بخشی از مقاله

چکیده
پس از فروپاشی شوروی و ایجاد یک خلأقدرتی در منطقه آسیای مرکزی و قفقاز، به دلیل اهمیت ژئوپلتیک، ژئواستراتژیک و ژئوپلتیک، قدرت های بزرگ به دنبال نفوذ و حضور در این منطقه بودند که از آن جمله می توان به ایالات متحده آمریکا و اتحادیه اروپا اشاره کرد . این مقاله درصدد تحلیل و مقایسه حضور و نفوذ آمریکا و اتحادیه اروپا در آسیای مرکزی، که درواقع همگرایی قابل توجهی در سیاست ها و موضع گیریهای سیاسی و بین المللی دارند اما به یک رقابت در این منطقه روی آورده اند، است. پس سؤال اصلی این پژوهش اینگونه مطرح می شود که: دو قدرت ایالات متحده آمریکا و اتحادیه اروپا چگونه و با چه اهدافی به تحکیم حضور و نفوذ خود در این منطقه می پردازند؟

در پاسخ به این سوال فرضیه ذیل به سنجش گذاشته می شود: این دو قدرت ضمن آنکه با افزایش نفوذ خود در آسیای مرکزی به دنبال افزایش قدرت در عرصه بین الملل هستند اما هر یک از آن ها اهداف متفاوتی دارند. آمریکا با هدف ملاحظات امنیتی و استراتژیکی، و اتحادیه اروپا با هدف ملاحظات اقتصادی و امنیت انرژی به دنبال گسترش حوزه نفوذ خود در آسیای مرکزی هستند. روش پژوهش نیز استفاده از منابع کتابخانه ای و اینترنتی می باشد.

واژگان کلیدی: آسیای مرکزی، ایالات متحده آمریکا، اتحادیه اروپا، رقابت، ژئوپلیتیک، ژئواکونومیک

-1مقدمه

از دیرباز همواره رقابت میان قدرت های بزرگ جهانی در زمینه ها و حوزه های مختلف و به صورتی گسترده وجود داشته است. در این فرایند، قدرت های بزرگ به دنبال گسترش حوزه نفوذ و سیطره خود بر سرزمینها و قلمروهای مختلف جهانی بوده اند. این قدرت ها برای تحقق منافع خود و گسترش حوزه نفوذ خویش از همهابزارها و امکانات موجود استفاده می کنند. از این رو سیاست بین الملل بر اساس شاخص رقابت بین قدرت های بزرگ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. منطقه آسیای مرکزی همواره به دلایل گوناگونی برای قدرت های خارجی از اهمیت چشمگیری برخوردار بوده و با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی،اهمیت آن بیش از گذشته افزایش یافته است.

این منطقه در کنار مزیت های گوناگون، با مشکلاتی چون اختلاف های قومی ونژادی یا تعدد قومیت ها و وجود بحران ها در حوزه های متعدد، رشد افراطی گری، و رواج جدایی طلبی، بی ثباتی و ناکارآمدی حکومت ها روبرو است. این مشکلات و ضعف ها، بازیگران منطقه ای و فرا منطقه ای را به گسترش حوزه نفوذ خود در این منطقه ترغیب کرده است. تا پیش از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، این منطقه در حیطه نفوذ این ابر قدرت قرار داشت و بافروپاشی آن، خلأ قدرت قابل توجهی در این منطقه به وجود آمد. روسیه به جهت درگیری با مشکلات متعدد در حوزه مسائل داخلی و خارجی، قادر به حفظ نفوذ خود در این منطقه همانند دوران اتحاد جماهیر شوروی نبوده و همین امر زمینه حضور قدرت های جهانی چون آمریکا، دولت های اروپایی، چین و قدرت های منطقه ای چون ایران و ترکیه را فراهم کرده است.

به اعتقاد برژینسکی، اوراسیا در دوران جنگ سرد، صحنهاصلی رقابت بین دو ابرقدرت جهانی بوده و در عصر پس از جنگ سرد نیز عرصه اختلاف و درگیری و یا رقابت میان قدرت های بزرگ باقی خواهد ماند. برژینسکی معتقد است قدرتی که براوراسیا تسلط داشته باشد می تواند بر دو منطقه از سه مناطق مهم دنیا، یعنی آسیا و اروپا که از لحاظ اقتصادی مهمترین مناطق جهان محسوب می شوند، سیطره پیدا کند. حدود 75 درصد از مردم جهان در حوزه اوراسیا زندگی می کنند و بیشترین ثروت مادی و اقتصادی جهان در این قلمرو واقع شده است. حدود 60 درصد از درآمد دنیا و حدود سه چهارم از منابع انرژی شناخته شده جهان به اوراسیا تعلق دارند.همچنین تمام قدرت های هسته ای به غیر از یک قدرت، در منطقه اوراسیا قرار دارند. - حافظ نیا، - 1391:100 سوال اصلی این پژوهش این است که دو قدرت ایالات متحده آمریکا و اتحادیه اروپا چگونه و با چه اهدافی به تحکیم حضورو    نفوذ خود در این منطقه می پردازند؟ در این راستا ضمن اشاره به اهمیت ژئوپلیتیکی منطقه آسیای مرکزی به تحلیل سیاست های هر یک از این دوقدرن و نسبت آن ها با یکدیگر می پردازیم.

-2 موقعیت ژئوپلیتیکی آسیای مرکزی

آسیای مرکزی یک حوزه جغرافیایی بسته و متشکل از پنج جمهوری ترکمنستان، قرقیزستان، قزاقستان، تاجیکستان و ازبکستان است که بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، در نقشه جدید جهان ظاهر شدند. محدوده ی آسیای مرکزی از غرب به دریای خزر، از شرق به چین و مغولستان و از شمال به مرداب های تیومن سیبری محدود است. قسمت های جنوبی و جنوب شرقی به وسیله ی ارتفاعات بلندی محصور است و قسمت های مرکزی آن شامل جلگه ها و صحاری می باشد - حافظ نیا، . - 102 :1391 تا اوایل دهه 1990، به این دلیل که منطقه آسیای مرکزی در قالب ساختار اتحاد جماهیر شوروی قرار داشت، این منطقه چندان مورد توجه قدرتهای خارجی نبود. 

با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، این منطقه به دلیل قدمت تاریخی و میراث دار بودن جاده ابریشم، منابع غنی انرژی و پل ارتباطی بین آسیا و اروپا بسیار مورد توجه قرار گرفت. آنچه مربوط به موقعیت جغرافیایی این کشورها می باشد استثنایی است. این کشورها هم اکنون در محل تلاقی تمدن های بزرگ چند هزار ساله و به عبارتی دیگر در مسیر یکی از گذرگاه های تاریخی مهم تبادلات بین قاره ای اروپا و آسیا یعنی در" قلب اوراسیا" واقع هستند. موقعیت ژئواستراتژیک کشورهای آسیای مرکزی، این منطقه را فوق العاده محوری کرده است. جمهوری های آسیای مرکزی بر سر راه روسیه، خاورمیانه ، جنوب آسیا و خاور دور قرار دارند.

هر گونه تغییرات ژئوپلیتیک اثرات خود را به صورت اجتناب ناپذیری برکشورهای منطقه خواهد داشت. این موقعیت ارتباطی مناسب موجب شده قدرت های بزرگ همیشه چشم به این منطقه داشته
باشند و درصدد بهره برداری از منابع و امکانات آن برآیند. از منظر ژئوپلتیکی نیز خلأ قدرت در سال های اولیه پس از فروپاشی شوروی، برای برخی بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای این ادراک را ایجاد کرد که یک خلأ ژئوپلیتیکی در این منطقه به وجود آمده است. از همین رو، این قدرت ها در پی آن برآمدند تا با به دست آوردن نفوذ و جایگاه مناسب در منطقه و با اتخاذ راهبردهاو توسل به ابزارهای مختلف، در ساختار قدرت منطقه سهمی برای خود بیابند - قادری حاجت و نصرتی، . - 67 :1391

-3اهمیت ژئواکونومیکی آسیای مرکزی

نیروی اقتصاد، پایه مهمی برای قدرت سیاسی است. اگر اقتصاد در تعقیب سرمایه است، سرمایه نیز در تعقیب قدرت است، این دو در شبکهای پیچیده و سردرگم کننده با هم تعامل دارند. این اثر متقابل پیچیده در بستر بین الملل بین سیاست و اقتصاد و بین دولتها و بازار است که هسته اقتصاد سیاسی بین الملل را تشکیل میدهد - جکسون و سورنسون، 1385، . - 226 از اینرو بعضی ازمناطق اهمیت اقتصادی بسیاری دارند که یکی از آن ها منطقه آسیای مرکزی است.اهمیت ژئواکونومیکی منطقه آسیای مرکزی از جهات زیر قابل بررسی است:

- 1 منابع انرژی: امنیت عرضه انرژی در شرایطی که نیاز به این منبع حیاتی روز به روز بیشتر و منابع و ذخایر فسیلی آن لحظه به لحظه کمتر می شود، نگرانی بزرگ حال و آیندهجهانیان، به ویژه کشورها و قطب های بزرگ صنعتی است. منطقه آسیای مرکزی و قفقاز به عنوان تأمین کننده انرژی و مسیر ترانزیتی نقش مهمی را در راهبرد قدرت های بزرگ دارد - سازمند و شمس، - 274 :1394 ازبکستان بر اساس آمارهای سال 2008دارای 594 میلیارد بشکه ذخایر نفتی اثبات شده است . این کشور در زمینه تولید نفت رتبه51 و در زمینه صادرات نفت رتبه 70 را دارد. همچنین دارای ذخایر گازی اثبات شده به میزان 65 میلیارد فوت مکعب می باشد و در زمینه تولید گاز رتبه 11 و صادرات گاز رتبه 16 را دارد.

ترکمنستان بر خلاف سایر جمهوری های آسیای مرکزی دارای میادین بزرگ گازی است. این کشور بر اساس آمارهای سال 2008، دارای 600 میلیون بشکه ذخایر نفتی اثبات شده است.این کشور در زمینه تولید نفت رتبه42 و در زمینه صادرات نفت رتبه 34 جهانی را دارد. ترکمنستان همچنین دارای ذخایر گازی اثبات شده به میزان 100 میلیارد فوت مکعب می باشد. این کشور در زمینه تولید گاز رتبه 10 و در زمینه صادرات گاز رتبه6 جهانی را دارد. قزاقستان از نظر جغرافیایی، بزرگ ترین و از نظر منابع نفتی، غنی ترین کشور آسیای مرکزی است. این کشور بر اساس آمارهای سال 2008 دارای 30 میلیارد بشکه ذخایر نفتی اثبات شده و بیش از85 میلیارد بشکه ذخایر پیش بینی شده است.

این کشور در زمینه تولید نفت در دنیا رتبه 19 و در زمینه صادرات نفت رتبه13 را دارد. قزاقستان همچنین دارای ذخایر گازی اثبات شده به میزان 100 میلیارد فوت مکعب می باشد. این کشور در زمینه تولید گاز رتبه26 و در زمینه صادرات گاز رتبه15 را در دنیادارد - حافظ نیا، . - 106 :1391 همچنین مناطق اکتشاف نشده وسیعی در این کشورها وجود دارد به همین دلیل احتمال افزایشبیشتر میزان ذخایر هیدروکربوری وجود دارد. براساس آمارIEA تولید نفت خام این کشورها از 3/1 میلیون بشکه در روز درسال 2010 به 4/4 میلیون بشکه در سال 2020 و 5/4 میلیون بشکه در روز در سال 2030 افزایش خواهد یافت - شادی وند، - 36 :1391

- 2 مسیرهای خطوط لوله انتقال انرژی - نفت و گاز - در منطقه آسیای مرکزی:در اینجا به جایگاه سه خط لوله اصلی موجود در منطقه آسیای مرکزی و قفقاز و تاثیر آنها بر رقابت های قدرت های بزرگ بویژه اروپا و آمریکا و ژئوپلیتیک این منطقه پرداخته می شود. این خطوط لوله عبارتند از:1- خط لوله ناباکو؛-2 خط لوله نفتی باکو -تفلیس -جیحان؛-3 خط لوله گازی باکو -تفلیس -ارزروم.
1؛-2 خط لوله ناباکو:
موافقتنامه بین الدولی خط لوله گاز ناباکو که به امضای نخست وزیران کشورهای ترکیه، بلغارستان، رومانی، مجارستان، اتریش و رئیس کمیسیون اروپا رسید با هدف کاهش وابستگی اروپا به گاز روسیه به مورد اجرا گذاشته شد و از کشورهای آذربایجان،ترکیه، گرجستان، بلغارستان، رومانی و مجارستان می گذرد و به اتریش می رسد. این پروژه درفازهای میان مدت و دراز مدت برای کاستن از وابستگی بیشتر اتحادیه اروپا به گاز روسیه، ذخایر گاز کشورهای حوزه دریای خزر، عراق، مصر، سوریه و ایران را

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید