بخشی از مقاله

چکیده
ریسک در پروژه رویدادها یا وضعیتهای ممکن الوقوع نامعلومی هستند که در صورت وقوع، بصورت پیامدهای منفی یا مثبت بر اهداف پروژه موثر می باشد. هر یک از این رویدادها یا وضعیتها، دارای علل مشخص و نتایج و پیامدهای قابل تشخیص هستند. پیامدهای این رویدادها مستقماًی در زمان، هزینه و کیفیت پروژه موثر می باشد. بنابراین شناسایی ریسک و تعیین میزان پیامدهای مثبت و منفی آن بر اهداف پروژه از اهمیت خاصی برخوردار است.

در این مقاله ضمن بررسی و مقایسه مراحل ارزیابی و مدیریت ریسک پروژه با توجه به استاندارد PMBOK، الگویی برای پیاده سازی عملی فرآیند مدیریت ریسک در پروژه های عمرانی صنایع دریایی ارائه و دستاوردها و تجربیات حاصل از بکارگیری این الگو در مراحل طراحی، تدارکات و ساخت پروژه های بنادر دریایی مطرح شده است. نکته حائز اهمیت این است که تکنیک FMEA میتواند در این تحلیل، جایگزین فرآیند تعریف شده در استاندارد PMBOK شود.

اگر چه این تکنیک به منظور شناسایی حالات بالقوه خطا در یک فرآیند و یا محصول استفاده میشود، اما میتوان آن را توسعه داد و برای شناسایی و رتبه بندی ریسکهای محتمل در یک پروژه استفاده کرد. در این میان، ضمن معرفی مرحله به مرحله روش پیاده سازی الگو، استراتژی کنترل و مدیریت سلسه مراتبی ریسک های پروژه تشریح شده است. به علاوه در این مقاله، پنج ریسک بحرانی پروژههای عمرانی صنایع دریایی شناسایی شد و برای آنها راه حلهای مناسب ارایه گردید.

مقدمه

از طرف موسسه مدیریت پروژه - Project Management Institute - PMI - - ، مدیریت ریسک به عنوان یکی از دوازده سطح اصلی پیکرهی دانش مدیریت پروژه [1] - Project Management Body of Knowledge - PMBOK - - معرفی شدهاست. در این تعریف، مدیریت ریسک پروژه عبارت است از »کلیه فرایندهای مرتبط با شناسایی، تحلیل و پاسخگویی به هرگونه عدم اطمینان که شامل حداکثرسازی نتایج رخدادهای مطلوب و به حداقل رساندن نتایج وقایع نامطلوب میباشد.« به علاوه، این راهنما ریسک را یک اتفاق یا شرایط دارای عدم قطعیت و یقین میداند که اگر اتفاق بیافتد تاثیر مثبت یا منفی بر اهداف پروژه دارد.

ریسک پروژه شامل تهدیدات برای اهداف پروژه و هم فرصتها برای ارتقاء اهداف میباشد . موسسه مدیریت پروژه، در راهنمای خود در مورد کلیات دانش مدیریت پروژه، برای فرایند مدیریت ریسک پروژه شش فاز را معرفی کردهاست: - 1 برنامه ریزی مدیریت ریسک، - 2 شناسایی، - 3 تحلیل کیفی ریسک، - 4 تحلیلکمّی ریسک، - 5 برنامه ریزی پاسخ ریسک و - 6 نظارت و کنترل ریسک. در منابع مختلف، تعاریف دیگری نیز ارائه شدهاست.

بنا بر نظر بوهم [2]، مدیریت ریسک فرایندی شامل دو فاز اصلی است؛ فاز تخمین ریسک - شامل شناسایی، تحلیل و اولویت بندی - و فاز کنترل ریسک - شامل مراحل برنامه ریزی مدیریت ریسک، برنامه ریزی نظارت ریسک و اقدامات اصلاحی - میباشد. بنا به اعتقاد فیرلی مدیریت ریسک دارای هفت فاز است: - 1 شناسایی فاکتورهای ریسک؛ - 2 تخمین احتمال رخداد ریسک و میزان تأثیر آن؛ - 3 ارائه راهکارهایی جهت تعدیل ریسکهای شناسایی شده؛ - 4 نظارت بر فاکتورهای ریسک؛ - 5 ارائه یک طرح احتمالی؛ - 6 مدیریت بحران؛ - 7 احیا سازمان بعد از بحران. کلیم و لودین [3]، برای مدیریت ریسک یک فرایند چهار مرحلهای را معرفی کردهاند - شناسایی، تحلیل، کنترل و گزارش - که در موازات چهار قدم معروف دمینگ در مدیریت پروژه - برنامه ریزی، اجرا، بررسی و عمل - قرار میگیرند. چاپمن و وارد [4]، یک فرایند مدیریت ریسک پروژه کلی را ارائه کرده اند که از نه فاز تشکیل شدهاست: - 1 شناسایی جنبههای کلیدی پروژه؛ - 2 تمرکز بر یک رویکرد استراتژیک در مدیریت ریسک؛ - 3 شناسایی زمان بروز ریسک ها؛ - 4 تخمین ریسکها و بررسی روابط میان آنها؛ - 5 تخصیص مالکیت ریسکها و ارائه پاسخ مناسب؛ - 6 تخمین میزان عدم اطمینان؛ - 7 تخمین اهمیت رابطه میان ریسکهای مختلف؛ - 8 طراحی پاسخها و نظارت بر وضعیت ریسک و - 9 کنترل مراحل اجرا.

در طی سالهای اخیر، تحقیقات گستردهای در زمینه مدیریت ریسک پروژههای ساخت و ساز و زیربنایی انجام گرفته است. یکی از مهمترین این پروژه ها، اجرای پروژه های عمرانی و سازهها عظیم دریایی است. پروژههای صنعت دریایی جایگاه مهم و استراتژیکی در اقتصاد و امنیت کشور داشته و در سالهای اخیر بر اهمیت آن افزوده شده است. لیکن متأسفانه بخاطر مسائل و مشکلات مطرح در اینگونه پروژهها، ارزیابی این این پروژه ها آنطوری که باید و شاید صورت نگرفته است. در نتیجه در این مقاله، ریسک پروژههای عمرانی صنایع دریایی تحلیل و ارزیابی خواهد شد. 

الگوی مدیریت ریسک

چنانکه ذکر شد، بر اساس راهنمای PMBOK، الگوی مدیریت ریسک که مجموعه ای از وظایف که بهصورت یک سری فعالیتهای پیوسته در سرتاسر چرخه عمر یک مأموریت می باشند عبارتند از:

الف - برنامه ریزی مدیریت ریسک : - Risk Management Plan -

برنامه ریزی مدیریت ریسک، فرایند تصمیم گیری در مورد نحوهی نگرش و برنامه ریزی فعالیتهای مدیریت ریسک یک پروژه میباشد.

ب - شناسایی ریسک : - Risk Identification -

شناسایی ریسک متضمن تعیین و مستندسازی ویژگی ریسک هایی است که میتوانند بر پروژه اثر بگذارند.معمولاً ریسکهای پروژه در دسته های ریسک، شناسایی و سازماندهی میشوند. برای دسته بندی ریسکها از ساختار شکست ریسک - RBS - نیز میتوان استفاده نمود. ساختار درختی ریسک - Risk Breakdown Structure - RBS - - که بازنمودی طبقه بندی شده از ریسکهای پروژه ارائه مینماید، متشکل از گروهها و زیر گروههای سازمان یافته ریسک بوده و ابزاری بسیار موثر در شناسایی منابع و آثار محتمل ریسکها میباشد. این نوع باز نمود ریسکها دارای مزایای فراوانی به خصوص در مدیریت ریسک پروژههای عمرانی و زیربنایی میباشد.

بخشی از دلایل این مدعا عبارتند از: توانایی RBS در تجزیه وتحلیل ریسکهای پروژه و اینکه با استفاده از RBS هریک از اعضای ذینفع پروژه میتواند دیدگاه خاص خود را نسبت به ریسکهای پروژه داشته باشد که این قضیه با ماهیت دینامیک و تکاملی پروژهها به خوبی سازگار میباشد . با این حال، علیرغم قابلیتهای فوق العاده این ابزار، RBS دارای چندین ضعف اساسی میباشد از قبیل: عدم وجود راهنما، روش و اجماع در چگونگی طراحی RBS جدید برای یک پروژه جدید با ویژگیهای خاص خود، وجود تعاریفمبهم و بعضاً متناقض ریسکها و گروههای ریسک در RBSهای موجود، عدم وجود روشی مشترک و موثر برای انتقال اطلاعات کمی و کیفی وقایع ریسک بر روی ساختار درختی RBS به منظور محاسبه مقادیر ریسک هر گروه ریسک.

ج - تحلیل کیفی ریسک : - Qualitative Risk Analysis -

تحلیل کیفی ریسک، فرایند سنجش تأثیر و شانس وقوع ریسکهای شناسایی شده می باشد . این فرایند، ریسکها را بر اساس اثرهای بالقوه آنها بر اهداف پروژه اولویت بندی می کند و می تواند به تحلیل بیشتر در تحلیل کمی ریسک یا مستقماًی به برنامه ریزی واکنش به ریسک منتهی شود. در این فرآیند ماتریسی وجود دارد که بر اساس ترکیب مقیاسهای احتمال و تأثیر، رتبه ریسک - بسیار بالا، بالا، متوسط، پایین و بسیار پایین - را برای ریسکها تعیین میکند.

د - تحلیل کمی ریسک : - Quantitative Risk Analysis -

این مرحله از فرایند مدیریت ریسک را مرحله تبدیل برنامه از حالت قطعی به حالت احتمالی در نظر میگیرند. همچنین، با توجه به اینکه در این مرحله میزان تاثیر کمی و دقیقتر ریسکها بر اهداف پروژه به دست می آید این مرحله را مرحله تجزیه و تحلیل کمی ریسکها می نامند. درجه بندی ریسکها درتحلیل کیفی، سیاست مجری ریسک در این مرحله می تواند بر مبنای در نظر گرفتن کل ریسکها و یا حذف بخشی از آنها - کهقاعدتاً ریسکهای با درجه پایین می باشند - باشد. یکی از روشهای مورد استفاده در این تحلیل، شبیه سازی مونت کارلو میباشد. این روش، یک تکنیک آماری بوده که در میان تحلیلگران ریسک به منظور ارزیابی عدم قطعیت پروژه از اهمیت بالایی برخوردار است.

نقطه ضعفی که در این تکنیک وجود دارد این است که ارتباط بین عدم قطعیتها در نظر گرفته نشده و پروژه با توجه به هر ریسک به صورت مستقل بررسی و تحلیل میشود . [5] در تحلیل کمی ریسکها، فعالیتهای پروژه در برنامه زمانبندی به همراه فهرست ریسکها موجود میباشد. در این مرحله ارتباط بین ریسکها با فعالیتهای پروژه تعیین می شود. این ارتباط مشخص میکند که زمان و هزینه هر یک از فعالیتها با توجه به هر ریسک بحرانی چه تغییری میکند، بنابراین هر کدام از فعالیتها حالت احتمالی پیدا کرده و بایستی یک تابع توزیع برای آنها مشخص نمود که دقت در انتخاب توزیع احتمال از اهمیت ویژهای برخوردار می باشد.

ه - برنامه ریزی واکنش به ریسک : - Risk Response Planning -

برنامه ریزی واکنش به ریسک فرایند تکوین انتخابها و تعیین اقداماتی جهت کاهش اثرات ریسکها بر اهداف پروژه میباشد. این فرایند در برگیرنده شناسایی و تخصیص افراد یا قسمتهایی به منظور پذیرش مسئولیت هر واکنش مورد توافق به ریسک میباشد. در کل چهار استراتژی برای پاسخ به ریسک وجود دارد. استفاده مطلوب از این استراتژیها شاید امکان پذیر نباشد. بعضی از آنها ممکن است مستلزم بده بستانهایی باشد که برای فرد یا سازمانی که در زمینه مدیریت ریسک تصمیم گیری می کند، قابل قبول نباشد.

اجتناب از ریسک: استراتژی اجتناب، یعنی انجام ندادن فعالیتی که باعث ریسک میشود. استراتژی اجتناب بهنظر می رسد راه حلی برای تمامی ریسکهاست، ولی اجتناب از ریسک همچنین به معنی زیاندهی در مورد سودآوریهای بالقوه ای است که امکان دارد بهواسطه پذیرش آن ریسک حاصل شود.

کاهش ریسک: استراتژی کاهش، یعنی بهکارگیری شیوه هایی که باعث کاهش شدت زیان می شود.

انتقال ریسک:استراتژی انتقال، یعنی موجب شدن اینکه بخش دیگری ریسک را قبول کند، معمولاً بوسیله بستن قرارداد یا انجام اقدامات احتیاطی. بیمه کردن، یک نوع از استراتژی های انتقال ریسک با استفاده از بستن قرار داد است. در موارد دیگر این امر بواسطه قراردادهای کلامی انجام می گیرد که ریسک را به بخشهای دیگر بدون پرداختی بابت حق بیمه، انتقال می دهد. معمولاً بار مسئولیت در میان سازندگان ساختمان یا دیگر سازندگان بدین صورت انتقال می یابد. از سوی دیگر، استفاده از وضعیتهای تعدیل کننده در سرمایهگذاریهای مالی، یک نمونه از چگونگی انجام اقدامات احتیاطی توسط شرکتها، به منظور اداری ریسک از نظر مالی است.

بعضی از روشهای اداره نمودن ریسک، در تمامی طبقات جای می گیرند. پذیرش جمعی ریسک از لحاظ فنی یعنی تحمل ریسک توسط گروه، ولی توزیع آن در کل گروه، یعنی انتقال ریسک در میان افراد عضو در گروه. که این وضعیت متفاوت از بیمه سنتی است، که در آن هیچ حق بیمه ای پیشاپیش میان اعضای گروه مبادله نمیشود، ولی در عوض زیان حاصله به حساب تمام اعضای گروه گذاشته می شود.

پذیرش ریسک: استراتژی پذیرش، یعنی قبول زیان وقتی که آن رخ می دهد. در واقع خود-تضمینی یا تضمین شخصی در این طبقه جای می گیرد. پذیرش ریسک یک استراتژی قابل قبول برای ریسکهای کوچک است که هزینه حفاظت در مقابل ریسک ممکن است از نظر زمانی بیشتر از کلیه زیانهای حاصله باشد. کلیه ریسکهایی که قابل اجتناب و انتقال نیستند، ضرورتاً قابل پذیرش هستند. اینها شامل ریسکهایی می شود که خیلی بزرگ هستند که یا محافظت در مقابل آن امکان پذیر نیست یا پرداخت هزینه بیمه آن شاید عملی نباشد. همچنین ممکن است این حالت قابل قبول باشد در صورتی که امکان تحقق زیانهای سنگین، کم باشد یا هزینه بیمه کردن برای مقدار پوشش بیشتر، خیلی زیاد باشد بهطوری که مانع بزرگی برای اهداف سازمانی ایجاد کند.

و - کنترل و نظارت ریسک : - Risk Monitoring and Control -

کنترل و نظارت ریسک یک فرایند پیوسته در حیات پروژه است. همچنان که پروژه بالغ میشود ریسکها تغییر مینمایند، ریسکهای جدید به وجود میآیند یا ریسکهای پیش بینی شده برطرف میشوند. یکی از روشهای کنترل و نظارت بر ریسک تحلیل ارزش کسب شده - Earned Value - EV - - برای نظارت بر عملکرد کل پروژه نسبت به یک برنامه مبنا میباشد.

تجزیه و تحلیل حالت خطا و اثر ریسک

تکنیک تجزیه تحلیل حالات و اثر شکست - Failure mode and effects analysis - FMEA - - در ابتدا در دهه 1191 در صنایع هواپیمایی مورد استفاده قرار گرفت و پس از آن به طور گستردهای در صنایع دیگر از قبیل خودروسازی به کار گرفته شد. هدف از این تکنیک شناسایی و رتبه بندی نقصها و عیبهای بالقوه است که در یک محصول یا فرآیند رخ می دهد .[6] استفاده از این تکنیک در قالب مدیریت ریسک امکانپذیر بوده و می توان آن را با عنوان تجزیه تحلیل حالات واثر شکست ریسک - RFMEA - در نظر گرفت. در واقع FMEA یکی از پر کاربردترین تکنیکها برای تحلیل ریسک و پیش بینی اثرات آن بر اهداف ریسک میباشد .[5]

در تکنیک RFMEA به منظور رتبه بندی ریسکها علاوه بر دو مقیاس احتمال و تاثیر ریسک از معیار سومی با عنوان "ضریب کشف" استفاده میشود که میتواند تحلیل کیفی ریسک را دقیقتر نماید. در این تکنیک حاصل ضرب دو مقدار احتمال ریسک، ضریب یا ارزش کشف - Detection Value - DV - - نیز بایستی تعیین گردد. این ضریب عبارت است از "توانایی کشف و ردیابی یک ریسک به همراه زمان کافی برای یک برنامه ریزی اقتضایی به منظور پاسخگویی به ریسک" جداول 1 الی 3 به ترتیب مقادیر پیشنهادی ضریب کشف، احتمال و تاثیر ریسک را نشان می دهد. در نهایت با ضرب کردن مقدار ضریب کشف در نمره ریسک، مقدار جدیدی تحت عنوان ضریب اولویت ریسک - Risk Priority Number - RPN - - بدست میآید و هر ریسکی که RPN آن بالاتر باشد در اولویت بالاتری قرار میگیرد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید