بخشی از مقاله

چکیده

این مقاله، تحلیلی تطبیقی است از دو شعر "شب ماه مه" اثر لویی شارل آلفرد دو موسه - 1810-1857 - و "مرغ طوفان "اثر دکتر مهدی حمیدی شیرازی . - 1293-1365 - اگرچه در نگاه اول شاید به نظر برسد شاعرانی که یکی از نامداران مکتب رمانتیسم و دیگری پیرو شعر سنتی البته با مضامین نو است، وجه اشتراکی با هم ندارند و یا حداقل اتفاق نظر را دارند. چراکه برای اولی تنها قلب و هیجانات آن به زندگی معنا میدهند و برای همین در آثار خود از اجتماع و سیاست حرفی به میان نمیآورد و برای حمیدی بجز عشق، توجه به سرنوشت جامعه نیز جوشش زندگی را بهدنبال خواهد داشت اما در نهایت خواهیم دید که علیرغم این تضادهای ظاهری مرغ طوفان هر دو، نغمه ای مشابه سر میدهد و از عشق، رنج، وظیفه و فداکاری میگوید. "پلیکان" و "مرغ طوفان"حاضر در این اشعار، نگرش موسه و حمیدی را به تصویر میکشد. در این مقوله تلاش میکنیم به بررسی مکاتب ادبی دو شاعر پرداخته و سپس با بررسی شباهتها، تفاوتها وجزئیات دو اثر به میزان تأثیرپذیری و تأثیرگذاری آنها اشاره کنیم.

واژگان کلیدی: موسه، حمیدی، پلیکان، شعر، تأثیرپذیری.

مقدمه:

بر کسی پوشیده نیست که ادبیات فرانسه در قرنهای پیش از این، تا چه حد از ایران و ادبیات فارسی تأثیر پذیرفته است. این تأثیرپذیری از قرن 16 شروع شد که فرانسویان از مضامین ایران باستان تأثیر میگرفتند تا اینکه در قرن 17، از طریق سفرنامهها مخصوصا سفرنامه شاردن، اطلاعات بسیاری در مورد ایران کسب کردند و با نام شاعران ایرانی آشنا گشته و از شاهکارهای ادب پارسی برای خلق آثار بزرگشان الهام گرفتند. ترجمه "گلستان سعدی" به فرانسه توسط آندره دوریه، در این راه، نقش بسزایی داشت. اما به مرور زمان و در قرن حاضر، این ادبیات فارسی است که متأثر از ادبیات فرانسه گشته است که نمونه بارز آن، تأثیرپذیری پدر شعر نو، نیما از شاعران فرانسوی چون بودلر است و بدین ترتیب ادبیات دو کشور وارد حوزه ادبیات تطبیقی میشوند. با بررسی این دو شعر، به تأثیرپذیری شاعر ایرانی، دکتر حمیدی، از همنوع فرانسویش، موسه خواهیم رسید.

موسه و رمانتیسم:

جنبش رمانتیسم در خلال سالهای 1820-1850 بر ادبیات فرانسه سایه میگستراند. جنبشی که نویسندگان برجستهای چون لامارتین، هوگو، موسه، وین یی و ژرژ ساند در آن یکه تازی میکنند. این مکتب بر اصولی مثل آزادی در هنر - ترکیب انواع - ، تقلید از ادبیات جدید بیگانه مخصوصا آلمان و انگلستان، انتخاب مضامین ملی، دفاع از شیوه فردگرایی - - Individualisme یعنی احساس و تخیل که شخصی ترین نیروهای روحی هر فردی است، استوار بودٍ. موسه را میتوان از متأخرین رمانتیسم شاعرانه دانست. او تنها شاعر بزرگی است که پیوسته خود را عذاب داده، علیه تمایلات خود مبارزه کرده و یا از جدالی که بین نیک و بد و ایده آل اخلاقی و عیاشی در درون او درگرفته بود، در رنج و عذاب بوده است و همین امر او را بهصورت مدرنترین و جالبترین شعرای رمانتیک درآورده است. در 1833 با ژرژ ساند، رماننویس مشهور فرانسوی آشنا میشود و رابطهای عاطفی میان آنان شکل میگیرد و موسه به امید دست یافتن به آرامش روحی، آثار متعددی مینگارد. اما او از مواجهه با این زن قدرتمند، خسته و شکست خورده بیرون می-آید. تنها یادگار عشقورزی کوتاه موسه، اشعار جاودانی موسوم به "شبها"ست: شبهای"ماه مه"، "ماه دسامبر"، "ماه اوت"، "اکتبر". نمیتوان در این اشعار، انعکاسی از حوادث و ماجراهای معاصر یا عقاید فلسفی دید.

چرا که برخلاف اکثر رمانتیکها مثل هوگو یا وین یی، موسه از فعالیت و شعر اجتماعی باز میگردد و وارد شدن و درگیری در شعر اجتماعی را رد میکند و میگوید: "آنچه که برای هنرمند یا شاعر لازم است، احساس و هیجان است."در اهدائیه "جام .2 وان تیگم فیلیپ، رمانتیسم در فرانسه، ترجمه: طباطبائی احمد، شفق، تبریز، 1337، ص..10  لبها" میگوید: "یک هنرمند یک انسان است؛ او بهخاطر انسانها مینویسد." موسه بارها این آرمان را با لیریسمی کاملا انسانی بیان کرده است. لیریسمی که از قلب میآید و به قلب باز میگردد. موسه خیلی زود متوجه میشود که منشأ لیریسم واقعی در هیجانات قلب است، اما شور و هیجان دردناکش نسبت به ژرژ ساند در پختگی نبوغش سهیم بوده است: حتی اگر ساند مستقیما در منشأ تمام شاهکارهای موسه نبوده اما در خدمت این غم بزرگ قرار داشته است. اشعار موسه انعکاس و بیانگر دلی است که فعالیت احساساتی خود را با دل مرد عاقل و پختهای آغاز میکند و پس از انقلابها   هیجانات جوانی خاموش میشود. موسه بهتر از کلیه شعرای معاصر خود، معرف روح رمانیک است. موضوع اشعارش که چیزی جز بیان شکستها و ناراحتیهای او نیست، از جالبترین موضوعات شعر رمانتیک است.

شعر رمانتیک قصد داشت احساسات درونی شاعر را به زبان آورد و برای دستیابی به این هدف لازم بود که این احساسات درونی یک درام جالب باشد و هنرمند در ضمیر خود با احساساتی درخور شعرش روبرو شود. تنها موسه از میان شعرای رمانتیک می-تواند مدعی شود که این شرایط دوگانه را دارد. شعر موسه ابتدا جنبه تفریح داشت و سپس بصورت نالههای جانگداز درآمد و چون سراینده آن دیگر ناله و ضجهای در اعماق دل خود نیافت مجبور شد سکوت اختیار کند. موسه، کودک نازپرورده مکتبی است که از نظر هوگو به معنای نبوغ طبیعی، تفکر و الهام است. در این مکتب، شاعر بیش از هر چیز سراینده هوسها و هیجانات و مخصوصا ملال و دلتنگی خویش است. اصلی که موسه به معنای واقعی پایبند آن است. شعر موسه را میتوان کپی - گرده برداری - زندگی خاص خود او دانست. مفهومی که موسه از شعر در آثارش برای خویش فراهم میکند، بوسیله اهمیت تم های رنج و پذیرش شیوه تأثرانگیز بیان میشود. او شعری را که مستقیما از قلب نتابد، رد میکند. از نظر او بایستی، الهام و احساس در شعر وجود داشته باشد و شعر، ترجمان فوری و راستین و صمیمانه احساسات باشد.

دکتر حمیدی و ادبیات:

حمیدی در شهری به دنیا آمده که مردمانش شعر را خوب میشناسند، خاصه آنکه از خانوادهای باشند که در آن شعر و شاعری میراثی گرانبهاست. شیراز، شهر سعدیها و حافظها و البته در قرن حاضر، حمیدی. او که سالها استاد دانشگاه تهران بوده از شعرای توانمند ادبیات ایران زمین و وارث ذوق و هنر شاعران همشهری خود میباشد. با اینکه پایبند شعر سنتی است و از آن خارج نمیشود، اما ابداعات و ابتکارات خاصی را در کلام و مضمون خویش بکار می-گیرد که نشان از خلاقیت او در کار هنری دارد. هرگز به سراغ تقلید نمیرود بلکه به تازگی اندیشه و طراوت سخن می-اندیشد. از سرودههایش میتوان دریافت که آثار برجسته پیشینیان را خوانده، در آنان تعمق کرده و بهدرستی درک نموده است و این ویژگیها از وی چهرهای مقبول و ممتاز ساخته است. نازکی خیال و پرواز اندیشه را در اشعارش به روشن

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید