بخشی از مقاله
چکیده
مسکن تأمین کننده یکی از نیازهاي اساسی بشر است. مسکن در روستاها متناسب با شرایط محیطی، اجتماعی و اقتصادي محیط و جامعه روستایی شکل میگیرد و داراي تشابهات و تفاوتهایی با مسکن در شهرهاست. امروزه با گسترش دامنه تنوع انتظارات انسان از مسکن، معیارهاي مختلفی براي تعیین مسکن مناسب و مطلوب مطرح میشود ولی برخی معیارها نظیر استحکام ساختمانها، برخورداري از تسهیلات و خدمات جانبی، مساحت و تعداد اتاق در دسترس، اهمیت اساسیتري دارند.
خصوصیات مسکن براي دستیابی به حدود مطلوبی از معیارهاي مطلوبیت مسکن در طول زمان دائماً در حال تغییر است و بررسی روند این تغییرات براي برنامهریزي و موضعگیري سیاستی و مالی مناسب دولتها در برابر مشکلات و نیازهاي امروز و آینده ضروري است. هدف اصلی این مقاله، شناخت تحولات مسکن روستایی ایران از نظر کمی و کیفی در دوره زمانی بین سالهاي 1355 تا 1385 است. براي این منظور از دادههاي مربوط به واحدهاي مسکونی کشور استفاده شد که در سرشماريهاي عمومی نفوس و مسکن گردآوري شدهاند. این دادهها مرتبط با معیارهاي اصلی مطلوبیت مسکن نیز محسوب میشوند.
در این مقاله از دادههاي مربوط به تعداد واحدهاي مسکونی و تعداد اتاق و میزان تراکم در واحدهاي مسکونی، مصالح ساختمانی و عمر ساختمانها و برخورداري از تسهیلاتی نظیر آب، برق، تلفن، حمام و دستشویی، استفاده شد. نتایج این بررسی نشان میدهد که استفاده تک خانواري از مسکن رو به افزایش بوده است. همچنین استفاده از مصالح ساختمانی مرغوبتر در ساخت مسکن و استفاده از اسکلت فلزي و بتونی در واحدهاي مسکونی در دهههاي اخیر رو به افزایش داشته است.
برخورداري واحدهاي مسکونی از تسهیلات و خدماتی نظیر برق، آب، گاز و تلفن نیز در این دوره زمانی افزایش یافته است. این تحولات بیانگر روند بهبود کیفی و کمی وضعیت مسکن در روستاهاي ایران در طول دهههاي گذشته است.
مقدمه
مسکن مفهومی بیش از یک سرپناه فیزیکی است و علاوه بر ساختار فیزیکی شامل برخورداري از انواعی از خدمات و تسهیلات ضروري براي بهتر زیستن ساکنان و حقتصرف نسبتاً طولانی و مطمئن براي استفادهکننده آن است. امروزه انتظار از مسکن فراتر از تأمین سرپناه براي سکونت است. مسکن مطلوب متناسب با شرایط اجتماعی، اقتصادي و فردي استفادهکنندگان با معیارهاي گوناگونی شناخته میشود.
گرچه تعریف شاخصهاي یکسان براي مطلوبیت مسکن در همه جوامع مختلف امکانپذیر نیست ولی معیارهایی کلی وجود دارد که سطح تحقق آنها، متناسب با شرایط جوامع قابل تغییر است. مهمترین معیارهاي مطلوبیت مسکن عبارتند از: فرم مطلوب، استحکام و امنیت مسکن، دسترسی به تسهیلات و خدمات مورد نیاز در فاصله مناسب، دسترسی به طبیعت و فضاهاي سبز، برخورداري از تجهیزات، تأسیسات و زیرساختهاي مورد نیاز و همجواري با کاربريهاي سازگار. تحقق سطح حداقل این معیارهاي کیفی تعیین کننده قابیلیت اطلاق واژه مسکن به ساختمانها و ساختارهاي سکونتی است.
جامعه روستایی بر اساس نیازهاي متنوع و انتظارات خود از مسکن و خصوصیات اجتماعی، اقتصادي و فرهنگی روستاهاي کشور، از ساختارهاي گوناگونی براي سکونت استفاده میکنند. کپر، چادر، آلاچیق، ساختمانهاي چوبی، خشتی، سنگی، آجري و بلوکی انواعی از سازههاي محل سکونت خانوارهاي روستایی در کشور هستند که تعداد آنها در مجموع سازههاي مسکونی روستایی در طول زمان تغییر کرده و اینک مساکن مقاوم با مشخصات ساختمان، بخش بیشتري را تشکیل میدهند.
مسکن در روستا متناسب با شرایط محیطی، اجتماعی و اقتصادي جامعه روستایی داراي تشابهات و تفاوتهایی با مسکن در شهرهاست. اهمیت مسکن در روستاها ناشی از پاسخگویی آن به نیازهاي اصلی زیستی و اقتصادي جامعه روستایی است. مسکن در جامعه روستایی علاوه بر آنکه مأواي مطمئنی براي سکونت است، بخشی از فضاي ضروري براي فعالیت اقتصادي در زمینه کشاورزي و دامداري نیز محسوب میشود.
انبار محصولات کشاورزي و فضاي نگهداري دام بخشی از واحدهاي مسکونی در روستاهاست که مشابهتی محدود در شهرها دارند. نیاز انسانها به مسکن مناسب که فضاي کافی براي رفع نیازها مختلف زیست و فعالیتهاي ضروري وي را فراهم کند و آسایش و آرامش ساکنان را تأمین کند، در همه جوامع روستایی و شهري تا حدود زیادي یکسان است. تلاش انسانهاي امروزي نیز براي تأمین مسکن مناسب از همین نیاز نشأت میگیرد.
علاوه بر راحتی و فضاي کافی براي زندگی، ایمنی مسکن براي حفظ جان و دارایی ساکنان از گزند مخاطرات طبیعی نظیر زلزله، سیل، رعد و برق و مانند آن نیز از ضروریات مسکن مطلوب است. مسکن علاوه بر اینکه باید فضاي کافی براي سکونت ساکنان را فراهم کند باید مقاوم باشد تا آرامش و اطمینان را براي ساکنان به همراه آورد. قرارگیري سرزمین ایران در کمربند زلزلهخیز دنیا و ضرورت مقاومت مسکن در برابر خطرات این تهدید طبیعی قوي، اهمیت ایمنی مسکن را مضاعف میسازد. استحکام مسکن تابع مصالح ساختمانی مورد استفاده در ساخت و نحوه پیوند آنها به یکدیگر و نیز عمر بناهاست. هرچه مصالح ساختمانی مرغوبتر و مقاومتر باشند، مقاومت سازه تا زمان معینی قابل اطمینان است.
محرومیت روستاها از امکانات و خدمات ضروري براي زندگی مناسب همواره با نام روستاها عجین است. انواعی از خدمات نظیر برق، آب سالم، تلفن، دسترسی به حمام و دستشویی مناسب در روستاها گرچه جزو ضروریات زندگی هستند ولی همواره در همه روستاهاي کشور وجود نداشتهاند.
شناخت تحولات مسکن روستایی از دو منظر شناخت روند تحولات گذشته و شناخت مشکلات و نیازهاي وضع موجود براي برآورد نیازهاي آتی قابل توجه و ضروري است. بررسی ویژگیهاي کمی و کیفی مسکن روستایی کشور در دورههاي زمانی مختلف تنها بر اساس یافتههاي سرشماريهاي عمومی نفوس و مسکن امکانپذیر است که سراسر کشور را تحت پوشش قرار میدهند. این یافتهها گرچه برخی اطلاعات کلی درباره خصوصیات کیفی ساختمانها در روستاها را ارائه میکنند ولی همین مقدار اطلاعات در سطح وسیع کشوري میتواند مبنایی قابل اتکاء براي شناخت وضع موجود و نیازهاي آینده باشد.
هدف این مقاله شناخت تحولات کمی و کیفی مسکن روستایی در ایران در دوره زمانی بین سالهاي 1355 تا 1385 است . براي دستیابی به این هدف با در نظر گرفتن محدودیتهاي آماري درباره معیارهاي تعیین کننده کیفیت مسکن، از برخی دادههاي آماري سرشماريهاي عمومی نفوس و مسکن کشور که در دورههاي 10 ساله گردآوري شدهاند، استفاده میشود. این دادهها گرچه همه خصوصیات مسکن را نشان نمیدهند ولی معیارهاي اصلی مسکن روستایی را بخوبی نمایش میدهند.
در این مقاله با استفاده از روش تحقیق اسنادي، روندهاي تغییرات دورهاي مسکن روستایی در ایران بررسی و تحلیل میشوند. در این بررسی و تحلیل از دادههاي مربوط به مصالح ساختمانی و عمر ساختمانها، برخورداري از تسهیلاتی نظیر آب، برق، تلفن، حمام و دستشویی، تعداد واحدهاي مسکونی و مساحت و تعداد اتاقها استفاده شد.