بخشی از مقاله

چکیده

هدف کلی این تحقیق، تحلیل عوامل تأثیرگذار بر مشارکت کشاورزان در مدیریت مصرف آب در بخش کشاورزی مطالعه موردی محدوده شهرستان میاندوآب بود. روش انجام این تحقیق، پیمایشی و از نوع توصیفی همبستگی بود. جامعه آماری این تحقیق را کشاورزان عضو تشکل آب بران جرقویه 452 روستا تشکیل دادند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 160 روستا برآورد شد. در این تحقیق از روش نمونه گیری طبقه ای با انتساب متناسب استفاده شد.

برای جمعآوری اطلاعات میدانی از پرسشنامه استفاده شد و روایی محتوای پرسشنامه با کسب نظرات متخصصان و اساتید مورد بررسی قرار گرفت و ضریب اعتبار پرسشنامه 0/76 به دست آمد. نتایج اولویت بندی برای بخشهای مختلف بیش از استفاده از نرم افزار SPSS21 زمینه های مشارکت کشاورزان در مدیریت شبکه آبرسانی نشان داد مشارکت در ایجاد کانالهای جدید و ایجاد دریچه های جدید دو فعالیتی بوده اند که کشاورزان در انجام آنها بیشترین میزان مشارکت را داشتهاند. نتایج تحلیل عاملی این تحقیق نشان داد عواملی چون مشارکت در حفاظت و توسعه فنی شبکه، مشارکت در افزایش بهره وری آبیاری، مشارکت در توزیع بهینه آب، مشارکت در فعالیتهای گروهی و همکاری با ادارات دولتی تبیین می کند.

مقدمه

از انجایی که ایران در زمره کشورهای خشک و نیمه خشک جهان قرار دارد و آب مهمترین عامل محدوده کننده کشاورزی به شمار می رود، موضوع تامین، انتقال و مصرف بهینه آب، از قرون و اعصار قدیم از مشغولیتهای کارشناسان بوده است. بخش کشاورزی با 92 درصد مصرف از میزان 93,1 میلیارد متر مکعب آب استحصالی، به عنوان بزرگترین مصرف کننده آب کشور معرفی می شود، به همین جهت باعث کاهش منابع موجود در کل کشور و خشکسالی دریاچه ها و حوضه ها ابریز شده است. در دوسده اخیر ،تغییرات عمده ای بر نظام های بهره برداری از منابع آب اعمال شده است . این تغییرات به ویژه از اواخر سال 1980 میلادی و در اختیار گرفتن،مدیریت این بخش توسط یک نهاد سیاسی انحصاری - دولت - ، پیامدهای جز نا کامی و عدم توفیق در ساماندهی بهره برداری منابع آب نداشته است.

در حقیقت حرکت های نوسازی از بالا به پایین و بدون مشارکت حقیقی مردم،بیشتر جنبه سیاسی به خود گرفته و به نتیجه مطلوب جهت توسعه این بخش منجر نشده است. از طرفی، غالبا کنترل مصرف منابعآب صرفا در توسعه سخت افزاری مورد توجه قرار گرفته است. توسعه فیزیکی شبکه های ابیاری، باعث افزایش تعداد مصرف کنندگان و عدم توجه به اثرات انها درکاهش منابع حوضههای آبریز شده است.

در حال حاضر، ناکامی مدیریتی در سازمان دهی وضعیت شبکهها، گرایش سهیم نمودن بهره برداران مستقیم منابع آب در برنامه ریزی و تفکر مدیریت مشارکتی و انتقال مدیریت شبکه های آبیاری به بهره برداران را تقویت کرده است. از این رو، با در نظر گرفتن اهمیت مشارکت و پذیرش کشاورزان در مدیریت کاهش مصرف آب، هدف کلی این بخش از مطالعه، تحلیل درک و مشارکت کشاورزان در کاهش مصرف آب در بخش کشاورزی محدوده مورد مطالعه است. در پی دستیابی به هدف کلی تحقیق، بررسی هدف های اختصاصی زیر مد نظر است:

-    شناخت ویژگیهای فردی، اجتماعی - اقتصادی و حرفه ای کشاورزان

-    اولویتبندی زمینههای مشارکت کشاورزان در کاهش 40 درصدی مصرف آب دربخش کشاورزی

-    شناخت رابطه متغیر های مستقل و زمینه های مشارکت و پذیرش کشاورزان در مدیریت مصرف از منابع آب

مبانی نظری و پیشینه مطالعه

محدودیت منابع آب کشور و تشدید این محدودیت ناشی از تداوم افزایش میزان تقاضا - در بخشهای مختلف کشاورزی - سبب گردیده تا حداکثر استفاده از منابع آب موجود و افزایش بهرهوری و بالطبع افزایش تولید در واحد سطح مطرح گردد. آمارها نشان میدهد که بالاترین میزان آب در تمامی کشورها در بخش کشاورزی مصرف میگردد. با افزایش جمعیت انتظار میرود به مصرف آب در بخش کشاورزی نیز افزوده شود که این امر همراه با افزایش سریع جمعیت باعث ایجاد رقابت و تضاد برای دستیابی به منابع آب خواهد شد.

در ایران نیز بیش از 90 درصد آب استحصالی کشور در بخش کشاورزی به مصرف میرسد، لذا با توجه هدف طرح که کاهش 40 درصدی مصرف آب بخش کشاورزی به منظور احیاء دریاچه ارومیه است از یک طرف و میزان بالای مصرف آب در بخش کشاورزی از طرف دیگر، ضرورت توجه به مکانیزمها و برنامههائی برای افزایش بهرهوری و استفاده بهینه از منابع آب در بخش کشاورزی در محدوده مورد مطالعه را بیان می کند - بهزادی نصب، . - 1385 براساس مطالعات انجام شده، یکی از راههای کاهش 40 درصدی مصرف آب بخش کشاورزی حوزه زرینه روینه رود، مشارکت کشاورزان در استفاده مناسب از منابع آبی است. مشارکت فرآیندی است که ذینفعان در تنظیم خط مشیها، انتخاب نوع سرمایه گذاری و تصمیمات مدیریتی نقش داشته و در نتیجه دارای احساس مالکیت هستند.

نجفی - 1387 - مدیریت مشارکتی آبیاری را درگیر شدن استفاده کنندگان آب در تمامی مراحل و همه سطوح مدیریت آب تعریف میکند. شارت و همکاران - 2006 - در مطالعهای در کشور کانادا به بررسی کمیتههای مشاوره آبیاری در آنتاریوی جنوبی پرداختند و بیان میکنندکه با درگیر کردن مردم بومی در مدیریت منابع آب، تضادهای موجود بر سر آب با مکانیسمهایی غیر از وضع مقررات به طور موفقیت آمیزی حل شد. مزایای توسعه اجتماعی و مدیریت بومی تضادها شامل: هزینه کمتر، بازده های برد - برد، کنترل بومی و پذیرش گسترده میباشد. شریفیان - - 1389 در مطالعهای با عنوان بررسی عوامل اجتماعی موثر بر مشارکت بهره برداران در طرحهای مهندسی آب بیان می کند که ویژگیهای محیطی و برخورداری از امکانات و تسهیلات، بیشترین تاثیر را بر مشارکت بهرهبرداران دارد.

پس از آن خصوصیات فردی ازحیث منزلت اجتماعی و وضعیت اقتصادی و پنداشت بهرهبرداران از نظر سازگاری طرح و نیز ویژگیهای اجتماعی به ترتیب در تبیین متغییر وابسته نقش دارند. خدری - 1390 - درمطالعهای به بررسی عوامل موثر بر مشارکت بهرهبرداران در شبکههای آبیاری و زهکشی خوزستان پرداخته است و نتیجه گیری میکند، هرچه بهرهبرداران از وضعیت اقتصادی بهتری برخوردار باشند، میزان مشارکت آنها در طرحهای آبیاری و زهکشی بهتر است. با افزایش میزان آگاهی کشاورزان درباره طرحهای آبیاری و زهکشی، تمایل آنها برای مشارکت افزایش مییابد.

مدیریت مطلوب سازمان و افزایش اعتماد و ارتباط مناسب با کشاورزان، در میزان مشارکت کشاورزان تاثیر مثبت دارد. بیچ - 2011 - درمطالعه خود دریافت که عواملی که به صورت معنیدار، روی مشارکت کشاورزان در فعالیتهای گروهی جامعه تأثیرگذار هستند، عبارتند از : توانایی خواندن، وضعیت اقتصادی و میزان زمین کشت شده. مارشال - 2012 - در مطالعهای همکاری کشاورزان در کارهای عمومی را مورد بررسی قرار داد. یافتههای تحقیق نشان میدهد که آمادگی کشاورزان برای همکاری در اجرای برنامههای مورد توافق، بیشتر تحت تاثیر فاکتورهای اجتماعی مثل ادراک آنها از فواید جامعه برای آنها و اعتماد به اینکه دیگر اعضا هم همکاری خواهند کرد، میباشد.

لابل - 2012 - در مطالعه روی مدیریت حوضه آبریز به صورت همکاری بیان میکند، که یافتههای تحقیق نشان میدهد، که ادراک کشاورزان از اثربخشی خط مشیها به صورت گسترده از توجهات اقتصادی سرچشمه میگیرد، اگر چه مشارکت در مدیریت به صورت همکاری با سرمایه اجتماعی ارتباط دارد. دولیسکا و همکاران - 2013 - درمطالعه خود تعیین کردند که با فراهم کردن اطلاعات درباره مزایای جنگل، افزایش درآمد سالانه، ارتقاء آموزش و بیشتر کردن فعالیت زنان در فرآیندهای مدیریت جنگل میتوان مشارکت کشاورزان در برنامههای مدیریت جنگل را افزایش داد. مندوزا - 2014 - درباره فاکتورهای تاثیرگذار روی مشارکت در برنامههای نظارت محیطی بیان میکند، که مشارکت کنندگان جوانتر و باسوادتر بودند. همچنین کشاورزان با درآمد بالاتر، زمین بیشتر و روابط سازمانی بومی قویتر، بیشتر مشارکت داشتند.

شهرستان میاندوآب در حد فاصل بین شهرهای بوکان، ملکان، مهاباد و شاهین دژ واقع شدهاست و در واقع پل ارتباطی برای استانهای آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی محسوب می گردد. مساحت شهرستان میاندوآب 2694 کیلومتر مربع است و در طول جغرافیایی 46 درجه و 6 دقیقه شرقی از نصفالنهار گرینویچ و در عرض 36 درجه و 58 دقیقه شمالی از خط استوا در وسط جلگههای منتهی به دریاچه ارومیه با ارتفاع 1314 متر از سطح دریا قرار دارد. آب و هوای منطقه متغیر بوده، درای تابستانهای نسبتاً گرم و زمستانهای مختصر سرد میباشد. میزان بارش متوسط در منطقه 289میلی لیتر ثبت شده است.

در زمانی نه چندان دور جلگه میاندوآب یکی از جلگههای معروف کشت پنبه بوده است و هم اکنون کشت چغندر قند رواج دارد. بخشی از اراضی محدوده خارج از شبکه آبیاری میاندوآب توسط رودخانههای فصل آبیاری میگردند. این رودخانهها عبارتند از؛ قوریچای، لیلانچای و مردقچای. اراضی محدوده این رودخانهها در ناحیههای - زونها - G ,L1 ,L2 ,M1 ,M2 با 18810 هکتار اراضی آبی در پهنههای 250 آبادی با حدود 88 هزار نفر جمعیت واقع شده اند.

علاوه بر اراضی محدوده رودخانههای فصلی، اراضی پایاب شبکه میاندوآب زون ZP ، محدوده حاشیه زرینه رود تا بند انحرافی نوروزلو زون ZN و اراضی حوضه آبریز رودخانه سیمینه رود تا قبل از شبکه زرینه رود زون S نیز در بیرون شبکه آبیاری قرار گرفته اند. زونهای مذکور - ZP,ZN,S - دارای 17115 هکتار اراضی آبی در پهنههای 49 آبادی با حدود 14649 هزار نفر جمعیت میباشد. لذا با توجه به اهمیت مشارکت کشاورزان در افزایش بهرهوری که بطور مختصر ذکر شد، این مطالعه با هدف تحلیل عوامل تأثیرگذار بر مشارکت کشاورزان در مدیریت مصرف آب در بخش کشاورزی محدوده شهرستان میاندوآب با استفاده از فن تحلیل مسیر طراحی و اجرا گردید.

مواد و روشها

این پژوهش به روش توصیفی - همبستگی انجام شده است. جامعه آماری آن شامل 452 روستا است که حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران و پس ازمرحله پیش آزمون صورت گرفت و تعداد 165 روستا به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. همچنین، برای جمع آوری اطلاعات میدانی از پرسشنامه استفاده شد. به منظور تعیین روایی پرسشنامه چندین نسخه از آن در اختیار افراد صاحب نظر قرار داده شد، که در این رابطه نظرات اصلاحی خود را بیان داشتند، سپس با استفاده از نقطه نظرات این افراد پرسشنامه نهایی تکمیل و تدوین گردید و پرسشنامه تصحیح شده آماده سنجش اعتبار گردید.

میزان اعتبار پرسشنامه مذکور با 20 نسخه از پرسشنامههایی که روایی آنان از طریق پانل متخصصان تعیین و اصلاحات لازم صورت گرفته بود، با انجام آزمون مقدماتی در محدوده مورد مطالعه انجام گرفت. پس از جمع آوری پرسشنامهها، پاسخ ها، جمع بندی و ارزشیابی گردید و در نهایت از طریق ضریب کرونباخ آلفا، اعتبار آن تعیین گردید. متغیر وابسته تحقیق حاضر عبارت است از راهکارهای اجرایی کاهش 40 درصدی مصرف کشاورزی حوضه های زرینه رود و سیمینه رود و متغیر مستقل در تحقیق حاضر شامل کلیه سوالات مربوط به مشخصات و ویژگی کشاورزان مانند میزان سن، سطح سواد، میزان مشارکت، نظام بهره برداری و غیره میباشد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید