفتن غنیمت از آنها - مصطفی، بیتا: 142؛ فیروز آبادی، - 1698 :1416، اما به یقین،مبتنی بر شواهدِ بیشمارِ تاریخی، بهجنگهایی که پیامبر - ص - فرمانده آن بوده -خواه جنگی درگیرد یا نه- غزوه اطلاق میشدهاست.

-3 غزوه بنینضیر

بنینضیر دومین قبیلهای بود که پیمان خویش را با پیامبر - ص - زیر پا نهاد و با مسلمانان وارد جنگ شد. مبتنی بر گزارشهای تاریخی اینگونه استنباط میشود که بنینضیر نسبت به دو قبیله دیگرِ یهود، از اهمیت و موقعیت بهتری برخوردار بود و این موضوع تا حد زیادی بهدلیل اموال و دارایی فراوانی محسوب میگردید که در اختیارشان قرار داشت - میبدی، 292 :1411؛ جزائری، . - 678 : 1381 پس از آن که دو حادثه »رجیع« و »بئر معونه« در ظرف چهارده روز اتفاق افتاد و حیثیت نظامی و سیاسی مسلمانان را متزلزل کرد، یک عمل تهاجمی لازم بود تا اثر روحی شکست از اذهان دوست و دشمن زدوده شود. در این میان، دو تن از قبیله »بنیعامر« بهدست »عمرو بن امیه ضمری« که همپیمان مسلمانان بودند کشته میشوند و آنان دیه - خون بهای - آن دو را از پیغمبر - ص - مطالبه مینمایند.

از آنجایی که یهودیان بنینضیر با بنیعامر هم پیمان بودند، پیامبر - ص - از آنها میخواهد که او را در پرداخت خون بهای دو تن هم پیمانان مشترکشان یاری رسانند و از سویی این فرصتی بود که نیت بنینضیر در مقابل مسلمانان آشکار گردد. ولی در این میان پاسخ بنینضیر چه مثبت و چه منفی برای پیغمبر - ص - موفقیتآمیز است، زیرا بر نیت اصلی آنان در این هنگام که پیامبر - ص - ضربات سختی از دشمنان اسلام خورده است آگاهی مییابد. رسول اکرم - ص - برای دریافت این دیه با ده تن از یاران خویش بهقلعه بنینضیر میروند. در این بین یهودیت قصد جان پیامبر - ص - را نموده، اما به اذن الهی ایشان از جای خود حرکت کرده و به-نحوی از آن مکان دور میگردند که یهودیان تصور میکنند که نبی مکرم اسلام - ص - بهدنبال انجام کاری میرود. ولی ایشان راهی مدینه گردیده بهنحویکه حتی همراهانشان را از این تصمیم آگاه نساختند - یعقوبی، 408/1 :1371؛ ابنسعد، بیتا، 69/2؛ قطبالدینراوندی، 24 :1378؛ مستوفی-قزوینی، - 146 : 1364

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید