بخشی از مقاله

چکیده:

تربیت اخلاقی یکی از مهمترین مسائل آموزشی و تربیتی میباشد. دستیابی به این هدف بزرگ در نهاد آموزش و پرورش، نیازمند نقشهای است که در ادبیات علوم تربیتی، به آن برنامه درسی میگویند. این طرح و نقشه، زمانی میتواند آن نهاد را به اهداف مطلوب خود برساند که بر مبانی، اصول و شیوههای دینی و ارزشی فرهنگ حاکم بر آن کشور استوار باشد. برنامه درسی یک مقوله آمیخته به فرهنگ است و با ضرورتها و اقتضائات فکری، اعتقادی و ارزشی رابطه قوی دارد، به همین دلیل در آن از مبنای فلسفی و اجتماعی نیز در کنار مبانی روانشناختی برنامهریزی درسی بحث میشود و بر اساس آن برنامه درسی جهتگیری مشخص پیدا میکند؛ بنابراین باید با توجه به شرای و ویژگی های بومی برنامه درسی مناسب را جستجو کرد و برای طراحی آن اقدام نمود. ضرورت و اهمیت این اقدام زمانی آشکار میشود که به تنوع دیدگاههای برنامه درسی و علل این تنوع بهدرستی بیندیشیم و تفاوتهای آنها را بررسی عمیق کنیم؛سؤال اساسی آن است که اگر بر مبنای فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی توصیف دیگری از یادگیرنده به عمل آمد و انسانشناسی، معرفت شناسی و ارزش شناسی ویژه تفکر اسلامی ارائه گردید، ابعاد و ویژگیهای برنامه درسی تغییر پیدا نمیکند؟ بدون تردید پاسخ مثبت است. اصولاً نمیشود که ریشه در یک چیز تغییر نکند ولی روبناها تغییر پیدا نکنند. در هر یک از جنبههای مبانی فلسفی دلالتهای    خاصی به    دست میآید که به برنامهریزی درسی   جهت   میدهد؛ به عنوان مثال    در فلسفه  آموزش و پرورش اسلامی »انسان« نوع    خاص    تعریف میشود. وقتی که پذیرفتیم از نظر اسلامی کودک یک موجود مکرم است و ارزش ذاتی دارد و همچنین پذیرفتیم که استعدادهای عالی فطری به طور هماهنگ در وجود او قرار داده شده است و در جهت خلافت الهی باید فعالیت پیدا کنند، موظف هستیم برنامه درسی را به عنوان وسیلهای برای تربیت و یادگیری در جهت رشد همه جانبه فرد، بازبینی کنیم و چارچوب مفهومی خاص برای آن تعریف کنیم. علاوه بر ماهیت انسان، ماهیت ارزش، ماهیت معرفت و ماهیت زندگی نیز در فلسفه آموزش و پرورش اسلامی به طور خاص تبیین میشوند و بر تعریف و توضیح برنامه درسی و برنامهریزی درسی اثر میگذارند.

مقدمه و بیان مسأله

کلمه ی فلسفه برای هر کسی یادآور مفهوم خاصی است که دامنه ی تفسیر آن از یک درک عوامانه، تا یک درک عمیق عالمانه در نوسان است - ورینگ، . - 157- 180 :2002 هم چنین شعاری نژاد - - 1386 در کتاب فلسفه آموزش و پرورش به نقل از پوپر - - 1994-1902 می نویسد: "فلسفه جوهری ندارد که بپالایند و در تعریف بچکانند، بلکه لفظ فلسفه در اساس قراردادی و اجماعی است." و هایدگر نیز پیشنهاد کرده است برای پی بردن به معنای فلسفه بهتر است این واژه را با گوش یونانی بشنویم - نقیب زاده،. - 1388 :10 تعلیم و تربیت انسانها و به تبع آن برنامه های درسی برای ایجاد تغییر و تحول در افراد به کار گرفته می شوند. هیچ نظام تربیتی را نمی توان یافت که برای تربیت انسانها کوشش کند ولی جهت گیری مشخص در این کار نداشته باشد؛ به همین دلیل کار تعلیم و تربیت در بین همه امور زندگی حساسیت و اهمیت خاص می یابد و پرداختن به آن یک اقدام زیر بنایی و مهم تلقیمی شود - ملکی، . - 1380 در تفکر راجع به ماهیت و مبنای تعلیم و تربیت مقولاتی خود را نشان می دهند که نمی توان از کنار آنها بهسادگی گذشت. یکی از آن مقولات »نوع نگاه به ماهیت انسان« است - آلن' . - 1384 درباره انسان و ویژگیهایاو دیدگاههایی گوناگون از، فیلسوفان و صاحب نظران ارائه کردهاند. ادیان الهی نیز براساس آموزه های و حیانی تفسیر خاص از ماهیت انسان دارند که با تفاسیر غیر الهی تفاوت اساسی دارد. بدون تردید نوع تفسیر از انسان به طور مستقیم در نظام تعلیم و تربیت اثر میگذارد. معمولاً هر نظام تربیتی انسانی را که در مبانی خود تفسیر کرده است، تربیت خواهد نمود. مقوله دوم که در تعلیم و تربیت مؤثر می باشد دیدگاه مربوط به »ماهیت ارزش« است. »چه چیزی خوب و چه چیزی بد است؟« به این سؤال پاسخهای متعدد داده شده است؛ به عنوان مثالاگر معتقد باشیم ارزشها »مطلق« هستند، به یک صورت عمل خواهیم کرد و اگر به» نسبی بودن« ارزشها اعتقاد داشته باشیم، به صورت دیگر اقدام خواهیم نمود. مقوله سوم که در این عرصه قابل بررسی است »ماهیت معرفت« است. معرفت شناسی نیز یکی دیگر از مبناهای نظام تعلیم و تربیت را تشکیل می دهد - پورحسن' . - 1384 به مجموعه تبیین های منسجم که در خصوص ماهیت انسان، ماهیت معرفت و ماهیت ارزش از سوی یک مشرب فکری ارائهمی گردد، فلسفه تعلیم و تربیت اطلاق می شود. پس می توان گفت: فلسفه تعلیمو تربیت عبارت است از توصیف چیستی انسان، معرفت و ارزش. وقتی که توصیف بر مبنای تفکر اسلام انجام پذیرد، فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی شکل می گیرد. فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی مبنای تصمیم گیری و استنتاج سایر اقدامات تربیتی از جمله برنامه ریزی درسی است. برنامه ریزی درسی دارای مبانی فلسفی است با ملاحظه منابع علمی در این خصوص ملاحظه می کنیم که »برنامه درسی« از دیدگاههای مورد قبول در مورد سه مقوله فوق الاشاره اثر می پذیرد. علت اصلی تنوع دیدگاههای برنامه درسی را در این مبانی متفاوت باید جستجو کرد. اکنون سوال اساسی آن است که بر پایه فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی کدام دیدگاه برنامه درسی را باید تدوین و طراحی نمود؟ در اسلام انسان به طور ویژه توضیح داده می شود. نمی توان به این توضیح بی اعتنا ماند ، ولی از بومی سازی علم سخن گفت. آنچه امروز در بین صاحب نظران مطرح است و به عنوان یک ضرورت برای کشور طرح می گردد، تولید علم با رویکرد بومی است. برای تحقق این خواسته مهم باید مبانی فکری اسلامی را با اعتماد به نفس ولی با روش علمی بررسی کرد و دلالتهای مشخص برای نظریه پردازی در حوزه علوم انسانی و تربیتی استنباط نمود - استیور' . - 1384 علاوه بر ماهیت انسان در خصوص »معرفت« و»ارزش « نیز در منابع دینی تفسیرهای ویژه وجود دارد. وقتی که در این تفسیرهایخاص دینی تعمق می کنیم به طور مشخص درمی یابیم که باورهای متفاوتدر عناصر گوناگون برنامه درسی می توانیم طرح کنیم و دلالتهای خاص برای طراحی یادگیری قابل ارائه است. آنچه در این مجموعه ملاحظه خواهیدنمود یک اقدام علمی نخستین در این زمینه است. برای نگارنده این سوال اساسی مطرح است که »دیدگاه برنامه درسی مبتنی بر فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی چگونه است و چه ویژگیهایی می تواند داشته باشد؟« برای پاسخ به این سؤال چهار مقوله مهم یعنی »تربیت« ، »انسان« ، »ارزش« و»معرفت« مورد بررسی شده، سپس اصول کلی طراحی برنامه درسی براساس آنها استنتاج و معرفی میشود، پس از آن در هر یک از عناصر اساسی برنامه درسی به صورت عینی تر اصولی ارائه گردید و در پایان نیز با نگاهی کلی، ویژگیهای بارز دیدگاه برنامه درسی مورد نظر توضیح داده شده است - پورنامداریان' . - 1364 در پایان یادآوری این نکته ضروری است که هنوز فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی مدوّن و مصّوب نشده است بنابراین مسأله اصلی در این پژوهش تأثیر فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی در برنامه درسی میباشد. شایان ذکر است که بدون تردید با ارائه و تدوین مبانی فلسفی غنی تر و بهتر در این خصوص، تغییراتی در دیدگاه برنامه درسی به وجود خواهد آمد.

پیشینه تحقیق

هاشمی و رجایی پور در مقالهای به بررسی رابطه میان ذهنیت فلسفی و میزان خلاقیت مدیران در در مدارس متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 82-81 پرداختند. نتایج این پژوهش نشان داده است که میان ذهنیت فلسفی و خلاقیت مدیران رابطه مثبت وجود دارد.

خرقانیان - - 1379 پژوهشی را با عنوان بررسی تأثیر رابطه ذهنیت فلسفی در برنامه درسی برای مدارس رانمایی شهر تهران انجام داده است. نتایج این پژوهش آشکار ساخته که با اطمینان 99 درصد روحیه مدیران با ذهنیت فلسفی بالا تأثیر مثبت و معناداری در برنامه درسی دانش آموزان دارد. همچنین نتایج این پژوهش از نوع میدانی و کمی میباشد.

کلارک - - 1989 در مقالهای با عنوان چرا معلمان به فلسفه نیاز دارند درصدد بر آمده است که دلالتهای فلسفه را در عمل معلمان مورد بررسی قرار دهد. او در این تحقیق نتیجه گرفت که معلمان در روش تدریس میتوانند بر دانش ، هوش و خلاقیت تأثیر گذار باشند.

لوین - - 1947 اولین کسی بود که با بیان این عقیده که اگر تعلیم و تربیت نتواند فایده عملی داشته باشد تحقیق ناکافی است، زمینه لازم را برای تحقیق عمل نگر یا اقدام پژوهی فراهم ساخت. به نظر او، هدف اصلی تحقیق تنها درک و تفسیر رویدادها نیست، 

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید