بخشی از مقاله
چکیده
رئالیسم یکی از مکتبهای ادبی میباشد که موضوع آثار خود را مسائل زندگی واقعی و جامعهی معاصر قرار میدهد و کاربرد مسائل ذهنی و ماورائی را در آثار خود جایز نمیداند؛ با توجه به اینکه بلقیس سلیمانی موضوعات روزمره را در قلم خود مینمایاند و مسائلی را که امکان روی دادن آن در زندگی واقعی و جامعه معاصر وجود دارد مد نظر قرار میدهد، این پژوهش درصدد یافتن مؤلفههای رئالیسم در یکی از رمانهای بلقیس سلیمانی به نام »خالهبازی« است. در پژوهش حاضر با مطالعه و تبیین مؤلفههای رئالیسم که برخی از آن ها عبارتند از: جزئینگری و تشریح جزئیات، موضوعیت داشتن انسان، عدم وجود مسائل ماورائی و ذهنی، عینیتگرایی، وجود قهرمان واقعی و عادی، مناسبت داشتن زمان و مکان با یکدیگر، زاویه دید اول شخص ناظر، وجود زبان محاوره، مسائل روز و جامعهی معاصر و پیرنگ باز، این مؤلفهها در رمان خاله بازی جستجو و از رهگذر بررسی آنها در این رمان نتیجه گرفته شد که رمان خالهبازی یک اثر رئالیستی با مؤلفههای بارز آن است.
واژگان کلیدی: رئالیسم، بلقیس سلیمانی، خالهبازی
.1 مقدمه
»ادبیات داستانی ایران از همان نخستین نمونههای خود، به رئالیسم توجه نشان داده است و به ویژه از دههی بیست تا دههی پنجاه سدهی حاضر، نویسندگان ایرانی انواع رئالیسم را با توجه به ساختار و شرایط سیاسی- اجتماعی روزگار خود به تجربه آزمودهاند. - «بصیری، صرفی، تقوی، - 2 :1393 رئالیسم اصطلاحی است که با توجه به بافت و استفاده در حوزههای مختلف فلسفه و ادبیات، دارای معانی متفاوت و چندپهلوست. فیلسوفان اسکولاستیک قرن سیزده رئالیسم را به معنای حقیقت مثل در مقابل نامگرایی به کار میبردند. این اصطلاح در قرن هجدهم در برابر ایدئالیسم به کار میرفت. رئالیسم در ادبیات نیز دارای دو معنای متفاوت اما به هم بسته است: »یکی معنای مربوط به جریانی خاص در قرن نوزدهم که نمایندگان آن نویسندگانی مانند استاندال، بالزاک و فلوبر هستند؛
معنای دوم به معنای سبکی از داستاننویسی و شگرد بازنمایی است که فارغ از دورهای خاص، نویسندگانی مثل بالزاک، استاندال و... را تا نویسندگان زمان حاضر در برمیگیرد. با این تعریف، رئالیسم روایتی است که تا حد ممکن، زندگی را همانگونه که در جهان واقع وجود دارد، به تصویر میکشد و به جزئیات فیزیکی محیط و پیچیدگیهای اجتماعی زندگی طبقهی متوسط و پایین جامعه نگاهی دقیق دارد. - «صادقی محسن آباد، - 43 :1393 »عصر رئالیست یک عصر انتقادی است. در برابر حساسیت ذهنی و نیروی تخیل، با سلاح آگاهی روشنبینانه به مقابله با رمانتیسمهامیپردازد. - «سیدحسینی، - 277 :1371 رمان خالهبازی یکی از مجموعه رمانهای بلقیس سلیمانی است و از همان آغاز داستان دربارهی یکی از مسائلی که ممکن است برای هر زنی پیش بیاید سخن میگوید که جزو مسائل طبیعی است و در جهان واقعی وجود دارد و از مسائل ذهنی و ماورایی نیست،
در ادامهی داستان هم شخصیت اصلی دارای شخصیتی متوسط و متغیر و عادی است که در شرایط مختلف داستان تغییر و تحولاتی در او رخ میدهد، همچنین شخصیت دوم داستان نیز شخصیتی متغیر و متوسط دارد که در آغاز آشنایی او با شخصیت اول داستان دارای عقاید و نظراتی است که بعدها دچار تغییراتی میشود، به همین ترتیب از آغاز تا پایان داستان نه تنهااین دو شخصیت بلکه تمام شخصیتها دارای ویژگیهای یک فرد عادی هستند که تغییراتی در آنها رخ میدهد. در پژوهش حاضر ابتدا دربارهی چگونگی به وجود آمدن مکتب رئالیسم و شرحی دربارهی این مکتب برای آشنایی با این مکتب به دست داده میشود، سپس در بخش بعدی به بررسی مؤلفههای رئالیسم در رمان خالهبازی پرداخته میشود تا در نهایت نتیجه گرفته شود که این رمان از جمله رمانهایی است که میتوان در آن ویژگیهای مکتب رئالیسم را مشاهده کرد.
.2رئالیسم
»این مکتب، پیش از هرجای دیگر، در فرانسه به میان آمد، اما پایهگذاران مکتب ادبی رئالیسم نویسندگان بزرگی که امروزه ما میشناسیم نبودند، بلکه نویسندگان متوسطی بودند که اکنون چندان شهرتی ندارند. این نویسندگان عبارت بودند از: شانفلوری - chanfleury - و مورژه - murger - و دورانتی . - Duranty - نام رئالیسم و قواعد مکتب آن را نخست »شانفلوری« در اولین نوشتههای خود به تاریخ 1843 به میان آورد. - «سیدحسینی، - 273 :1371
»رئالیسم مکتبی عینی و بروننگر است و نویسندهی رئالیست هنگام نوشتن و آفریدن اثر خود تماشاگر است و از وجود خود در اثر، از احساسات و رازگوییهای احساساتی و از فلسفهبافیهای بیهوده و حتی از اینکه به عنوان نویسندهی داستان در اثر ظاهر شود خودداری میکند و رماننویس دیگر حق اینکه صدای خود را هم با صدای شخصیتهای اثرش درآمیزد و یا دربارهی شخصیتها قضاوت کند و یا سرنوشت آنها را پیشبینی کند؛ ندارد. - «سیدحسینی، - 287 :1371
»در یک مفهوم کلی رئالیسم میتواند به آثاری اطلاق شود که از سطح ظواهر عینی فرارفته و حقایقی از روابط گوناگون انسانها با یکدیگر و همچنین روابطی که با محیط پیرامون دارند؛ بیان می-کند و به موضوعات و اشیایی که به صورت عینی وجود دارند و خارج از ذهن هستند علاقه و تمایل نشان میدهد. - «خاتمی، تقوی، - 2 :1385