بخشی از مقاله
چکیده:
ادبیّات اندرزی از گسترده ترین انواع ادبی در ادبیّات فارسی است که از دیرباز به صورت های متفاوت و ساختارهای متنوّع در نظم و نثر رایج بوده است. این آثار، واکنشی دربرابر رخدادی کلّی و شامل تجربه های گروهی در یک برهه زمانی و انتقال آن به نسل های دیگر است، پس اندرزنامه ها نگاهی به گذشته دارد، بیانکننده جریان حال و در آموزش فردای انسانها سهیم است. قابوسنامه از آثار تعلیمی و مایه گرفته از آداب و اندرزهای پیش از اسلام و اسلام و بیانگر دنیای نویسنده است که در روزگار ما جایگاهی ویژه دارد. درباره این اثر، پژوهش های بسیاری انجام شده است که هر یک توصیف کننده آموزههای تربیتی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی مبتنی بر اخلاق است؛ امّا این مقاله با روش تحلیلی- انتقادی به تناقضها و مباحث مغایر با اخلاق در حوزه های مختلف قابوسنامه میپردازد. هر باب و بند و جمله قابوسنامه روایت ایدئولوژی خاصّی است؛ امّا راوی این روایتها، انسانی است با اندیشه های متناقض که این تناقضها و مغایرت ها با اصول اخلاقی و انسانی، نشان دهنده ذهن انسانی ندر و در عین حال آشنا با واقعیّت های اجتماع است.
-1مقدّمه
ادبیّات تعلیمی، بخش وسیعی از ادبیّات فارسی را تشکیل میدهد و شامل آثاری است که در آن مسأله محوری، آموزش میباشد. این نوع ادبی، سعادت انسان را در بهبود منش اخلاقی او میداند و همراه آموزش علمی با تکیه بر آموزش های فرهنگی، دینی و اخلاقی، انسان را به شناختی درست از جهان سوق می دهد.
اخلاق، خلق به معنی سرشت، خوی، منش وعادت است و تعریف ساده آن »قوانین نانوشته جامعه است که رعایت میشود؛ امّا در جایی ثبت نشده است.« - فرزاد، - 64 :1381 در نگرش اخلاق گرایان به طور کلّی دو دیدگاه مطلقگرا و نسبیگرا وجود دارد. مطلقگرایان بر این باورند که مجموعه هایی از قواعداخلاقی کلّی که همواره درست هستند باید وجود داشته باشد و نسبیگرایان میگویند که میان کشورها و قبیلههای مختلف، تفاوت هایی از لحاظ باورهای اخلاقی وجود دارد. - رابینسون، - 23-20 :1378 پس ادیان و ایدئولوژیهای متفاوت هر یک اخلاقی خاص دارند که با مکاتب فکری دیگر متفاوت است.
هر گفتمان، رشتهای از قاعدهها و قانونها، شکل ها، موضوعها و فراشدهایی است که موضوع گزاره و موقعیّت عامل، سوژه یا به کار برنده گزارهها را مشخّص می کند. - احمدی، - 160 : 1384 و در شکل گیری گفتمان، عنصر زمان و مکان نقش اساسی دارد. زمان، تعیین کننده نوع انتخاب از مجموعه امکانات فکری، فرهنگی، اجتماعی و زبانی است و مکان بیش از زمان، قدرت تعیین کنندگی در همه مقولهها را دارد. - جهانگیری، - 186 -185 : 1387
اندرزنامه یا نصیحتنامه به عنوان صورت ابتدایی کتابها و گفتمانهای اخلاقی علاوه بر اینکه شیوه زندگی و آداب و رسوم اجتماعی یک دوره را بیان می کند؛ واکنشی است در برابر رخدادی کلّی که زندگی اجتماعی را نیز تحت تأثیر قرار میدهد. ذبیح االله صفا در سیر تکوین اندرزنامه های ادبیّات فارسی دو دوره را مطرحکندمی که معمولاً در دوره اوّل، اندرزها توسط شخص برجستهای به صورت شفاهی یا مکتوب در اختیار دیگران قرار میگیرد. محور اصلی پیام این اندرزها،نامهاهمّیّت سخن و حفظ زبان، تأکید بر خرد و خردورزی، بخشش و داد، اعتقاد به تقدیر و تأثیر آسمان در سرنوشت، دوری از ننگ و انتقام، رازپوشی و تأکید بر محافظه کاری است و در دوره دوم گفتارهای بزرگان دین، آیات قرآن، احادیثو به طور کلّی تعالیم اسلامی و شرعی بر اندرزنامهها غالب است که بیانگر جایگزینی اندرزهایی با منشأ دینی به جای پندهایی است که بنیان ملّی داشته اند. - رستگار فسایی، - 79 -72 :1384
یکی از اندرزنامههای برجسته ادبیّات فارسی، قابوس نامه عنصرالمعالی است. او قابوس نامه را در شصت و سه سالگی و متناسب با شرایط فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی عصر خویش با تکیه بر دین و عقل برای فرزندش گیلانشاه نوشته است. زمینه حرکت عنصرالمعالی در تألیف این اثر، وجود بحرانهای روزگار و بی ثباتی اوضاع ایران بوده است. پادشاهی از سر خیرخواهی پدرانه راههای روبهرو شدن با مشکلات دنیای فرزند را به او میآموزد که اگر به امارت رسید یا مجبور شد پیشه ای را بپذیرد با آنها آشنا باشد. هر فصل و بند قابوس نامه از زیر ساخت فکری و ایدئولوژی خاصّی برخوردار است. راوی قابوس نامه یکی است؛مّا اندیشه ها گاه متناقض است که بیانگرذهن متحوّل انسانی رند و زیرک و درگیر اجتماعو واقعیّتهای آن است.
آنچه ذهن مخاطب را با قابوسنامه به عنوان اثری تعلیمی به چالش میکشد وجود تناقض های اخلاقی در پیکره اثر و در ابعاد مختلف است. اخلاق در این مقاله، نهدر معنای خاصّ آن بلکه در معنای عام؛ یعنی آنچه نیکوست در نظر گرفته شده است، پس این مقاله با روش تحلیلی- انتقادی مباحث مختلف باب های چهل و چهارگانه قابوس نامه را- که هر یک بیان شیوه و راه و رسمی از زندگی در آن روزگار است- بررسی و مغایرتهای آموزهها را با اخلاق نیکو و شایسته بیان میکند. به دلیل ارتباط نزدیک آموزهها، توصیههای تربیتی، فرهنگی و اجتماعی در ذیل یک عنوان آمده و آموزههای دیگر هر یک با عنوانیمجزّا بررسی شده است.