بخشی از مقاله

چکیده

تحلیل شغل به جمع آوری و تحلیل سیستماتیک اطلاعات مرتبط با شغل- که با هر روشی می تواند انجام گیرد-اطلاق می شود و قلب تپنده ی هر فعالیتی در منابع انسانی می باشد. با توجه به اهداف تحلیل شغل، اصولا و ماهیتا از روش تحلیلی برای بررسی مولفه های دخیل در یک شغل استفاده می شود.

علت اصلی استفاده از تفکر تحلیلی به اهداف تحلیل شغل باز می گردد، که با هر هدفی که تحلیل شغل انجام شود اعم از ایجاد سیستم گزینش، سیستم پرداخت، شرح شغل و...؛ شناسایی عوامل موثر در عملکرد بهینه ی شغلی مهمترین قسمت آن به شمار میآید. اما با در نظرگرفتن هر شغل به عنوان یک سیستم که وظایف آن دارای روابط متقابل با یکدیگر می باشند و نیز با توجه به این که افراد با توجه به قوانین گشتالت تمایل به دیدن شغل به صورت یک کل واحد و در زمینه دارند، استفاده از روش تحلیلی برای بررسی مولفههای شغلی مناسب به نظر نمیرسد.

نمود عینی این مطلب را می توان در برون دادهای حاصل از تحلیل شغل با تفکر تحلیلی، به وضوح مشاهده کرد. تفکر سیستمی همچنین به وضوح قابلیت انعطاف بسیار بالاتری را دارد که به ویژه در مورد موج جدید تحلیل شغل، یعنی تحلیل شغل استراتژیک و تحلیل شغل سازمانهای در حال تغییر می تواند بسیار مفید واقع شود.

این مقاله با نشان دادن لزوم استفاده از تفکر سیستمی در تحلیل شغل- که به بررسی ابعاد شغلی با دیدی کل نگر، شبکه ای و انعطاف پذیر می پردازد- در مقایسه با تفکر تحلیلی- که بر پایه ی مدیریت علمی تیلور به ساده کردن سیستم تا حد ممکن می پردازد- به مزایا و نتایج حاصل از تحلیل سیستمی شغل پرداخته و نیز بر تاثیر تحلیل سیستمی شغل - به عنوان یک زیر سیستم - بر اثر بخشی سازمان - به عنوان سیستم اصلی - می پردازد.

بدین ترتیب، تلاش شده است تا با استفاده از روش تفکر سیستمی، به تبیین تحلیل شغل و عواملی که تاکنون مانع از پیادهسازی تفکر سیستمی در تحلیل شغل شده اند پرداخته شود و راهبردهای مورد نیاز ارائه شوند.

مقدمه

شغل به عنوان"مجموعه وظایف همراه با یکدیگر که تحت یک عنوان شغلی انجام و یا برای انجام توسط یک نفر، طراحی شده است، تعریف می شود"

شناخت مولفه ها و وظایفی که در یک شغل باید انجام گیرند و توانایی ها و مهارت های لازم برای انجام آن وظایف از مهمترین عملکردهای پرسنلی می باشد - . - 2 این شناخت از طریق تحلیل شغل حاصل می شود که به فرآیند جمع آوری و تحلیل هر نوع اطلاعات شغلی با هر هدفی و به هر روشی اطلاق می گردد - . - 3 تحلیل شغل، سنگ بنای کلیه ی فعالیت های مدیریت منابع انسانی و نیازی ضروری برای حرکت به سوی یک سازمان موفق است

هاروی - 1991 - تحلیل شغل را به عنوان" فرآیند جمع آوری داده های مبتنی بر--1 رفتارهای شغل محور مثل وظایف شغلی و فرآیندهای کاری--2 رفتارهای کارکن محور مثل تصمیم گیری، سرپرستی و پردازش اطلاعات--3 رفتارهای مرتبط با تعاملات با ماشین ها، مواد وابزارها-- 4 روش های ارزیابی عملکرد مثل تولید و نرخ خطا--5 زمینه ی شغلی، مثل شرایط کاری و سیستم های پرداخت و--6 نیازمندی های کارکنان مثل مهارت ها، توانایی های جسمانی و ویژگی های شخصیتی" معرفی می کند

پرین - 1977 - معتقد است این جمع آوری داده ها می تواند از طریق اطلاعات آرشیوی مثل توصیف های شغلی گذشته، پرسشنامه ها، مصاحبه ها، و یا مشاهده بر اساس هدفی که از انجام تحلیل شغل داریم انجام شود - . - 8 این هدفها در چهار مقوله ی کلی قرار می گیرند: توصیف - چگونگی شغل - ، راندمان - آیا شغل با بهترین کارآیی ممکن انجام می شود - ، گزینش - شخص مناسب برای این شغل چگونه فردی است - و صلاحیت - شایستگی های اساسی برای انجام این شغل چیست

ریشه های تحلیل شغل به سقراط در پنج قرن پیش از میلاد باز می گردد - . - 10 سقراط به کارهایی که باید انجام شوند و این که چه کسی باید آن ها را انجام دهد، توجه نشان داد که به عنوان پایه های مفهومی تحلیل شغل به حساب می آیند - . - 11 اما اولین تلاش های مدرن در امر تحلیل شغل توسط دنیس دیدروت - - 1747 که یک دایره المعارف نویس بود به ثبت رسیده است. او تحلیل وظیفه ی مقدماتی را از طریق مشاهده، مصاحبه با متصدی شغل و انجام کار توسط خودش به منظور تکمیل دایره المعارف چمبر انجام داد

یکی از تاثیرگذارترین افراد در زمینهی تحلیل شغل، فردریک تیلور بود که با اندازه گیری زمان و حرکت برای سیستم های قطعه کاری و تقسیم وظایف کارکنان به بخش های کوچک که هر بخش با کرنومتر اندازه گیری می شد، پرداخت. تیلور، به نوعی اولین واضع تفکر تحلیلی در تحلیل شغل بود. در1916، تیلور تحلیل شغل را به عنوان مهمترین اصل از چهار اصل اساسی مدیریت علمی معرفی کرد.

کارهای او در تحلیل شغل، کارآمدی مهندسی را با گزینش، آموزش و انگیزش روان شناسیِ کارکنان پیوند داد. تیلور، بررسی های کارآمدی خود را با اندازه گیری زمان و مولفه های حرکت برای سیستم های قطعه کاری و تقسیم وظایف کارکن به مولفه های کوچک شروع کرد؛ که هر کدام از این مولفه ها به وسیله ی کرنومتر اندازه گیری می شد. تیلور - - 1911 تا آن جا پیش رفت که بیان کرد مدیریت باید به عنوان علمی که هر مولفه ی کار یک کارکن را اندازه میگیرد و به طور علمی متصدی آن را انتخاب، آموزش و پرورش می دهد تعریف شود

با وجود تاثیر عمیق و دامنهدار افکار تیلور در مدیریت و روان شناسی، امروزه روش های متفاوتی به منظور تحلیل شغل به وجود آمده است - . - 13 پریموف و فاین - - 1988 در نتیجه گیری مقاله ای با عنوان"تاریخچه ی تحلیل شغل"، متذکر می شوند که چالش اساسی تحلیل شغل این مسئله است که آیا باید--1 مولفه ها و ویژگی های چگونه کارکردن آن ها استخراج شود و یا -2- کلیت فعالیت آن ها و عملکرد کلی آن ها با استفاده از استانداردها و اهداف برون دادی کار.

افرادی مانند تیلور و گیلبرت به دیدگاه اول اعتقاد دارند؛ اما باید توجه داشت نیروی انسانی ماشین نیست که بتوان به آن برنامه داد، بلکه انسان ها به دنبال ارضای نیازهای خود در کار می گردند که باید این نیازها با اهداف مدیریت هماهنگ شود.

تفکرسیستمی

با توجه به شکست رویکرد کاهش گرایی در تبیین پیچیدگی ها، تنوع و تغییر سیستم های پیچیده، کل گرایی در بسیاری از رشته ها و موضوعات توانسته است جای پای محکمی را به دست آورد - . - 14 در واقع یک سیستم شامل اجزایی ضروری است که مطالعه ی آن ها در یک فضای ایزوله مقدور نیست. این مسئله به علت روابط درونی - طراحی سیستم - و نیز رابطه ای است که یک سیستم با محیط بیرونی که در آن قراردارد، برقرار کرده است

در مطالعه ی سیستم ها، تمرکز بر یک جنبه ی منفرد از سیستم، باعث می شود تا از روابط متقابل درونی بین مولفه های سیستم که مشخص کننده ی طرح سیستم و زیرسیستم است، غفلت شود - - 16؛ تفکر سیستمی این خلا را پوشش می دهدو به ساختار سیستم که می تواند در موفقیت یا عدم موفقیت آن دخیل باشد، نیز توجه می کند

در سال ها ی اخیر تفکر سیستمی جایگزین تفکر مکانیکی شده است - . - 19 تفکر سیستمی یک چارچوب مفهومی است که می تواند در تئوری ها، ابزار و مفاهیم مختلف به منظور ایجاد یک دیدگاه کلی و اقتضایی به کار برده شود - . - 20 این چهارچوب شامل سازه های عامی است که در بیشتر پارادایم ها و سازه های سیستمی مثل هم پایانی و مدیریت مرزها که نیازمند انعطاف پذیری است به کاربرده میشود

تفکر سیستمی با ترکیب علوم مختلف، سعی در تعبیر و تفسیر طبیعت پیرامون و مدیریت برون دادهای هوش بشری دارد - - 22-26 و در مقابل تفکر تحلیلی مطرح شده است. به طور دقیق تر، در حالی که تفکر تحلیلی سعی در تفکیک مسایل به منظور پی بردن به روابط خاص علت و معلولی بین متغیرها دارد، تفکر سیستمی عملکرد کلی سیستم را به عنوان نتیجه ای که از متغیرهای تشکیل دهندهی آن سیستم و روابط متقابل بین آن ها حاصل می شود مورد بررسی قرار می دهد

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید