بخشی از مقاله

چکیده

هدف از پژوهش حاضر، تحلیل ارتباط بین فرهنگ سازمانی با وفاداری سازمانی - مطالعه ای در شرکت برق سیستان و بلوچ ستان - میبا شد. بنابراین برای این منظور پژوهش در قالب تحقیق تو صیفی و از نوع پیمای شی انجام گرفت. جامعه آماری این تحقیق عبارت ا ست از: کلیه کارکنان ر سمی، پیمانی و قراردادی شرکتهای برق ا ستان سی ستان و بلوچ ستان واقع در در کلیه شهر ستانهای ا ستان که دارای مدارک تح صیلی دیپلم، فوق دیپلم و لی سانس و بالاتر میبا شند. این تعداد برابر با 274 نفر میباشند.

روش نمونه گیری در این پژوهش، نمونه گیری طبقهای نسبی میباشد. ابزارهای اندازهگیری عبارتند از:

الف - پرسشنامه فرهنگ سازمانی و ب - پرسشنامه وفاداری سازمانی که توسط علیاحمدی و همکاران ارائه گردیده است.

برای تعیین روایی پرسشنامهها از روش روایی محتوایی استفاده گردیده است. برای تعیین پایایی پرسشنامهها، ابتدا آنها را در نمونههای 30 نفره اجرا نموده و ضریب آلفای کرونباخ برای سؤالات آنها محاسبه گردید و پس از آن پرسشنامههای مذکور در کل نمونه اجرا گردید. ضریب آلفای کرونباخ برای پر س شنامه فرهنگ سازمانی برابر با 0/91 و برای پر س شنامه وفاداری سازمانی برابر با 0/85 محا سبه گردید که این ضرایب حاکی از پایایی بالای پر س شنامههای مذکور میبا شد.

نتایج تحقیق ن شان داد که فرهنگ سازمانی حاکم در شرکتهای برق استان سیستان و بلوچستان از نوع کنترلی میباشد و میزان وفاداری سازمانی کارکنان شرکتهای برق ا ستان سی ستان و بلوچ ستان در حد متو سط میبا شد. در برر سی رابطه بین ابعاد فرهنگ سازمانی و وفاداری سازمانی نتایج نشان داد که بین متغیرهای خلاقیت فردی، ریسک پذیری و مسئولیت، هدایت و رهبری، هماهنگی - همکاری و وحدت سازمانی - و حمایت مدیریتی با میزان وفاداری سازمانی کارکنان شرکت برق استان سیستان و بلوچستان رابطه معناداری وجود دارد ولی بین دو متغیر کنترل با میزان وفاداری سازمانی کارکنان شرکت برق استان سیستان و بلوچستان رابطه معناداری وجود ندارد. همچنین نتایج نشان داد بین متغیرهای هویت سازمانی، نظام پاداش و تشویق، تضاد - فضای باز انتقاد - و الگوی ارتباط با میزان وفاداری سازمانی کارکنان شرکت برق استان سیستان و بلوچستان رابطه معناداری وجود دارد.

مقدمه

فرهنگ سازمانی مجموعهای از معانی و ارزشهای مشترک میباشد که اعضای سازمان را به یکدیگر پیوند میدهد، نظام ارزشی حاکم بر سازمان را تشکیل میدهد و باعث تمایز یک سازمان از سازمانی دیگر میشود. در واقع همان عاملی است که شیوه انجام امور را تعیین کرده و حال و هوایی است که هر تازه واردی در سازمان آن را حس میکند و آنقدر قوی است که ×ناخودآگاه در وجودش رخنه میکند و تفکر و رفتار سازمانی وی را تشکیل میدهد.

مطالعات سات1 بیان میدارد که فرهنگ میتواند یک دارایی و سرمایه یا یک بدهی باشد. فرهنگ یک دارایی است زیرا باورهای مشترک به سهولت و صرفهجویی ارتباطات منجر شده، تصمیمگیری را آسان میکند. همچنین به ایجاد نگرش هماهنگی و تعهد منجر میگردد و در این صورت عملکرد بهتر و اثربخشی در سازمان را در پی دارد. اما با وجود این، فرهنگ قوی ممکن است به افزایش کارایی در زمینه بهرهبرداری از منابع منجر شود و در عین حال غیر اثربخش باشد، زیرا اعتقادات و ارزشها با نیازهای سازمان، اعضاء و سایر مؤسسان انطباق ندارد و در نتیجه به یک بدهی تبدیل میگردد.

بنابراین ماهیت و محتوای ارزشها عامل اصلی در تأثیر فرهنگ بر اثربخشی سازمان است. اگر ارزشهای غالب، هدف و استراتژیهای سازمانی را حمایت کند، فرهنگ یک سرمایه مهم است و برعکس، ارزشهای غلط فرهنگ را به یک بدهی اصلی تبدیل میکند. یکی از مسائل اساسی که پژوهشگران مدیریت تطبیقی از جمله هافستید به آن توجه نموده اند، چگونگی اثرگذاری فرهنگ سازمانی بر رفتار کارکنان است. یافته اصلی بررسی هافستید آن است که سازمانها به شدت تحت تأثیر فرهنگ هستند. این امر نه تنها بر رفتار افراد درون سازمان تأثیر میگذارد، بلکه احتمال انتقال موفقیت آمیز نظریههای سازمانی و سبک مدیریت از یک فرهنگ ×به فرهنگ دیگر را نیز تحت تأثیر قرار میدهد

در سازمانهای با فرهنگ توانمند، کارکنان نسبت به ارزشها و اهداف سازمانی احساس تعلق میکنند. وفاداری سازمانی را میتوان به پیوند و وابستگی افراد به سازمان تعریف نمود که در آن احساس درگیر بودن شغلی، وفاداری و باور به ارزشهای سازمانی جای دارد. در وفاداری سازمانی سه مرحله وجود دارد: پذیرفتن، همانند شدن و درونی کردن. در ابتدا یک عنصر سازمان از راه پذیرفتن نفوذ دیگران بر خود به یک رابطه خشنودی بخش دست مییابد و خویشتن را برجسته میسازد. در این مرحله، فرد از تعلق به سازمان احساس سربلندی میکند. در مراحل بعد، عضو سازمان درمییابد که ارزشهای سازمان به گونهای درونی و ذاتی او را خشنود و راضی میسازد و با ارزشهای وی سازگار و همانند است و هر گاه وفاداری سازمانی به گونهای که گفته شد، به مرحله نهایی برسد، آن گاه عضو سازمانی در شمار کسانی قرار میگیرد که به آنان اعتماد فراوان میشود و ×آنان در راه پاسداری و محافظت از سازمان تعلل نخواهند کرد.

فرهنگ سازمانی باید به گونهای طراحی و برنامهریزی گردد که سبب افزایش تعلق کارکنان را نسبت به سازمان فراهم کند. هر چه فرهنگ قویتر باشد، در نتیجه بیشتر کارکنان، از هدفهای سازمانی آشنایی بیشتری دارند، ارزشهای فرهنگی سازمان را قبول دارند و نسبت به آنها احساس مسئولیت و تعهد میکنند. در چنین وضعیتی رضایت کارکنان با وجود مدیریت قوی به بهبود روحیه و انگیزش و علاقه کارکنان منجر شده، در عملکرد سازمانی و اثربخشی آن تأثیر میگذارد

بنابراین از طریق فرهنگ سازمانی میتوان تعلق و دلبستگی سازمانی کارکنان یک سازمان را تقویت و در نتیجه زمینه بهبود عملکرد سازمانی و اثربخشی کارکنان را فراهم آورد. به نظر میرسد شناخت فرهنگ سازمانی و تعیین رابطه آن با وفاداری سازمانی در سازمان برقی سیستان و بلوچستان از اهمیت و ضرورت بالایی برخوردار باشد؛ چرا که در صورت شناخت دقیق فرهنگ سازمانی حاکم بر سازمان برق و و تعیین ویژگیهای آن و مشخص نمودن رابطه آن با وفاداری سازمانی کارکنان این سازمان، مسئولان و برنامهریزان سازمان میتوانند در امر برنامهریزی به این نکات توجه نموده و با شناسایی عوامل تأثیرگذار در فرهنگ سازمانی و تقویت عناصر مثبت و به حداقل رساندن اثر عوامل منفی، تعلق و وابستگی سازمانی کارکنان را افزایش داده ×و موجب بهبود رفتار و عملکرد سازمانی آنها شوند.

با توجه به آنکه طبق الگوی رابینز فرهنگ سازمانی توسط ده ویژگی خلاقیت، ریسک پذیری، هدایت و رهبری، هماهنگی، حمایت مدیر، کنترل، هویت، نظام پاداش، تحمل و تضاد و الگوی ارتباط تبیین میشود، در این تحقیق سعی شده است تا اولاً فرهنگ سازمانی شرکت برق و میزان وفاداری سازمانی کارکنان این شرکت شناسایی شده و ثانیاً رابطه بین ویژگیهای تشکیل دهنده فرهنگ سازمانی با میزان وفاداری سازمانی کارکنان آن، پرداخته شود.

سؤالات تحقیق

-1  وضعیت فرهنگ سازمانی شرکت برقی سیستان و بلوچستان چگونه است؟

-2  میزان وفاداری سازمانی کارکنان شرکت برقی سیستان و بلوچستان به چه اندازه است؟

-3 آیا بین خلاقیت فردی با میزان وفاداری سازمانی کارکنان شرکت برق استان سیستان و بلوچستان رابطه وجود دارد؟

-4 آیا بین ریسک پذیری با میزان وفاداری سازمانی کارکنان شرکت برق استان سیستان و بلوچستان رابطه وجود دارد؟

-5 آیا بین هدایت و رهبری با میزان وفاداری سازمانی کارکنان شرکت برق استان سیستان و بلوچستان رابطه وجود دارد؟

-6 آیا بین هماهنگی با میزان وفاداری سازمانی کارکنان شرکت برق استان سیستان و بلوچستان رابطه وجود دارد؟

-7 آیا بین حمایت مدیر با میزان وفاداری سازمانی کارکنان شرکت برق استان سیستان و بلوچستان رابطه وجود دارد؟

-8 آیا بین کنترل با میزان وفاداری سازمانی کارکنان شرکت برق استان سیستان و بلوچستان رابطه وجود دارد؟

-9 آیا بین هویت با میزان وفاداری سازمانی کارکنان شرکت برق استان سیستان و بلوچستان. رابطه وجود دارد؟

-10 آیا بین نظام پاداش با میزان وفاداری سازمانی کارکنان شرکت برق استان سیستان و بلوچستان رابطه وجود دارد؟

-11 آیا بین تحمل و تضاد با میزان وفاداری سازمانی کارکنان شرکت برق استان سیستان و بلوچستان رابطه وجود دارد؟

-12 آیا بین الگوی ارتباط با میزان وفاداری سازمانی کارکنان شرکت برق استان سیستان و بلوچستان رابطه وجود دارد؟

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید