بخشی از مقاله

چکیده:

این پژوهش با هدف، بررسی تحلیل اثرات عوامل پیاده سازی مدیریت دانش بر بهبود اثربخشی سازمانی از دیدگاه کارکنان و مدیران میباشد. روش این پژوهش زمینه یابی - پیمایشی - است، جامعه آماری شامل کارکنان و مدیران در سازمان بیمه تأمین اجتماعی استان سیستان و بلوچستان میباشد. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامههای محقق ساخته با 50 سؤال بسته استفاده شده است، روایی محتوایی پرسشنامهها براساس نظر صاحبنظران حاصل و پایایی آنها بر اساس آلفای کرانباخ محاسبه شد که برابر 0.91 و 0.88 بدست آمد، تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و آزمون کولموگروف-اسمیرنف صورت گرفته است.

نتیجه کلی این پژوهش نشان میدهد که از نظر کارکنان نشان داد که هر یک از هفت عامل زیرساختهای استقرار و توسعه مدیریت دانش - حمایت مدیران ارشد، فرهنگ سازمانی، ساختار سازمانی، زیرساخت سیستمهای اطلاعاتی، استراتژی مدیریت دانش، توانمند سازی کارکنان و سیستمهای تشویق کارکنان - بر افزایش اثربخشی کارکنان مؤثر میباشد، ایجاد و توسعه سیستم مدیریت دانش نیاز به تغییرات ضروری در فرآیندها، مدیریت، زیرساختها، فرهنگ و دیگر جنبههایی دارد که عملکرد سازمانی را شامل میشوند و همه این ابعاد نمیتوانند یکباره تغییر نمایند.

تغییرات مورد نظر مستلزمتواناییِ سازمانی برای طراحی و پیادهسازی سیستمها، ساختارها، فرآیندها، فرهنگها و ابزارهای لازم برای بهبود و حمایت از دانش سازمان برای تصمیمگیِر مؤثر میباشد. بر اساس یافتههای پژوهش به محققان آتی پیشنهاد میگردد در زمینه استراتژی مدیریت دانش وتاثیر آن بر اثربخشی نیروی انسانی مطالعاتی را انجام دهند.

مقدمه
تحقیقات اخیر نشان داده است که مدیریت دانش عملکرد شرکتها را با ارائه یک چارچوب مؤثر برای پیاده سازی استراتژی نوآورانه تحت تأثیر قرار میدهد بنابراین، به نظر میرسد که مدیریت دانش یک ابزار مؤثر برای افزایش عملکرد نوآورانه یک سازمان است

تحقیقات بسیاری در مورد مسائلی مانند رابطه فرایندهای عمومی دانش مانند کسب دانش، تسهیم دانش، و خلق دانش تمرکز کردهاند و یا داراییهای دانش محور همانند، سرمایه انسانی، ساختاری و رابطه ای بر عملکرد نوآورانه شرکت انجام شده است و مطالعات بسیار کمی هم در مورد تأثیر زیرساختهای استقرار و توسعه موفقیت آمیز بر عملکرد انجام شده است بنابراین انجام مطالعات گسترده در زمینه تأثیر زیرساختهای استقرار و توسعه مدیریت دانش و چگونگی تأثیر آن بر عملکردهای مالی و غیرمالی ضرورت دارد. بر همین اساس بررسی تأثیر زیرساختهای توسعه و استقرار مدیریت دانش بر اثربخشی نیروی انسانی به عنوان مهمترین عامل افزایش عملکرد سازمانها ضرورت میابد.

از طرفی اثربخشی یکی از مهمترین متغیرهای تأثیرگذار بر سودآوری فعالیتهای اقتصادی تولیدی و از مزیتهای کلیدی برای دستیابی بنگاههای اقتصادی به مزیت رقابتی است امروزه با توجه به کمبود منابع، گسترش سطوح رقابت، افزایش تنوع در سلایق مشتریان، اهمیت اثربخشی و لزوم بررسی آن، برکسی پوشیده نیست. جایگاه و اهمیت اثربخشی به حدی گسترش یافته که آن را مترادف با خردگرایی سازمان - رفتار عقلایی سازمان - دانسته و حتی مدیریت را دانش افزایش اثربخشی و استفاده از منابع و امکانات موجود برای دستیابی به اهداف تعیین شده معرفی میکنند.

به اعتقاد گرو و بناسی - 2003 - از دیدگاه مدیریتی و اقتصادی، اثربخشی به طور کلی تابعی از سه متغیر فناوری، نیروی انسانی و سازمان است  بر این اساس یکی از عوامل تأثیر گذار بر عملکرد و افزایش اثربخشی کارکنان در محیط کاری، تسلط کامل سازمان بر مدیریت دانش میباشد تا بتواند از این طریق فرایندها را تسهیل کند و باعث حرکت سازمان به سوی سازمان یادگیرنده شود 

یکی از جنبههای اصلی برای پیادهسازی مدیریت دانش، توسعه زیرساختهای مناسب سازمانی است و این امر به معنای ایجاد مجموعهای از نقشها و تیمها جهت اجرای وظایف مربوط به دانش است

از میان سیاستهای مختلف کسب و کار، موارد زیر برای ایجاد نوعی زیرساخت و بستر مناسب جهت حمایت از فرآیند مدیریت دانش مؤثر هستند؛ سیاستهای مدیریت منابع انسانی که بر جذب و حفظ استعدادها متمرکز است، نوعی فرهنگ سازمانی که پذیرای ایدههای جدید بوده و یادگیری را ترویج مینماید، ابزارهای فنی که از قابلیت جمع آوری و انتشار دانش برخوردارند، رویکردی استراتژیک نسبت به دانش و سرانجام نوعی ساختار سازمانی که ارتباطات و تعاملات میان فردی را تسهیل مینماید

در میان عوامل مختلف سازمانی که میتوانند نقش مهمی در اجرای موفقیت آمیز مدیریت دانش بازی نمایند، شناخت عوامل تکنولوژیکی و ساختار سازمانی ضروری است. علاوه بر این، درک اینکه چگونه این اجزاء برای دستیابی به کارآیی و اثربخشی سازمان ترکیب شوند و حصول اهداف سازمانی را ممکن سازند بسیار مهم است

ایجاد و توسعه سیستم مدیریت دانش نیاز به تغییرات ضروری در فرآیندها، مدیریت، زیرساختها، فرهنگ و دیگر جنبههایی دارد که عملکرد سازمانی را شامل میشوند و همه این ابعاد نمیتوانند یکباره تغییر نمایند

تغییرات مورد نظر مستلزم تواناییِ سازمانی برای طراحی و پیادهسازی سیستمها، ساختارها، فرآیندها، فرهنگها و ابزارهای لازم برای بهبود و حمایت از دانش سازمان برای تصمیمگیِر مؤثر میباشد. از این رو مساله اصلی پژوهش تأثیر زیرساختهای استقرار و توسعه مدیریت دانش بر ارتقاء اثربخشی نیروی انسانی و الویت بندی آنها در شعب بیمهای تأمین اجتماعی سیستان و بلوچستان میباشد

تعاریف

مدیریت دانش:

تعاریف مختلفی از مدیرت دانش شده است. اما آنچه که بیشتر مد نظر است فرآیند کشف، کسب، توسعه و ایجاد، تسهیم، نگهداری، ارزیابی و به کارگیری دانش مناسب در زمان مناسب توسط فرد مناسب در سازمان است که از طریق ایجاد پیوند بین منابع انسانی، فناوری اطلاعات و ارتباطات و ایجاد ساختاری مناسب برای دستیابی به اهداف سازمانی صورت میپذیرد

زیرساختهای استقرار و توسعه مدیریت دانش:

به طور کلی سازمانهای تجاری در پیادهسازی موفق مدیریت دانش شکست میخورند، زیرا که قادر به شناسایی عوامل حیاتی برای پیادهسازی موفقیت آمیز مدیریت دانش نیستند

بنابراین مطالعه سیستماتیک روی عوامل موفقیت برای پیادهسازی مدیریت دانش، بسیار مهم است و توسعه رشته مدیریت دانش به شناسایی عوامل کلیدی موفقیت برای پذیرش آن منجر شده است اما علیرغم مطالعات گوناگون انجام شده به منظور کشف و معرفی مدیریت دانش موفق، تعریفی که بر آن اتفاق نظر وجود داشته باشد، وجود ندارد 

موفقیت مدیریت دانش در سازمان به عوامل زیادی بستگی دارد که به عنوان زیرساختهای استقرار و توسعه مدیریت دانش معرفی میشوند

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید