بخشی از مقاله
چکیده
شهر اسلامی با وجود مفهوم سهل و ممتنع ظاهري آن, از جمله مناقشه آمیزترین مفاهیم مورد مطالعه در حیطه نظام هاي مربوطه از جمله معماري, شهرسازي و تاریخ هنر است. گذشته از نظریاتی که در رد یا تایید این مفهوم ارائه شده اند, پژوهش هاي بسیاري به مطالعه چیستی شهر اسلامی و مفاهیم مشابه چون شهر خاورمیانهاي, شهر عربی-اسلامی, شهر مسلمانان و ... پرداخته و با بررسی اجزاي تشکیل دهنده و ویژگی هاي آن، در پی ارائه تعریفی مشخص از آن بوده اند. به تبع تاریخچه و علل پیدایش و رواج این اصطلاح و ناشی از دیدگاههاي پژوهشگران ابتدایی این انگاره، شهر اسلامی از ابتداي ظهور و بروز در مطالعات مربوطه همواره متأثر از مسائلی بوده که به شکل گیري یک کلیشه از آن منتج شده است و بر اساس این کلیشه و انگاره ادعایی، امکانپذیري استفاده از آن در شهر معاصر مورد تردید قرار گرفته است. پژوهش حاضر که با مطالعه اسنادي و با استفاده از مهمترین منابع مربوطه انجام پذیرفته ، ضمن مطالعه ریشههاي شکلگیري انگاره شهر اسلامی، مسائل و مشکلاتی را که منتج به ارائه مفهومی کلیشه اي از آن شده است را مورد بررسی و تحلیل قرار داده و در انتها پیشنهاداتی را براي تبیین مفهوم شهر اسلامی در دوره معاصر ارائه میدهد.
-1 مقدمه
تلاش براي توصیف و تعریف شهر نیز قدمتی به اندازه اندیشه شهر داشته است، این تلاش گاه مبتنی بر جمعیت شهر بوده، چنانکه در نمونه باستانی آن افلاطون شهر خوب را داراي جمعیتی معادل 5040 شهروند زمیندار دانسته است - لینچ، - 311 و در قوانین مدرن در ایرلند 1500 نفر، در فرانسه، آلمان و ترکیه 2000 نفر، در ایالات متحده و مکزیک 2500 نفر، در هلند و یونان 5000 نفر مشخص کننده شهري بودن یک منطقه است - شیعه, - 5 ,1385 وگاه بر پایه وجود عناصر خاص در یک محدوده بوده است براي مثال در دنیاي یونانی هلنیستی وجود تئاتر، ورزشگاه و تالار بار عام؛ در بینالنهرین، کامبوج و یا در میان مایاها، وجود معبد - موریس, . - 413 ,1384 از سویی دیگر جغرافیدانان، اقتصاددانان، جامعهشناسان، تاریخدانان و ... هر یک با رویکردي به تعریف و یا ارائه متغیرهایی در تمیز شهر و غیر آن پرداختهاند - فکوهی, - 39-38 ,1387، اما مسئله حائز اهمیت دشواري ارائه تعریفی جامع و فراگیر از »شهر« است. اتصاف صفت اسلامی به واژه شهر این مشکل و تعریف شهر اسلامی چنانکه در تاریخ هزار و چهارصدساله اسلام و در پهنه وسیع جغرافیایی سکونت مسلمانان صادق باشد را دچار چنین مشکلی مینماید. تحقیق حاضر به دور از کنکاشهاي معنا شناختی و فلسفی – که خود مجالی دیگر را میطلبد – در پی بررسی تاریخی انگاره »شهر اسلامی«، ریشهها و تعاریف مربوطه است و میکوشد پس از بررسی سرچشمههاي این اصطلاح، ابعاد مختلف آن را مورد کنکاش قرار داده و پیشنهاداتی در مورد سکونتگاههاي شهري مسلمانان ارائه دهد.
-2 روش تحقیق
با توجه به ماهیت نظري پژوهش، روش تحقیق به صورت اسنادي و بررسی متون میباشد. گردآوري اطلاعات از طریق منابع کتابخانهاي، مطالعات و پژوهشهاي موجود و پایگاههاي اطلاعاتی است و به این منظور، منابع مربوط به شهر و شهرسازي اسلامی در نظامهاي علمی گوناگون مورد کنکاش قرار گرفتهاند. با توجه به سابقه حدود یک صد ساله توجه به مقوله شهر اسلامی و با عنایت به اهمیت نخستین پژوهش هاي انجام شده در این عرصه که در برخی موارد هنوز – با اشاره مستقیم و یا بدون اشاره به منبع اصلی – مرجع بسیاري دیدگاهها، تصورات و مفاهیم مرتبط با شهر اسلامی است3، مطالعه به این دیدگاهها ضروري مینمود که این به مهم با استفاده از منابع ثانویه جامع عمل پوشانده شد. همچنین تحقیق پس از ارائه سابقهاي از موضوع و ریشههاي پیدایش انگاره شهر اسلامی، به دستهبندي و ارائه موارد و مسائلی که انگاره »شهر اسلامی« را تحت تأثیر خویش قرار دادهاند –و گاهاً در منابع مختلف نیز به صورت پراکنده مورد اشاره قرار گرفتهاند – میپردازد.
-3 ریشههاي پیدایش انگاره شهر اسلامی
پیدایش انگاره »شهر اسلامی« و به طور اخص شکلگیري واژهاي بدین عنوان براي اشاره به یک سکونتگاه, در ابتدا توسط شرقشناسان و در حوزه جغرافیایی شمال آفریقا بوده است. پژوهشگران نخستین، این شهر اسلامی را به عنوان موجودیتی مستقل, مبتنی بر جامعهاي که اساساً متفاوت از همتاي اروپایی آن بوده است، جعل کردهاند. انگاره شهر اسلامی در ابتدا بوسیله گروه کوچکی از پژوهشگران اروپایی در نیمه نخست قرن بیستم ارائه گردید. این پژوهشگران تفسیري اروپایی از شهرسازي »اسلامی« به عنوان جزئی لاینفک از مکتب شرقشناسی ارائه مینمودند . - Nasser, 2002, p. 173 - بر این اساس عقاید این پژوهشگران در باب شهر اسلامی و شهرسازي مسلمین اساساً هماهنگ با انگاره بنیادین شرقشناسی است که مطابق با آن، هر پدیده موجود در مدنیت و شهرگرایی کشورهاي مسلمان، نهایتاً توسط اسلام مشروط شده و مرتبط با اسلام است - Raymond, 1994, p. 4 - که این سنت باعث تعمیمها و نتیجهگیريهایی شده که در ادامه بدان پرداخته خواهد شد. پژوهشهاي نخستین در باب شهر اسلامی اساساً بر پایه دو رویکرد قرار داشتهاند؛ یکی از این رویکردها ساختار شهر اسلامی را به عوامل مذهبی و اجتماعی نسبت میداده و دیگري در پی توصیف ساختار این شهر بوسیله رویکردي داشته که بیشتر وابسته به تحلیل ساختار شهر و ویژگیهاي فیزیکی آن بود - Neglia, 2008, p. . - 3 در ادامه تلاش خواهد شد ویژگیهاي هر یک از دو رویکرد ذیل عناوین رویکرد تاریخ هنر و رویکرد جامعهشناسانه بر مبناي اسناد و مطالعات مربوط شناسایی گردد تا پس از آن امکان نقد و بررسی آنها و به طور خاص انگاره »شهر اسلامی« به صورت عام مهیا گردد.
-3-1 رویکرد تاریخ هنر
این رویکرد شهر اسلامی را از نظر شکلی و با استفاده از تحلیل گونهشناسانه و مورفولوژیکی تحلیل مینماید . - Al Sayyad & Tureli, 2009, p. 600 - به عبارت دیگر این رویکرد شکل ظاهري شهر، عناصر سازنده آن، ارتباط عناصر با یکدیگر و مسائلی از این دست مطرح میباشد و پس از توصیفهایی که اغلب منتج به یک کلیشه از شهر اسلامی میگردد, با مقایسه آن با دیدگاه وبر – که در آثار خود در آثار خود حضور 5 عامل را شرط لازمه وجود شهر میداند که عبارتند از برج و بارو، بازار، دادگاهی مستقل و برخوردار از حداقل قوانین داخلی مستقل، اشکال مختلف انجمن متکی بر انتخاب آزاد افراد و استقلال نسبی و قدرت اداره عموم به وسیله کارگزاران برگزیده شهرنشینان - بورژواها - - وبر, – - 87 ,1375 به نتیجهگیريهایی که عموماً داراي وجهی منفی نسبت به ماهیت و چیستی شهر در جوامع اسلامی است منتج میشود.