بخشی از مقاله

چکیده

در بررسیهای سبکشناختی ویژگیها و کیفیات سبکی هر شاعر یا نویسنده با سبک شعریِ شاعر یا نویسنده دیگر متفاوت است و در واقع آنچه شعر یک شاعر را از سرودههای دیگران متمایز میکند ویژگیها و جنبههای سبکی آن شاعر است. محمدرضا عبدالملکیان از شاعران نواندیش و نوگرای دوره معاصر و از مطرحترین شاعران عصر انقلاب است. او را میتوان از نمایندگان جدی طبیعت گرایی دانست.

از ابتدای کار شاعری، به شیوههای شعری نو روی آورد. انسان و احوالات درونی او و عشق به تعالی، مضامین اصلی شعر او را تشکیل میدهند . هدف از این پژوهش شناساندن سبک شعری این شاعر و بررسی اشعار او از جنبههای مختلف فکری، زبانی و ادبی است. در این مقاله ویژگیهای سبک شناختی شعر محمدرضا عبدالملکیان از لحاظ زبان، موسیقی، تخیل - صور خیال - و عواطف و جریانات فکری بررسی شده است.

شیوه کار در این پژوهش بر اساس روش معمول در تحقیقات ادبی به شیوه کتابخانهای و بر اساس مطالعه دقیق اشعار شاعر و یافتن ویژگیهای پر بسامد و تحلیل و طبقه بندی آنها بر اساس علم سبک-شناسی است.

مقدمه

مسأله به وجود آمده این است که آقای محمدرضا عبدالملکیان اشعار خود را در چه سبکی سروده اند و اشعار او از جنبه های فکری،زبانی و ادبی چه ویژگیهایی دارند. اینکه این شاعر در شعر خود چه اندیشه هایی را دنبال می کند و افکار او درچه جهاتی است؟

زبان شعر او در چه سطحی است و اشعار او از لحاظ زبان شناسانه چگونه است؟ چگونه به انتخاب واژهها، شکل جملات و اصطلاحات میپردازد؟

صنایع ادبی در شعر او چه جایگاهی دارند؟ و چگونه به وزن عروضی و قافیه در شعر میپردازد؟و... مطالب مبهم و مجهولی هستند که منظور از این پژوهش در آغاز آشکار نمودن همین نکات مجهول و مبهم و در نهایت شناساندن شعر شاعر معاصر و تا حدودی معرفی خود شاعر از لحاظ اندیشههایش میباشد.

در شعر محمدرضا عبدالملکیان تقابلهای دوگانهای وجود دارد. اشعار محمدرضا عبدالملکیان از لحاظ انتخاب واژهها و اصطلاحات به نوعی علاقهمندی شاعر نسبت به طبیعت و نفرت او از روح بیعاطفه شهر رانشان میدهد. تکرار در شعر محمدرضا عبدالملکیان پر بسامد است. اینها فرضیاتی هستند که در متن به اثبات آنها پرداخته میشود.

زبان

محمدرضا عبدالملکیان از شاعران نوسراست. بیشترین و مطرحترین اشعار او در قالبهای نیمایی و اشعار منثور - سپید - سروده شده است. گرایش به زندگی ساده و ایلیاتی، عشق به تعالی و داشتن عشقی پاک و اعتراض از زمانه در زبان او بازتاب یافته است.

اشعار او زبان و ترکیبسازیهای سهراب سپهری را به یاد میآورد. هر چند که عبدالملکیان شعرهای بلند نیز دارد اما اکثر اشعار او کوتاه و پر معناست او تلاش دارد در همین اشعار کوتاه تمام حرفهای خود را بزند و مفهوم را به خواننده برساند. او خود را درگیر کوتاهی و بلندی شعر نمیکند. اینکه شاعر در یک شعر کوتاه میتواند تمام احساسات و معانی مورد نظر را به خواننده برساند نشان از تسلط او بر واژگان و انتخاب و چگونگی چینش این واژهها در شعر دارد و »اگر شاعر با بهرهگیری از ایجاز، مفاهیمی را به ذهن خواننده واگذارد تا خود به کشف نائل آید هم حسی و همراهی شاعر و خواننده شعر بیشتر خواهد شد

عبدالملکیان از معدود شاعران دفاع مقدس است که در شعرهایش زبان و فضای خاص خود را داردو کمتر از کلیشههای رایج شعرهای آن دوره تبعیت کرده است. گذشته از مجموعهمَه» در مِه « که مخاطب با نوعی نگاه به شعر بر مبنای بازیهای زبانی روبرو میشود، در شعرهای بعدی، او با لحنی صمیمی وزبانی نزدیک به زبان محاوره شعر میسراید به طوری که خواننده برای فهم مطلب نیاز به ترجمه لغات و درگیری با واژهها ندارد شعر او از پیچیدگیها کاملاً به دور است، ساده مینویسد و باهمین سادگی مخاطب را اغنا میکند سعی دارد خود را به زبان و فرهنگ گفتار نزدیک کند و به نثر توجه ویژهای دارد.

عبدالملکیان در انتخاب واژهها هیچ مرزی و حدودی قائل نیست او هر واژهای را به شعر خود راه میدهد از واژههای معمول و رایج و از واژههای زبان امروزی گرفته تا واژههای مربوط به گویشهای محلی، واژههای تاریخی و واژههای فراموش شده در گذر زمان، اعداد، رنگها و هر واژهای که حامل معنایی باشد استفاده میکند تا مصرعهای شعرش را تکمیل کند و احساس و مفهومهای مورد نظرش را به مخاطب برساند بنابراین گنجینه واژگان در شعر عبدالملکیان بسیار غنی و گسترده است و این باعث بالا بردن قدرت زبان شعر او شده است.

هنجارگریزی واژگانی

محمدرضا عبدالملکیان با آفرینش ترکیبات و حتی واژگان نو، زبان شعر خود را نو میکند و میتوان گفت او شاعری خلاق است. 

هنجارگریزی سبکی

عبدالملکیان نیز یکی از شاعرانی است که در استقبال از شیوه هنجارگریزی سبکی موفقیتهایی را کسب کرده است. او با استفاده از گنجینه واژگان زبان محاوره تأثیرات شگفتی در گسترش و توسعه محدوده زبان شعری خود گذاشت.

عبدالملکیان در استفاده از همه واژه ها و ترکیبات آزادانه عمل می کند. بیشتر گرایش به کاربرد لغات و ترکیبات زبان فارسی امروزی دارد شیوه نگاه او به طبیعت اطراف و جهان دور و بر خود و عواطفی که در ذهن شاعر جریان دارد بر روابط زبانی و چگونگی انتخاب واژهها و ترکیبات او اثر گذاشته است. حضور زبان محاوره و اصطلاحات، ترکیبات و واژگان مربوط به زبان محاوره در شعر عبدالملکیان باعث گردیده تا جریان زندگی و پویایی حیات و مردمی بودن در شعر او پررنگ تر جلوه گر شود و اعتماد مخاطبان و خوانندگان این اشعار نسبت به شاعر بیشتر شود و حرفهای همراه با درد دلهای شاعر را بیشتر در ذهن خود بقبولانند و اگر شاعر اعتراضآمیز سخن گفت با او همراه و هم اندیشه شوند.

گاو نیستم اما سی سال پا به پای گاومان زمین را شخم کردهام از روزی که دستم به فرمانم شد بیل برداشتهام و ذره ذره با هر دانه بذر سی سال جوانیم را در خاک کاشتهام سی سال کار کردهام شیار زدهام عرق ریختهام و تا امروز سه گاو عوض کردهام

تا امروز به اندازه سه گاو کار کردهام - ریشه در ابر - 37/ زبان هر شاعری و سبک او بسته به موقعیتهایی که در بگویید موشکهای دشمن انگشتان پدرت را در سومار دستهای پدرت را در دشت عباس پاهای پدرت را در موسیان سینه پدرت را در شلمچه چشمان پدرت را در هویزه حنجره پدرت را در ارتفاعات االله اکبر خون پدرت را در رودخانه بهمنشیر و قلب پدرت را در خونین شهرپَرپَر کردهاند - ریشه در ابر - 42/ آن قرار میگیرد متحوّل می شود. رویداد جنگ هشت ساله ایران و عراق و قبل از آن، انقلاب و پیروزی انقلاب موجب ورود برخی واژگان و اصطلاحات جدید و مربوط به این رویدادها در شعر عبدالملکیان شد.

عبدالملکیان مرزی برای خود مشخص نکرده است که عبور از آن را برای انتخاب واژگان شعر ممنوع بداند بنابراین شعر او آماده استقبال از ورود هر نوع واژه و تعبیر و ترکیبی است. هر واژه ای می تواند در شعر او جای گیرد و به تکمیل کردن شعر کمک کند و هیچ کلمه ای نیست که از حضور در شعر عبدالملکیان ناامید باشد.

هنجارگریزی نوشتاری

عبدالملکیان با کوتاه و بلند کردن مصراعها و با انتخاب خطوط و مصراعهای شعر خود و با چگونگی چیدن واژهها، حروف و جملهها به خوانندهها نشان میدهد که کجای شعر را باید به توالی بخواند و کجا باید مکث کند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید