بخشی از مقاله

چکیده

هدف کلی از انجام پژوهش حاضر، با بکارگیری روش تحلیل محتوای کیفی به واکاوی متون و پژوهش های فلسفه و شناخت هستی با شیوه های درست اندیشیدن است. فلسفه، روش درست اندیشیدن، راه خردمندانه زیست، و کوشش برای شناخت هستی است. ما با انواع فراوانی از فلسفه، از جمله فلسفه دین، فلسفه هنر، فلسفه علمف فلسفه علوم گوناگون و فلسفه تربیت رو به رو هستیم.

همین فلسفه تربیت است که موضوع این مقاله است و بر آن است که دریافتهای سنتی از فلسفه، پاسخگویی کافی به واقعیتهای زندگی روانی – تربیتی مردم در عصر حاضر را ندارد. این مقاله بر آن است که ما نیازمند تفکر روشمند فلسفی و اندیشه درست در تعلیم و تربیت و راه و رسم زندگی انسانی هستیم و میتوانیم آن را به همه، حتی به کودکان و نوجوانان دانش آموز، بیاموزیم مشروط بر آن که موضوع مناسب، روش مناسب، زبان و ابزار مناسب، و موقعیت مناسب را برای این آموزشها بشناسیم و به کار گیریم.

هدف مقاله آن است که بتواند زمینه بهتری برای پاسخگویی به اساسیترین ضرورتهای زندگی روانی-تربیتی مخاطبان تعلیم و تربیت در ایران را که به نظر ما آموزش جامع و کامل همگانی، تربیت هویت و شخصیت، آموزش درست اندیشیدن، و آموزش مهارتهای زندگی است، فراهم آورد.

مقدمه

فلسفه استعداد های عقلی و فکریی است که انسان را قادر می سازد تا اشیا، حوادث و امور مختلف را از دیدگاهی بالا و گسترده مورد مطالعه قرار دهد و به این ترتیب، حوادث روزگار را با اعتماد و اطمینان و آرامش بپذیرد. فلسفه در این معنا مترادف حکمت است. فلسفه در پی دستیابی به بنیادی ترین حقایق عالم است. چنانکه ابن سینا آن را این گونه تعریف می کند: فلسفه، آگاهی بر حقایق تمام اشیا است به قدری که برای انسان ممکن است .

فلسفه همواره از روزهای آغازین حیات خود، علمی مقدس و فرا بشری تلقی می شد و آن را علمی الهی می دانستند. این طرز نظر، حتی در میان فﻻسفه مسیحی و اسلامی رواج داشت؛ چنانکه جرجانی می گوید:

فلسفه عبارت است از شبیه شدن به خدا به اندازه توان انسان و برای تحصیل سعادت ابدی.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید