بخشی از مقاله
چکیده
صفت از جمله وابستههاي اسمی است که تقسیم بنديهاي گوناگونی را به خود اختصاص داده است. هر یک از انواع آن، جایگاه و کارکرد معینی در یک جمله دارد. در دستور زبان فارسی، وصف - صفت - نیز در کنار سایر اجزاي کلام در تاریخ زبان فارسی، تغییر و تحولاتی را به خود پذیرفته است. این پژوهش بر آن است تا با بررسی آثار منثور دو دورهى سبکی متوالی که شامل قرنهاي چهار و پنج هجري قمري است، به چگونگی کاربرد صفت در جمله، قرارگرفتن آن در یکی از طرفین نهاد و گزاره، کارکرد انواع مختلف صفت و میزان بسامد به کارگیري هر یک از انواع صفات، پی ببرد. براي نیل به مقصود، دو اثر در محدوده ي زمانی قرن چهارم که شامل تاریخ بلعمی و سفرنامه ناصرخسرو است برگزیده گردیده و دو اثر گرانقدر سیاست نامه و تاریخ بیهقی به عنوان نمونه در دوره ي دوم که در محدوده ي زمانی قرن پنج است، انتخاب شده است.
مقدمه:
براي دانشجویان و دانش پژوهان رشتهى ادبیات، دستور زبان تنها قواعد یادگیري درست زبان نیست، بلکه مجموعه اي مدون است که به وسیلهى آن میتوان واژگان و عبارات و جملات یک زبان را طبقه بندي کرد. از روي این طبقه بندي است که میتوان تاریخ یک زبان و تغییر و تحول در واكها، کلمات و کاربرد آنها را بررسی کرد. در این مسیر، ابواب گوناگون پیش روي پژوهشگران باز میشود تا ابعاد گوناگون یک زبان را مورد مطالعه قرار دهند. اگر تغییر و تحول واژگان را در متون دورههاي مختلف یک زبان بررسی کنیم، حاصل پژوهش، تاریخ واژگان آن زبان خواهد بودواگرچگونگی کاربردآنها را نیزمدنظر داشته باشیم، حاصل تحقیق، تاریخ زبان خواهد بود. نمونهى نیکوي چنین پژوهشی »تاریخ زبان فارسی« مرحوم دکتر خانلري و »تاریخ زبان فارسی« دکتر ابوالقاسمی است.
اگر به صرف کاربرد واژگان در یک زبان بپردازیم و تغییر و تحول آنها را مدنظر نداشته باشیم، حاصل پژوهش همان طبقه بندي زبان خواهد شد که ما به نام دستور زبان میشناسیم. دستور زبان برحسب نگاه به کاربرد واژگان در ادبیات کهن یا کاربرد واژگان در زبان امروزي - دید زبانشناسانه - به دو قسم سنتی و جدید تقسیم میشود. از دهها کتاب برجستهى دستور زبان فارسی میتوان به دستور معروف به پنج استاد و دستور مرحوم دکتر خیامپور براي نوع سنتی و دستور دکتر وحیدیان کامیار براي نوع جدید اشاره کرد.
البته دستور نویسانی چون مرحوم دکتر فرشیدورد و خانم مهرانگیز نوبهار آمیزهاي از دستور سنتی و جدید را فراهم آوردهاند. در صورت مطالعهى کیفیت استخدام واژگان و کاربرد جملات در تک تک آثار و سپس تعمیم نتایج بررسی به دورههاي زمانی، حاصل پژوهش سبک شناسی زبانی خواهد بود که دو نمونهى بارز چنین پژوهشی سبک شناسی مرحوم بهار و سبک شناسی شعر وسبک شناسی نثر دکتر شمیسا است.
آنچه که نگارنده مقاله با عنایت به پژوهشهاي انجام شده، در صدد برآمد روند مطالعات زبان فارسی را ادامه دهند، ترکیبی از این سه روش بود. »مطالعهى روند کاربرد صفات در متون برجستهى قرون چهار و پنج « عنوانی است که هم به کاربرد واژگان در جملات از دیدگاه دستوري میپردازد، هم شیوهى کاربرد واژگان را در تک تک متون از دیدگاه سبک شناسی زبانی مورد مطالعه قرار میدهد و هم روند تغییرات در کاربرد صفات را از دیدگاه تاریخ زبان فارسی مطالعه میکند. آنچه در پی میآید نتایج آماري و بررسی سبک شناختی از آثار برجستهى دو دوره - 4-5 ه.ق - از نثر فارسی دري است.
تعریف صفت:
در دستور زبان فارسی، صفت و بحث از انواع آن از موضوعات مهم و حائز اهمیت در بین بزرگان دستورنویس است. تا حدي که اغلب آنان تعاریفی، هرچند مختصرو مشابه، در باب این وابستهى اسمی ارائه داده اند و هر یک از این تعاریف، زاویه اي پنهانی از ابعاد گستردهى آن را میگشاید. مرحوم دکتر خیامپور، صفت را چنین تعریف میکند: »صفت کلمه اي است که براي مقید ساختن اسم وضع شده باشد و به عبارت دیگر براي چگونگی اسم باشد.«
استاد در ادامهى تعریف از صفت، معتقد است صفت، اسم را به قید داخلی مقید میکند. به تعبیر دیگر، قید داخلی همان است که صفت و موصوف یکی باشند، به عبارتی واضحتر وقتی گفته میشود »کتاب خوب«، خوب وصفی است که کتاب را به قید داخلی مقید میکند. و میتوان این چنین نیز گفت »کتاب خوب است.« و این معناي قید داخلی است و قید خارجی همان ترکیب اضافی است که قید و مقید در مصداق متفاوتند. - رك: خیامپور، 1372، ص - 44
»صفت کلمه اي است که حالت و چگونگی چیزي یا کسی را برساند.« - دستور زبان فارسی - پنج استاد - ، ص - 49 »صفت، حالت و مقدار و شماره یا یکی دیگر از چگونگیهاي اسم را میرساند و اسمی که دربارهى آن توضیحی داده میشود، موصوف نامیده میشود.« - انوري گیوي، 1374، ص - 132 تعاریف دیگري نیز در این باره توسط صاحب نظران دستور ارائه شده است که براي پرهیز از اطالهى کلام به همین مقدار بسنده میشود. چرا که کلیت مطلب در همهى آنها یک سان به نظر میرسد. و تنها تفاوتها در دسته بنديهاي صفت است.
طبق نظر استاد خیامپور، کلیهى صفات به پنج قسم تقسیم میگردند: صفت مطلق مانند خوب، نیکوکار، کشته؛ صفت اشاره مانند این، آن چنین و چنان؛ صفت ابهام کلماتی چون چند، چندین، فلان، بهمان؛ صفت شماره به اعدادي چون دو، سه، پنجمین و صفت استفهام به واژگانی چون کدام و چند اطلاق میگردد. - رك: خیامپور، 1372، ص - 49 دسته بندي دیگري که براي انواع صفت مطلق، تعریف شده است دو نوع قیاسی و سماعی است. صفت سماعی آن است که از روي قاعده اي ساخته نشده باشد و قیاسی آن است که از روي قاعده اي ساخته شده باشد.
دورهىسامانی و اوایل غزنوي:
اولین کتاب مورد بررسی در دورهى ابتدایی، کتابی تاریخی است به نام »تاریخ بلعمی.« اصل عربی این کتاب موسوم است به »تاریخ الرسل و الملوك« از »ابو جعفر محمد بن جریر طبري« متوفی به سال 310 ه.ق. این کتاب در سال 356 ه ق. توسط »ابوعلی محمد بلعمی« وزیر معروف سامانیان و به امر »منصوربن نوح سامانی« از عربی به فارسی برگردانده شده است.