بخشی از مقاله

چکیده

مطالعات وضع اقتصادی منطقه با دو هدف مشخص، انجام میشود. نخستین هدف این است که توان اقتصادی منطقه به تفکیک شهرستان ارزیابی شود. توان اقتصادی در این مطالعه از طریق شاخصهایی چون رشد اقتصادی، نرخ بیکاری، درآمد سرانه و تولید ناخالص داخلی به دست داده شده است و بیانگر این است که شهرستانها تا چه میزان توان تولید مازاد اقتصادی خواهند داشت. توضیح آن که، میزان توسعهی شهری همیشه رابطهی مستقیمی با میزان مازاد اقتصادی، یا به عبارتی، آن بخش از تولید جامعه که در خارج از چرخهی مصرف باقی میماند و پسانداز میشود، پیدا میکند.

بنابراین، شناخت توزیع فضایی توان اقتصادی به اعتباری، شناسایی و تعیین توزیع جغرافیایی توسعهی شهری و صنعتی در آینده نیز خواهد بود. لذا، در این مقاله، به روش توصیفی-تحلیلی و با بهرهگیری از روش کتابخانهای در گردآوری دادهها و اطلاعات مورد نیاز، وضع اقتصادی منطقه جنوب شرق مورد بررسی قرار گرفته است. بر اساس نتایج و جمع بندی نهایی صورت گرفته، سیرجان، کرمان، رفسنجان و زاهدان بیشترین میزان توان اقتصادی و کهنوج-زهک-سرباز-کوهبنان-منوجان قلعه گنج- نیک شهر- خاش- سراواغن کمترین میزان را به خود اختصاص دادهاند.

-1 مقدمه

از زمان پیدایش تفکر برنامه ریزی در ایران، تاکنون برنامهریزی و توسعه منطقهای در کشور همواره مطرح بوده است 

در واقع موضوع برنامه ریزی منطقه ای تحت تأثیر مقتضیات سیاسی و اقتصادی و اجتماعی کشور، دچار تحول و تغییر شده و در این میان، گاه به عنوان ابزاری برای سرمایهگذاری در مناطق توسعهنیافته، گاه به عنوان ابزاری برای تمرکز سرمایه گذاری در مناطق مستعد، زمانی برای منطقه ای کردن برنامه های بخشی و زمانی هم به صورت برنامهریزی جامع منطقهای و مانند اینها مورد استفاده بوده است

مطالعات وضع اقتصادی منطقه با دو هدف مشخص، انجام میشود. نخستین هدف این است که توان اقتصادی منطقه به تفکیک شهرستان ارزیابی شود. توان اقتصادی در این مطالعه از طریق شاخصهایی چون رشد اقتصادی، نرخ بیکاری، درآمد سرانه و تولید ناخالص داخلی به دست داده شده است و بیانگر این است که شهرستانها تا چه میزان توان تولید مازاد اقتصادی خواهند داشت. توضیح آن که میزان توسعهی شهری همیشه رابطهی مستقیمی با میزان مازاد اقتصادی، یا به عبارتی آن بخش از تولید جامعه که در خارج از چرخهی مصرف باقی میماند و پسانداز میشود، پیدا میکند. بنابراین شناخت توزیع فضایی توان اقتصادی به اعتباری، شناسایی و تعیین توزیع جغرافیایی توسعهی شهری و صنعتی در آینده نیز خواهد بود.

-2 مواد و روشها

از جنبه پارادایمی نیز تحقیق حاضر در پرتو پارادایم تحقیق کمی و از طریق شاخص سازی کمیت گرا و گردآوری داده ها و تحلیل آنها محقق شده است. از لحاظ راهبرد تحقیق، با عنایت به گستردگی حدود و ابعاد مطالعات اقتصاد منطقهای - شهری و روستایی - ، نیازمندی به کسب اطلاعات گسترده از طریق تحلیل اسنادی و دادههای ثانویه استفاده شده است. این تحقیق از لحاظ جهتگیری پژوهش و هدف، از نوع پژوهش های کاربردی است.

این پژوهش با توجه به اینکه به دنبال واکاوی همه جانبهنگر تحلیلی بر تحولات اقتصادی منطقه جنوب شرق است و از سویی درصدد امکان تعمیم دهی نتایج آن میباشد، با انتخاب منطقه جنوب شرق به عنوان منطقه مورد مطالعه، از رویکرد قیاسی بهره میگیرد. ابزار پژوهش در این تحقیق، دادههای ثانویه مانند دادههای سرشماری، نقشهها و عکسهای هوایی و ماهواره-ای، اطلاعات صنایع و معادن منطقه و ... میباشد که از طریق مطالعات کتابخانهای و اسنادی حاصل میشود.

-3 چارچوب نظری

میسرا معتقد است هدف تمام فرایندهای توسعه و بخصوص توسعه منطقهای رفاه انسان است. این شق از توسعه، نه تنها افزایش رفاه بر حسب ارقام کلی را هدف می گیرد بلکه توزیع عادلانهتر آن بین نواحی مختلف و گروههای مردم را نیز شامل می شود. نابرابریهای منطقهای و فردی، نشانههای چیزی بسیار ریشه دارتر و اساسی تر هستند و سیاست های متداول توسعه، شناسایی این مسائل بنیادی را جدی نمی گیرند.

بدین سان میتوان ادعا نمود که رهبافت های موجود در توسعه منطقهای فاقد یک سیاست اجتماعی جامع میباشند، در نتیجه بخشهای فقیرتر جامعه منتفع نمی شوند. سیاست توسعه اجتماعی در برنامه ریزی منطقهای باید بتواند تعادل درون منطقه و ریشه کن کردن فقر را به همراه داشته باشد. سیاست توسعه اجتماعی در توسعه منطقهای باید متضمن ایجاد دگرگونی های ساختاری در اجتماع و پیریزی جامعهای برابر گرا باشد

به نظر وی اگر توسعه در چارچوب یک سیاست اجتماعی جامع که علت فقر و توسعه نیافتگی را مستقیماً مورد حمله قرار دهد انجام نگیرد دستیابی به یک راه حل دیرپا برای از میان بردن فقر و نابرابری در مناطق و اجتماعات امکان پذیر نخواهد بود. توسعه منطقهای سه هدف را دنبال می کند: تولیدی، اجتماعی، زیست شناختی. تلاش توسعه منطقهای بر آن است که بهترین شرایط و امکانات را برای توسعه جامع همه فراهم آورده و تفاوتهای کیفیت زندگی بین منطقهای و درون منطقهای را به حداقل رساند و نهایتاً از میان بردارد

-4 یافتهها و تجزیه و تحلیل

1-4 ارزش افزوده و تولید ناخالص منطقه

منطقهی جنوب شرق کشور را می توان در کلیت خود به عنوان منطقهای توسعه نیافته و حاشیهای در پهنهی فضایی اقتصاد کشور به حساب آورد. این منطقه در سال 1365، با داشتن جمعیتی بالغ بر 5/8 درصد کشور، 4/7 درصد از ارزش افزودهی اقتصاد ملی را تولید کرده است. این ارقام برای سال 1375 به ترتیب به 5/3 و برای سال 1390 برابر 6و5 درصد بوده است. به عبارت دیگر سهم ارزش افزودهی منطقه در اقتصاد ملی در سال های 1365 و 1390 نسبت به سهم جمعیتی منطقه کمتر و در سال 1375 بیشتر بوده است. - جدول . - 1

جدول -1 ارزش افزوده رشته فعالیتهای اقتصادی منطقه به قیمتهای ثابت سال 1376 در دوره ی 1365-90

تحولات ساختار اقتصادی منطقه نشان میدهد که تولید ناخالص داخلی منطقه به قیمتهای ثابت 1376 با رشد متوسط سالیانهی 4/8 درصد از 8 هزار میلیارد ریال در سال 1365 به 18650 میلیارد ریال در سال 1384 رسیده است. بالاترین رشد اقتصادی منطقه مربوط به سال 10/8 - 1384 درصد - و کمترین آن مربوط به دورهی -0/8 - 1380- 1375 درصد - بوده است.

بررسی تحولات متغیرهای اقتصادی دو استان، تفاوتهای زیادی را نشان میدهد. استان کرمان با داشتن بخش کشاورزی قدرتمند و همچنین معادن و صنایع بزرگ، توانسته است به عنوان یک مرکز رشد منطقهای عمل کند

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید