بخشی از مقاله
عنوان : تحقيق وتوسعه ،خلق ومميزي دانش درسازمانها و مد ل KPQM
کلمات کليدي :دانش تحقيق وتوسعه ، فرآينددانش ، سيستم مديريت دانش ،ظرفيت جذبي ، خلق دانش سازماني ،مميزي دانش
١- تعريف دانش و مديريت دانش [ ٣-١ ]
اگر بخواهيم سخن را با تعريف خود دانش آغاز کنيم ، تعاريف مربوط به دانش و مديريت دانش به شرح زير است :
“ مديريت دانش : آنچه افراد جهت انجام مشاغل خويش بدان نياز دارند“
تعريف : ارنست انديونگ
“ مديريت دانش : عبارتست از يافتن راهي جهت خلق ، شناسايي ، شکار و توزيع دانش سازماني به افراد نيازمند آن “
“ دانش عبارتست از تقاطع مردم و اطلاعات “
“ مديريت دانش عبارتست از خلق ، نگه داري و توزيع اطلاعات ارزشمند، اشتراک بين مردم و سازمانهاي داراي تقاضا و نيازمنديهاي يکسان بوده و هدف آن ايجاد مزيت رقابتي مي باشد“
تعريف Rosenberg
March 1 , 2005
٢) دانش آفريني [ ٥ - ٤ ]
يک سازمان به خاطر تبادل با محيط اطلاعات را دريافت و تبديل به دانش نموده و پس از تلفيق آن با موارد ديگر (تجربيات ، ارزشها و مقررات داخلي ) آنها را بعنوان مبناء پيشرفت قرار مي دهد.
در ارتباط با دانش آفريني پنج موضوع مورد بحث قرار مي گيرند: تهيه يا تدارک ، منابع متعهد، همجوشي ، سازگاري ، شبکه ارتباطي دانش
٢-١) تهيه يا تدارک : عبارتست از خريد سازمان يا استخدام افرادي که از دانش مورد نياز برخوردارند که البته اين موضوع نه تنها براي کسب دانش ، بلکه بمنظور هاي : رسيدن به استراتژي ، يافتن محصولات جديد، بازاريابي و ..... نيز صورت مي گيرد. مشکلاتي که سر راه تهيه يا خريد وجود دارند عبارتند از : محاسبه بهاي دانش کسب شده ، يافتن منبع دانش مفيد، حفظ دانش . صورت ديگري از تهيه يا خريد اجاره است که رايج ترين کار حمايت مالي شرکت ها از موسسات پژوهش يا دانشگاهها به ازاي حق استفاده از نتايج تحقيقات است .
٢-٢) منابع متعهد: ايجاد گروههاي خاص و مستقل مانند واحدهاي R&D مي باشد و هدف کلي همه آنها ايجاد دانش جديد يا شيوه جديد براي امور مي باشد. دستورات کار، مورد مرتبط با انتقال نتايج و حاصل کار R&D به ساير بخش ها ( يا بعبارتي ديگر پر کردن فاصله ميان توليد کنندگان و مصرف کنندگان دانش ) است که اهتمام مديران را براي برداشتن گامهاي موثر جهت استفاده از دانش خلق شده مي طلبد.
مثلاً بعنوان يک راهکار موردي مي توان به انتقال نتايج تحقيقات R&D به ازمايشگاههاي بالاترين سطح شرکت و انتقال اين محققان به واحد هاي آزمايشگاهي پايين ترو ... اشاره کرد.
٢-٣) همجوشي : بر اساس اين اصل پرسنل مختلف با بينش هاي متفاوت در کنار هم جمع مي شوند تا در زمينه طرحي خاص فعاليت کرده و به يافته مشترک برسند دانش آفريني از اين راه خود ايجاد کننده انواع تضادهايي است که باعث هم افزايي مي شوند که به اين “ سايش يا برخورد خلاق “ نيز مي گويند.
البته اين تضارب و تضاد مطلق و کامل نيست ، بعبارت ديگر مقداري دانش مشترک (از طريق آموزش و ...) نياز است .
البته پنج موضوع زير سبب فعاليت هم جوشي مفيد مي باشد:
١) آگاهي دادن در مورد ارزش دانش مطلوب
٢) تعيين نفرات کليدي داراي دانش
٣) تاکيد بر استعدادهاي خلاق نهفته و نشان دادن تفاوت ها به صورت مثبت .
٤) تشويق براي دانش آفريني و هدايت دانش آفريني به هدف مشترک
٥) معيارها و شاخص هاي مشخص براي سنجش ارزش دانش و موفقيت دانش آفريني
٢-٤) تطابق (سازگاري ) : فشارها و تنش هاي ناشي از شرايط محيطي و يا داخلي بر کسب و کار موجب تغيير اجباري مي گردند. محصولات جديد رقبا، فناوري هاي جديد، تغييرات اقتصادي و اجتماعي ضرورت خلق دانش را ايجاد مي کنند و تاکيد مي کنند که سازمان نبايد دايناسور باشد.
همچنانکه مانور براي مقابله با حادثه ضروري است .القاء بحران قبل از وقوع و ايجاد تزلزل و موانع ساختگي در سازمان باعث حفظ روحيه نوآوري مستمر در سازمان گرديده و افراد سازمان با خلق دانش جديد (براي مقابله با موانع ساختگي ) در مقابل تاثيرات واقعي تاثيرات واقعي مشابه نيز مقاوم مي شود. ٢-٥) شبکه ها: محفل هاي علمي (افراد مطلع ) که به دليل علاقه مشترک گرد هم مي آيند از طريق ارتباطي مختلف (گفتگوي رودر رو، تلفني ، پست الکترونيکي و ....) با يکديگر ارتباط برقرار مي سازند با تسهيم تخصص هاي خود مشکل يکديگر را حل کنند که اين منجر به خلق دانش جديد مي شود.
٣)انتقال دانش [٧ – ٦]
در موفقيت اجراي يک طرح دانش ، مرحله انتقال آن نقش بسزائي را دارا مي باشد. و در بين موانع باز دارنده انتقال دانش عوامل فرهنگي مهم هستند که در ذيل اين عوامل همراه با راه حل توضيح داده مي شوند.
٣-١) عدم اعتماد (راه حل : ملاقات هاي حضوري نزديک )
٣-٢) مختلف بودن تلقي ها و باورها(راه حل : ايجاد وجود مشترک از طرق : آموزش ، مجله ، گروهها ، چرخش شغل ،....)
٣-٤) کمبود وقت و جا براي جلسات (راه حل : در نظر گرفتن مکان ها و وقت هاي مخصوص براي جلسات )
٣- ٥) تکريم و تشويق انفرادي (راه حل : ارزيابي عملکرد بر اساس سهم دانش و تشويق بر همين معيار)
٣-٦ ) ظرفيت پذيرش (راه حل : آموزش انعطاف پذيري و عدم مخفي کاري و رفتار صادقانه )
٣-٧) انحصاري به نظر آمدن دانش (راه حل : حذف سلسله مراتب در انتقال دانش و ارزش گذاري به دانش بر مبناي کيفيت آن نه محل کسب آن )
٣-٨) عدم بردباري در برابر اشتباه (راه حل : پاداش به همکاري هاو پذيرش خطاهاي خلاق )
انتقال دانش را مي توان به شکل زير فرمول کرد:
انتقال = ارسال + جذب
ارسال (فرستادن يا عرضه دانش ) گام اول در انتقال دانش بوده و جذب مرحله بعدي آن مي باشد. دسترسي به دانش (ارسال ) مهم است ولي به تنهايي کافي نيست و در صورت در دسترس بودن ، جذب نيز حتماً نيازاست .
حتي در صورت انجام توام ارسال و جذب ، ايجاد تغيير در رفتار (توانا بودن سازمان در انجام کارها) فقط گوياي انتقال موثر است . دو شاخص مهم براي داوري در مورد اينکه سازمان تا چه حدي از سرمايه دانش شرکت بدرستي بهره مند است عبارتند از:
١) سرعت انتقال دانش : سرعت انتشار دانش در نتيجه تاثير عواملي مانندوجود رايانه ها، شبکه ها موثر مي باشد.
٢) عمق (يا قوام ) دانش : غناي دانش منتقل شده و تطابق دانش جذب شده در عمل با مقدار مورد نظر
٤) عوامل موثر در اجراي طرح دانش
١) فرهنگ دانش محور
٢) زير بناي سازماني وفني
٣) حمايت وتعهد مديريت ارشد
٤) ارتباط صنعت و اقتصاد
٥) جزئي از فرآيند گرايي
٦) شفافيت نگرش و بيان
٧) راهکارهاي انگيزشي
٨) مبادله اطلاعات باسازمانها
٩) راههاي چند گانه انتقال دانش
١٠)تمرکزبهينه برروي تکنولوژي
١١) مقداربالاي ((تفکرکشتي نجات )) براي سازمان
٥) آغاز به کار در زمينه مديريت دانش
١) آغاز با فن اوري
٢) آغاز با کيفيت (بهبود و ارتقاء کيفي و مهندسي مجدد)
٣) آغاز با ياد گيري سازماني
٤) آغاز با تصميم گيري : منظور استفاده از دانش براي کسب توانايي به منظور اتخاذ تصميم هاي بهتر وبه عبارتي
:» چه کسي ، چه چيزي را در چه زماني مي داند؟«
٥) آغاز با حسابداري
اينکه کدام آغاز بهتر است ، بستگي به فرهنگ سازمان دارد لذا شناخت فرهنگ سازماني مبناي گزينش آغاز درست است .
٦) مديريت دانش تحقيق و توسعه [ ٢١-٨]
يکي ازدغدغه مهم مديران اينست که چگونه بتوانند يک ارزيابي از ميزان دانش در بخش تحقيق و توسعه بعنوان يک بخش مهم سازماني داشته و همچنين چگونه بتوانند دانش را در بخش تحقيق و توسعه نهادينه کرده و توسعه دهند. محققين توجه مي کنند که بررسي در موضوع تحقيق و توسعه دانش محور، بايد الزاماً با تمرکز روي دانش بکار رفته در تحقيق و توسعه از هر دو بعد ژرفا يا عمق (depth) و پهنا يا وسعت ( breadth) دانش همراه باشد.
دانش تحقيق و توسعه از طريق يک فرآيند بوسيله مقدار و نوع دانش و اطلاعات مورد نياز و اختلاط آنها با هم خلق مي شود. تحقيقات و توسعه به دو بخش کاربردي و پايه تقسيم مي شوندپژوهش هاي کاربردي بطور نسبي داراي زمان کوتاه بوده و نتايج عملي مساعد دارند. پژوهش هاي پايه داراي زمان دراز بوده و نتايج آنها غير قابل پيش بيني مي باشد. و براي بعضي شرکت ها. سرمايه گذاري در پژوهش هاي پايه ، زير بناي اوليه توسعه دانش مي باشد. که توسعه دانش بنوبه خود باعث شروع پژوهش هاي کاربردي مي باشد.
رکت (از طريق جميع کارمندان ) براي جذب ، يا استخراج اطلاعات قابل دسترس در جهت توسعه محصولات جديد بوده و معيار مهمي براي دانش واحد هاي تحقيق و توسعه مي باشد.
همانطور که اشاره شد، دو بعد دانش ذخيره شده ، شامل ژرفا و پهنا، اهميت بسيار ويژه اي به فعاليت هاي R&D دارند. ژرفا يا عمق انعکاسي از بررسي هاي قبلي در زمينه اندوختن دانش مرتبط مي باشد. شرکتهايي که داراي سابقه تاريخي ايجاد و خلق دانش هستند بهتر از سازمانهايي که در سطوح اول دانش هستند، تمايل به سمت ادامه خلق دانش دارند.
شکل چهار ارتباط چهار فعاليت اصلي R&D (شامل پژوهش پايه ، همکاري آکادميک، ساختمان گروه R&D و منابع خارجي ) را با ژرفا و پهناي دانش ذخيره شده نشان مي دهد. براي بهتر مديريت شدن جريان ذخيره دانش موارد زير توضيح داده مي شوند:
٦-١) سرمايه گذاري در پژوهش پايه : از ديدگاه دانش ، سود معنوي حاصل از پژوهش پايه به کارمند جهت چارچوب بهتر به پژوهش کاربردي اينده کمک مي کند، حتي اگر غير مربوط بنظر برسد. پژوهش پايه باعث ايجاد توانگري اضافه در هر دو بعد ژرفا و پهناي دانش سازماني مي شود.
در واقع خلاقيت مي تواند به صورت گردآوري اجزاي نامساوي اطلاعات براي خلق دانش جديد و محصولات نو تعريف شود . از اين ديدگاه پژوهش پايه سهم غيرمستقيم در زير بناي سازمان دارد.
نتيجه پژوهش ها نشان مي دهد که مقدار مالي پژوهش مايه به شکل مجذور آن ، ظرفيت جذبي کارمندان R&D را بالا مي برد .
٦-٢) پژوهشگران آکادميک : يک پژوهش منتشر شده به وسيله آکادمي ملي علوم (NAS) نقش مثبت پژوهش آکادميک را بر روي تنوع صنايع نشان مي دهد . اغلب فعاليت هاي آکادميک روي پژوهش پايه متمرکز هستند که برخي از اين پژوهش ها اساس فني براي تعداد از محصولات هستند که مصرف کنندگان از آنها لذت مي برند.
ميل جريان R&D اخيراً يک تيک به طرف بالا در پژوهش آکادميک بر اساس شراکت نشان مي دهد
مديراني که دانش را بعنوان منبع استراتژيک در نظر مي گيرند بايد ميزان پتانسيل اتصالات حکم و پيشرونده را با محققين دانشگاهي ارزيابي کنند، تبادل پژوهشگران ، کنفرانس حضوري ، و انواع ديگري از مکانيسم هاي خلاق وجود دارند که به دانشگاهيان و شرکت ها اجازه ارتباط و تبادل دانش را مي دهند.