بخشی از مقاله
چکیده
با بالارفتن آمار شکار یک گونه، جمعیت آن گونه دستخوش تغییر می شود و این تغییر جمعیت، بر گونه های وابسته و بقیه اکوسیستم اثر می گذارد زیرا گیاهان و جانورانی که آن گونه از آنها تغذیه می کند رشد کرده و جمعیت شان بیشتر می شود و بالعکس جمعیت جاندارانی که از آن گونه استفاده می کنند کم می شود. در صورت ادامه روند این تغییرات، زیستگاه ها نیز دچار تحول شده و به کلی اشکال حیات در آن زیستگاه دگرگون می شوند و دیر یا زود حیات رویزیستگاه های مختلف و کلاً کره زمین با خطر روبه رو می شود.
خطری که در نهایت منجربه انقراض گونه ها می شود. شکار، یکی از عوامل اصلی انقراض گونه هاست. گونه هایی که نسل های بعدی آنها را در کتب و عکس ها خواهند دید. براساس گزارش اتحادیه جهانی حفاظت از طبیعت - IUCN - از سال 1600 تا به حال، انسان باعث 75 درصد از انقراض های پرندگان و پستانداران شده است که 42 درصد انقراض پرندگان و 33 درصد انقراض پستانداران به علت شکار بوده است.
در این مقاله سعی شده است علاوه بر بیان وضعیت شکار و صید در کشور و دلایل آن، به تحلیل قوانین، مصوبات، ضوابط و دستورالعملهای مرتبط با شکار و صید در ایران پرداخته و پیشنهاداتی جهت دستیابی به توسعه پایدار و آسیب شناسی قوانین و مقررات ایران در خصوص حمایت از گونه های جانوری و حفاظت از گونه های در خظر شکار و صید بیان نمود.
.1 مقدمه:
امروزه شکار و صید با توجه به نیاز جوامع و روابط مبادلاتی و تجارتی حاکم بر آن از لحاظ اقتصادی نیز اهمیت ویژه ای یافته است. اما شکار و صید بی رویه، موجب نابودی اکوسیستم های طبیعی و انقراض گونههای گیاهی و جانوری شده و یکی از عوامل محدودکننده رشد اقتصادی به شمار میرود. از طرفی ممنوعیت شکار اصولاً راه مناسبی نیست زیرا گروههایی از شکارچیان از این طریق امرار معاش می کنند و ممنوعیت شکار موجبات مشکلاتی را برای این عده و نیز تشویق به شکار غیرمجاز فراهم خواهد کرد.
شکاری که دیگر ضابطه و مقرراتی بر آن حاکم نیست. حال آن که قوانین شکار و صید باعث تعیین سهمیه، مشخص نمودن آغاز و پایان فصل شکار، برنامه ریزی عملی، تنظیم روشها و متدهای شکار و نحوه استفاده از محصولات جنبی آن می شود. بنابراین با رعایت قوانین و مقررات، جنبه های زیست محیطی شکار و صید یعنی حفظ حیات وحش و جلوگیری از انقراض نسل حیوانات وحشی است نیز فراهم می شود. در جمهوری اسلامی ایران شکار و صید تحت مقررات و ضوابط خاص خود قرار دارد و سازمان حفاظت محیط زیست وظیفه تهیه و تنظیم قوانین مربوطه و اجرای قوانین مذکور را بر عهده دارد
.2 تاریخچه شکار و صید در ایران :
کشورما ایران، به دلیل تنوع گیاهی و اقلیمی کم نظیر، دارای حیاتوحش بسیارمتنوع بوده و از جنبه شکاردر سراسر دنیا مورد توجه می باشد.شکار و شکارگری در ایران ریشه ای دیرینه دارد. هخامنشیان شکار را مناسب ترین مکتب برای تعلیم و تربیت و آموزگار حقیقی فنون جنگ، سحرخیزی، بردباری، تحمل سختی ها، آموختن نظم و ترتیب به کودکان و نوجوانان میدانستند و فرزندانشان را از کودکی در این مکتب میپروراندند.
علاقه و وابستگی به شکار بعد از 500 سال به ساسانیان که خود را وارث هخامنشیان میدانستند منتقل شد و تا آن جا گسترش یافت که فعالیت عمده و تفریح پادشاهان و بزرگان ساسانی را شکل داد. تا قبل از ظهور اسلام ضابطه و محدودیتی برای شکار وجود نداشت و شکارگر با استفاده از وسایل گوناگون و با هر کیفیتی به شکار حیوان موردنظر می پرداخت. ضوابطی که در اسلام برای آلات و ادوات و نحوه شکار و نیز نوع حیوان و شیوه ذبح آنها وضع شده اولین ضوابط تعیین شده در این زمینه در طول تاریخ است. ضوابطی چون مجاز بودن شکار حیواناتی که توانایی دویدن یا پریدن داشتهاند و یا در خواب نباشند.
دوران حکومت قاجاریه، خصوصاً سلطنت طولانی ناصرالدین شاه، دوران رواج انواع تفریحات و شکار و گرمی بازار قوشدارباشی ها، میرشکارباشی ها و تفنگدارباشی هاست. در این زمان مناطق و املاک بسیاری به قرقگاههای سلطنتی و خصوصی برای شکار اختصاص داده شد. دستنوشتهها و خاطراتی که از حکام، سلاطین و شاهزادگان به جای مانده خود نشاندهنده بسیاری از سهلانگاریهای ایشان در قبال حفظ نسل حیاتوحش ایران است.
پس از انقلاب مشروطه و انقراض قاجاریه، مالکان بزرگ و سران ایلات و عشایر رونق دوباره ای به شکار بخشیدند. قبل از شکل گیری طبقه شکارچیان محلی، شکار منحصر به طبقه ای خاص بود که شکارگاههای اختصاصی و کلیه لوازم و امکانات شکار را در اختیار داشت ولی با برکناری این طبقه شکارگاههای اختصاصی نیز در معرض تجاوز دیگران بویژه شکارچیان محلی قرار گرفت و موجب کاهش قابل توجه جمعیت بسیاری از جانوران قابل شکار ایران شد.
شکار بیش از حد وحوش موجب تشکیل کانون شکار ایران در سال 1335 و وضع مقررات مربوط به شکار در ایران شد. در سال 1346 سازمان شکاربانی و نظارت بر صید جایگزین کانون شکار و در سال 1350 سازمان حفاظت محیط زیست جایگزین سازمان مذکور شد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی برای اولین بار در قانون اساسی ایران یک اصل - اصل - 50 به امر حفاظت از محیط زیست اختصاص یافت که ضرورت و اهمیت این مسأله را از دیدگاه جمهوری اسلامی ایران نشان می دهد. طبق این قانون هر نوع فعالیتی که باعث تغییر و تخریب غیرقابل جبران محیط زیست انسان اعم از خشکی و دریا شود ممنوع است. اگر تخریب را از بین بردن شرایط و موقعیت طبیعی یک منطقه و یا بهرهبرداری بیش از ظرفیت محیط تعریف کنیم پس هر عملی که توسط انسان در طبیعت صورت گیرد موجب تخریب آن می شود. اگر تخریب در حد قابل جبران باشد طبیعت پس از یک دوره دوباره آن را ترمیم خواهد کرد
.3 وضعیت شکار و صید در ایران:
بیش از یکصد شکارگاه بزرگ در ایران وجود دارد که برخی از آنها، همچون مجموعه حفاظت شده جاجرود از شهرت جهانی برخوردار هستند. گونه های اصلی قابل شکار در این شکارگاه ها عبارتند از: قوچ، کل، آهو، پلنگ، خرس، گرگ، گراز، میش، بز، روباه، خرگوش، تشی، قرقاول، کبک دری، دراج، تیهو، هوبره، غاز، ماغ مرغابی و اردک.
پراکنش شکارگاه ها در مناطق مختلف کشور متناسب بوده و تقریبا اغلب استان ها را در برمی گیرد. در 50 دریاچه و تالاب داخلی و نیز تمامی رودخانه های کشور ماهیگیری صورت می گیرد. برخی گونه های ماهی رودخانه های ایران همچون نعربچ، شیربط، چرائی، قزل آلای خال قرمز و ... کم نظیر هستند.
همچنین تالاب های ایران سالانه پذیرای میلیون ها پرنده کوچنده نیز هستند که امکان بهره برداری اقتصادی برای صید شماری از این گونه پرندگان را نیز فراهم می کند. اما واقعیت موجود آن است که توریسم شکار در ایران عملا متوقف است. تقریبا هیچ کدام از آژانس های مسافرتی در سال های اخیر حتی یک تور شکار برگزار نکرده اند. این آژانس ها مشخص نبودن زمینه های سرمایه گذاری در توریسم شکار، عدم برنامه ریزی سازمان متولی ایرانگردی و سازمان حفاظت محیط زیست در این باره و گران بودن غیرمنطقی بهای پروانه های شکار - فهرست بهای پروانه شکار حیوانات وحشی برای اتباع خارجی - اعلام شده از سوی سازمان حفاظت محیط زیست را از عوامل عمده عدم جذب جهانگردان علاقه مند به شکار ذکر کرده اند.
متاسفانه از ابتدا این اشتباه وجود داشته که زمینه توریسم شکار را صرفا مناطق تحت حفاظت سازمان محیط زیست دانسته اند و این سازمان با توجه به آنکه خود را متولی حفظ بقا حیات وحش دانسته و به انقراض تدریجی نسل گونه های نخجیری اطلاع دارد و در مقابل توسعه توریسم شکار وسواس بسیار و به واقع از سر مصلحت اندیشی، متوقف ساختن سرمایه گذاری ها را ترجیح داده است.
واقعیت این است که در دهه های اخیر شکار و صید بی رویه، عامل انقراض یا به خطر افتادن نسل بسیاری از گونه های جانوری در ایران بوده است و هم از این رو منطقی است که دل مشغولان محیط زیست تاکید می کنند حتی در پارک های ملی و پناهگاه های حیات وحش شکار کنترل شده و کاملا تحت برنامه ریزی نه تنها عامل نابودی گونه ها نیست بلکه با برقرار ساختن رابطه میان زادآوری آنها و ظرفیت زیستی محیط می تواند عاملی برای تداوم بقای آنها باشد. بهره برداری از منابع صید ماهی و پرنده از شرایط مطلوب تری نسبت به نخجیرگاه ها برخوردار است. در جنوب کشور صدور پروانه صید هوبره درآمد ارزی قابل توجهی را سالانه برای کشور در پی دارد.
همچنین سالانه در فصل صید، سازمان حفاظت محیط زیست اقدام به صدور پروانه صید ماهی می کند که برای اغلب رودخانه ها و دریاچه های کشور به ویژه پهناب ها و جریان های آبی همجوار شهرهای بزرگ از استقبال خوبی برخوردار است. از دیرباز هر روستائی و کوچ نشینی یک صیاد بالقوه بوده است. به همین دلیل هم اکنون نیز بیشترین صید و شکار در مناطق طبیعی کشور توسط روستائیان صورت می گیرد. اما متاسفانه در این بخش هیچ گونه ضابطه و کنترلی وجود ندارد و به تصریح کارشناسان محیط زیست بیشترین تخریب را به گونه های جانوری شکار و صید غیرمجاز افراد بومی و محلی وارد کرده است. شایان ذکر است که در زمینه صید گونه های خاص همچون حشرات، خزندگان و ... تقریبا در ایران هیچ فعالیتی انجام نمی گیرد.