بخشی از مقاله
مقدمه:
پیوستن به اروپا وغربی شدن از زمانی که ترکیه نوین در سال 1923 تاسیس گردید، همواره یکی از دغدغههای سیاستمداران این کشور بوده است. در همین راستا در سپتامبر سال 1963 نخستین گام عملی برای حضور ترکیه در این اتحادیه برداشته شد. در این سال تفاهمنامه همکاری آنکارا برای پیوستن ترکیه به اتحادیه امور گمرکی و در نهایت عضویت دائم این کشور در جامعه اقتصادی اروپا به امضا رسید. از آن زمان تاکنون روند مذاکرات مقامات ترکیه و اتحادیه اروپایی همواره ادامه داشته است. این مذاکرات و رایزنیهای دیپلماتیک در سوم اکتبر 2005 به اوج خود رسید. در اجلاس مذکور، اعضای اتحادیه اروپایی با آغاز گفتگوهای الحاق ترکیه به این اتحادیه موافقت نمودند و این کشور را در موقعیت جدیدی قرار دادند. اکنون به نظر میرسد پس از قریب به چهار دهه روابط پرفراز و نشیب میان ترکیه و اروپا، این روابط وارد مرحله جدیدی شده است. مرحلهای که دورنمای مثبتی از عضویت ترکیه در اتحادیه اروپا یی را نشان میدهد.
باتوجه به آغاز دور جدیدگفتگوها در ژوئن 2006 نوشتار حاضر درصدد بررسی چشمانداز عضویت ترکیه در این اتحادیه، موانع و فرصتهای عضویت این کشور و نگرش کشورهای عضو به ترکیه میباشد. از آنجا که عضویت ترکیه در اتحادیه اروپایی موجب هممرز شدن این اتحادیه با جمهوری اسلامی ایران خواهد شد و موقعیت ممتاز ژئوپلیتیک ایران را در همسایگی با چهار منطقه استراتژیک جهان یعنی خاورمیانه و خلیج فارس، آسیای مرکزی و قفقاز، شبه قاره هند و جنوب آسیا و اتحادیه اروپایی بیش از پیش برجسته خواهد ساخت، ضرورت دارد دورنمای عضویت ترکیه در این اتحادیه و تحولات سیاسی موجود در مناطق غربی مورد ارزیابی و تحلیل قرار گیرد. به همین سبب، در مقاله حاضر ، نویسنده با بهره گیری از وجوه روش تحلیلی - توصیفی درصدد بررسی این موضوع است که سیاست های ترکیه در راستای ادغام به اتحادیه اروپا چه بوده است؟ سیاست های مذکور در دوران کنونی با چه تطوراتی مواجه گردیده است؟ و در نهایت در صورت عضویت یا عدم عضویت ترکیه در اتحادیه مزبور، امنیت و حیات سیاسی جمهوری اسلامی ایران در منطقه خاورمیانه دچار چه استحاله هایی خواهد شد؟
چارچوب نظری:
در این مقاله با استفاده از نظریه امنیتی باری بوزان و فرمول سه گانه وی سعی در تبیین موضوع ترکیه و بحران الحاق به اتحادیه اروپا را داریم. به طور کلی در تئوری باری بوزان،خاورمیانه، به واسطه پاره ای عوامل که در زیر می آید، ذاتا منازعه پرور است و درک ریشه و شیوه این منازعه، مستلزم توجه به سه فرمول به هم پیوسته زیر می باشد.
فرمول اول: خاورمیانه منطقه ای است با چندین کانون متخاصم :باری بوزان تصریح می کند که امنیت در خاورمیانه یک معما است. برخلاف معنای متداول معما در زبان فارسی، بوزان بر آن است که یک موضوع یا حرکت، هنگامی معماست که پیگیری آن یا اندیشه به آن، نتیجه عکس داشته باشد. بر این اساس بوزان تأکید دارد بر اینکه در خاورمیانه، دوستی یک بازیگر با بازیگر دیگر، حتما متضمن خصومت با بازیگر دیگر است. به عنوان مثال نزدیکی سوریه و ایران حتما موجب تضعیف ترکیه است یا نزدیکی ایران به عربستان سعودی، لزوما موجب طرد اسراییل و دیگر بازیگران کوچک منطقه است. به باور بوزان، این خصیصه، ویژه خاورمیانه است. در اتحادیه اروپا اینگونه نیست که نزدیکی فرانسه به هلند حتماً به معنای تضعیف آلمان باشد یا نزدیکی انگلیس به آلمان موجب تضعیف فرانسه شود. از اینرو فرمول اول برای درک منازعه و تعاملات خصومت آمیز در خاورمیانه این است که در این منطقه ی پرماجرا، هر حرکتی متضمن بازتابی ضد امنیتی است. در قالب این فرمول می توان بازتابهای تحولات زیر را مورد توجه قرار داد:
عکس العمل کشورهای منطقه نسبت به بحران سوریه
عکس العمل کشورهای منطقه نسبت به الحاق ترکیه به اتحادیه اروپا
عکس العمل کشورهای منطقه نسبت به تشکیل کردستان مستقل
عکس العمل کشورهای منطقه نسبت به پیوند استراتژیک ترکیه - اسرائیل و ...
فرمول دوم: امنیتی دیدن بیشتر، اجتماعی سیاسی دیدن کمتر: امنیتی کردن یا امنیتی دیدن موضوعات در خاورمیانه تابعی از درک نخبگانی است که عمدتا در مرحله بقا به سر می برند و این نخبگان بنا به دلایل متعدد، کشور و یا حکومت خود را در معرض خطر می بینند و اندیشه بازدارندگی سراسر ذهن آنها را اشغالکرده است. بازیگرانی که دغدغه بقا دارند، معمولاً از اندیشیدن به افق های آتی و سیاسی اجتماعی دیدن موضوع باز می مانند. بوزان تصریح می کند که طی شصت سال اخیر، خاورمیانه شاهد هفت جنگ مهیب بوده است که هر کدام نتایج تعیین کننده ای داشته اند. وقوع پی در پی جنگها و استعداد شگرف تجاوز به سرزمینهای دیگر یا سلاخی مخالفین سبب شده اند بازیگران منطقه ای همدیگر را امنیتی ببینند و چنین ذهنیتی تشکیل و تقویت پیوندها را منتفی ساخته است. ذهنیت امنیتی همچون سایه سنگینی است که موجب رشد اندک و ناقص گیاه می شود و آن را از بالندگی و پیچیدگی باز می دارد. طبق تحلیل بوزان، دولته ای خاورمیانه به واسطه گذشته و تجربه خود، تحولات و تحرکات داخلی و خارجی را به راحتی امنیتی می کنند و همین امنیتی کردن، مدارهای منازعه و تنش را پررنگ تر می سازد.
فرمول سوم: بافتار منطقه ایی امنیت: بوزان واضع نظریه »مجموعه های منطقه ای در مطالعات امنیتی و روابط بین الملل است. این نظریه او شباهت زیادی به نظریه رویارویی تمدن ها دارد که در سال 1993 از سوی ساموئل هانتینگتن مطرح شد. بوزان، جهان را به هفت منطقه جداگانه تقسیم کرده تصریح می نماید که هر منطقه ای فرمول امنیتی ویژه خود را دارد و شیوه حل منازعه بین مناطق، از یکی به دیگری قابل تعمیم نیست. از اینرو، خاورمیانه مانند منطقه آمریکا، اروپا، آسیای شرقی، آفریقا، آمریکای جنوبی و ... فرمول ویژه امنیتی دارد. او مشابهت های درون منطقه ای را بسیار پر رنگ می بیند و معتقد است که مقولاتی چون تداخل جریانهای قومی، ملی، دینی، مذهبی و بین المللی، با سرعت و به سهولت، خاورمیانه را نظاره گر نزاعهای خونین ساخته است. توصیه بوزان در این باب آن است که فرمول غرب برای حل بحرانهای متداخل خاورمیانه بی معنی و حتی تشدید کننده است. مخاطب متون بوزان بلافاصله کنجکاو می شود تا فرمول خاورمیانه ای درک و حل بحران را دریابد اما او با توسل به تاریخ نیم قرن اخیر، مخاطب خود را ناامید می سازد، چرا که به باور او، خاورمیانه منطقه ای کشمکش ساز و محل دائمی نزاع بین قدرتها و گروههای متخاصم است و همین کشمکش به قدرتهای دیگر نیز رخصت می دهد میدان منازعه خود را به این منطقه انتقال دهند - نصری، . - 28-23 :1382
-1 تاریخچه اجمالی سیاست های ترکیه در راستای الحاق به اتحادیه اروپا:
در طول دهه 1990، در کنار روابط ترکیه با ایالات متحده آمریکا، روابط ترکیه با اتحادیه اروپایی و تلاش های این کشور بهمنظور پیوستن به این سازمان منطقهای نیز، جنبه دیگر رویکردهای غربگرایانه ترکیه را تشکیل میدهد. هرچند در این دوران ابهامهای بسیاری درخصوص عضویت و ملزومات پیوستن ترکیه به اتحادیه اروپایی توسط این نهاد مطرح شد و فرایند عضویت ترکیه را در هالهای از ابهام قرارداد، تاآنجایی که به ترکیه مربوط میشود، این کشور به استثنای دوره کوتاه رویکارآمدن اسلامگرایان حزب رفاه به رهبری نجمالدین اربکان در سال1997، تلاشهای خود را برای پیوستن به این سازمان منطقهای ادامه داده است - چگینیزاده و خوش اندام، . - 201 : 1389
دولت ترکیه از مدتها پیش، برنامه پیوستن به اتحادیه اروپا را بهعنوان سیاست رسمی خود دنبال میکند و این امر، بیشتر در آموزه های ناسیونالیستی و نیز پانترکیسم ریشهدارد که ترکیه را بخشی از تمدن غرب میداند و درپی پیوستن به آن است - احمدی، 4 :1388 - .حزب عدالت و توسعه، در سیاست خارجی خود، مناسبات نزدیک با اروپا بهویژه عضویت در اتحادیه اروپا را بهعنوان رکن اصلی تعقیب میکند. نشست سران اتحادیه اروپا در دسامبر 2004 در بروکسل، با آغاز مذاکرات الحاق ترکیه موافقت کرد و پیرو آن مذاکرات آنکارا با اتحادیه اروپا در دسامبر 2005 بهطور رسمی شروع شد - اشلقی و نقدی نژاد، . - 1 :1385 اگرچه تاکنون، روابط با اتحادیه اروپا براساس خواست ترکیه پیشرفت نکرده و سردی مناسبات دو طرف محسوس بوده است. عامل اصلی، کندی ترکیه در روند اصلاحات داخلی است.
درحالیکه دولت اردوغان در ابتدای پیروزی حزبش در سال 2002، اولویت زیادی به اصلاحات داده بود، باوجوداین، روند کند اصلاحات، به تعبیر غربیها، روند مذاکرات الحاق را کند ساخت. ازطرفدیگر، واکنشها و رفتار برخی محافل اروپایی نسبتبه مسائل داخلی ترکیه، شیفتگی اولیه نسبتبه اتحادیه اروپا را در بخشهایی از حزب عدالت و توسعه با چالش روبهروکرد. تصمیم دادگاه حقوق بشر اروپایی1 در ژوئن 2004 مبنیبر عدم حمایت از حق دولت در موضوع حجاب، شوکی بزرگ بر بیشتر اعضای حزب عدالت و توسعه وارد کرد - نوع پرست، :1386 . - 91 -80 عامل دوم، کاهش چشمگیر گرایش عمومی اروپا به گسترش اتحادیه اروپا، بهویژه پذیرش ترکیه، پس از همهپرسی فرانسه و هلند در ماههای مه و ژوئن 2005 است - واعظی، . - 1 :1386
ازسویدیگر، با وجود برخی علائم حاکی از استقبال از عضویت آن کشور در اتحادیه اروپا، نگاه منفی اروپا به عضویت ترکیه، موجب ناخشنودی مردم ترکیه از اتحادیه اروپا شده و روند حمایت مردم از عضویت در این اتحادیه در چند سال اخیر، کاهشی چشمگیر داشته است، تاجاییکه حمایت 73 درصدی مردم ترکیه از عضویت در اتحادیه اروپا به 54 درصد در سال 2006 و40 درصد در سال 2007 کاهش یافت - قاسمی، . - 7 :1388 باوجود این مشکلات، دولت اردوغان به عضویت در اتحادیه اروپا متعهد مانده است. وی در آستانه انتخابات 22 ژوئیه 2007، قول داد که تلاش برای عضویت در اتحادیه اروپا را دوچندان سازد . - Robins, 2007: 293 - موضوعهایی مهم و حل نشده - از نظر اتحادیه اروپا - در راه پیوستن ترکیه به اتحادیه اروپا وجود دارند. مهمترین موضوعهای مورد نظر اروپا عبارتاند از:
- داشتن یک اقتصاد بازار، پویا، مستعد و قابل رقابت با اقتصادهای اعضای اتحادیه.
-داشتن نظام سیاسی باثبات که تضمینکننده دموکراسی، حکومت قانون، رعایت حقوق بشر و حقوق اقلیتها باشد.
-توانایی دولتهای خواهان عضویت برای برآوردهکردن تعهدهای ناشی از عضویت بهویژه اهداف اتحادیه مالی و پولی بهعنوان رکن سوم اتحادیه - آقازاده، . - 15 :1383
این پیششرطها تا حدود زیادی، مسیر کشورهای خواهان عضویت در اتحادیه را مشخص ساختهاند. آغاز مذاکرات پیوستن ترکیه به اتحادیه اروپا، به روند اصلاحات دموکراسی در این کشور کمک کرده است. تمایل مردم ترکیه برای پیوستن کشورشان به اتحادیه اروپا و روند پیوستن این کشور به اتحادیه اروپا موجب شده ترکیه، مجموعه قوانین خود را اصلاح و حقوق بنیادی را تقویت کند تا با استانداردهای اروپا همخوانی داشته باشد. ترکیه کشور پهناوری نیست ولی از لحاظ راهبردی، بسیار اهمیت دارد. از لحاظ ژئوپلتیکی در منطقهای حساس و ناآرام واقع شده و کشوری است سکولار با جمعیت مسلمان.
برای سکولارها عضویت کشورشان در اتحادیه اروپا به آنها اطمینان میدهد که دین و سیاست در ترکیه از یکدیگر جدا خواهند ماند و همچنین این ضمانت را میدهد که با کمشدن قدرت ارتش، درها به روی بنیادگرایان و کردهای جداییطلب باز نخواهد شد. از لحاظ راهبردی و ژئوپولیتیکی، عضویت ترکیه در اتحادیه اروپا بسیار مثبت ارزیابی میشود. . - Chislett , 2012: 3 - اگهمن باغیش2 وزیر امور اتحادیه اروپای ترکیه پس از انتشار گزارش اتحادیه اروپا در مرکز ستا3 - بنیاد تحقیقات سیاسی و اقتصادی و اجتماعی - گفت: در مقایسه با نظام اقتصادی اتحادیه اروپا، ترکیه رشد اقتصادی خوبی دارد. ترکیه از نظر اقتصادی، به بازاری بسیار مطلوب برای کشورهای اروپایی تبدیل شده است. اتحاد اروپا، بزرگترین الگوی تغییر و تحول اجتماعی ترکیه بهشمار میآید. اصلاحات اروپایی در ترکیه، این کشور را به کشوری پیشرفته تبدیل خواهد کرد.
ترکیه روند عضویت در اتحادیه اروپا را ادامه خواهد داد. توسعه و تقویت دموکراسی به دلیل اجرای اصلاحات اروپایی، ترکیه را به منبع الهام دموکراسیخواهی ملتهای اروپایی در بهار عربی تبدیل کرده است. هم ترکیه و هم اتحادیه اروپا در حال تغییرند و اروپای جدید بدون حضور ترکیه وجود نخواهد داشت - قائم مقامی،. - 2 :1391هر چند برخی مشاهدات و گمانهزنیها حاکی از آنند که هر دو طرف باید خود را برای پایاندادن به روند مذاکرات آماده سازند. چنانکه اردوغان در سال 2011 میلادی گفت:"اگر اتحادیه اروپا ترکیه را نمیخواهد این را بگوید و ما را بیش از این خسته نکنند". بسیاری از کارشناسان