بخشی از مقاله

چکیده

این مقاله در پی تبیین داستان کوتاه »قفس« از صادق چوبک از رهگذر جامعه شناسی است، مساله اصلی آن گریز به طبقات اجتماعی این داستان است تا به این پرسش پاسخ دهد که شخصیت های حاضر در متن داستان تا چه میزان از دیدگاه جامعه شناختی قابل بررسی است که به روش توصیفی و اسنادی تحلیل شده است . رویکرد جامعه شناختی، بررسی جامعه شناسی درونی متن است که محتوای متن را به نظریه های جامعه شناسانه از طریق رابطه ی مستقیم یا کلی اثر ادبی با جامعه یا تاریخ مطرح می سازد: از جمله محور اصلی بررسی متن این است که در چه شرایطی این اثر ادبی به وجود آمده است؟ مانند کاری که توسط لوسی ین گلدمن و جرج لوکاچ و دیگران انجام شده است، به بررسی ویژگی های تاریخی و طبقات اجتماعی، مفهوم زندگی عاطفی و شخصی نویسنده از خلال متن و رابطه ی نویسنده با دیدگاه اجتماعی پرداخته است. صادق چوبک در توصیف واقعیت های زندگی در آثارش وسواس فراوان دارد و این خود از ویژگی های سبکی وی به شمار می آید. چوبک را به دلیل این دقت نظر در جزئی نگری ها و درون بینی ها، رئالیست افراطی و گاهی حتی ناتورالیست خوانده اند. نتیجه به دست آمده نشان از آن دارد که طبقات اجتماعی خاصی در برهه ای از زمان در این داستان به تصویر کشیده است هرچند که داستان درباره مرغان و خروس ها می باشد و نماینده ی دو قشر مرد و زن در جامعه است ما حقایق اجتماعی همراه با تبعیض هایی در آن مواجه هستیم.   

واژههای کلیدی: نقد جامعه شناسی، صادق چوبک، قفس، ادبیات عامه .

1 -مقدمه:

در آثار صادق چوبک عناصر جامعه، مردم و مشکلات آنها به صورت برجسته ای به چشم می خورد؛ که این خود از عوامل دسته بندی ادبیات عامه به شمار می رود. برای شرح بیشتر این مسئله لازم است به بررسی جنبه های

اجتماعی ادبیات عامیانه پرداخت:

»ادبیات عامیانه در طول تاریخ در کنار ادبیات رسمی و کلاسیک به صورتی ساده و آرام جریان داشته است، اما در کتاب های رسمی تاریخ ادبیات، کمتر نامی از آن به میان می آید، زیرا ادبیات عامیانه به عوام و توده ی مردم تعلق دارد، توده ای که یا توان نوشتن نداشتند یا سلاطین و صاحبان قدرت امکان و اختیار این کار را از آنان سلب می کردند. ادبیات عامیانه ادامه ی کارو فعالیت و زندگی مردم است، بنابراین جنبه تفننی و تجملی ندارد؛ بلکه مکمل عمل و وسیله ای برای ارتقای زندگی محسوب می شود. وابستگی ادبیات عامیانه به زندگی و واقعیت اجتماعی، آن را به ادبیات واقع گرا مبدل می سازد. ادبیات عامیانه ساده و بی پیرایه است، زیرا از زندگی مردمی سرچشمه می گیرد. غرض اصلی ادبیات عامیانه بیان چیزهایی است که مردم در دل دارند. از سوی دیگر، اگر ادبیات عامیانه دشوار و پیچیده باشد، امکان انتقال شفاهی آن از نسل به نسل و سینه به سینه از میان می رود و به تدریج به دست فراموشی سپرده می شود.

بنابراین، ادبیات عامیانه ناگزیر بی تکلف و بی پیرایه است.  ادبیات عامیانه طبیعت گرا و متاثر از طبیعت است، زیرا زندگی عموم مردم - به ویژه در گذشته- در طبیعن و کشاکش آن می گذشته است. ادبیات عامیانه، ادبیات سیاسی است، زیرا بازتابی از مبارزه ی دائم مردم با ستمگران و صاحبان قدرت یا انعکاسی از آرزوهای حق طلبانه و عدالت خواهی آنان است. ادبیات عامیانه همگام با مقتضیات نسل ها دگرگون می شود، زیرا همواره حوادث و شرایط جدیدی به وجود می آید که اگر چه بطئی و کند است، ولی ثبات همیشگی ادبیات عامیانه را بر هم می زمد و پیوسته آن را تغییر می دهد - کوثری، .« - 81- 80 :1379

-1-1  هدف و سؤال

این پژوهش، در پی تحلیل بازتاب جامعه در داستان کوتاه »قفس«صادق چوبک از بُعد جامعه شناسی است، تا به این پرسش پاسخ دهد که نویسنده تا چه میزان جامعه دوران خود را به طور اخص طیف عامه جامعه را به نمایش در آورده است؟

-2-1  بیان مساله:

آنچه در اساس، جامعه شناسی ادبیات را به گسترده ترین معنا از دیگر شکل های نقد ادبی جدا می کند، این حکم نظری است که در آفرینش هنری، یک فرد به تنهایی مورد نظر نیست، بلکه اثر، بیان نوعی آگاهی جمعی است که هنرمند با شدتی بیش از اکثر افراد در تدوین آن شرکت می ورزد - پوینده، . - 51:1390از این رو ما در پی تببین جامعه ای برآمدیم که چوبک در این داستان به تصویر کشیده است تا با بررسی آن برهه ای از تاریخ اجتماع خود را آشکار سازیم.

-3-1  پیشینه پژوهش

درباره جامعه شناسی آثار ادبی مقاله ها و پایان نامه های بسیاری به رشته تحریر در آمده است که ذکر آن ها به درازا می کشید، برای همین در جستجویی که درباره آثار چوبک از دیدگاه جامعه شناسی به عمل آمد، توانستیم به این مقالات دست یابیم، مقاله ی فاطمه کاسی و همکارانشان با عنوان »تحلیل آثار صادق چوبک بر اساس جامعه شناسی ساخت گرا«که در آن همه ی آثار چوبک مورد بررسی قرار داده شده تا بتوانند ایدئولوژی و بازتاب آن را براساس نظریات لوکاچ و گلدمن از آثار چوبک استخراج کنند. فرهاد طهماسبی نیز در مقاله ای تحت عنوان »اعماق تاریک و فریادهای خاموش نگاهی به آثار صادق چوبک با تکیه بر زمینه های اجتماعی« تمام آثار چوبک مورد کنکاش و بررسی محقق قرار گرفته است و مفاهیم و مضامین مورد استفاده ی چوبک در داستان هایش را بیرون کشیده و آنها را به طور کلی تحلیل جامعه شناختی کرده است.  

-4-1  ضرورت و اهمیت

با توجه به پژوهش هایی که در مورد آثار چوبک انجام شده است، جای این کاوش در آثار وی خالی بود که یکی از اثرهای این نویسنده ی توانا در زیر ذره بین نقد جامعه شناسی قرار بگیرد و بیان دارد که چوبک برای ادای یک کل، از چه طریقی و چه واژگانی و چه شخصیت هایی استفاده کرده است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید