بخشی از مقاله

تحلیلی بر رابطه معماری پایدار و اصول معماری ایرانی


چکیده

چکیده دغدغه پیوند با گذشته وعدم توفیق در به وجود آوردن یک جریان معماری که بتواند به صورت صـحیح تداوم بخش و تکامل دهنده تاریخ معماری ایـران باشـد و سـهمی را نیـز در معمـاری معاصـر جهـان بـه خـود اختصاص دهد یا بتواند به پیشبرد معماری جهان کمک کند ،موجب شد که اخیراً برخی از معماران ایرانی بـه استفاده از الگوهای معماری گذشته در کنار سبک ها و تکنولوژی های نو درجهان معمـاری امـروز روی آورنـد. شناخت دقیق اصول پایداری، درک قابلیتهای آن به جهت کاربرد رو به افـزایش آن در بخـش سـاختمان بـرای معماران ضروری به نظر می رسد. اما آنچه که حـایز اهمیـت اسـت، آنسـت کـه معمـاری سـنتی ایـران بـدون بکارگیری تکنولوژیهای پیشرفته و مدرن توانسته است شاخصه هایی را که امروزه در معماری پایدار مورد توجه قرار دارد، رعایت کرده و در نهایت معماری پایدار را بوجود بیاورد. این مقاله اصول پایداری بکارگرفتـه شـده در بخش ساختمان را همراه با راه کارهایش معرفی کرده و چگونگی به کارگیری آن ها را در معماری ایران بررسـی می نماید.

-1 مقدمه

تحولاتی که از آغاز قرن بیستم آغاز شد، موجب گسیخته شدن رشته های استوار بین برخی از مظاهر و جلوه های زندگی با فرهنگ جامعه شد و در نتیجه طی روندی به اقتباس از مظاهر و تمدن و فرهنگ غرب پرداخته شد. دانش معماری امروز با نگاهی حسرت بار به تجربیات روزافزون و ارزنده دیگر کشورهاو جذبه های بی رقیب نظریه هاوسبک های معماری به تقلیدوکپی برداری خلاصه شده است. این بی گمان به معنای پذیرش نوعی سلطه فرهنگی است. در این جریان معماری سنتی نیز از حرکت باز ایستاد و در بسیاری از عرصه ها پیش از آنکه فرصت و امکان انطباق با تکنولوژی و شرایط جدید را بیابد، مورد بی توجهی قرار گرفت.

عرضه خدمات و امکانات در شهرها و در نتیجه مهاجرت بی رویه روستاییان، ازدیاد جمعیت و حاشیه نشینی، نیاز به ساخت وساز انبوه، نبود امکانات آموزش هنر معماری برای هنرمندان معماری سنتی و از بین رفتن اطلاعات و نظریه های مربوط به آن، موجب از بین رفتن معماری اصیل این مرز و بوم شد. لذا امروزه ضرورت نیاز به یافتن راه حل های مناسب جهت ارائه معماری با زبان و بیان خودی و منطبق با فرهنگ ایرانی و همسو با نیازهای جامعه امروز بیش از پیش حائز اهمیت می باشد.(آزاد، 1385، (34

-2 چرا باید به موضوع معماری پایدارپرداخت؟

نکته جالب دیگر در معماری این دوران، به ویژه از دهه 40 شمسی به بعد را می توان مهجور شدن معماری سنتی در شهرهای ایران- آن هم با رشدی غیر قابل باور- دانستدر. این دوران، براساس ایده ها و شاخص های معماری در کشورهای اروپایی، عیناً همین تغییرات بدون توجه به شرایط فرهنگی و اجتماعی ایران درساختار شهرسازی و معماری ایران پرورانده شد. دوران گذار از تجدد به فراتجدد چالشگاه ارزیابی و تقسیم بندی معماری ایران به شمار می رود، به گونه ای که معماری مدرن متأخر با ادغام در شاخصه های بومی و منطقه ای را به وجود می آورد که نمونه آن در معماری ساختمان هتل استقلال و وزارت کار در خیابان آزادی دیده می شود و تعیین دقیق آنها در یک جریان دشوار می نماید.

در دوران بعد از انقلاب نیز، جدای از آثار معدود و در عین حال قابل ذکری از معماران صاحب نام ایرانی، آثار معماری رایج در ساختار شهری گونه ای از معماری بی ارزش و گیج و فاقد معیارها و شاخصه های زیباشناختی ارزیابی، دیده می شود که التقاط گرایی و سردرگمی در آنها مشاهده می شود وتنها گرته برداری مبتذل و ناکارآمدی از معماری دوران فراتجدد را شکل می دهد.(محمودی نژاد، پورجعفر، 26،(25-1385

-3 ویژگیهای معماری ایرانی

ویژگیهای معماری ایران را از نظر دیرپایی، تداوم ، استحکام، زیبایی شناسی، توجه شدید به اعتقادات، آیین ها و پاسداری حرمت روح انسانی را آرتور پوپ چنین توصیف کرده است:" معماری ایران بیش از 6000 سال تاریخ پیوسته دارد و تا به امروز با نمونه های اختصاصی که در ناحیه پهناوری از افغانستان تا شمال هند و مرزهای چین و تا سوریه و مصر و زنگبار پراکنده است... این معماری در وهله اول دارای مفهوم و هدف دینی و خصلت عرفانی است... برخی عناصر طراحی در معماری ایران بیش از دو هزار سال دوام یافت. مهمترین جنبه این عناصر تمایل به نمایش عظمت، بهره گیری هوشمندانه از شکل های ساده و حجیم، پایداری کاملاً خیره کننده با آرایه های تزئینی مانند سردرهایی با طاق بلند و ستون هایی با سرستون های مارپیچ حلزونی و مشتی و انواع بی شمار نقشه و نما بود. بی شک برخی از قدیمی ترین سبک ها هنوز باقی است. ایوان که در آرامگاههای صخره ای دوره ماد و هخامنشی دیده می شود، در پرستشگاههای اشکانی و ساسانی دوباره پدیدار شد و در اعصار اسلامی به عنوان ایوان کاخ و فرم اشکانی آن در ایوان مساجد به کار گرفته شد. به همین ترتیب چهار طاقی نیز که از الگوهای کهن معماری ایران است، هنوز در ساخت بسیاری از مساجد و آرامگاهها و بناهای مختلف در سراسر کشور به چشم می خورد.

صحن چهار ایوان که در عصر اشکانی پدید آمده بود، از قرن چهارم هجری به صورت سبکی جا افتاده و مسلط در بناهای مذهبی ایران اسلامی جلوه گری کرد... معماری ایرانی پیوستگی خود را چنان حفظ کرد که با وجود وقفه ها و انحرافات موقتی که در نتیجه کشمکشهای داخلی یا تجاوزهای خارجی پدید آمد، موفق به اتخاذ شیوه ای شد که مشکل است با هر شیوه دیگری اشتباه شود. در معماری ایرانی هیچ بنایی محقر و پیش پا افتاده نیست، حتی کلاه فرنگی های باغ ها نیز از وقار و شکوه بهره مندهستند و کوچک ترین کاروانسراها عموماً فریبندگی دارند. بیشتر بناهای ایرانی در توصیف، بیان بسیار گویایی دارند و در آنها از ترکیب عظمت و سادگی احساسی آنی پدید می آید در حالی که تزئین بنا و سنت های دقیق آن حس مشاهده را به دقت وامی دارد.

کاربرد نور در معماری ایران با مظاهری همچون خلاقیت، شدت و روشنی به نحوی قاطع نقشی را که مذهب به آن واگذار کرده ایفا می کند. آرایش بناها در تمام دوره ها صرف نظر از دقت و ظرافت آن، معقول و دقیق می باشد. عشق ایرانیان به زیبایی در تمام نمودهای خود مکمل و ناظر بر فواید عملی عبادت و نیایش بود. در حقیقت زیبایی صفتی خدایی به شمار می رود و اصلی است که مقبولیت جهانی دارد."

در معماری ایران باستان(قبل از اسلام)، هر سبک و شیوه معماری که از خارج به ایران می آید، جو حاکم فرهنگی آن را احاطه می کرد و به سیاق ایرانی ارائه می گردید.دردوره اشکانیان، سبک های محلی ایرانی احیا می شود. ایوان باطاق گهواره ای و گنبد که از تقاطع دو طاق گهواره ای تشکیل می شد،از عناصر شاخص و مهم بنا می گردد و حیاط دو ایوانی و چهار ایوانی در بنای کاخ ها و آتشکده ها همچون کوه خواجه و کاخ آشور دیده می شود. نمای سه قسمتی با طاق گهواره ای بلند که دو طاق کوچک تر آن را در بر می گیرند نیز در این دوره پا به عرصه حضور می گذارد. دوران امپراطوری ساسانی نیز دوران درخشش معماری کلاسیک ایران است. آتشگاه ها و کاخ هایی که در عین سادگی از لحاظ فن آوری از تکنیک بالایی در عصر خود برخوردار بودند. عناصر ثابت کالبدی همچون ایوان بزرگ، چهارطاقی، حیاط مرکزی و استفاده از چشمه ها و آب نماهای طبیعی در بیشتر کاخ ها وجود دارند ولی هیچ کدام دارای نقشه یکسان نیستند، بلکه با توجه به نیازها و عملکرد خاص بنا و محل قرارگیری، دارای طرح های متفاوت می باشند. دست مایه معماری ایران در این دوره بستر رشد و تعالی معماری دوران بعد از خود می باشد.

وقار معماری سلجوقی، در دوران صفوی به اوج و تکامل می رسد. تزئینات باشکوه و موفق معماری سده های میانه دراشکال جدیدو خلاق تری در معماری به کار گرفته می شود. قابلیتهای معماری دوران صفوی نیز این امکان را به ما می دهد که آن را دوره دیگر احیاگری معماری ایران به حساب آوریم که در آن تکرار عظمت نمادین معماری ایران در مقیاس وسیع به شکوه خیره کننده ای دست می یابد و کیفیت تازه ای را از لحاظ زیبایی شناسی معماری ایران معرفی می کند. تجربه تازه در به کار گیری الگوهای ارزنده معماری باستان و بنای کاخ های باشکوه، ساختمان پلها، کاروانسراها و احیای مجدد مفهوم باغ و ایجاد باغ های با ارزش و موارد دیگر که در سده های میانه به فراموشی سپرده شده بود، احیا می گردد و اهمیت خاصی می یابد. وجود بناهایی مانند هشت بهشت، عالی قاپو, چهل ستون برتری جویی معماری صفوی را نسبت به معماری گذشته نشان می دهد. از خصیصه های بارز معماری صفوی توجه به معماری سکونتی با کیفیتی تازه و ارزشمند است. این امر در دوران زندیه و قاجاریه تداوم پیدا می کند.دراین دوره، فرم های معماری از ساده به پیچیده میل می گردندو بلوغ تازه ای رادرفرم شناسی مطرح می کنند. نتیجه اینکه فرمهای معمارانه که قابلیت الگوپذیری وتیپولوژیک دارندممکن است درزمانهاوزمینه های گوناگون به گونه ای مشابه بروزنمایند(آزاد،37،.(35-1385
استاد محمد کریم پیرنیا، اصول کلی زیر را برای معماری ایرانی برمی شمارد:
-1 مردم واری: که به معنای رعایت تناسب میان اندام های ساختمانی با اندام های انسان و توجه به نیازهای او در کار ساختمان سازی است. معماری همیشه و همه جا هنری وابسته به زندگی بوده و در ایران بیش از هر جای دیگر. چنانکه آرایش معماری نیز همواره بدست زندگی بوده و در هر زمان روش زندگی بوده که برنامه کار معماری را پی ریخته است.

-2 پرهیز از بیهودگی: در معماری ایران تلاش می شده کار بیهوده در ساختمان سازی نکنند و از اسراف پرهیز می کردند. این اصل هم پیش از اسلام و هم پس از آن مراعات می شده است.

-3 نیارش: واژه نیارش به دانش ایستایی، فن ساختمان و ساختمایه (مصالح) شناسی گفته می شده است. معماران گذشته به نیارش ساختمان بسیار توجه می کردند و آن را از زیبایی جدا نمی دانستند.

-4 خودبسندگی: معماران ایرانی تلاش می کردند مصالح موردنیار خود را از نزدیکترین جاها بدست آورند و چنان ساختمان می کردند که نیازمند به مصالح جاهای دیگر نباشد و خودبسنده باشند. بدین گونه کار ساخت با شتاب بیشتری انجام می شده و ساختمان با طبیعت پیرامون خود سازوارتر در می آمده است و هنگام نوسازی آن نیز همیشه مصالح آن در دسترس بوده است.

-5 درونگرایی :اصولاً در ساماندهی فضاهای گوناگون ساختمان و به ویژه خانه های سنتی، بسیار کارساز بوده است . یکی از باورهای مردم ایران، ارزش نهادن به زندگی شخصی و حرمت آن و نیز عزت نفس ایرانیان بوده که این امر به گونه ای معماری ایران را درونگرا ساخته است.

توجه به این اصول اساسی در معماری ایران، دردوران معاصر می تواند هویت ایرانی را به فضاهای معماری و شهرسازی معاصر برگردانده و زمینه ایجاد بناهایی ماندگار را برای نسلهای آینده فراهم نماید.(معماریان، 36،(26-1380

-4 اصول معماری پایداراز دیدگاه معماران معاصر

در یک نگاه کلی اصول معماری پایدار شامل طراحی بر اساس صرفه جویی در مصرف منابع، طراحی بر اساس حفظ چرخه حیات زیست و طراحی بر اساس آسایش انسانی می باشد.(جین کیم. جانگ،(1382 برای رسیدن به این اصول، راهبردهایی مطرح شده است که در مسیر توسعه پایدار و فراهم کردن معماری منطبق با آن از منظر حرفه مندان این حوزه ارائه شده است، که اهم آن به شرح زیر قابل توجه است(.(TCPA,2006,65

-1 طراحی مطابق با اقلیم

-2 ایجاد خرد اقلیم مطلوب
-3 گرمایش و سرمایش و روشنایی ایستا
-4 استفاده از انرژیهای تجدید پذیر

-5 استفاده از خلاقیتهایی در طرح معماری
-6 مصالح، سازه و تکنیکهای ساخت

-7 حفاظت و بهبود بخشیدن ارزشهای طبیعی
-8 معماری بعنوان ارگانیزم زنده

-9 کارامدی فضا
-10 طراحی بر اساس آسایش انسان البته این راهبردها مفاهیمی را بیان می کنند که در مبانی کلان توسعه پایدار لازم الاجراست و عدم توجه به آن معماری و

صنعت ساختمان را در فرایند معکوس رشد پایدار قرار خواهد داد. نیز برخی از آنها، در تکمیل و تأیید راهبردی دیگر مطرح می شوند. به طور مثال، در صورتی که طراحی بدون توجه به فاکتورهای اقلیمی منطقه انجام شود، استفاده از انرژیهای تجدید پذیر در دسترس نظیر خورشید را نادیده بگیرد و یا به طور کلی سیاستهای اجرایی بنا بدون توجه به محیط زیست و حفظ منابع طبیعی باشد، نه تنها بنایی ضد ارزشهای پایدار بوده، بلکه هزینه های ساختمان و زیر ساختهای آن را نیز، بالا می رود. از طرفی دیگر مطابق نظریه کلی نگر در پایداری، که هم مسائل محیط طبیعی و نیز محیط اجتماعی فرهنگی و سلامت جامعه را مورد توجه دارد، ساختمانهایی با چنین ویژگی شرایط پیرامون خود را اعم از بناهای همسایه و محله، گذرها و مسیرهای دسترسی و حتی کاربران را نیز متأثر کرده و آثار مخرب آن در سطحی فراتر از یک بنا گریبانگیر جامعه انسانی می شود. چنانچه در مضمونی دیگر توسعه پایدار چنین گفته شده: " توسعه پایدار با ایجاد تعادل بین فن آوری و حفظ و بهبود سلامت، اقتصاد و شرایط اجتماعی، هم به نیازهای اولیه در جهان در حال توسعه و هم ارتقا کیفیت زندگی در مجامع صنعتی، برای اینکه زیستگاه انسان در مقیاس شهر و یا کوچکتر برای بازه های طولانی پایدار بماند، تاثیرات مخرب آن بر محیط باید کم و محدود شود و زندگی و وضعیت و شرایط کاری و شغلی آن باید خوشایند باشد، میپردازد" ( .( Muller, 2002,253

-5 حفظ هویت در معماری معاصر

آن عده از معماران معاصر که خواهان تداوم هویت معماری ایرانی در دوره معاصر بوده اند، به دو گروه قابل طبقه بندی هستند: گروه نخست کسانی هستند که سعی کرده اند همه یا بعضی از خصوصیات عناصر و ترکیب های معماری سنتی را به صورت صریح و مستقیم در آثار معماری خود منعکس کنند. این گروه از تکرار یا اقتباس مستقیم سنت در آثار خود استفاده کرده اند در حالی که گروه دوم بیشتر سعی داشته اند که به صورت غیر مستقیم از عناصر، اصول، مفاهیم و ترکیب های سنتی استفاده کنند. برخی از آنان به صورت جامع از گذشته الهام گرفته اند و بعضی به صورت موردی. نوع وکارکرد بنا در توجه به هویت نیز موثر استدر. وهله نخست، در طراحی انواع بناهای آیینی غالباً تلاش می شود که به گونه ای هویت و سنت بازتاب یابد. در وهله دوم، در طراحی بسیاری از بناهای فرهنگی نیز به موضوع هویت توجه می شود، در حالی که در طراحی بعضی دیگر از انواع بناها، مانند ساختمانهای صنعتی یا درمانی و بهداشتی، به این موضوع توجه کمتری شده است.(سلطانزاده، 1385، (9

سید هادی میرمیران نیز درمطالعات خویش، گرایش های فعال درمعماری پس از انقلاب را در دوگروه اصلی مورد تجزیه وتحلیل قرار می دهد. این دو گرایش در آثار بسیاری از معماران معاصر به خوبی قابل مشاهده و بازشناسی است. این دو گرایش عبارتند از:

-1-5برداشتی جدید از الگوهای معماری قدیم ایران(فرم گرا از معماری گذشته): در این نوع پروژه ها، یکی از فرم های معماری سنتی در قالبی جدید به کار گرفته می شوند. به عنوان مثال در طراحی مجتمع فرهنگی- ورزشی رفسنجان، از فرم یخچال سنتی ایرانی در قالب یک عملکرد جدید استفاده شده است.


شکل -(1) مجموعه ورزشی رفسنجان، بهره گیری از فرم سنتی یخچال، سید هادی میرمیران

-2-5برداشت مفهومی از الگوهای معماری قدیم ایران( مفهوم گرا از معماری گذشته): البته بنا به تعریف این الگوها می توانند شامل مفاهیمی چون اسطوره، مضامین و خاطره های فرهنگی باشند.(مهدوی نژاد، 1385، ص(16

-6 پایداری در معماری سنتی ایران

معماری ایران از دیر باز دارای چند اصل بوده است. این اصول عبارتند از: /1 مردم واری بمعنای رعایت تناسب میان اندامهای ساختمانی با اندامهای انسان و توجه به نیازهای او در کار ساختمان سازی است،/2 پرهیز از بیهودگی، /3 نیارش که به ایستایی و فن ساختمان سازی و مصالح شناسی گفته می شده است، /4 خودبسندگی بمنظور اینکه ساختمایه باید بوم آورد باشد، و/5 درونگرایی که از باورهای مردم ایران ارزش نهادن به زندگی شخصی و حرمت آن و نیز عزت نفس ایرانیان بوده است. ( پیرنیا. محمد کریم، (1382 از آنجاییکه معماری سنتی ایران دارای شاخصهای بسیاری از جنبه پایداری میباشد لازمست که از دو دیدگاه کلان و خرد مورد بررسی قرار گیرد. در مقیا س کلان می توان به مواردی از جمله مکانیابی، استخوان بندی، فشردگی و پراکندگی بافت، نحوه استقرار خیابانها و کوچه ها و نظم ارگانیک موجود در بافت اشاره نمود که در این مقاله بدانها پرداخته نمی شود. اما شاخصه های مهمی در مقیاس خرد در معماری ایران قابل مشاهده می باشند که در اینجا به مواردی از آنان اشاره می شود و جهت واضح تر ساختن مطالب گفته شده به بررسی نمونه ای موردی (خانه بروجردیها) می پردازیم. خانه بروجردیها در شهر کاشان واقع شده است. و شهر کاشان دارای اقلیم گرم و خشک می باشد.

.1-6 جهت گیری: در مجتمعهای سنتی کاربرد و استفاده از منابع و انرژیهای طبیعی یکی از اصول ساخت و سازمان فضایی آنهاست. خانه های سنتی از نظر وضعیت استقرار نوعأ در جهت قبله قرار دارند این جهت گیری از لحاظ اقلیمی شرایطی را بوجود آورده تا فضاهای تابستانی و اتاق زمستانی به طور منطقی در طراحی فضاهای زیستی جایگاه خویش را بیابند. به طور مثال این جهت گیری مناسب، در مناطق کویری علاوه بر حفاظت ساکنان در برابر گرمای مستقیم آفتاب از ورود بادهای نامناسب نیز جلوگیری می کند.

.2-6 سطوح سبز: باغچه ها و درختان هماهنگ با اقلیم در هرنطقه در ایجاد آسایش بسیار موثر بوده است. به طور مثال در مناطق کویری درختان در کنار تأمین سایه و ایجاد زیبایی فقر رطوبت محیط را جبران می کند . این سطوح سبز با جذب پرتوهای تابشی خورشید مانع انعکاس دوباره پرتوها و افزایش ناخواسته گرما می گردند و نیز گرد و غبار اطراف ساختمان را کاهش می دهند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید