بخشی از مقاله

آشنایی با سیستم روششناسیهای سیستمی، SOSM، و تمرکز بر شناخت تفکر سیستمی نرم
چکیده: تئوریهای مدیریت، ذهن افراد را نسبت به جنبههای متعدد زندگی درون و برونسازمانی میگشاید. به زبان دیگر ارزشمندی تئوریها در این است که با دگرگون و تحولآفرینی در اندیشه و تفکر، بهینهسازی عملکردهای فردی، گروهی و سازمانی را موجب میشوند. بیشک تفکر سیستمی به عنوان یکی از تئورهای مدیریت این نقش را ایفا نموده است. علاقمندان و صاحبنظران نظریه تفکر سیستمی کوشش نمودهاند تا با ارائه روششناسیهای دستیافتهشان، ماهیت کاربردی آن را جلوهگر سازند. در مقاله حاضر تلاش گردیده است تا با آشنایی مختصر و مفید با مواردی از این روششناسیهای سیستمی، SOSM، روششناسی نرم سیستمی بیشتر مفهومسازی گردد.
واژگان کلیدی: سیستم، تفکر سیستمی، روششناسیهای سیستمی، تفکر سیستمی نرم

مقدمه
بیش از شصت سال از پیدایش نظریه عمومی سیستمها میگذرد و در این مدت رویکردهای گوناگونی در این نظریه مطرح شده و کاربردهای فراوانی در همه رشته های علمی و بویژه در مدیریت پیدا کرده است. مروری بر سیر تاریخی تحول رویکردهای سیستمی در مدیریت حکایت از آن دارد که در پیشینه چندین دهه کاربرد این نظریه در حوزه علوم مدیریت مراحل مختلفی را میتوان از هم متمایز کرد.
جکسون ( (1391، برای کاربرد دادن به تفکر سیستمی، سیستم روششناسیهای سیستمی، 1SOSM، را ابداع و در چهار تیپ A مهندسی سیستمها: توسعه هدفجویی و پایایی، :B در جستجوی هدفها، :C تأمین عدالت، :D ترویج تنوع، این روشها را توضیح داده است. البته مزایایی که برای مدیران میتوانند داشته باشند و همچنین انتقادی که بر آنها میشود تشریح شدهاند . از جمله برای تیپ :A تفکر سخت سیستمی، پویایی شناسی سیستمها، برای تیپ :B برنامهرزی تعاملی و روششناسی تفکر نرم سیستمی، برای تیپ :C فهم انتقادی سیستمها، همپارچگی سیستمی و برای تیپ :D تفکر سیستمی پسانوگرا مورد بحث واقع شدهاند.

سیر تحولی رویکردهای تفکر سیستمی
بر اساس SOSM، رویکردهای سیستمی بر حسب ماهیت مسائل، متحول شدهاند. جکسون و همفکرانش در جدول زیر سیر تحولی روش شناسی های سیستمی را مبتنی بر چارچوب SOSM به تصویر کشیدهاند.

قبل از توضیح هر رویکرد لازم است الف) به وجه تمایز تفکر سیستمی در شکل عمده اشاره نمود و ب) توضیح داد که تفکر سیستمی از استعاره های مورگان در معرفتشناسی سیستمهای اجتماعی از جمله سازمانها بهره میجوید و این استعارهها را در تطابق با انواع رویکردها مورد توجه قرار میدهد. به عبارتی خلاقیتآفرینی تفکر سیستمی در استفاده از استعاره های مورگان، شکل عملی به خود میگیرد. و نهایتا ج) تحلیل پارادایمی در چگونگی توسعه تفکر سیستمی مورد بحث واقع شود.
الف) وجه تماز تفکر سیستمی در شکل عمده
ـ تأکید بر کلگرایی در حل مسائل برای اصلاح رویکرد تجربه گرایانه
ـ تأکید بر ساختار و فرایندهای سیستم یعنی تلاش برای شناسایی اجزاء، و روابط و تعامل مستمر میان آنها
ـ میانرشتهای بودن تفکر سیستمی و کمک گرفتن از همه دانشها و علوم به تناسب نیاز در حل مسائل
ـ کارایی رویکردهای مختلف آن در حل مسائل سیستمهای اجتماعی
ب) استفاده از استعاره های مورگان در تحول رویکردهای تفکر سیستمی
تفکر سخت سیستمی آشکارا به استعاره ماشین وابسته است. پویایی شناسی سیستمها و نظر پیچیدگی با استعاره تغییر و تحول مستمر همخوانی دارند. اما سایبرنتیک سازمانی بر مبنای استعاره های ارگانیسم و مغز بنا شده است.
رویکردهای نرم سیستمی از قبیل آشکار کردن و آزمون پیشفرشهای راهبردی و برنامهریزی تعاملی، استعاره ماشین را مردود می دانند و مبنا را بر استعاره های فرهنگ و سیستم سیاسی میگذارند. تفکر سیستمی انتقادی و همپارچگی تیمی بر پایه استعاره های زندان روح و ابزار سلطه استوارند. اما تفکر سیستمی پسامدرن از استعاره کارناوال بهره میبرد.

ج) تحلیل پارادایمی از چگونگی توسعه تفکر سیستمی کاربردی

تفکر سیستمی سخت مبتنی بر پارادایم کارکردگرا تشریح میشود. این پاراداریم اطمینان می دهد که همه چیز در سیستم به خوبی کار میکند تا کارایی، سازگاری و بقای سیستم ارتقا پیدا کند. این پارادایم به روشنی باور دارد که میتوان با روشها و فنون علمی به درک درستی از سیستم دست پیدا کرد و مدیران می توانند عملیات و سازمان تحت مدیریت خود را کنترل نمایند و ناکاراییها و بینظمیها را از میان بردارند. استعاره های ماشین، ارگانیسم، مغز و تغییرات و تحولات پی در پی را میتوان با این پارادایم مرتبط دانست. بر این اساس رویکردهای تفکر سیستمی سخت، پویایی شناسی سیستم، سایبرنتیک سازمانی و نظریه پیچیدگی در حوزه این پارادایم مشروعیت مییابند.
پارادایم تفسیرگرا نام خود را از این واقعیت میگیرد که باور دارد که سیستمهای اجتماعی از قبیل سازمانها نتیجه اهدافی هستند که افراد مرتبط با آن دارند. سازمانها شکل میگیرند و انسانها در درون آنها بر اساس تفسیر و برداشت خودشان عمل و تعامل میکنند. این پارادایم در پی فهم معنا و مفاهیمی است که انسانهای مختلف برای انجام یک کار مشترک در ذهن دارند یعنی شناخت موارد همپوشانی این مفاهیم، تا در نتیجه بتواند فعالیتهای هدفمند و مورد تفاهم را در پیش بگیرد. مدیران میتوانند بر پایه مشارکت که نتیجه آن تعهد و پایبندی بیشتر ذینفعان کلیدی سازمان است تصمیمگیری نمایندمعمولاً. استعاره های فرهنگ و سیستم سیاسی با این پارادایم پیوند دارند. تفکر سیستمی نرم در حوزه این پارادایم مشروعیت دارد.
پارادایم آزادیبخشی نام خود را از این واقعیت میگیرد که طرفداران آن، توجه خود را بر آزادسازی افراد و گروههای تحت سیستم در سازمانها متمرکز مینمایند. این پارادایم نسبت به اختیارات جاری در سازمان با بدگمانی مینگرد و میکوشد تا انواع قدرت و سلطههای نامشروع حاکم بر سازمان را افشا کند. این پارادایم نسبت به وضع موجود اعتراض دارد و در پی تهییج کارکنان برای درخواست اصلاحات بنیادین از طریق انقلاب سازمانی است. به عبارتی پارادایم آزادیبخش توجه خود را به گونه های مختلف تبعیض از قبیل تبعیض طبقاتی، جنسیتی، قومی و نژادی، سنی و غیره متمرکز میکندمعمولاً. استعاره های زندان روح و ابزار سلطه با پارادایم آزادیبخشی همبسته اند.
پارادایم پسامدرن نام خود را از این واقعیت میگیرد که با عقلانیت امروزین نهفته در پس پارادایمهای دیگر مخالفت دارد . از منظر این پارادایم، سازمانها بیش از آن پیچیدهاند که بتوان به کمک پارادایمهای دیگر آن را شناخت. این پارادایم ادعا میکند که از طریق طرح آشکار کشمکشها و ایجاد فضا برای بیان عقاید و آرای نادیده گرفته شده و تشویق تنوع آرا و گوناگونی عقاید چیزهای بیشتری درباره سازمانهایمان خواهیم دانست. استعاره کارناوال به خوبی با این پارادایم همخوانی دارد.
ارزشها و منافع سیستم روششناسیهای سیستمی در سازمانها
· مزایای تفکر سخت سیستمی
ـ این روش علمی حداقل به حل بخشی از مسائل و مشکلات در سازمانها کمک میکند.
ـ با تأکید بر کلگرایی به راهکارهای جامع و یکپارچه دست پیدا میشود.
ـ به عنوان یک روش نظاممند بر روشهای شهودی ترجیح مییابد.
ـ چنانچه هدفها به روشنی مشخص شوند و ابزارها و روشها معلوم باشند. این روش بهتر و مفیدتر مورد استفاده میتواند قرار بگیرد.

· نقد تفکر سیستمی
ـ در رویارویی با مسایل پیچیده، ناکامی نشان میدهد.
ـ در مدلسازی، چنانچه نتوان بعضی از متغیرها را کمی کرد، از جانب برخی مدلسازان حذف میشود.
ـ در حل مسائل، برخی اوقات بعد انسانی سیستمها نادیده انگاشته میشود.
ـ این روش متهم به محافظهکاری است و ارزشها و علایق کارفرمایان و مشتریان را اصل قرار میدهد.
ـ همه توجه و تمرکز این رویکرد حصول اطمینان از انجام مهندسی کارآمد سیستم است.
ـ
· مزایای پویایی شناسی سیستمها
ـ تشخیص الگوهایی متشکل از حلقههای بازخورد که تعیینکننده رفتار سیستمها هستند مشخصه بارز این رویکرد است.
ـ گهگاه شبیهسازی های رایانه ای در آشکارسازی اثرات ناشی از ارتباطات میان متغیرها در حلقههای بازخورد و میان حلقههای بازخورد برای مدیران کمک کننده هستند.
ـ این رویکرد بر علتها تمرکز مییابد و نشانهها را در اولویتهای بعدی قرار میدهد.
ـ سیستمهای پیچیده به گونهای ناپیدا و غیرمنتظره رفتار میکنند و رویکرد پویایی شناسی سیستم بر این امر متمرکز است.
ـ این رویکرد بروز مشکلات را ناشی از مسائل درونی سیستمها میداند و بنابراین بر کیفیت تعامل اجزاء درونی بیشتر توجه میکند.
ـ یادگیری دوحلقهای و سهحلقهای که تحولساز اندیشه انسانها هستند خواست اساسی رویکرد پویایشناسی سیستم است.
ـ
· نقد پویایی شناسی سیستم
ـ مدلسازان معتقد به پویایی شناسی سیستمها برای یک مسئله روشن، تنوعی از مدلها را میتوانند ارائه دهند.
ـ اعتبارسنجی مدلهای پویایی شناسی سیستم گنگ و ناروشن است.
ـ هر مدلساز با گذشت زمان، متغیرهایی را از مدل حذف میکند و یا به آن اضافه میکند.
ـ این رویکرد، بعضاً ذینفعهایی را که میتوانند در هدفگذاریهای یک سیستم اجتماعی نقشآفرین باشند نادیده میگیرد.
در سیر تحولی تفکر سیستمی کاربردی، میتوان گفت که در مقایسه با تفکر سخت سیستمی، مفاهیم سیستمی وسیعتری در پویایی شناسی سیستم به کار گرفته شدهاند. در این رویکرد مفاهیمی چون انباشتها و جریانها، بازخوردهای مثبت و منفی، حلقههای علی، ساختار، رفتار، و یادگیری، زیرسیستم سلسله مراتب و مرزهای سیستم افزوده شدهاند و این رویکرد با خلاقیتآفرینی ترکیبی از استعاره های ماشین، فرهنگ، قدرت را در بر میگیرد.

· مزایای سایبرنتیک سازمانی
ـ اقدام به تعریف هویت روشن با اهداف قابل دسترس و همسو با تحول محیطی و البته به روزشونده در قبال دگرگونیهای محیطی
ـ ارائه زبانی ساده برای درک پیچیدگیهای ساختاری و رفتاری سازمانها
ـ قابلیت تعادلآفرینی میان تمرکز و عدم تمرکز از طرق روشهای خودگردانیسازی واحدها با حفظ همافزایی در سازمان
ـ امکانپذیری شناسایی ساختارها و فرایندهای اصلی و ضروری و حذف ساختارها و فرایندهای غیرضروری.
ـ توسعه حس رهبری در سازمان از طریق تقویت تصمیمگیری و کنترل در سرتاسر سازمان.
ـ قدرت این رویکرد و مدل سیستمهای پایا برگرفته از استعاره های ماشین، مغز و جاندار است.

· نقد سایبرنتیک سازمانی
ـ در نظریه از توانمندسازی و دموکراسی سازمانی صحبت میکند اما عملاً راهکار و سازوکاری نشان نمیدهد.
ـ اگر چه ممکن است قصد واقعی مدل سیستمهای پایاارتقای تمرکززدایی و تقویت خودگردانی باشد اما عملاً یک ابزار بسیار قوی و کارآمد را برای کنترل و تحکیم موقعیت صاحبان قدرت پیشنهاد میکند.
ـ سایبرنتیک سازمانی مدیریت خوب را در تنوعگرایی مفهومسازی میکند. اما بر طبق دید منتقدان این رویکرد، مدیریت خوب از منظر ذینفعان، متفاوت معنی میدهد.
ـ منتقدین همچنین اذعان میکنند که سایبرنتیک سازمانی به اندازه کافی از استعاره های زندان روح، ابزار سلطه و کارناوال استفاده نمیکند.

· مزایای نظریه پیچیدگی
بر خلاف رویکردهای قبلی محوریت این نظریه بینظمی بیقاعدگی و تصادفی بودن پدیدهها و سیستمها است. این نظریه بیثباتی، تغییر و پیشبینی ناپذیری را میپذیرد.
مزایا:
- مدیران با کنار گذاشتن جبرگرایی و با درک ارتباطات، پویایی و پیشبینیناپذیری میتوانند تفکر خود را دگرگون سازند.
ـ سازمانها با محیطشان، تکامل پیدا میکنند بنابراین مدیریت ارتباطات با محیط امری اساسی و حیاتی است.

ـ بهترین مدیران کسانی هستند که به طور شهودی، الگوهایی را که رفتار سازمانها و محیط آنها را شکل میدهند، درک میکنند.
ـ موفقترین سازمانها، آنهایی هستند که مدیران میتوانند تا حدودی به آشفتگی بها بدهند و اجازه دهند تا فرایندهای سازمانی در مرز آشفتگی عمل کنند و از طریق خودسازماندهی، خالق نظم و اصول جدیدی گردند.
ـ مدیران برای گام گذاردن در مسیر موفقیت و تعالی میباید یادگیری، تنوع و گوناگونی دیدگاهها را ترغیب کنند.
· نقد نظریه پیچیدگی
ـ این رویکرد بایستی کار زیادی بکند تا بتواند موقعیت و روایی خود را به عنوان یک علم در حوزه علوم طبیعی تثبیت نماید.
ـ در نظریه پیچیدگی به تفاوتهای سیستمهای طبیعی و اجتماعی بیشتر اهمیت داده نمیشود. این در حالی است که به خاطر خودآگاهی و آزادی اراده انسان، رفتار سیستمهای اجتماعی را نمیتوان به سان سیستمهای فیزیکی و زیستی دانست.
ـ این رویکرد امکان دستیابی مدیران به اهدافشان را از طریق برنامه ریزی انکار میکند.

· روششناسی نرم سیستمی، SSM1
حاصل مطالعات چک لند به ابداع روششناسی تفکر نرم سیستمی انجامید. بر خلاف رویکردهای قبلی یعنی روششناسیهای سخت سیستمی، این تفکر، اصولی را برای مداخله در مسئلههای »بدساخت« مطرح میکند. در این پدیدهها، نگهداری از ارتباطات لااقل به اندازه هدفجویی اهمیت دارد و تلاش دارد تا به دو سؤال همزمان پاسخگو باشد: (1 چه باید بکنیم و (2 چگونه کار را انجام دهیم.
از تمایزات آشکار این رویکرد با رویکردهای قبلی میتوان به این موارد اشاره نمود:
- در تحلیل مسئله نباید از اصطلاحات سیستمی و قالبهای آن استفاده کرد. بر ارایه کاملترین تصویر ممکن از ماهیت مسئله متمرکز میشود و در نتیجه نمیکوشد تا آن را بر قالب مدلهای سیستمی در آورد.
- با استفاده از نتایج مرحله تحلیل مسئله، طیفی از سیستمهایی که احتمالاً در ماهیت مسئله تأثیر دارند و هر کدام بر جهانبینی ویژهای تأکید نمینمایند مشخص میشوند. این سیستمهای نظری و ذهنساخته میتوانند به انواعی از مدلهای مفهومی تبدیل شوند. بر این اساس تنها به یک مدل دستیابی نمیشود.
- متفکران سیستمی پیش از چکلند، عمدتاً در پی آن بودند تا سیستمهای فیزیکی را مدل کنند. البته سیستمهای اجتماعی را هم طراحی نمودند اما سیستمهای هدفمند رفتارهای انسانی را به گونهای سیستمی مورد توجه قرار ندادند. یک سیستم رفتار انسانی مدلی است از یک سیستم ذهنساخته (نظری) که در بردارنده فعالیتهایی است که انسانها باید به عهده بگیرند تا به اهداف معینی دست پیدا کنند.
- مدلهای مبتنی بر رویکرد تفکرهای سخت سیستمی، مدلهایی از دنیای واقعی یا پیشطراحیهایی برای طراحی اصلی هستند. اما مدلهای رفتار انسانی مشارکتهایی به منظور گفتگو درباره تغییر محسوب میشوند. مشارکتکنندگان دخیل در یک مسئله در پی آن هستند که بدانند چه تغییراتی از نظر سیستمی مطلوب است و از نظر فرهنگی امکانپذیر. بنابراین مدلهای رفتار انسانی ابزارها و شیوههای شناختشناسی هستند که به منظور فهم دنیای واقعی به کار گرفته میشوند.
- رویکردهای سخت سیستمی بر پایه پارادایم بهینهسازی مبتنی شدهاند، اما روششناسی نرم سیستمی ریشه در پارادایم یادگیری است.

مقدمهای بر روششناسی تفکر نرم سیستمی
رویکردهای سخت سیستمی بر این پیشفرض بنا شدهاند که جهان در بردارنده سیستمهایی است که عملکرد آنها را میتوان با روشهایی منظم بهینه کرد. چنین روشهایی متضمن تعین اهدافی روشن هستند و با به کارگیری مدلهایی تعمیمپذیر و مبتنی بر منطق سیستمی میخواهند دنیای واقعی سیستمهای مورد نظرشان را پیشبینی و کنترل نمایند تا اهداف مورد نظر، با بیشینه کردن کارایی و کارآمدی سیستم تحقق پیدا کند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید