بخشی از مقاله
بنای تاریخی مذهبی مسجد کبود از آثار ارزشمندی دوره قراقویونلوها می باشد و به دستور جهانشاه که شهر تبریز را پایتخت خود قرار داده بود و با سرکاری عزالدین قاپوچی بنا گردید. و با استناد به کتیبه برجسته سردرب به سال870 ه.ق ساختمان آن به اتمام رسیده است. خصوصیت بارز و شهرت و افرا مسجد کبود با معماری ویژه تلفیقی و اعجاب انگیز آن بیشتر به خاطر کاشی کاری معرق و تلفیق آجر و کاشی، اجرای نقوش پرکار و در حد اعجاز آن می باشد. که زینت بخش سطوح داخلی و خارجی بنا بوده است. در متن کتیبه برجسته سردرب باشکوه و پرنقش و نگارآن، عمارت مظفریه و نیز نام نعمت االله بن محمد البواب، خطاط و احتمالا طراح نقوش که از هنرمندان برجسته خوشنویسی آذربایجان بوده، درج شده است. چنین تصور می شد که ساختمان مسجد کبود به مثابه یادمانی از پیروزی های جهانشاه برپا گردیده است به طوری که در این خصوص می توان به سوره " الفتح" که به صورت کامل و به شکل سفالینه برجسته، زینت بخش دور تا دور بالا شبستان بزرگ می باشد اشاره کرد. در سمت جنوب بنا واقع و با قطعات سنگ مرمر ازاره بندی شده بود و تمام سطح سقف آن زرنگار بوده است. نقش و نگار کاشی معرق مسجد شامل گره بندی های هندسی، گل و بوته ها عمدتا از قطعات شش ضلعی در اندازه های متفاوت کار شده بود که آیات قرآنی به خط زیبای ثلث و به صورت برجسته زینت بخش قسمت فوقانی سنگها است. کاشیکاری آن صرفا لاجوردی است.
» یکی از باورهای مردم ایران زندگی شخصی و حرمت آن بوده که این امر به گونه ای معماری ایران را درون گرا ساخته است. « معماری سنتی را می توان گنجینه ای سرشار از مفاهیم و رویکردهای انسانی دانست که در جهت توجه به امنیت و آسایش ساکنین عمل می نموده است. دین از قدرتمندترین عوامل تاریخ بشر بوده است از منظر دین همه عالم ظاهر رمزی است برای حقیقتی مطلق، در عین آنکه صورت متزلزی از آن نیز است حقیت اط طریق حجاب هاست که تجلی کرده است و حتی حجب نور، در عین آنکه مظهر حقیقت اند، آن را می پوشانند. هنر دینی و هنر مقدس نتیجه تاریخ تقرب انسان به حقیقت مطلق است و شاید نزدیکترین مصداق به این تعریف هنر مقدس فضای مسجد باشد در طول تاریخ همه از یک موضوع سخن گفتند، هنرمندان در طول تاریخ حتی در همه هنرها یک موضوع را به زبانهای گوناگون بیان داشتند و معابد در طول تاریخ یک پیکره دارند، گویی معماری مسجد1400 سال است که یک نفر است چون همه مساجد یکی است و گویی همه پیامبران یکی هستند و یک پیام داشته اند و فرقی بین آنها و پیامشان نیست جز آنکه در سرزمین گوناگون بوده اند و گویی هنرها در طول تاریخ یکی بوده اند و هدف همگی ذکر عالم باطنی بوده است و مخاطبین را به عوالم مشترکی سوق می داده اند و از حقیقت عالم سخن می گفتند.
به همین دلیل در جهان بایدها مقام نبی و هنرمند یکی است و همچون آوازی آشنا با مخاطب سخن می گویند. شیطان انسان را معطوف به فراموشی می کند و نبی، هنرمند، معبد و مسجد کاری خلاف کار شیطان انجام می دهند یعنی ذکر می آورند و معطوف به بالا می کنند، از تاویل و الویت بحث می کنند و یاد آوری آن نیسان ها را می کنند ادعیه و اعیاد در ادیان تذکر است، هرکارهنری تذکر است، معبد و مسجد جلوه های حقیقت نیز در آنها تذکر هستند علاوه بر اینکه معابد و مساجد رسالت خویش که تقرب به معبود است را دنبال می کنند آیین خاص هر دین بر روی مکان مقدس منحصر بفرد خود تاثیراتی می گذارد که نمود این تاثیرات در معماری خاص هر معبد یا مسجد جلوه گر می شود. مسجد بستر کمال گرایی انسان را مهیا می نماید طرح مایه کمال گرایی را در هنر عبودیت می توان جستجو کرد و هنرمند مسلمان اندیشه خویش را برای بیان این حقیقت بکار برده است. عناصر معماری اسلامی گنبد، محراب، گلدسته ها، ستون ها، منبر، مقرنس ها، تقارن، شکل، جهت بندی بنا، رنگ، خط، نوع مصالح هر کدام پیامی را به مخاطب القا می نماید و علاوه بر زیبا سازی صوری فضا در بالا بردن کیفیت فضای روحانی عبادت، نقش موثری ایفا می کند. و باعث شیدایی انسانها در هنگام ورود به مسجد می شود. این همه سمبل هایی هستند که در مقام دیداری خداوند قرار گرفته اند و از مرتبه خویش نزول کرده تا معنای متعالی را بیان نماید. در این پژوهش به بررسی آیات قرانی و رنگ این بنا در این دوران و ساخت رنگ و نقش مایه پرداخته خواهد شد.
این مسجد در سال 870 ه.ق. در دوره جهانشاه قره قویونلوها بنا گردید. برخی احداث این بنا را به همسرجهانشاه، بیگم خاتون و دختر وی نسبت داده اند، اما در کتیبه سردر مسجد بنام ابوالمظفر جهانشاه اشاره شده و گویا با همت و نظارت جان بیگم خاتون همسر جهانشاه ساخته شده است، البته این بنا و ساختمانهای وابسته به آن در زمان سلطان یعقوب، فرزند اوزون حسن با همت و نظارت صالحه خاتون دختر جهانشاه مرمت و تکمیل شد. کاشیکاری معرق و بسیار ظریف و زیبایی بر سطوح داخل و خارج آن به گونه ای بسیار ماهرانه نصب شده و به مناسبت همین کاشیکاری آبی رنگ فیروزه ای است که به نامهای » فیروزه اسلام« و مسجد کبود نیز معروفیت یافته است.
حافظ حسین کربلایی که در نیمه دوم قرن دهم هجری این مسجد را دیده بود، آن را چنین توصیف کرده است: » و همچنین در درآمد تبریز بجانب شرق که خیابان گویند عمارتی است در کمال لطافت و نیکویی موسوم به مظفریه از مآثر خواجه ترکمان و این طبقه را قره قویونلوها و بارانی نیز گویند گویا این عمارت به سعی و اهتمام حرم محترم وی خاتون جان بیگم اناراالله برهانها بنا شده. و مشارالیها بسیارخیره و صالحه و عفیفه بوده، در همان نقطه مدفون است و میرزا جهانشاه که حقیقتی تخلص کردی و پادشاه عظیم الشان بود در دوازدهم شهر ربیع الثانی سنه اثنی و سبعین و ثمانمانه. به دست حسین پادشاه کشته گشت با اکثر اولاد در آن مقبره مدفون شده..« کاتب چلبی که در نیمه اول قرن یازدهم هجری این مسجد را دیده بود، درباره آن چنین اظهار داشته است: » داخل و خارج و سردر و مناره آن با کاشی تزئین یافته، یک قبله و یک مناره دارد، مشبک روزنه هایش از سنگ بلغمی به طرزی ماهرانه و جالب کنده شده است، از مسجد سلطان حسن کوچکتر، ولی از آن لطیف تر و زیباتر است.« پنج سال بعد از کاتب چلبی سیاح دیگری بنام اولیاء چلبی ضمن سفر به تبریز و بازدید از مسجد فوق. آنجا را چنین توصیف کرده است: »
درگاه مسجد جهانشاه بلندتر از طاق کسری است. بنایی عالی استکله با کاشی های زیبا آراسته شده گنبدهای بلندی دارد، همه در و دیوار آن با کاشی های رنگارنگ زینت یافته و جامع دل انگیزی است که هر کس به درون آن داخل شود، دلش اجازه بیرون شدن نمی دهد.« تاورنیه که در سال 1046 ه ق. به ایران سفر کرده بود، درباره فضاهای داخلی مسجد کبود نکات ارزشمندی نگاشته است، از جمله درباره خصوصیات معماری و تزئینات گنبدهای مسجد، منبرهای درون آن و نحوه نورگیری مسجد از جبهه جنوب چنین نوشته است: » در اطراف میدان بزرگ تبریز و مجاور آن بقیه آثار بناهای با شکوهی دیده می شود و چهار پنج مسجد را که در عظمت بنا بی نظیر هستند به خرابی واگذارده اند. رنگ آبی فیروزه ای تجلی آیات قرآنی در کاشی ها مسجدکبود ویژگی های معماری اسلامی
درونگرایی : یکی از باورهای اسلامی و ایران ارزش نهادن به زندگی شخصی و محرمیت آن بوده است که این امر معماری ایرانی و اسلامی را درونگرا کرده است.
مردم واری : با توجه به این خصوصیت در هنر اسلامی همه چیز در مقیاس انسان و با توجه به نیاز خواسته ها و فرهنگ انسان شکل گرفته است.
پرهیز از بیهودگی : در معماری اسلامی تلاش بر این بوده که از اسراف و کار بیهوده جلوگیری شود شیوه پیش از اسلام و بعد از اسلام نیز در ایران رعایت می شد.
نیارش : - نیارش همان استاتیک - . نیارش به دانش و دست یابی به فن ساختمان و ساخت مایه یا همان مصالح گفته میشود و در معماری گذشته جدا از زیبایی نبوده است.
خود بسندگی : در کل مردم واری به معنای تناسب اندامهای ساختمانی به اندامهای انسانی و توجه به نیازهای او می باشد.
محتوای هنر اسلامی
امروزه داوری ما درباره آثار تاریخ اسلامی بر اساس بهره مندی یک شئ از حکمت یا صناعت شکل می گیرد. اثری که از حکمت، بیشتر بهره مند باشد در شمار آثار هنر اسلامی قرار می گیرد و اگر صناعت عنصر مشخصه آن باشد در شمار آثار اسلامی است. به علاوه در جوامع اسلامی تحت سیطره ی اصول روحانی به هنر با دیدی متفاوت از دیگر قلمروهای فعالیت انسان نگریسته نمی شد. در این پیوند است که کوماراسوامی می گوید:» هنرمند در جوامع دینی نوع خاصی از انسان نبوده بلکه هر انسان نوع خاصی از هنرمند بود. بدین دلیل است که فعل خلق اثر هنری و یا ساخت یک شئ تحت واژه صنع ساخته می شود.