بخشی از مقاله

چکیده

اگر عناصر شکل دهنده ملت را نژاد، قومیت، جغرافیای مشترک و خاطرات بدانیم، میتوان زبان فارسی را مؤثرترین عنصر هویت ملی ایرانیان دانست. آنچه تا کنون موجب ماندگاری و گسترش زبان فارسی شده است، ادیبان، نویسندگان، حکومتهای قوی، برخی سیاستمداران اهل فرهنگ و افسانهها بوده اند. اما در یکصد سال پیش، ابزار مدرنی به جامعه ایران وارد شد که ایرانیان آنرا جعبه جادویی دانستند. ایرانیان به اهمیت گسترش زبان فارسی از طریق این جعبه جادویی پی بردند و نخستین بار در سال 1319 به تأسیس رادیو تهران همت گماشتند. سوال مهم این مقاله چگونگی نقش رادیو در گسترش زبان فارسی و تحکیم هویت ملی و بررسی دو شخصیت بزرگ شیرازی در این میان است.

فرض مهم این بررسی، آن است که رادیو میتوانست فرهنگ معیار را به صورت شفاهی روایت کند و پیوندی میان تودههای بیسواد، با فرهنگ اصیل ایرانی باشد و اقوام گسترده ایرانی را به یک هویت مشترک برساند. در این میان نقش شیراز و شیرازیان که پس از حمله مغول برای مدتی جای خراسان را در تولید ادبیات کلاسیک گرفت، بسیار اساسی بود. از دل این میراث بزرگ اندیشمندان و سیاستمداران اهل فرهنگ بوجود آمدند. ابوالقاسم انجوی شیرازی و محمدرضا حکمت شیرازی از جمله آنها بودند که اولی در رادیو نقش اساسی در گسترش زبان فارس و پیوند مردم ایران با این زبان داشت و دومی در قامت یک سیاستمدار اهل فرهنگ میراثی ماندگار در پاسداشت زبان فارسی به یادگار گذاشت.

کلیدواژهها: رادیو، زبان فارسی، شیراز، سید ابوالقاسم انجوی شیرازی، محمدرضا حکمت شیرازی 

زبان و هویت

برای اینکه بتوان گروهی از مردمان را به عنوان ملت نامید، برخورداری از چند ویژگی ضروری است: سرزمین مشترک، نیای مشترک، تاریخ و سرنوشت مشترک، فرهنگ مشترک، دین مشترک، اراده جمعی داوطلبانه، میراث سیاسی مشترک و زبان مشترک. زبان مشترک یکی از عوامل مهم تعریفکننده هویت و ملیت گروههای انسانی بهشمار میآید و نقش عمدهای را در برقراری ارتباط میان ساکنان گوناگون یک سرزمین بازی میکند. زبان مشترک بهعنوان تعریفکننده ملت و ملیت به این نکته اشاره نمیکند که هر ملت با سرزمین خاص، تنها یک زبان واحد دارد. امروزه کمتر کشوری است که تنها یک زبان واحد داشته باشد. همچنین بسیاری از مردمان دارای یک زبان واحد در کشورهای گوناگون زندگی میکنند.

بااینهمه، هر ملتی، با واحد سیاسی خاص، با یک زبان مشترک که نقش اصلی برقراری ارتباط میان مردمان آن است و آگاهیبخشی تاریخی و سیاسی را ایجاد کرده است مرتبط میباشد. زبان مشترک همچنین از طریق آثار مکتوب تاریخی، ادبی، و مذهبی، میراث تاریخی و فرهنگی یک ملت را توزیع میکند. اینگونه زبان را زبان ملی نیز میخوانند. - احمدی، 1388، ص . - 83نقش زبان در ساختن هویت، یکی از مهمترین بحثهای نظری مدرن به مسئله هویت است. ساختارگرایی و پساساختارگرایی با قاطعیت خاص بر نقش سازنده و یا شکلدهنده زبان و نمایندگی در ساختن هویت تأکید میکند. دیدگاههای فردیناند سوسور زبانشناس ساختارگرای سوئیسی نفوذ بسیار زیادی بر ساختارگرایان و پساساختارگرایان داشته است. کار سوسور بر چگونگی شکل گرفتن و تولید معنی در زبان تاکید میکند.

آن هم نه با اراده فرد یا فاعل و گوینده یا نویسنده، بلکه از طریق بازی درونی علامتها. زبان، خود سیستم ساختار یافتهایست که معنی را تولید میکند. سوسور تا آنجا پیش رفت که مدعی شد این زبان است که با قراردادن فرد در محدوده قواعد خود به جای او سخن میگوید و نه بر عکس. دیدگاههای سوسور درباره نقش و زبان از سوی طرفداران او این ادعا را دربر گرفته است که تمامی معانی اجتماعی و فرهنگی در درون زبان یا بهطور عامتر سیستمهای نمایندگی تولید میشود. بهعبارتدیگر، جهان گرداگرد ما و جایگاه ما در آن، در عرصه نمایندگی معنی و مفهوم پیدا میکند. بنابراین اینکه ما هستیم یعنی احساس هویت ما با معنی پیوسته با ویژگیها، ظرافتها و شکلهای خاص عمل شکل میگیرد - احمدی، 1388، ص . - 49-50

هویت درجات و انواع مختلف دارد و به تناسب پدیدههایی که انسان از طریق آنها خود را میشناسد و به دیگران میشناساند، میتوان هویت داشت. بهعبارتدیگر از هویت میتوان بهعنوان پسوند پدیدههایی چون فرهنگ، قومیت، ملیت، دین، محل سکونت، رشته آموزشی، ایل، طایفه و محله و نظایر آن استفاده کرد. شناختهترین آنها میتوان به هویت فرهنگی، هویت دینی و هویت قومی اشاره کردکه در ذیلِ هویت ملی قرار میگیرند - احمدی، 1388، ص . - 60هویت ملی و احساس تعلق به آن از دو چیز ناشی میشود:

-1 وجود یک واحد سرزمینی شناخته شده -2 دولت یا نظام سیاسی که رهبری این واحد را بر عهده دارد. مادامی که این دو عنصر در جامعهای وجود

داشته باشد و بهنوعی میان خود و دیگری مرزبندی کند، هویت ملی نیز شکل می گیرد. آنتونی اسمیت درباره هویت ملی میگوید: » منظور از هویت ملی، وجود احساس اجتماع سیاسی است - احمدی، 1388، ص . - 66 هویت ملی که آن را هویت محوری نیز مینامند، کلانترین و عالی ترین سطح هویتی برای فرد است و در مقایسه با هویتهای اجتماعی، از استحکام و تداوم بیشتری برخوردار است. این هویت برایند دیگر هویتهای اجتماعی است و هویتهایی نظیر هویت دینی، نژادی، قومی و فرهنگی عناصر شکلدهنده هویت ملیاند و نه همسطح آن - احمدی، 1388، ص . - 72از جمله هویت مهم ذیل هویت ملی، هویت فرهنگی است که زبان مشترک، از بنیادهای آن است.

هویت فرهنگی احساس هویت یک گروه و یا فردی است که تحت نفوذ یک فرهنگ باشد و به آن تعلق پیدا کند... هویت فرهنگی تنها در بین دولتها طرفدار ندارد بلکه نیروهای اجتماعی گوناگون نیز بر اهمیت برخورداری از هویت خاص در برابر گرایشات جهان شمول تأکید می کنند. در تعریفی، آنتودیوپ هویت فرهنگی جامعه را مبتنی بر سه عامل تاریخی، زبانی و روانشناسی می داند. به نظر او غنا و تکامل هویت فرهنگی جامعه در یک ملت، به وجود هر سه عامل بستگی دارد. هرگاه یکی از عوامل مذکور دچار دگرگونی شود، هویت یا شخصیت فرهنگی فرد دچار دگرگونی شده و ممکن است به بحران هویتی منجر شود - احمدی، 1388، ص . - 61-62

زبان، رسانه و هویت

زبان در رسانه مهمترین عامل به شمار می رود. گزافه نیست اگر گفته شود رسانه رادیو بدون زبان موجودیتی ندارد. در واقع زبان دارای کارکردهای گوناگون است که مهمترین آنها ارتباط است و از آن، تعامل ایجاد میشود. دیگر حفظ هویت است که این دومی از اولی نشأت میگیرد. هنگامیکه افراد اجتماع از طریق یک زبان مشترک در ارتباط و تعامل باشند، به مشترکات فراوانی دست یافته و از این طریق به احساس هویت جمعی و یگانه نایل میشوند. ازهمینرو، زبان همچون عوامل سرزمین، ملیت، و پیشینه تاریخی مشترک ایجاد هویت میکند. علاوه بر اینها، زبان بر این سه جز نظارت داشته و اجزای مذکور، زبان را در خود مستور می کنند - رادیو، فرهنگ و سیاست، 1388، ص . - 64زبان در گفتار و نوشتار تجلی مییابد. اما زبان گفتار نسبت به زبان نوشتار که در خط و کتابت جلوهگر میشود از قدرت انتقال بیشتری برخوردار است و نشانهشناسی در آن کارایی فراوان دارد. با زبان گفتار بهتر و آسانتر میتوان خشم و شادی، امر و نهی، بزدلی و شجاعت و .... را به مخاطب منتقل کرد - رادیو، فرهنگ و سیاست، 1388، ص . - 64

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید