بخشی از مقاله

چکیده

آنچه به شکل بارز باعث تفاوت بین متن روایی و غیر روایی می شود، گفتن یا نگفتن داستان است. متن روایی متنی است که از ترکیب سه عامل: »داستان، متن و روایت« به وجود آمده باشدمتن. یک شی اعّم از - تصاویر، واژگان و... - است. مثلا تئاتر، سینما، خاطره و داستان مصوّر از روایت بهره می گیرند و هر یک از آن ها ابزاری برای بیان داستان به شمار می آیند. اما هر متنی را نمی توان متن روایی به شمار آورد.

اسناد مربوط به سازمان ها یا نوشتارهای فرهنگ ها متن روایی نیست زیرا عاملی در آن ها به بیان داستان نمی پردازد و همچنین رابطه علّی و معلولی میان اجزای آن ها وجود ندارد. پس هر روایتی گفتمان است، اما همه گفتمان ها روایت نیستند و در متون زبان بنیاد وقتی عاملی به بیان داستان می پردازد، آن را متن روایی می نامیم، ولی در داستان های مصوّر که متونی غیر زبان بنیاد هستند با وجود این که خبری از عامل قصه گو نیست باز هم این متون را متون روایی به شمار می آوریم زیرا بین اجزای آن رابطه علّی و معلولی برقرار است .

در واقع در این آثار ما فقط زنجیره ای از تصاویر و رابطه علّی و معلولی بین اجزای آن مشاهده می کنیم و بسیاری از اعمال شخصیت ها در ذهن ما شکل می گیرد و ترکیب تصاویر و گفتگوی ذهنی ما جریان حوادث را به جلو می برددر. واقع در داستان مصوّر هر قاب را می توان معادل یک پاراگراف در داستان - متن زبان بنیاد - قرار داد به طوری که از ترکیب آنها یک متن روایی شکل می گیرد. پژوهش حاضر به شیوه توصیفی - تحلیلی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای به بررسی تفاوت های روایت پردازی در داستان مصوّر و متون زبان بنیاد می پردازد.

مقدمه و بیان مسئله

قدمت داستان به زمان انسان های اولیه بر می گردد و می توان گفت با پیدایش انسان نخستین، داستان نیز پای بر عرصه وجود گذاشت. همه هنر ها اعم از سینما، تئاتر، پانتومیم،تاریخ و سفر نامه در بیان اهداف خویش از »داستان « کمک می گیرند یعنی شباهت همه این هنر ها در زیربنای روایی آنهاست و تنها ابزار بیان روایت است که تغییر می کند.رمان و داستان زبان بنیاد با کلمات،داستان مصوّر با تصویر، پانتومیم با حرکت، سینما با حرکات، صوت،نور و... به بیان اهداف خویش می پردازند. در واقع هر یک از هنرهای نام برده به نوعی یک داستان را بیان می کنند، اما با استفاده از ابزارهای متفاوتپس. می توان گفت که داستان مصوّر نیز مانند داستان زبان محور دارای عناصر و ساختاری روایی است.

وقتی از داستان سخن به میان مید آیهمه انواع آن اعّم از داستان زبان بنیاد و داستان مصوّر را شامل می شود. داستان معمولا از عناصری تشکیل شده است که در کنار یکدیگر باعث پایداری و قوام ساختار آن می گردداصولا. هر داستان اعم از مصوّر یا زبان بنیاد شامل عناصر زیر است: روایت، گفت و گو، پیرنگ، لحن، درونمایه، شخصیت پردازی، زمان و مکان و موضوع. علاوه بر عناصر یاد شده ساختار کلی هر داستان به گونه ای است که دارای آغاز، میانه و پایان است. یعنی کنش های داستان بر اساس رابطه علّی و معلولی باعث ایجاد یک متن روایی می گردد، که از نقطه ای آغاز و به نقطه ای ختم می گردددر. داستان مصوّر قاب ها نقش پاراگراف در داستان زبان بنیاد را بر عهده دارند یعنی هر قاب را می توان معادل یک پاراگراف در داستان زبان بنیاد گرفت.

از آنجا که داستان مصوّر به سه دسته تقسیم می شود: 1داستان - مصوّر محض - فاقد نوشتار - - 2داستان. مصوّر - نوشتا ر در کنار تصویر - . - 3 کمیت استریپ. علاوه بر این ها کاریکاتور را نیز می توان معادل داستانک در محدوده داستان های زبان بنیاد به شمار آورد زیرا هر کاریکاتور حاوی یک داستانک - داستان مینیمال - است. پژوهش حاضر به شیوه توصیفی - تحلیلی و با بهره گیری از روش کتابخانه ای به بررسی تفاوت های روایت پردازی در داستان مصوّر و داستان های زبان بنیاد می پردازد وشامل سه گفتار زیر است:

گفتار اول - تعاریف و تفاوت های داستان و روایت گفتار دوم - تفاوت های متن روایی و غیر روایی گفتارسومتفاوت - های روایت پردازی در داستان های مصوّر با عکس و کاریکاتور

سوالات پژوهش

- 1آیا. داستان مصوّر متن روایی است؟

- 2عناصر. داستانی مختلف چگونه در داستان مصوّر نمود می یابد؟

-1 تعریف روایت و داستان

تاکنون تعاریف زیادی برای »روایت« ارائه شده است: مایکل تولان» 1روایت« را توالی ملموس از حوادثی می داند که به صورتی غیر تصادفی در کنار هم آمده باشند - تولان، 19 :1386؛ نیز نک: اخوت، . - 10 :1371 مطابق این تعاریف، »روایت« ابزاریست جهت بیان رشته ای از حوادث یا رویدادهایی که در یک توالی منظم و پشت سر هم آمده باشد. آنچه عامل پیشبرد یک روایت می گردد، دو عامل »کشش و حس انتظار« است. یعنی مخاطب به دنبال این است تا بداند » چه اتفاقی می افتد.

« در داستان کوتاه یا رمان شخصیت یا شخصیت ها اعمال و حوادثی را سبب می شوند، گره ای به وجود میآید، در انتهای داستان این گره باز میشود یا نمی شود. بنابراین مبنای دنبال کردن سیر روایت در داستان زبان بنیاد یا مصوّر براساس جمله»چه اتفاقی خواهد افتاد؟« دنبال می گرددروایت. در معنای کلّی آن دستاورد توضیح تسلسل کنش های آدمیست. آنچه را در نوع خام و عامیانه داستان می نامند، امتدادیست که از یک زمان ابتدایی آغاز می شود و سپس با گذر از مجموعه ای از وقایع به نقطه ای نزدیک می شود و در این گذر، شخصیتها پرداخته می شوند از این روی باید گفت که روایت ذکر گام به گام وقایع است. 

نانسی کرس2 روایت داستانی را خط سیر کامل داستان می داند و میگوید: «خط سیر به معنای طرح اصلی داستان است، چیزی که به پرسش »چه اتفاقی برای قهرمان داستان میافتد؟ « پاسخ میدهد. برای قهرمان داستان مانند هر شخصیت دیگر اتفاقات گوناگونی میافتد و این همان چیزی است که سبب میشود، خواننده به خواندن ادامه دهد - کرس،. - 94 :1387 هر روایت مجموعه ای از پی رفت ها ی3 روایی. - بارت:1387، - 54و یا توالی رخدادها یی است که به طور غیر تصادفی به هم اتصال یافته اند. - تولان: 1383،. - 20 البته شرط اصلی خلق روایت، این است که بین پی رفت ها و رویدادها ارتباط سلسله وار سازماندهی شده ای وجود داشته باشد. - ریمون کنان: 1387،. - 10 اما منظور از آثار داستانی کلیه آثاری است که متضمن نقل حادثه ایتخیّلی باشد.

گودون4 می گوید » تنها ویژگی مشترک آثار داستانی این است که فضایی در قالب تخیل و به نثر دارد - .«عبداللهیان:1378،. - 32 از دیدگاه فرهنگ نویسان، داستان اصطلاحی عام برای همه انواع ادبیات داستانی اعم از متل، مثل، سمر، افسانه،حکایت، حدیث، حادثه، وقایع گذشته، خرافه، اسطوره،رمانس، قصه، زندگی نامه،حسب حال،رمانس، داستان کوتاه، رمان و.... است. بنابراین شعر های حکایتی، سرودهای آیینی و آوازهای خنیاگران دوره گرد نیز از بنمایه های داستان سرشاراست و داستان نامیده می شود - مهرور: 1378، . - 54 داستان توالی حوادث واقعی و تاریخی یا ساختگی است، بنابراین تسخیر»عمل«بوسیله »تخیل«را ارائه می دهد. - میرصادقی:1376،ذیل تعریف داستان - .

-2 تفاوت روایت و داستان

امروزه ما در گفتار روزمره به ندرت بین داستان و روایت تفاوت قائل می شویم و یکی را به عنوان مترادفی برای دیگری به کار می بریم در حالی که چنین نیست، زیرا نظریه پردازان روایت بین داستان و روایت تفاوت قائل شده اند؛ »منظورمان از داستان نمونه هایی مثل: رمان کوتاه، حماسه، تاریخ، درام و کمدی است، ولی »روایت« به عنوان فرایند ساختارمند کردن دستور زبان در چارچوب زبان است که می تواند موضوع تحلیل دقیق و همه جاذبه و حتی علمی قرار گیرد« - مکوئیلان، . - 13 :1388 همچنین در باره تفاوت میان داستان و روایت، مثال داستان واحد و روایت های گوناگون مربوط به آن که در صدر سخن بدان اشاره کردیم، مثال بارزیست. به عنوان نمونه ما می توانیم یک داستان را به زبان های مختلف - مخصوص کودکان، بزرگسالان، ایما و اشاره و... - بیان کنیم. در اینجا داستان همان داستان است - متن - با این تفاوت که نحوه بیان آن - روایت - فرق کرده است.

بنابراین وقتی یک داستان خاصِ بزرگسالان را برای کودکان بیان می کنیممسلماً با حذف و اضافاتی آن را به زبان خاص کودک تبدیل می کنیم؛ در واقع محتوا و پیام داستان حفظ می شود با این تفاوت که نحوه بیان آن متفاوت می گردد. در همین زمینه مانفرد جان1 می گوید: »داستان آن چیزی است که گفته می شود و روایت نحوه گفتن آن است«  یا هنگامی که در گفتار روزمره درباره واقعه ای سخن می گوییم: » به روایتی چنین است« ، به نوعی بین روایت و داستان تفاوت قائل شده ایم. »روایت ها حاصل کنشگری اند، یعنی ابزاری هستند که کسی با آنها داستان را برای کسی دیگر باز می گوید - «.

ژرار ژنت - 1988 - 2 میان گزارش، داستان و روایت تفاوت قائل است؛ از نظر او گزارش نظم رخدادها در متن است، مفهومی همچون طرح در آثار فرمالیست های روسی. داستان نظم نهایی رخدادها در جهان بیرون متن است، همچون مفهوم داستان در آثار آنها و روایت، کنش ارائه گزارش است، گونه ای گزینش عناصر و ایجاد نظم همنشینی در طرح. بدین سان »منطق روایت« شیوه گزینش و ارائه عناصر داستان است - احمدی، » . - 315 :1378در واقع روایت هر رخداد، جایگاه راستین رخداد آن و چیزی است که آن را از هر رخداد دیگری جدا میکند و به این جهت یک داستان میتواند در متنها و به روایتهای مختلفی بیان شود« - طالبیان و حسینی سروری، . - 87 :1385 یکی ازجاهایی که به خوبی می توان تفاوت بین »روایت و داستان« را مشاهده کرد، گونه ادبی ضرب المثل است.

تردیدی نیست که مثل بر اساس داستان شکل گرفته وخلاصه و فشرده آن آست، اما حسن ذوالفقاری در کتاب »داستان های امثال« احتمال می دهد که هم برخی از داستان بر اساس ضرب المثل ساخته شده است و هم گروه از مثل ها فشرده یک داستان مشهور است: »بی شک تعداد زیادی از مثل ها حاصل و فشرده داستانهای مشهوری هستند که به لحاظ پیام، کاربرد، مفهوم و مضمون زبان، قدرت بیان و حسن تأثیر شهرت یافته اند. و جمله یا جملاتی از آنها زبانزد و رایج شده اند.

داستان هایی که منشاء ادبی دارند، اغلب از این نوع هستند، ولی برخی از داستان های عامیانه بر اساس مثلی شکل گرفته و ساخته شده اند« - ذوالفقاری، . - 15 :1384 برای روشنتر شدن بحث ضمن آوردن یک ضرب المثل، روایات مختلف آن را نیز بررسی می کنیم تا تفاوت دو مقوله »روایت و داستان« روشن تر گردد. در کتاب »داستانهای امثال« برای ضرب المثل »آن که فیل میخرید پرید و رفت«، چهار روایت زیر آمده است:

روایت اول: سلطان محمود غزنوی سوار بر فیل به راهی می گذشت. مستی پیش آمد و از سرمستی پرسید: »فیلت چند است؟« گماشتگان اورا گرفته محبوس کردند. فردای آن روز که مستی وی زائل شده بود، برای سیاست به حضور شاهش آوردند. سلطان به او گفت: »فیل ما را میخواستی بخری؟« گفت شاها آن که دیروز فیل میخرید پرید و رفت!«

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید