بخشی از مقاله
چکیده
تلفیق تفکر و جهانبینی اسلامی با معماری ایرانی موجب خلق سبک بینظیری از طراحی و معماری تحت عنوان معماری اسلامی - ایرانی شده است. همان طور که از نام این سبک معماری پیداست پیدایش این سبک با ظهور اسلام و تاثیر آن بر معماری رواج یافت و نمودهای آن را میتوان در مساجد، آرامگاهها، قصرها و دژها مشاهده نمود. یکی از نمونه مساجدی که منطبق بر اندیشه اسلامی بنا شده است مسجد کبود تبریز میباشد که در زمان سلسله قرهقویونلوها ایجاد شده است. لذا در این مقاله با عنوان تأثیر تفکر و جهانبینی اسلامی در معماری، ابتدا به تحلیل تأثیر جهانبینی اسلامی در معماری پرداخته و سپس به تأثیر مبانی و اندیشههای اسلامی در شکلگیری مسجد کبود تبریز و تأثیر این تفکرات در بنای آن میپردازیم. لذا هدف اصلی این پژوهش، شناخت و تحلیل تأثیر تفکر اسلامی در شکلگیری بناها و معماری آنهاست . این تحقیق از نوع توصیفی - تحلیلی و کاربردی می باشد، و روش گردآوری اطلاعات با استفاده از روش کتابخانهای و اسنادی صورت گرفته است . نتایج حاصل از پژوهش نشان میدهد سبک معماری و طرز بنای مسجد کبود تبریز کاملا متأثر از سبک معماری اسلامی- ایرانی بوده و نشانههای این سبک به وضوح در این بنا قابل مشاهده میباشد.
واژههای کلیدی
تفکر اسلامی، جهانبینی اسلامی، معماری، مسجد کبود.
مقدمه
هیچ مکان یا شیئی تنها به " جا" و "فضا" و "قلمرویی" خاص دلالت نمیکند، بلکه بالاتر از آن به محتوایی که در آن مکان محیط شده و همچنین به محتوایی که آن را احاطه نموده است و به محتوای اصولی که آن را خلق نموده است نیز اشاره مینماید .[1] در واقع هریک از دو عنصر صورت و محتوا، ترجمانی از دیگری است که این ترجمان دارای مراتبی مختلف است و بسته به کیفیت ترجمان، کیفیت رسوخ این دو عنصر در یکدیگر مشخص میگردد .[2] در رابطه با این موضوع و تأثیر محتوای اسلامی در معماری کشورهای مسلمان بسیاری از متفکران و معماران معتقد به تجلی عینی اسلام در برخی آثار معماری و شهرسازی بوده و اعتقاد دارند که آثار معماری حاصل فرآیندی است که در نتیجه آن اندیشههای اسلامی در بستر سالها تجربه ایرانیان به عالیترین شکل ممکن در عرصه ظهور متجلی گردید. لذا معماری اسلامی شامل معماری گسترهای از جهان میشود که ما با عنوان جهان اسلام میشناسیم. در واقع معماری این کشورها تحت تأثیر ایدئولوژی اسلام در طول زمانی مشخص قرار گرفته و به همین خاطر دارای ویژگیهای مشترکی هستند.
در این راستا، یکی از مهمترین عرصههای ظهور و تجلی تفکر و جهانبینی اسلامی در معماری و شهرسازی، تأثیر اسلام در شکلگیری مساجد و نحوه معماری آن میباشد. در واقع، مسجد نمونه عالی بنای اسلامی و کلید معماری اسلامی است؛ لذا در صدر اسلام، مسجد به عنوان مرکز هماندیشی و جایگاه تبادلات افکار در صدر اسلام مطرح بوده است. به طوری که معماری حاکم بر آن بر اساس تفکرات و دیدگاههای اجتماعی حاکم در جهان بینی اسلامی به وجود آمده است. در واقع، ابتدا نوع معماری آن بسیار ساده و نمود بیرونی آن چندان متمایز از دیگر معماری ها نبود. اما با گذشت زمان و ورود مسجد به ایران، تفکر معماران خلاق ایرانی با الهام از جهان بینی اسلامی تأثیرات فراوانی بر ساختار فرعی و شکل مسجد گذاشته و عوامل و آرایههای گوناگونی به آن اضافه و با فلسفه ایرانی و اسلامی منطبق کردند.
از آنجایی که بعد از تسلط مسلمانان، در ایران نوعی معماری اسلامی- ایرانی رواج پیدا کرد، ضرورت دارد تا تأثیراتی که این نوع معماری بر ابنیه و نحوه ساخت و تزیین آنها نهاد به دقت بررسی شده و تفکری که این نوع معماری را به وجود آورده مورد کندوکاو قرار بگیرد. لذا در این پژوهش سعی شده است مسجد کبود که محصول دوران اسلامی در شهر تبریز میباشد از لحاظ سبک معماری اسلامی- ایرانی مورد بازبینی قرار داده شود تا آثار تفکر اسلامی و تأثیر این تفکر در بنای مسجد هرچه بیشتر نمایان شود.
بدنه اصلی مقاله
هنر در اسلام هنر اسلامی یا هنرهای مسلمانان به بخشی از هنر اطلاق میشود که در جامعه مسلمانانو نه لزوماً توسط مسلمانان رواج داشته است.[3] هرچند ممکن است این هنرها در مواردی با تعالیم و شریعت اسلام انطباق نداشته باشد ولی تاثیر فرهنگ اسلامی و منطقهای در آن بهخوبی نمایان است. هنر اسلامی یکی از دورانهای شکوهمند تاریخ هنر و یکی از ارزشمندترین دستاوردهای بشری در عرصه هنری بهشمار میآید و شامل انواع متنوعی از هنر همچون معماری، خوشنویسی، نقاشی، سرامیک و مانند آنها میشود. هنر اسلامی به ویژه معماری اسلامی بر پنج پایهی مردم واری، خودبسندگی، پرهیز از بیهودگی، بهرهگیری از پیمون - مدول - و نیارش و درون گرایی بنیان نهاده شده و بیشک هنرمندان مسلمان ایران بیش از از دیگران بدانها پای بند بودهاند .[4] همچنین بهآن دسته از مفاهیم و موارد هنری که در درون جوامع اسلامی تحت تاثیر عوامل منطقهای و فرهنگ بومی به وجود آمده است نیز هنر اسلامی گفته میشود.
از خصوصیات هنر اسلامی این میباشد که در میان آیات قرآن یا تعالیم شخص پیامبر اسلام به موارد کمی درباره هنر برمیخوریم. بازنمایی تصویری موجودات زنده در قرآن بهصراحت منع نشده، با این وجود بسیاری از مسلمانان ترسیم چهرهها و موجودات زنده را خطری به سوی بتپرستی بهشمار میآوردند و گناه میدانستند؛ بنابراین هنر اسلامی اغلب بر خلق زیبایی با نقوش انتزاعی و استفاده از حروف، متمرکز بوده است .[5]
همچنین، در هنر اسلامی به عناصر تکرار شونده زیادی برمیخوریم مانند استفاده از طرحهای هندسی و یا ترسیمی غیر واقعگرایانه از گل و گیاه که به اسلیمی معروفند. نقوش اسلیمی در هنر اسلامی اغلب بهعنون نمادی از طبیعت بیکرانی بهکار میرود که مخلوق خداست . هرچند این نظریه مورد قبول همگان نیست اما تعمد در عدم بازنمایی و تقلید دقیق طبیعت را معمولاً بهعنوان نشانی از فروتنی هنرمندان دانستهاند که معتقد بودند ایجاد کمال تنها خاص خداوند است .[6]
معماری
معماری1 یا مهرازی هنر و فن طراحی و ساختن بناها، فضاهای شهری و دیگر فضاهای درونی و بیرونی برای پاسخ همآهنگ به نیازهای کارکردی و زیباشناسانه است. به عبارتی، معماری، سبک طراحی و شیوه ساخت و ساز ساختمانها و دیگر ساختارهای فیزیکی است .[7]
هر جا که نیاز به طراحی موجودیت یا سیستمی باشد که ابعاد یا پیچیدگی آن از یک واحد معین فراتر میرود، و یا نیازمندیهای خاصی را تحمیل مینماید، نگرشی ویژه و همه جانبه را لازم خواهد داشت که در اصطلاح به آن معماری گفته میشود. معماری ترکیبی از علم، هنر و تجربه است؛ که در رشته هایی نظیر ساختمان دارای قدمتی چند هزار ساله است.
در تعریفی دیگر، معماری یعنی ارائه توصیفی فنی، از یک سیستم که نشان دهنده ساختار اجزاء آن باشد و ارتباط بین آنها و اصول و قواعد حاکم بر طراحی و تکامل آنها در گذر زمان را برقرار کند. ویژگی بیانی یا کانسپچوال معماری، علیالخصوص در عصر حاضر، در مواردی حتی با افراط مورد توجه بوده، و به عنوان پروسه تبدیل ایده و مفاهیم به حجم مورد چالش قرار گرفته است.
معماری به عنوان اجتماعی ترین هنر بشری با فضای اطراف انسان مرتبط است.
در تعریف معماری باید به چند نکته زیر توجه کنیم :
- معماری نوعی عمل خلاقانه است.
- مقصود آن شکل دادن به فضای زیست انسان درتمامی ابعاد آن میباشد.
- گستره ی آن از جوابگویی به نیازهای انسانی، در پیوند با محیط و طبیعت وحتی بیان عواطف و اعتقادات او طیف وسیعی را دربر میگیرد.
تعریف معماری در فرهنگ لغت عبارت است از : هنر و علم طراحی و بنای ساختمانها.
تعریف معماری در لغتنامه دهخدا: معماری در لغت به معنای علم بنایی و ابعادسازی آمده است.
معمار به معنای بسیار عمارت کننده و آنکه عمارت کند و موجب رونق و تعالی گردد و عمارت نیز به معنی آبادی است .[8]
به عنوان نکته آخر، معماری دانش و مهارتی است که با اسکان و محیط زیست انسانی مرتبط بوده و کاملا با مقیاس، رنگ، نور، محیط مصنوع و زیست بوم معنا مییابد، جامعه نیز از این مفاهیم به نحوی شایسته استقبال میکند .[9]
معماری اسلامی معماری در جهان اسلام یکی از بزرگترین جلوههای ظهور یک حقیقت هنری در کالبد مادی بشمار میرود. از لحاظ تاریخی معماری اولین هنری بشمار میآید که توانست خود را با مفاهیم اسلامی سازگار نموده، از طرف مسلمانان مورد استقبال قرار گیرد. معماری اسلامی به عنوان یکی از موفقترین شیوههای معماری در تاریخ معماری جهان قابل بازشناسی است. در یک نگاه جامعنگر میتوان پیوستاری ارزشمند و پویا را در بناهای اسلامی باز شناسی کرد که موجب شده تمامی آنها در قالبی واحد با عنوان معماری اسلامی در کنار یکدیگر قرار گیرند .[10]
در مورد هنر و معماری اسلامی، بازه تعریفی هنر و معماری اسلامی را شامل ابنیه و آثاری میدانند که در دوره استیلای حکمرانان مسلمان برپا شده است .[11] از منظر جهانبینی اسلامی، پدیدههای عالم دارای دو وجه ظاهری و باطنی، صورت و معنا هستند. در حیطه هنر و معماری، توجه به جنبه باطنی آثار و پدیدههای هنری، منجر به نگرشی در طراحی معماری میگردد که "معناگرایی" نام دارد. رویکرد معناگرا در طراحی معماری، تلاشی برای بیان آگاهانه معانی مستتر در پس کالبد معماری است و تلقی و تعریف معمار معناگرا از مقوله " معنا" نقش مهمی در نگرش معناگرایانه وی دارد. بنابراین در تفکر و جهانبینی اسلامی، توجه به جنبه معنایی و باطنی پدیدههای عالم حایز اهمیت است، چرا که به نظر میرسد جهانبینی اسلامی و نوع نگرش به جهان هستی در سایه فرهنگ اسلامی، در خلق آثار معماری مسلمین نقش بسزایی داشته. در واقع، معانی منبعث از مبانی جهانبینی اسلامی در خلق معماری موثر هستند. .[12]
اسلام به عنوان مکتبی فکری و اعتقادی، حقایقی مفهومی را در حوزه هنر مطرح کرده که در ایدهها و ایدهآلهای هنرمندان و معماران انعکاس یافته است. این حقایق بنیادی و ثابت می توانند طی فرایندی معین با اجتهاد خلاقانه هنرمندان در هزاران پدیده به صورت نسبی تجلی نمایند .[2] در این باره، بعضی از نمونههای تحقق یافته هنری یا بیان حکمت است مثل معماری مساجد و یا بیان مستقیم عرفان است و حتی این عینیت بخشیدن حکمت ممکن است به وسیله موسیقی باشد .[13]
شاید یکی از مهمترین نمودهای هنر اسلامی معماری باشد. بهویژه مساجد چهار ایوانه و ستوندار که معرف هنر معماری اسلامی است .[14] این عمارتهای باشکوه، میتواند تأثیر فرهنگهای متفاوت در درون تمدن اسلامی را نشان دهد. به عنوان مثال عناصر رومی بیزانسی، در معماری شمال آفریقا و اسپانیای اسلامی، یا در مسجد جامع قرطبه به خوبی قابل مشاهده است.
در مورد مساجد اسلامی، نقش گنبد در معماری اسلامی بسیار قابل توجه بوده و طی قرنها گنبد در معماری اسلامی مورد استفاده قرار گرفته است. قدیمیترین گنبد باقی مانده در تاریخ اسلام، بخشی از بنای تاریخی قبهالصخره متعلق بهسال 691 میلادی است. یکی دیگر از گنبدهای شاخص متعلق به بنای زیبای تاج محل متعلق به معماری هندی ایرانی از سده 17 میلادی است. در اواخر سده نوزدهم میلادی گنبدهای اسلامی با معماری غربی ادغام شد .[3] حتی میتوان گفت، مساجد در معماری اسلامی ایران به صورت شبستان و گنبدخانه محرابدار نمود پیدا میکند .[15]
بحث دیگر در رابطه با معماری اسلامی اجتهاد علمی و عملی هنرمند و معمار در تبدیل مفاهیم و آموزههای اسلامی به صورت و شکل میباشد؛ لذا معماران متعهد و مسلمان نیز به تناسب درجه ایمان و فهم خود از حقایق عالم وجود، برداشتی متفاوت داشته و آثار هریک از آنان انعکاسی از همان درجه فهم و ادراکی است که از مراتب وجود داشتهاند. در نتیجه معماران مسلمان و آثار آنها در رابطهای نسبی با محتوای دین قرار دارد و هیچ کدام را نمیتوان در رابطهای مطلق و همانی با اسلام دانست؛ مگر آن که اولا ثابت شود که فهم معمار از اسلام، فهمی مطلق و کامل بوده است نه نسبی و ثانیا خلاقیت و توان عملی او نیز در حدی از کمال بوده است که امکان خلق اثری کاملا متناسب و منطبق با فهم او را برایش فراهم بوده باشد. بر این اساس، انسان در هر مرحلهای از تکامل معنوی و ایمانی که باشد، آثار او نیز متناسب با همان مرحله است و این یعنی اعتقاد به وجود رابطهای نسبی بین آثار مسلمانان با هویت اسلامی .[2]
بر این اساس، میزان تحقق هویت و محتوای اسلامی در آثار معماران مسلمان، تابع سه موضوع است: کیفیت ادراک و فهم معمار از حقیقت عالم هستی و مراتب وجود و نفوس انسانی، اتخاذ روش و سبک مناسب برای خلق اثری تعالیبخش و نهایتا استعداد و تجربه و خلاقیت او در ارائه صورت و کالبدی متناسب با فهم و ادراک خود. بسته به کیفیت این سه، نسبت و میزان تحقق هویت اسلامی در آثار معماری دوران اسلامی متغیر خواهد بود ]همان.[