بخشی از مقاله
چکیده:
هجوم صدها هزار پناهجوی خاورمیانهای به اروپا، حلقهای جدید از سناریوی مهاجرت به اروپاست که باعث دوگانگیهایی در عملکرد حقوقی کشورهای مقصد شده است. در این راستا اتحادیه اروپا که در رویکرد جهانی خود به مهاجرت، نقش قانونگذاری جهانی را ایفا میکرد، اینک نقشی انفعالی یافته است، تا جایی که این اتحادیه به تدریج در مواجه با موج عظیم مهاجران ناخواسته، سیاستهای حمایت از پناهجویان را به نفع سیاستهای حفاظت از حریم اتحادیه کنار گذاشته و گام به گام به سوی اعمال سخت گیریهای هرچه بیشتر در پذیرش مهاجران پیش میرود.
از طرفی دیگر وقوع چندین وقایع تروریستی در کشورهای اروپایی توسط مهاجران، مهاجرت را وارد بعد امنیتی نموده است. همچنین رشد گروههای جریان راست افراطی به دلیل بروز بحران مالی که مهاجران را عامل بیکاری و مسلمانان را عامل تضعیف هویت ملیشان میدانند بر سختتر شدن مهاجرت به این اتحادیه تأثیرگذار بوده است.
از اینرو در بررسی حاضر با روش توصیفی- تحلیلی به ارزیابی و تحلیل حقوقی عملکرد اتحادیه اروپا در قبال مهاجرت و پناهندگی پرداخته شد. نتایج نشان داد کشورهای اتحادیه اروپا عملکرد ناهماهنگی در قبال پناهندگان و مهاجران داشتهاند که نشان دهنده فقدان اتحاد در میان دولتهای اروپایی است. همچنین یافتهها نشان داد موضوع پناهندگی و مهاجرت با مشکلات جدی روبرو است، به صورتی که کشورهای عضو اتحادیه اروپا با توجه به مصالح خود با پناهندگان و مهاجران برخورد نمودهاند و بنابراین پناهندگان در اتحادیه اروپا از نظر حقوقی با سختیهای متعدد مواجه بودهاند.
مقدمه
در طول تاریخ همواره در اثر وجود جنگها، اشغال، خشونت و دیگر اشکال آزار، انسانهای متأثر از این موارد اقدام به ترک خانه، کاشانه و کشور خود نموده و سعی در رساندن خود به مناطق امن داشتهاند. این افراد از وحشت اینکه مورد خشونت، تجاوز و قتل قرار گیرند، ناخواسته ترک وطن نموده و راهی کشورهایی میشدند که از این مصیبت رهایی یابند. به بیانی بهتر، از زمان پیدایش بشر تاکنون، حفظ جان یکی از غرایض بشر بوده است. این خطر در ابتدا ناشی از حیوانات درنده و سپس ناشی از همنوعان انسان بوده است.
برای مقابله با این خطر، انسان به غارها و مکانهای صعب العبور پناه برده است. پس از تشکیل اجتماعات، ترس از همنوعان جایگزین ترس از حیوانات درنده گردیده و مالک زمین، ابزار و غذا و در نتیجه گریختن طرف ضعیف بود. مهاجرت اولین مهاجران به سرزمین تازه کشف شدهی آمریکا و همچنین جنگهای داخلی آمریکا را میتوان در همین راستا دانست.
در قرن 20 هم وقایع جنگ جهانی اول موج عظیمی از پناهندگان را به وجود آورده و موجب انتقاد معاهداتی در زمینه حمایت از این پناهندگان گردید. البته این معاهدات دارای جامعیت نبوده و پاسخگوی مسائل جدید پناهندگی و همچنین تعداد زیاد پناهندگان گستردگی آنها نبوده است، لذا مجمع عمومی سازمان ملل متحد در سال 1950 قطعنامهای مبنی بر لزوم روشن شدن وضعیت پناهندگان تصویب کرد که منجر به پدید آمدن کنواسیون پناهندگان در سال 1951 گردید. اما این کنوانسیون موجب از بین رفتن مفهوم پناهندگی نشد و این پدیده همچنان به قوت خود باقی است، به طوری که امروزه در قرن 21 همچنان میتوان شاهد جنگها و درگیریها و اعمال خشونت علیه بشریت بود که امواج پناهندگان را در پی دارد
یکی از مسائلی که اخیراً مورد توجه جدی قرار گرفته، بحران مهاجرت و پناهندگی ساکنین خاورمیانه به کشورهای اروپایی است. با ادامهی جنگ، خشونت و عدم امنیت در عراق و سوریه، ابعاد فجایع انسانی در درون این کشورها و نیز در بین آوارگان این کشورها، هر روز شکل وسیعتر و متنوعتری به خود میگیرد. سازمان ملل و نیز سازمان دیدهبان حقوق بشر شمار قربانیان جنگ داخلی سوریه تا سال 2015 را بین 220 تا 310 هزار و شمار افراد بیخانمان را بیش از 7 میلیون نفر برآورد کردهاند.
همچنین در نتیجهی حملات داعش در عراق، از ماه ژانویه سال 2014 تاکنون، 15 هزار غیر نظامی کشته شده و 30 هزار تن نیز مجروح شدهاند. طبق آمار سازمانهای بینالمللی، در این کشور نیز بیش از 3 میلیون نفر از مردم بیخانمان و آواره شدهاند. چنین شرایطی سبب شده است برخی شهروندان این کشورها با تصور زندگی پیشرفته و قانونمدار اروپایی، در آرزوی تدارک زندگی امن و بهتر برای خود و خانوادهشان، راهی کشورهای حوزهی اتحادیه اروپا شوند.
البته نکته اینجاست که متأسفانه در بسیاری از موارد این رؤیا محقق نشده و در عوض تلفات بالای این پناهجویان در مسیر رسیدن به کشورهای اروپایی به بحران جدیدی تبدیل شده که سبب نگرانی افکار عمومی جهانی و نیز سازمانهای حقوق بشری شده است. بر این اساس کشف هر روزهی اجساد پناهجویان، ورود شمار زیادی پناهجو به یونان، مقدونیه و مجارستان و درگیریها در بندر کاله فرانسه برای ورود پناهجویان به بریتانیا، اتحادیه اروپا را با یکی از بزرگترین بحرانها در زمینهی پناهندگان روبه رو کرده است
بنابراین بدیهی است که مسئلهی پناهندگان همچنان یکی از مسائل جاری بین المللی است که نیازمند بررسی و رسیدگی میباشد. به طور کلی میتوان گفت پدیده پناهندگی از دیر باز وجود داشته و امروزه در قرن 21 نیز همچنان یکی از مهمترین مسائل جامعهی بینالمللی میباشد. چارچوب بین المللی حقوقی پناهندگان همچنان کنوانسیون وضعیت پناهندگان سال 1951 و پروتکل 1967 آن میباشد. البته اسناد بینالمللی دیگری از جمله اعلامیه جهانی حقوق بشر نیز حاوی موادی خاص در خصوص پناهندگان میباشند. البته متولی اصلی حمایت از پناهندگان در عرصهی بینالمللی کمیساریای عالی پناهندگان ملل متحد میباشد که بر اساس این اسناد دولتها دارای تکالیفی نسبت به پناهندگان هستند
در این زمینه یکی از موضوعات مهم و جدید در حقوق بین الملل، حقوق پناهندگان است که در عصر کنونی، علیرغم پیشرفتهای صنعتی، رعایت اخلاق و حقوق انسانی نسبت به یکدیگر ضعیف و نسبت به زیر دستان و ضعیفان، بیشتر شده است. وضعیت پناهجویان در اروپا نیز این روزها به گونهای است که کمیساریای پناهندگان آن را اسفبارترین فاجعهی انسانی دانستهاند. به تصریح و اذعان سازمانهای بین المللی، مهاجران بی پناه در کشورهای اروپایی در آستانهی فاجعه انسانی قرار دارند و در جایی که کلمات بی شمار و جملات زیبا دربارهی حقوق بشر به کار میرود، زبان از بیان حال این انسانها و برخوردهای زشت که با آنها صورت میگیرد قاصر است
از اینرو مطالعه حاضر با هدف توصیف و تحلیل عملکرد اتحادیه اروپا در برابر بحران مهاجرت و پناهندگی انجام گرفت تا مشخص گردد که آیا عملکرد اتحادیه اروپا در قبال پناهندگان و مهاجران از نظر حقوقی قابل دفاع است یا خیر؟
مبانی نظری روند شکلگیری و اهداف اتحادیه اروپا
نگاهی مختصر به تاریخچهی اتحادیه اروپا نشان میدهد که فلسفهی شکل گیری این اتحادیه، ترس مردم از ناسیونالیسم قرن 19 و 20 اروپایی که نتیجهای جزء جنگهای ویرانگر در این قاره نداشته است؛ میباشد
تحقق اتحادیه اروپایی از دیر باز در ذهن سیاستمداران و اندیشمندان اروپایی بوده است. چرچیل، نخست وزیر بریتانیا، بعد از جنگ جهانی دوم در سال 1946 در یک سخنرانی تاریخی در زوریخ بر لزوم تشکیل نهادهای فراکشوری و قانونگذاری در اروپا تأکید کرده وگفته بود، زمان تشکیل یک خانواده گسترده اروپایی فرا رسیده است، که مردم اروپا تا آنجا که ممکن است در این چهارچوب با آزادی و صلح و امنیت در کنار هم زندگی کنند
در این زمینه طی چند دههی گذشته، قاره اروپا شاهد گامهایی بلند و استوار برای اتحاد و وحدت بوده است. این تحرکات ریشه در عوامل و ویژگیهایی دارند که طی تاریخ، موجب استقبال مردم و حاکمان این قاره از این اندیشه و در نهایت طرح اروپای واحد شده است . اشتراک نسبی در نظام اقتصادی و تجاری، اشتراک در فرهنگ، دین، زبان، نژاد از جمله مسائلی هستند که همگرایی و وحدت اروپا را تسهیل کردهاند. بر همین مبنا، پس از جنگ جهانی دوم، اروپائیان به این نتیجه رسیدند که برای دستیابی به وحدت نسبی باید با توجه به مشترکات موجود و ضرورتهای روز حرکت کنند.
به نظر میرسد اروپائیان قصد دارند همانگونه که در اواخر قرن 19 و اوایل قرن 20 به ارائهی شیوه نوینی در اداره کشورها موفق شدند، در ابتدای قرن 21 نیز مدل جدیدی از همکاریهای منطقهای در نظام بین الملل به جهانیان ارائه کنند. شاهدی بر این مدعا امضای پیمان ماستریخت در دسامبر 1991 میباشد که طی آن، اتحادیه اروپا شکل گرفت و جانشین جامعه اروپا شد. اتحادیه اروپا با تأسیس خود برای اولین بار مفهوم شهروند اروپایی را به وجود آورد و هدف از آن، افزایش همکاریهای بین دولتی در امور مالی و اقتصادی، همچنین ایجاد سیاست خارجی و امنیتی مشترک و ... بود.
در ژانویه سال 1995 تعداد اعضای این اتحادیه به 15 کشور افزایش یافت. در سال 1997 پیمان آمستردام به امضای 15 عضو رسید و بر اساس آن اقدامات تازهای به منظور همگرایی بیشتر به عمل آمد. از ماه مه 2004 با عضویت 10 عضو جدید و با در نظر گرفتن انجام تمام شرایط تعیین شده برای الحاق عملی شد و اتحادیه 25 کشوری را به وجود آوردند. پیوستن چند کشور اروپای مرکزی، شرقی و جنوبی بزرگترین و بیسابقهترین روند وحدت اروپا بود. بلغارستان و رومانی نیز از ابتدای سال 2007 به این اتحادیه پیوستند
سرانجام اینکه اتحادیه اروپا تشکل سیاسی و اقتصادی متشکل از 28 کشور در قاره اروپا است که با نام اختصاری EU خوانده میشود. اهداف اتحادیه مذکور را میتوان به صورت زیر بر شمرد:
1. حذف موانع گمرکی و محدودیتهای حجمی در واردات و صادرات و سایر محدودیتهای مشابه بین اعضاء.
2. برقراری تعرفهی گمرکی و یک سیاست مشترک بازرگانی نسبت به کشورهای ثالث.
3. حذف موانع آزادی نقل و انتقالات اشخاص، خدمات و سرمایه بین کشورهای عضو.
4. اتخاذ یک سیاست مشترک کشاورزی.
5. اتخاذ یک سیاست مشترک حمل و نقل.
6. اتخاذ سیستمی که وجود رقابت صحیح را در بازار تضمین کند.
7. هماهنگ کردن سیاستهای اقتصادی و پیشگیری از عدم موازنه پرداختها در کشورهای عضو.
8. نزدیک کردن قوانین کشورهای عضو جهت پیشرفت بازار مشترک.
9. مشارکت با کشورها و سرزمینهای ماوراء بحار برای افزایش سطح مبادلات و پیگیری مشترک فعالیتهای توسعهی اقتصادی و اجتماعی - ماده 2 از عهدنامه رم، سال 1957 -
به طور کلی باید در نظر داشت اهداف اولیهی جامعه اقتصادی اروپا که بیشتر اقتصادی و منافع تجاری و گمرکی بود، اکنون بسیار گسترش یافته و زمینههای سیاسی، اجتماعی، پولی و فرهنگی را در بر میگیرد - ایزدی، . - 1387 پذیرش پول واحد، سیاست مشترک کشاورزی، سیاست مشترک مهاجرت و پناهندگی و ... از مهمترین طرحهای اتحادیه اروپا برای تبدیل به یک بازیگر مؤثر و قدرتمند در نظام بین المللی است که سیر تکاملی آن همچنان ادامه دارد
مفهوم اصطلاحی پناهنده و مهاجر
پناهنده به کسی اطالق میشود که به خاطر ترس موجه از پیگرد و آزار به علت نژاد، مذهب، ملیت، عضویت در گروهی اجتماعی یا دارا بودن نظر سیاسی ویژه، در خارج از کشور محل سکونت عادی خود، به سر میبرد و به علت چنین ترسی نمیتواند یا نمیخواهد پشتیبانی آن کشور را بپذیرد و یا کسی که فاقد تابعیت است و در خارج از کشور محل سکونت دائمی خود به سر میبرد و به دلیل چنین ترسی نمیتواند و یا نمیخواهد به آن کشور باز گردد. به عبارت دیگر پناهنده به کسی اطلاق میشود که به دلیل ترس موجه از شکنجه و آزار به خاطر نژاد، مذهب و یا ملیت در یک گروه خاص و معتقدات سیاسی خود نمیتواند در کشوری که تابعیت آن را دارد زندگی کند