بخشی از مقاله
چکیده:
مطالعه ی حاضر با روش پیمایشی و به منظور شناسایی سازههای مؤثر بر مدیریت مصرف بهینهی آب در بخش کشاورزی، از دیدگاه گندمکاران شهرستان فارسان صورت گرفت. دادهها از 104 نفر از گندمکاران شهرستان فارسان، بهعنوان نمونههای آماری، که به روش نمونهگیری تصادفی طبقهای با انتساب متناسب انتخاب شده بودند، بدست آمد. برای این منظور، پرسشنامهای تهیه شد که پس از تأیید روایی و پایایی برای جمعآوری دادهها مورد استفاده قرار گرفت.
در این پژوهش تأثیر متغیرهای مختلفی چون سازههای اجتماعی، سازههای اقتصادی، سازههای سیاسی - نهادی، سازههای فیزیکی، سازههای آموزشی - ترویجی و سازههای مدیریتی بر مدیریت مصرف بهینهی آب کشاورزی مورد بررسی قرار گرفتند. بررسی ضریب همبستگی پیرسون، نشان داد که سازههای اجتماعی، فیزیکی و اقتصادی رابطهی مثبت و معنیداری با مدیریت مصرف بهینه آب کشاورزی دارند.
همچنین، نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون چند متغیره به منظور تعیین متغیرهای مستقل در تبیین مدیریت مصرف بهینه آب کشاورزی نشان داد که از بین متغیرهای مورد مطالعه، سازههای آموزشی، سازههای اجتماعی، سازههای اقتصادی و متغیر نوع مالکیت منبع آب در مجموع 34 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین میکند.
سرانجام، با توجه به نتایج پژوهش که نشاندهندهی رابطهی مثبت و معنیدار میان استفاده از لولههای ضخیم برای انتقال آب با مدیریت مصرف بهینه آب در بخش کشاورزی میباشد، پیشنهاد میگردد که در جهت رعایت این امر، مسئولان اعتبارات و شرایط لازم را برای کشاورزان فراهم آورند و همچنین با توجه به اینکه در میان سازههای اقتصادی متغیر استفاده از تسهیلات اعتباری جهت احداث یا بهبود سیستم آبیاری، در الویت اول قرار دارد و مبنی بر اهمیت نقش تسهیلات اعتباری برای کشاورزان میباشد، پیشنهاد میگردد از طریق ارائه تسهیلات اعتباری به کشاورزان، آنها را در جهت احداث و خرید سیستمهای نوین آبیاری، تعمیر و نگهداری کانالهای انتقال آب جهت جلوگیری از اتلاف آب، توانمند ساخت.
مقدمه:
در حال حاضر آب به عنوان یک عنصر منحصر به فرد جایگاه حساسی در زندگی بشر ایفا میکند. بر اساس آمارهای مختلف، اکنون بسیاری از کشورهای جهان در دستهی کشورهای کم آب، قرار دارند و این بدان معناست که آنها برای ادامه توسعه کشاورزی به عنوان یکی از بخشها با نیاز بالا به منابع آب با مشکلات بسیاری مواجه شدهاند. حدود دو سوم اراضی فاریاب جهان در کشورهای درحال توسعه قرار گرفته است. به عبارتی در این کشورها، کشت آبی جزء اصلیترین عوامل تولید غذا محسوب میشود. با این حال، طبق بررسی و گزارش فائو در سال 2000 میلادی، متوسط راندمان آبیاری در کشورهای در حال توسعه 38 درصد بوده است و این بدان معناست که علیرغم محدودیت منابع آب و توزیع نامناسب آن متأسفانه بهرهوری و کارایی استفاده از این منابع نیز بسیار پایین میباشد
طبق پیشبینی متخصصان، در دهههای آینده کمبود آب بیش از پیش در مقیاس جهانی تجربه خواهد شد . - Sayer, 2000 - بهطوری که تا سال 2025، افزون بر 40 در صد از منابع تجدید شونده در کشورهایی که بیش از نیمی از جمعیت جهان را در خود جای دادهاند، نابود میشود . با این روند در آینده نزدیک، بسیاری از مناطق جهان آب کافی برای تولید نخواهند داشت و پیشبینی میشود در سال 2050، 65 کشور جهان با جمعیتی بالغ بر 7 میلیارد نفر با کمبود آب مواجه شوند
از طرف دیگر، تحقیقات نشان داده است که بخش کشاورزی، بالاترین میزان مصرف آب را به خود اختصاص داده است . - FAO , 2003 - همچنین به عنوان اصلیترین حوزه برای کاهش مصرف آب در جهان مطرح میباشد.این موضوع شامل ایران نیز میشود، چرا که، کشور ایران نیز به عنوان یک کشور در حال توسعه در ناحیه خشک و نیمه خشک جهان قرار گرفته است و یکی از مسائل اساسی در این منطقه کمبود آب است
البته در کشور ایران، تنها بخشی از بحران آب مربوط به کمبود و خشکسالی میباشد که این بحران در بسیاری از نقاط کشور رایج است. اما در نقاطی از کشور که مشکلات کمبود آب کمتر مشاهده میشود، مسألهی اصلی، مدیریت مصرف آن است. یکی از این مناطق، استان چهارمحال و بختیاری میباشد. علیرغم اینکه این استان، در مقایسه با سایر استانهای کشور بیشترین میزان بارش رادریافت میکند ولی بهرهبرداری از آب کشاورزی در این استان همیشه با مسائلی روبرو بوده است که در اکثر موارد این مشکل به صورت کمبود آب نمایان میشود.
یکی از شهرستانهای این استان که همواره با این مشکل روبرو بوده، شهرستان فارسان است. این شهرستان دارای بارش کافی میباشد و لازم به ذکر است که بخش کشاورزی از اهمیت ویژهای در این شهرستان برخوردار است. این شهرستان یکی از 9 شهرستان این استان است که کشت گندم در آن رایج بوده و به نظر میرسد که مشکل مربوط به منابع آب در این شهرستان، بیش از اینکه ناشی از کمبود آب باشد، ناشی از نوع مدیریت اعمال شده بر منابع آب کشاورزی است.
مدیریت آب کشاورزی در شهرستان فارسان منوط به شناخت سازههای تأثیرگذار بر آن است تا با شناخت این سازههای مؤثر، مدیریت بهینهای جهت مصرف آب کشاورزی در نظر گرفته شود. بدون شک شناخت سازههای مؤثر بر مدیریت آب کشاورزی، میتواند زمینهی ارائهی راهکارهای مدیریتی در بخش آب کشاورزی را فراهم کند.
براین اساس، هدف کلی پژوهش حاضر، شناسایی سازههای مؤثر بر مدیریت مصرف بهینهی آب در بخش کشاورزی از دیدگاه گندمکاران در شهرستان فارسان بوده است و با توجه به این هدف کلی، اهداف اختصاصی زیر برای این مطالعه در نظر گرفته شد:
- شناسایی سازههای اقتصادی مؤثر بر مدیریت مصرف بهینه آب در بخش کشاورزی شهرستان فارسان؛
- شناسایی سازههای اجتماعی مؤثر بر مدیریت مصرف بهینه آب در بخش کشاورزی شهرستان فارسان ؛
- شناسایی سازههای سیاسی- نهادی تأثیرگذار بر مدیریت مصرف بهینهی آب در بخش کشاورزی شهرستان فارسان؛
- شناسایی سازههای فیزیکی مؤثر بر مدیریت مصرف بهینهی آب در بخش کشاورزی شهرستان فارسان ؛
- شناسایی سازههای آموزشی- ترویجی مؤثر بر مدیریت مصرف بهینهی آب در بخش کشاورزی شهرستان فارسان؛
- شناسایی ویژگیهای فردی - شخصی - تأثیرگذار بر مدیریت مصرف بهینهی آب در بخش کشاورزی شهرستان فارسان.
مروری بر پیشینه نگاشته ها:
در زمینهی بررسی مدیریت آب کشاورزی مطالعاتی در زمینههای مختلف صورت گرفته است که سعی میشود در این پژوهش به مهمترین آنها اشاره گردد.
محمدی - 1386 - در تحقیقی به تحلیل زمینهها و ساز و کارهای مدیریت آب کشاورزی در شهرستان زرین دشت استان فارس پرداخته است. نتایج این تحقیق نشان داد که افت سطح آب زیرزمینی، شور شدن منابع آب زیرزمینی در اثر مصرف بیرویه آب زیرزمینی، تبخیر بیش از حد آب در مسیر کانال، خاکی بودن کانالها با راندمان پایین انتقال آب، قطعه قطعه بودن اراضی، اولویتهای مشکلات در زمینههای منبع آبیاری، انتقال آب و مصرف در سطح مزرعه توسط کشاورزان را تشکیل میدهند.
کو - 2002 - 4 نیز در مطالعهای به منظور بررسی وضعیت آب کشاورزی در کره، یکپارچه نمودن قوانین مرتبط با بهبود مصرف آب را در امر مدیریت آب، مؤثر دانسته است.
کرامتزاده و همکاران - 1378 - به بررسی مدیریت منابع آب از طریق تخصیص بهینهی آب، بین اراضی زیر سد بارزو شیروان پرداختند. نتایج مطالعهی آنها نشان داد که با حذف برخی از محصولات با نیاز آبی بالا، از الگوی فعلی و جایگزینی محصولاتی با نیاز آبی کمتر و افزایش سطح زیر کشت محصولات دیگر، سود منطقه افزایش و مصرف آب کاهش مییابد.
کاردوانی - 2000 - 5 در مورد منابع و مسائل آب در ایران و همچنین قطبی - 1991 - 6 در مطالعهای با عنوان نارساییهای ملی آب کشور در ارتباط با خودکفایی کشاورزی، نزدیک بودن چاهها به یکدیگر، عدم رعایت حریم بین چاهها، مسئله حفر بیرویه، غیر مجاز و غارت آب، مسئله حفر چاه و شور شدن آب و همچنین نشست کردن زمین را از مشکلات اصلی مدیریت آب کشاورزی میدانند. افشار7 - 2005 - نیز در مطالعه خود تحت عنوان عملیاتی نبودن آیین نامهی مصرف بهینهی آب کشاورزی، چالشهای موجود در راه مصرف بهینهی آب را در فقدان پوشش انهار انتقال و فقدان تشکلهای زراعی جهت انجام امور زراعی و مصارف بهینه آب میداند.
فروغی8 و همکاران - 2006 - در ارتباط با بررسی وضعیت منابع آب منطقه فسارود داراب طی خشکسالیهای اخیر، اشاره میکنند که عدم وجود تأسیسات تغذیه مصنوعی آبهای زیرزمینی و منابع آب، یک مشکل اساسی در مدیریت منابع آب بهشمار میرود. در زمینهی مشکلات مدیریت انتقال آب نیز بر اساس مطالعات کاردوانی - 2000 - ، قابل نفوذ بودن کانالها، پر پیچ و خم بودن کانالها، رویش گیاهان و علفهای هرز در مسیر کانالها، تبخیر بیش از حد آب از مسیر کانالها، ظرفیت کم کانالها، طولانی بودن مسیر کانالها، عدم مشارکت مردم در لایروبی کانالها، از مشکلات اصلی بشمار میروند.
ارجمندی و همکاران - 1378 - ، در تحقیق خود، عواملی مانند خردی و پراکندگی اراضی در قالب بهرهبرداریهای دهقانی، ضعف سازمان مدیریت، پایین بودن سطح اطلاعات و فناوری، نیروی انسانی غیر ماهر و کم سواد، کوچکی و اندازههای غیر هندسی واحدهای بهرهبرداری و عدم استفاده از روشهای نوین آبیاری را در عدم مدیریت مؤثر آب کشاورزی مؤثر میدانند.
عزیزی - 2001 - 9، در مطالعهای مؤلفههای تأثیرگذار بر مدیریت آب کشاورزی را مورد بررسی قرار داد. وی این مؤلفهها را در چندین دسته به صورت مؤلفههای مدیریتی - سن، سابقه کشاورزی، میزان تحصیلات، تهداد دفعات شرکت در کلاس ترویجی و غیره - ، فیزیکی - الگوی کشت، تعداد قطعات، روش آبیاری و غیره - ، اقتصادی - اعتبارات، بیمه، مشکل دسترسی به نهادهها و غیره - ، اجتماعی - رفتار مصرفی همسایگان، درآمد غیر کشاورزی و غیره - و نهادی - مالکیت منابع آب، عدم اجرای قوانین و مقررات، اجارهای بودن منبع آب و غیره - ، تقسیم بندی میکند.
احسانی و خالدی - 1382 - ، افزایش راندمان آبیاری، کاهش تبخیر از سطح مزرعه، مدیریت آبیاری در مزرعه، اصلاح خاک به منظور افزایش بهرهوری آب کشاورزی و استفاده از سیستم های آبیاری تحت فشار و توجه به آموزش، تحقیقات و ترویج در بهرهبرداری بهینه از آب کشاورزی را که در جهت ارتقاء بهرهوری آب کشاورزی موثر میباشند را بعنوان مجموعهای از روشهای فنی و مدیریتی توصیه نموده اند.