بخشی از مقاله

چکیده

اگر به مکتب ساختارگرایی از منظر یک نمودار پیامرسانی ساده نگاه کنیم، درمییابیم که تاکنون محققان بیشتر به قالب ریختن پیام به وسیله فرستنده و نیز متن پیام توجه داشته اند تا به مطالعه، کشف و شکستن رمز پیام، یعنی به چگونگی دریافت پیام به وسیله شنوندگان و برداشتهای مختلف آنها از پیام پرداخته اند .حال آنکه نکته اساسی در پژوهش ما در این جستار این است که تجزیه و تحلیلهای ساختاری در هر امر و موضوع فرهنگی، خواه فولکلور باشد، خواه زبان و خواه ادبیات، غایت و هدف بررسی نیست؛ بلکه تجزیه و تحلیلهای ساختاری وسیله ای است برای رسیدن به شناخت بهتر از یک جامعه خاص انسانی.

از این رو برای رسیدن به این هدف، از هر یک از کتب مورد تحقیق ما، حکایاتی جهت تجزیه و تحلیل و تطبیق آنها با الگوهای حاکم بر نظریات ساختارگرایان مطرح، برگزیده شده است؛ تا علاوه بر بیان فرضیه ها و نظرات طرح شده در باب شاخهای از ریختشناسی که به قصه ها و حکایات مربوط میشود، به تطبیق آن نظریه ها با متنهای ادبی ایران با فرهنگ حاکم بر آنها پرداخته شود تا پدیده های نمودگرایی و تکرار که در سراسر فضای این آثار نهفته است، پدیدار گردد.

مقدمه

ما باید بدانیم وقتی صحبت از ساختارگرایی - structuralism - میکنیم،دقیقاً از چه ایدهها و روشهایی صحبت میکنیم. ساختارگرایی یک لفظ سطحی مد روز، یا از مد افتاده نیست که آن را در چند جمله خلاصه کنیم. ساختارگرایی متکی به روشهای عینی است. روشهایی که قابلیت اثبات و تعمیم دارند و با تغییر مواد مورد بررسی پژوهنده، تغییر نمیکنند.

رویکردهای متن محور در بررسی و نقد ادبی از قرن بیستم تاکنون یکی از کاربردی-ترین و رایجترین روشها برای نگرش به آثار ادبی طراز اول جهان است. در این بین جایگاه زبانشناسان مکتب فرمالیسم در تحول نقد ادبی قرن بیستم انکارناشدنی است؛ - میراث فکری آنان، الهامبخش بسیاری از مکاتب و رویکردهای نقد پس از خود مانند: حلقه پراگ، نقد ادبی لهستان، ساختارگرایی فرانسوی و رویکردهایی مانند روایتشناسی گردید.

دامنه بررسی آثار ادبی بر اساس این نظریهها، در سالهای اخیر به متنهای ایرانی-اسلامی نیز گسترش یافتهاست. از نمونههای این بررسیها میتوان به بررسیهای تطبیقی مارشال هاجسن - - Marshal hodgson درباره تاریخ طبری و همچنین بازخوانیهای طیب الهبری - - Tayeb EL-Hibri از روایتهای به جا مانده از دوران هارونالرشید اشاره کرد. هر دو این پژوهشگران، بهگونهای از روشهای سنتی بررسی متون کهن جدا میشوند، و از چشمانداز فرضیههای مهم ادبی، ساختارهای روایی و بوطیقای متنهای کهن را بررسی میکنند؛اما پراپ را میتوان یکی از شاخههای اصلی محققان فرمالیست دانست که با رویکرد مبتنی بر ریختشناسی به تحلیل و یررسی آثار ادبی پرداخت.

پراپ در واقع در پی یافتن فرمولی برای داستانها بود تا بتوان به وسیله آن ساختار داستان را روایت کرد. پس از فرمالیستهای روسی،ساختارگرایان فرانسوی از جمله گریماس، تودوروف و ژنت بودند که روایت و ساختارهای گوناگون آن را مورد مطالعه قرار دادند. پراپ در کتاب قصههای پریان، اجزای قصه را مشخص میکند؛ و اینکه این اجزا چگونه به دنبال هم آمده و حکایت بر پایه آن شکل گرفتهاست. کاری که پراپ به عنوان ریختشناسی انجام داده، قدم اول در بحثهای تحلیل ساختاری است. متن حاضر جستاری در مطالعه حکایتهای چهار کتاب ادبی بلندپایه ایرانی، یعنی سیاستنامه، قابوسنامه، تاریخ بیهقی و گلستان است؛ تا مشخص گردد که این آثار تا چه میزان قابلیت تطبیق با نقد ادبی مدرن را دارند و از طرفی آیا میتوان با طبقهبندی موتیفها و خویشکاریهای این حکایات،سناریو تکرار شونده آنها را اثبات کرد؟

بحث

.1 آغاز یک تفکر مطالعات صورتگرایان و ساختارگرایان، علاوه بر تحول در بررسی شعر،در بررسی حکایت نیز انقلاب پدید آورد و در حقیقت، دانش ادبی را به نام روایت شناسی بنیاد نهاد.

ازبرجسته ترین نظریه پردازان روایت شناسی ساختارگرا میتوان از ولادیمیر پراپ روسی، آ.ژ.گریماس لیتوانیایی، تزوتان تودوروف بلغاری،کلود برمون،ژرار ژنت و رولان بارت فرانسوی نام برد.

هر چند این شاخه از پژوهش ادبی به طور عام، دارای پیشینهای طولانی است و میتوان سرچشمههای آن را در مطالعات ادبی دوران باستان و کتاب بوطیقای ارسطو جست و جو نمود؛ اما روایتشناسی مدرن با مطالعات ولادیمیر پراپ آغاز شد.

نافذترین نظریهای که در دهه 1950 و 1960، حوزه فولکلورشناسی را تکان داد، - نظریه مکتب ساختاری بود. راگلان در کتاب جنجال برانگیزش تحت عنوان پهلوان، که در سال 1936 منتشر کرد، یک طرح کلی داستانی برای قصههای کهن ارائه داد؛ اما تحقیقی که همه این بررسیها را تحتالشعاع قرار داد، همان پژوهش دانشمند صورتگرای روس، ولادیمیر پراپ بود که در کتابش، در سال 1928 چاپ شد .

پراپ کار ثابت قهرمانان را »خویشکاری« نامید و بر روی هم در قصههای پریان روسی، سی و یک خویشکاری تشخیص داد که آرایش متوالی آنها ساخت قصه پریان را نشان میداد. ریخت شناسی پراپ دوران جدیدی را در مطالعات و تحقیقات فولکلور به وجود آورد. آلن دانس و دیگر محققان نیز در برابر ترجمه کتاب پراپ، از خود واکنش مساعد نشان دادند، و کوشش برای دسته بندی کردن حکایات برحسب ساختار و نه برحسب مضمون در دهه 1950 و1960 بازاری گرم پیدا کرد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید