بخشی از مقاله
چکیده
داستان حضرت نوح یکی دیگر از داستانهای زیبای قرآن کریم میباشد که در 22 سوره از قرآن به صورت پراکنده، بارها به آن اشاره شده است. در این داستان، خالق هستی پیام خود را در قالب وقایع طوفان و با بهکارگیری عناصر متنوّع به بندگان خود ابلاغ نموده است، تا قویترین تأثیر را بر مخاطب بگذارد. این داستان از اسلوبهای متنوّعی بهره گرفته است و اسلوبی که قرآن در این داستان به کار برده، با توجّه به اهداف اصلی آن هدایتی است و داستان پردازی نیست.
قرآن بیانگر سرگذشت پیامبران از حوادث تاریخ و وقایع آن میباشد و از آیات آن چنان استنباط شده است که داستان این پیامبر با هدف اندیشیدن و پندگرفتن از عاقبت امّت ایشان بوده است.
خداوند در قرآن مفاهیم را تشریح و اهداف آن را تبیین کرده است و به واسطهی آن چنان تأثیری در جانها وارد نموده که عاطفه و وجدان را بر میانگیزد و آن را از حیطهی تاریخی بیرون و وارد عرصهی دینی، عاطفی و ادبی میکند.
در این سوره عناصر داستانی متعدّدی؛ همچون: پیرنگ، زاویه یدید، شخصیّتپردازی، گفتگو و حادثه بهطور وضوح دیده شده است.
در این پژوهش تحلیلی ادبی تلاش شده است عناصر مذکور مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد.
با بررسی عناصر داستان به این نتیجه خواهیم رسید که آنچه از عاقبت بیان سرگذشتها به دست میآید؛ این است که در دلها و روانها تأثیر میگذارد و انسانها را بیدار و هدایت میکند و این ویژگی برجسته از تأثیر بلاغت و شیوایی قرآن است.
مقدمه
خلقت انسان بهگونهای است که شیفته شنیدن قصه و خواندن داستان را دارد و این شیفتگی به سبب علاقهای است که انسان نسبت به سرنوشت شخصیتهای داستان دارد و دعوت توحیدی اگر با داستان انجام گیرد مردم آن را بیشتر میپسندند و بهتر میفهمند و از آن درسهای بیشتری یاد میگیرند. در حقیقت داستانها، پیامهای دینی را به زبان ساده برای مردم ابلاغ میکنند تا از این طریق ارشاد و هدایت شوند. و هر داستانی، موضوع جداگانهی دینی برای ابلاغ و هدایت بشریت دارد و وجود بنمایه داستانی در داستان زندگی پیامبران باعث میشود که اندیشهها، تفکرات، عقیدهها در دل و روح خواننده نفوذ نماید و احساساتش را به شدت تحریک کند و وجوه مختلف زندگی انسان را تحت تأثیر قرار دهد، و در تعیین مسیر زندگی و تشکیل شخصیت فردی و اجتماعی انسان نقش بهسزایی داشته باشد.
به دلیل قول خداوند سبحان در سوره کهف آیه ی13 داستانهای قرآن از نوع واقعی، تاریخی است. و در این داستانها پند و اندرزهای عظیمی برای هدایت بشر وجود دارد. - سوره یوسف ، آیه ی - 111 -
قرآن داستان حضرت نوح را علاوه بر سورههای متعدد، به تفصیل در سوره هود آیه 25 به بعد و سوره نوح بیان کرده است. و تکرار این قصه در سورههای مختلف قرآن، نمونهی بارزی از اهمیت این داستان میباشد. و سراسر داستان پر از موقعیتهای هیجانانگیز است.
حضرت نوح نخستین پیامبران اولوالعزم بود که خداوند او را با کتاب و شریعت مبعوث فرمود. شریعت و کتاب او نخستین شریعت و کتابی بود که در بر دارنده قوانین و احکام الهی بود. ایشان دومین پدر نسل کنونی انسان است. نسبت سایر پیامبران الهی به نوح منتهی میگردد
.قوم نوح بتپرست بودند. حضرت نوح 950سال آنها را به خداپرستی دعوت کرد .ایشان، مردم را به پیروی از احکام دین و باورهای اعتقادی تشویق میکرد. دعوت و سخنان او حول محور ظلم ظالمان و بدبختیهای مردم طبقه زیردست بود. قوم نوح او را خیلی آزار دادند. نوح در رسالت خویش، شکیبایی و استقامت بسیار ورزید. مردم را به توحید دعوت کرد.
با این همه، برطبق سوره هود آیه ی 40 : قومش را به آمدن جز عده کمی به او ایمان نیاوردند. حضرت نوح عذاب الهی تهدید کرد. آنها به انکار و لجاجت خود ادامه دادند. نوح نومید شد. نفرین کرد. خداوند نفرین او را استجاب کرد و به وی فرمود: کشتی بساز. وقتی نوح ساختن کشتی را به پایان رساند. نشانههای شروع عذاب ظاهر شد. آب از درون زمین جوشید. عذاب طوفان بر کافران و مشرکان فرود آمد. هنگام نزول عذاب نوح همراه پیروان خود سوار کشتی شدند. همه مشرکان و حتی کنعان پسرش در طوفان غرق شدند. سرانجام عذاب الهی به پایان رسید.کشتی نوح بر کوه جودی قرار گرفت. پیکره این داستان از اجزایی تشکیل میشوند که در اصطلاح به آن عناصر داستانی گفته میشود ، این عناصر به علت نقش کلیدی آنها در ساختار داستان انتخاب شدهاند .
ساختار قصه حضرت نوح با توجه به اینکه اجزای داستان آن در سورههای متعدد آمده است دارای پیوندی مستحکم با یکدیگر بوده و در راستای تأمین هدف دینی و تربیتی انسان به کار رفته است. هدف این مقاله تحلیل جنبههایی همچون پی رنگ - طرح - ، زاویه دید، شخصیتپردازی، گفتوگو و حادثه در این قصهی قرآنی است، و این تحلیل نوعی نوآوری و تلفیق میان ادبیات قرآنی و عناصر داستانی میباشد.
پیشینهی تحقیق:
در زمینهی تحلیل عناصر داستانی تحقیقات زیادی صورت گرفته است اما در تحلیل عناصر داستانی حضرت نوح تا آنجایی که جستجو گردید، پژوهشی یافت نشد بنابراین ضروت چنین پژوهشی لازم مینماید.
زاویه دید
زاویه دید یا زاویه روایت، نمایش دهنده شیوهای است که نویسنده با آن مصالح و مواد داستان خود را به خواننده ارائه میکند و در واقع رابطه نویسنده را با داستان نشان میدهد.
داستان حضرت نوح از زاویههای مختلف قابل تحلیل و بررسی است. زاویه دید در این داستان دانای کل است؛ یعنی، راوی از گذشته و حال و آینده شخصیت اصلی آگاه و شاهد اعمال و گفتار آنها میباشدو. خداوند به عنوان راوی غالباً آن را به شیوه سوم شخص نقل میکند. در روایت به شیوه دانای کل فضا سازی داستان قوی میشود و بار عاطفی کار افزایش مییابد و میزان توجه و علاقه خواننده به مطالعه داستان افزایش مییابد. راوی از همهی ماجراها و حوادث و افکار اطلاع دارد، و ما را از انگیزهاش آگاه میسازد و حالات و افکار را نیز بیان میکند تا داستان تأثیرگذارتر و ارتباط با شخصیتها تقویت شود.
نام بتهای مورد پرستش قوم نوح را در سورهی نوح آیهی 23 ذکر کرده تا واقعیتها بیش از پیش آشکار شود. شیوه روایت داستان به صورت یکنواخت است. راوی بر همه چیزهایی که رخ میدهد احاطه دارد و خوانندگان را از جزئیات وقایع و دلایل رخداد آنها آگاه میکند و ذهنیت و فکر شخصیتها را بیان میکند. راوی در قسمت گرهگشایی داستان را تمام میکند اما برای اینکه خواننده سردرگم نشود و سرنوشت قوم نوح در ابهام قرار نگیرد با یک نتیجه کلی عاقبت نوح و قومش را بیان کرده و به پایان داستان میرسد و این از مهمترین نقاط برجسته طرح - پیرنگ - است که گرهگشایی و پایان داستان با فاصله کمی در هم آمیخته شدهاند و خواننده را از خستگی بیش از حد نجات میدهد. برای نمونه آیهی 42 سورهی هود با گرهگشایی آغاز و با آیهی 48 همان سوره همه چیز را به پایان میبرد.
زاویه دید در واقع رابطه راوی با داستان را نشان میدهد و حلقه اتصال میان راوی و داستان است. در این داستان، خداوند از همه جا و همه کس، حتی نیات، افکار و عواطف اشخاص خبر میدهد و حتی بنا به ضرورت، قسمتی از داستان را در بعضی سورهها متوقف میکند و در سورهی دیگر راجع به حالات حوادث و افراد میپردازد. با این شیوه و با تکرار آن در سورههای متعدد، وسیعترین عرصه داستانپردازی را در اختیار خواننده میگذارد. در حقیقت خداوند برای اینکه ذهن خواننده را به یک نتیجهگیری کلی برساند و از طرف دیگر، با ذکر جزئیات اختلافهایی که میان نوح و قومش پدید میآید خواننده را خسته نکند، در چند سوره نتیجه نهایی را بیان میکند و به سرنوشت انسانهای مشرک میپردازد؛ یعنی، آنچه را که لازم باشد و بر نوح و قومش آمده، بیان فرموده و به هنگام رها کرده و به سراغ بحث دیگری میرود. این موضوع در سورههای صافات و قمر به وضوح دیده میشود.
طرح - پی رنگ -
نقشه کار یا رؤوس مطالب، یا چارچوب داستان را - طرح - داستان مینامند. نهایت طراحی جزئیات داستان در جهت به هم پیوستگی آن در قرآن دیده میشود و از انسجام و نظمی بی نظیر برخوردار است. پی رنگ وابستگی موجود میان حوادث داستان را به طور عقلانی تنظیم میکند.