بخشی از مقاله
چکیده
همانطور که از کلام و رفتار حضرت علی - ع - پیداست، حکومت و مردم در کنار فعالان اقتصادی سه پایگاه اصلی و غیر قابل حذف در پایداری اقتصادی هستند که کمکاری و سستی هر کدام از این سه پایگاه در انجام مسئولیتهای اقتصادی، میتواند آسیبهای جبرانناپذیری را بر پیکرهی جامعه و حکومت وارد کند. این مقاله با هدف تبیین و تحلیل نقش حکومت و اقشار مختلف جامعه در پیشرفت و توسعهی اقتصادی پایدار با تأکید بر راهنماییها و گفتار حضرت علی - ع - نگاشته شده است. هدف اصلی پژوهش حاضر،ارزیابی اهمیت پیوستگی حاکمان و اصناف مردم در رونق اقتصادی جامعه از دیدگاه حضرت علی - ع - است و هدف فرعی، بررسی راهکارهای عملی حضرت علی - ع - برای توسعه و پیشرفت اقتصادی در جامعه است.
واژگان کلیدی: حضرت علی،حکومت، مردم،فعالان اقتصادی
-1 مقدمه
مردم و حکومت نقش مهمی در رشد و توسعهی اقتصادی جامعه دارند. شاید ریشهی اساسی بسیاری از موانع رشد و توسعه اقتصادی جوامع را بتوان تفکر نادرست حاکم بر جامعه و حکومت دانست. این تفکر نادرست، گاه چنان در ذهن حاکمان سلطه یافته که مردم را تنها ابزار رسیدن به رشد و توسعهی اقتصادی دانستهاند و مسئولیت خود را به طور کلی فراموش کردهاند و گاه خلاف این مسئله را شاهد بودهایم و مردم، حاکمان را تنها ناجیان تنگناهای اقتصادی دانستهاند و این حقیقت را نادیده انگاشتهاند که خود نیز بخشی مهم از این فرآیند - رسیدن به توسعهی اقتصادی پایدار - هستند.
در هر حال باید تأکید کرد که توسعهی اقتصادی پایدار در جامعه، جز با پیوستگی و تعامل حاکمان و مردم امکانپذیر نیست و هرکدام از این دو عنصر در جایگاه خود نقش ویژهای را ایفا میکنند. باید در نظر داشت که دو پایگاه اصلی جامعه یعنی حکومت و مردم در پی رسیدن به اهدافی جامع و مشترک هستند که یکی از این اهداف، رسیدن مردم به رفاه نسبی است چرا که » شکی نیست که مکتب و فرهنگ مردم نقش آشکاری در تشکیل اولویتها و تشکیل سلیقهی افراد دارد. حال اگر افراد، این مکتب را آزادانه انتخاب کرده باشند و در عین حال، امکان آزادی عمل و انتخاب برای پیروان مکاتب وجود داشته باشد دستیابی به یک رفاه اجتماعی نیز امکان خواهد داشت. - « ارتباط متقابل علم اقتصاد با مکتب اسلام،. - 1379 :187
چنان که از این سخن پیداست، افراد یک جامعه زمانی که حق انتخاب و آزادی عمل در امور جامعهی خود داشته باشند، میتوانند زمینهساز توسعهی پایدار در جامعه باشند. در ضمن نباید فراموش کرد که این آزادی عمل را حکومت به افراد جامعه میدهد و افراد به تنهایی نمیتوانند به این حق انتخاب دست پیدا کنند.البته این نکته را نیز باید در نظر داشت که رشد اقتصادی و توسعهی اقتصادی دو موضوع متفاوت هستند؛ به عبارت دیگر » رشد اقتصادی تحولی کمی، دارای محدودیت، برگشت پذیر و معکوس شونده است که اهداف یا مقاصد مشخصی را نمایش نمیدهد. در حالی که توسعهی اقتصادی، تحولی کمی- کیفی با محدودیتی وسیع، زمانبر ،گسترده و برگشتناپذیراست. - «تحلیل اثر سرمایه اجتماعی فعالان اقتصادی در پایداری جامعه غیر رسمی، - 1392 :88
اما این متفاوت بودن دلیل بر آن نیست که بی ارتباط با هم باشند و تأثیری بر یکدیگر نداشته باشند؛ بلکه در عین تفاوت تأثیری انکارناپذیر بر هم دارند؛ بنابراین، رشد اقتصادی وسیله و توسعهی اقتصادی، هدف به حساب می آید. - استراتژیهای رشد و توسعهی اقتصادی،. - 1387 :32در تفکر اسلامی نیز سیاست و حکومت باید در خدمت پیشرفت و کمال بشریت باشند و پیرو این موضوع حضرت امیر - ع - نیز چنین بینشی نسبت به حکومت دارد. در واقع، » اهمیت سیاست و حکومت از منظر علیع - - نه صرفاً به سبب جایگاه برجستهی آن در مدیریت امور اقتصادی اجتماعی و تأمین امنیت آبادانی و رفاه جامعه است.
بلکه مهمتر از این به دلیل نقش اساسی سیاست در شکلگیری اخلاق و رفتار جامعه و سرشت و سرنوشت معنوی جامعه میباشد.« - آسیبشناسی حکومت دینی از دیدگاه امام علی - ع - ، - 1390 :31 بنابراین اگر امام علی حکومت را میپذیرد هدفش خدمت به مردم است و هدایت آنان برای رسیدن به پیشرفت و کمال. به همین دلیل است که ایشان پس از رسیدن به خلافت چنین فرمودهاند. »پروردگار میداند که من به خلافت از آن جهت که ریاست و قدرتی است علاقه ای ندارم - «بحارالانوار،. - 358/33به هر روی این خدمت صادقانه جز با برقراری عدالت به معنای واقعی در جامعه امکان پذیر نخواهد بود و امام علی - ع - نیز در تمام طول دوران زندگیشان به همین روش به برقراری عدالت اصرار ورزیدند چرا که »موضوع عدالت اجتماعی همواره در رأس تمام موضوعات بود و عرب از برکت راهنمایی امام علی - ع - با جهش نیرومند و آفرینندهای، این حقیقت را دریافت که قلب توانای علی - ع - در راه تحقق عدالت میتپد.
تا آن جا که جان خود را فدای این راه پاک ساخت. - «مرد نامتناهی، علیبن ابیطالب، . - 1388 :154قطعاً به دلیل همین عدالتمحوری حضرت است که در مدت کم خلافت و علیرغم تمام دشمنیها و سنگ-اندازیهای مخالفان، اختلافات و فاصلهی طبقاتی میان افراد جامعه به کمترین حد ممکن رسید. و حتی ضعیفترین اقشار جامعه نیز شرایط عادی زندگی توأم با آرامش را کسب کردهاند. شاید این سخن ابنِ شهر آشوب بهترین توصیف برای عدالتگستری حضرت علی باشد.» در کوفه کسی نمانده که در شرایط رفاه به سر نبرد. حتی پایینترین افراد نان گندم می-خورند ،سر پناه دارند و آب فرات میآشامند.« - مناقب آل ابیطالب، - 1379 :99/2
با این اوصاف از عدالتمحوری حضرت علی - ع - میتوان تصور کرد که نگاه ایشان به مسئلهی اقتصاد نیز مشمول همین شرایط بوده است. در حقیقت حضرت علی - ع - دریافتهاند که مسئلهی اقتصاد به نوعی پاشنهی آشیل حکومت است و ارتباط مستقیمی با زندگی عامهی مردم دارد.در این پژوهش کوشش نگارندگان بر آن بوده است که نخست به نگرش اقتصادی امام علی - ع - پرداخته شود و اهمیت نقش حکومت و اقشار مختلف جامعه در توسعهی پایدار اقتصادی تبیین شود و سپس به بررسی راهکارهای عملی حضرت امیر - ع - برای جلوگیری از آسیبهای اقتصادی و حکومتی مانند مبارزه با اشرافیگری و نظارت بر رفتار کارگزاران اقتصادی و غیره پرداخته شود.
- 1-1 طرح مسئله
از دیدگاه جامعهشناسان، مردم و حکومت دو عنصر اصلی هر جامعه هستند که هر کدام از این عناصر، نقش سازندهای در پیشبرد اهداف جامعه دارند و در عین حال، نادیدهگرفتن و یا حتی کمرنگ کردن هر کدام از این دو عنصر در جامعه، میتواند آسیبها و ضربههای جبرانناپذیری را بر پیکرهی جامعه وارد کند. در ضمن، این موضوع را نیز باید در نظر داشت که نه تنها هیچ کدام از این دو عنصر،قابل حذف نیستند؛ بلکه تأکید اندیشمندان همواره بر این موضوع بوده است که هیچ یک از این دو عنصر به تنهایی نمیتوانند جامعه را در مسیر پیشرفت قرار دهند؛ در نتیجه مردم و حکومت در کنار هم و با تعامل و تعاون میتوانند مؤثر واقع شوند. در واقع» نظام سیاسی هر جامعه، نظامی مستقل نیست و در حالت تجرد به سر نمیبرد؛بلکه با پدیدهای دیگر ِ اجتماع ارتباط دارد.
نظام سیاسی در نظام اجتماعی - معنای اعم - توسط شرایط اقتصادی،فرهنگی و اجتماعی مشروط میگردد. - «جامعهشناسی خودکامگی،. - 1386 :38در حقیقت هر جامعهای برای رسیدن به امنیت و آرامش،نیاز به حکومت دارد و حکومت برای جامعه امری ضروری است که اجتنابناپذیر است و در اندیشهی متفکران اسلامی نیز بارها به این امر اشاره شده است همچنانکه حضرت امیر - ع - نیز به این نکته پرداخته است: »و بی گمان چارهای برای مردم از حاکم و امیر نیک یا بد نیست که در فرمانروایی او، انسان با ایمان بکوشد و کافر در آن بهرهی خویش را بیابد.« - بحارالانوار، - 358/33و اگر حکومت نباشد چیزی جز هرج و مرج بر جامعه حاکم نخواهد شد، بنا بر این در چنین شرایطی هر حکومتی، حاکم و پیشوایی نیاز دارد که مانع این آشفتگی در جامعه شود حتی اگر این حاکم از نوع بیدادگرش باشد! چنان که حضرت امیر - ع - در این باره چنین فرمودهاند:» پیشوای دادگر از بارانِ پیوسته و سودمند، بهتر است و حیئان درندهی آدمخوار از فرمانروای ستمکار بهتر است و فرمانروای بیدادگر از ادامهی هرج و مرج نیکوتر است. - « الدستور معالمالحاکم،. - 1362 :25
حال باید پرسید که در جامعهای که اقشار مختلف مردم و حکومت و کارگزاران حکومت باید در کنار هم و به موازات هم در راه تعالی جامعه گام بردارند، هر کدام از این پایگاهها تا چه اندازه در پیشرفت و توسعهی اقتصادی سهیم هستند و در ضمن، حیطهی وظایف هر پایگاه تا کجاست؟لازم به ذکر است است که بررسی این موضوع، به دلیل وسعت و حجم انبوه منابع، کاری بسیار عظیم است و ما در این پژوهش برای تبیین مدعای خویش تا حد ممکن گسترهی منابع را محدود کردهایم تا اندازهای که در خور حجم یک مقاله باشد و تفحص عمیقتر را به فرصتی دیگر و مجالی گستردهتر میسپاریم. بنا بر این محدوده مطالعه در این پژوهش، بیشتر منحصر به نامهها و خطبههای حضرت علی - ع - در نهجالبلاغه شده است؛ زیرا در گنجینهی نهجالبلاغه، اشارهها و نکات بسیاری به صورت مستقیم و غیر مستقیم در باب مؤلفههای اقتصادی وجود دارد که با کنار هم گذاشتن این اشاره-هامیتوان دایرهالمعارفی جامع در باب بینش اقتصادی حضرت علی - ع - تدوین کرد.
1-2 پرسشهای پژوهش
1.آیا در بینش سیاسی حضرت علی - ع - حکومت و اقشار مختلف جامعه به یک اندازه در پیشبرد اهداف اقتصادی جامعه مؤثر هستند؟
2.از دیدگاه حضرت علی - ع - حکومت با چه راهکارهایی میتواند بر رفتار کاگزاران اقتصادی نظارت داشته باشد؟
3.از دیدگاه حضرت علی - ع - مردم چگونه میتوانند در راستای پیشرفت و توسعهی اقتصادی به حکومت کمک کنند؟
1-3 فرضیههای پژوهش