بخشی از مقاله

چکیده:

تفکر سیستمی و نظریه پیچیدگی دو نوع پارادایم هستند که داراي منشا فکري یکسانی هستند و در حوزه هاي گوناگون قابل کاربرد می باشند. ازجمله این حوزه ها حوزه آموزش و یادگیري است که داراي زمینه هاي فراوانی براي کاربرد این دو نوع تفکر است. هدف این نوشتار بررسی جنبه هاي نوآورانه تفکر سیستمی در قالب نظریه یا تفکر پیچیدگی و استخراج دلالت هاي تربیتی آن می باشد.

به این منظور با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی ابتدا به تشریح مفاهیم و اصول هر دو نوع تفکر پرداخته شد و سپس با مقایسه و تقابل اصول و دست آوردهاي آنها، دلالت هاي آموزشی و یادگیري تقکر پیچیدگی مستخرج و ارائه گردید. نتایج حاکی از آن بودکه هر دو نوع نظریه داراي دلالت هاي آموزشی و یادگیري خاصی می باشند که بر اساس آنها می توان فرایند آموزش و یادگیري رااثربخش ساخت. از جمله جنبه هایی که می توان در آنها اصول این نوع تفکر را بکار برد می توان به تدریس، برنامه درسی، مدیریت کلاس، وظیفه معلم، فضا، روش هاي آموزشی و راهبردهاي ارزشیابی اشاره کرد.

مقدمه

در دیدگاههاي فلسفی و علمی، به منظور فهم عالم هستی، سعی دارد آن را به عنوان مجموعهاي از اجزاي بهم پیوسته و داراي تعامل پویا با یکدیگر در نظر بگیرد که در کلیت خود، به سوي هدفی خاص در حرکت هستند و در این حرکت و تحقق آن، هر جزیی و بخشی، جایگاهی خاص را در این »کلیت »اشتغال کرده و کارکردهاي خاص را نیز ایفا می کند. این بینش اگر چه ابتدا در فلسفه و سپس در علم جوانه زد، به گسترش علم جدید، به سرعت به دیدگاهی غالب بدل شدند و دانشمندان تمایل یافتند که جهان را به عنوان یک »نظام« و …سیستم« متشکل از اجزا تعریف کنند که قانونمندیهاي خاص بر آن حاکم است و انسانها توان شناختن آن را دارند

تفکر سیستمی بر خلاف برخی از جنبشهاي فکري که در یک رشته ي علمی ودر محدوده ي معینی نشو ونما کرده اند در خارج از محدوده ي یک علم معین متولد شد ودر محیطی میان رشته اي رشد کرد.شاید تاثیر تفکر سیستمی بیشتر برحوزه ي ابعاد انسانی سازمان بوده است تفکر سیستمی بر نگرش مبتنی بر تفکیک علوم به حوزه هاي تخصصی وریز به نگرش مبتنی بر ترکیب یافته هاي رشته هاي گوناگون علمی تاکید می کند ،به این ترتیب متفکران سیستمی ،جو فکري موجود را به نحوي اثر بخش تغییر دادند واعتبار وکاربرد عام تفکر تحلیلی تجزیه مدار
_آن گونه که در فیزیک تکامل یافته به کار گرفته می شد_ زیر سوال بردند.

در نظریه سیستمها بر اثر پذیري محیط خارج وداخل سازمان تاکید بر ارتباطات رسمی وغیر رسمی میان گرو هها وبخش هاي فرعی داخل سازمان نیز مطرح است

ویژگی خاص این نگرش توجه به کل یا کل گرایی است قسمت اعظم مفاهیم مرتبط با آن درشناخت سازمانها و درك صحیح موقعیت ونیز اداره ي امور پدیده هاي مرکب وپیچیده مورد استفاده قرار گرفته است.

سازمان هاي آموزشی نیز به عنوان یکی از سازمان هاي مهم که داراي اجزاي متعددي است با تفکر سیستمی قابل توجیه و تشریح است. با این وجود، سازمان هاي آموزشی که براي دو رسالت مهم آموزش و یادگیري ایجاد شده اند، داراي عناصر متعدد انسانی، مالی و مادي می باشد که با تفکر سیستمی به طور کامل نمی توان به تشریح ان پرداخت. امروزه پارادایم فکري دیگري با عنوان نظریه پیچیدگی مطرح شده است که داراي دست آوردهاي قابل ملاحظه اي براي نظام آموزشی و فرایندهاي آموزش و یادگیري می باشد. خواسگاه شکل گیري علم پیچیدگی، مشاهده پدیده هاي متعددي است که تحلیل هاي علمی مدرن فعلی مبتنی بر پارادایم هاي جدید نتوانسته اند آنها را به حد کفایت توصیف یا پیش بینی کنند

علم جدید پیچیدگی به صورت یک نهضت خودآگاه براي تغییر اندیشه علمی وفراتر رفتن از اندیشه تقلیل گرا و خطی2،در دهه 1970 ظهور کرد. این علم جدید باعث گسترش شکل هاي جدیدي از مدل هاي ریاضی غیرخطی شد که به بررسی پدیده هاي پیچیده پرداخت و از دهه 1990 به صورت رویکرد علمی مسلط درآمد - غفاري نسب و ایمان،
. - 1392 این علم می تواند مبناي درك بسیاري از حوزه ها و فرایندهاي پیچیده ازجمله آموزش و یادگیري باشد.

اگرچه این رویکرد ابتدا در علم فیزیک بکار گرفته شد، امروزه در توصیف پدیده هاي مشابه که داراي پیچیدگی و ساختار هستند، عمومیت یافته است. مفاهیم کلیدي علم پیچیدگی، اساس درك پویایی ها و فرایندهاي تغییر در پدیده هاي فیزیکی و زیستی را فراهم می سازد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید