بخشی از مقاله
تحلیل ورشکستگی متقابل شرکت و شرکا در شرکت های تجاری
خلاصه
بررسی قوانین حاکم بر شرکت های تجاری به علت گسترش فراوان آنها دارای اهمیت ویژه ای است. از این میان مسئله ورشکستگی شرکتهای تجاری بـه علت وجود شخصیت حقوقی مستقل و چگونگی تاثیر آن بر روی شرکا و از سوی دیگر ورشکستگی شرکای شرکتها و تاثیر آن بـر شـرکت قابـل توجـه است. لذا این نوشتاربا تقسیم شرکت های تجاری به شرکت های با مسئولیت محدود و نامحدود به بررسی تاثیر متقابـل ورشکسـتگی شـرکت و شـرکای آن پرداخته و به این نتیجه رسیده است که بر اساس اصل اولی ورشکستگی شرکت و شرکا ملازمه ای با یکدیگر ندارد هر چند در برخی از مـوارد مثـل شـرکتهای تضامنی و نسبی ممکن است ورشکستگی شرکت در ورشکستگی شرکای آن موثر باشد.
کلمات کلیدی: ورشکستگی ، شرکت ، شرکا، تاجر.
.1 مقدمه
اصولا شرکتها بر دو نوع می باشند. شرکتهای اشخاص و شرکتهای سرمایه، شرکتهایی که بر اساس اعتبار و شخصیت شرکاء بنا نهاده شده اند و مسئولیت شرکاء از آورده آنها در شرکت تجاوز می کند و بهدارایی های خارج از شرکت شرکاء هم سرایت می یابد که به این نوع شرکتها اصطلاحاً شرکتهای شخص یا اشخاص گفته می شود. شرکتهایی که مسئولیت شرکاء محدود به سهم الشرکه و آورده آنها به شرکت است، شرکتهای سرمایه یا سرمایه ای می گویند.(عبادی،1382، ص69؛ کاتبی، 1379، ص(44 ورشکستگی تاجر یا شرکت تجارتی در نتیجه توقف از تأدیه وجوهی که بر عهده اوست حاصل می شود (ماده 412 ق. ت). در این تعریف دو نکته در
خور توجه است: اول اینکه ورشکستگی مختص تاجر یا شرکت تجارتی است و غیر تاجر مشمول آن نمی شود و مقررات ورشکستگی را نمی توان در مورد او اجرا کرده، دوم اینکه ورشکستگی بر اثر توقف تاجر از تأدیه وجوهی که بر عهده اوست پدید می آید.(عبادی،1382،صص(321-320
در شرکتهای سرمایه چون شخصیت شرکاء در امور شرکت تأثیری ندارد، ورشکستگی شرکاء نیز تأثیر در امور شرکت نداردو با وجود ورشکستگی، شرکت به کار خود ادامه می دهد . در صورتیکه در شرکتهای اشخاص، چون شخصیت شرکاء اهمیت بخصوص دارد، در اغلب موارد ورشکستگی یکی از شرکاء موجب انحلال شرکت می گردد. برای روشن شدن موضوع، حکم وتأثیر ورشکستگی یکی از شرکاء در هر یک از شرکتهای تجاری وبالعکس مورد بررسی قرار می گیرد که آیا ورشکستگی شریک اگر تاجر باشد بر روی شرکت اثری دارد؟یا خیر؟
1
.2 شرکتهای شخص یا اشخاص
شرکت هایی که مسئولیت شرکاء بیش از آورده آنهاست .
در این گروه دو شرکت عمده جای می گیرد: شرکت تضامنی و شرکت نسبی زیرا در این دونوع شرکت مسئولیت شرکاء سنگین است که در شرکت تضامنی مسئولیت سنگین تر است .
مطابق مفاد ماده 128 ق.ت ورشکستگی شرکت تضامنی باعث ورشکستگی شرکاء نمی شود، و ورشکستگی بعضی شرکاء نیز موجبات ورشکستگی شرکت را فراهم نمی آورد،امّا برخی بر این نظرند که با تأکید بر عدم تأثیر ورشکستگی، "بعضی" از شرکای شرکت نسبت به شرکت در شرکت تضامنی(ماده 128ق.ت) این نتیجه حاصل می شود که ورشکستگی کلیه شرکای شرکت تضامنی موجب ورشکستگی و انحلال شرکت مذکور ( ماده 138 ق.ت) می گردد. (صفری،1376،ص 430؛ قائم مقام فراهانی، 1380، ص(83 وبرخی دیگر معتقدند که ماده 128 ق.ت مفهوم مخالف ندارد،( اسکینی،1375،ص29؛ قائم مقام فراهانی،1380،ص(81 که به شرح ذیل بررسی می کنیم:
.1-2 تأثیر ورشکستگی شرکت در ورشکستگی شرکا
در هر کدام از این شرکت ها اگر شرکت ورشکسته شود و مشخص شود دارایی های شرکت برای پرداخت بدهی های شرکت کافی نیست هر یک از طلبکاران حق مراجعه به هر یک شرکاء جهت دریافت طلب های خود رادارند که نحوه دریافت آنها در این نوع شرکت متفاوت است .
مسئولیت در شرکت های تضامنی بسیار سنگین است و طلبکاران شرکت می توانند برای دریافت آنچه ذیحق آن هستند به همه شرکاء ، برخی یا یکی از شرکاء مراجعه نمایند. یعنی در مراجعه به شرکاء که دارای مسئولیت تضامنی هستند آزادی کامل و بی قید و شرط دارند.در حالیکه در شرکت های نسبی هر شریک به نسبت آورده ای که در شرکت آورده مسئول پرداخت دیون هر طلبکار است؛ (حسنی، 1385،ص(311 اگر آورده شریکی 2/3 سرمایه شرکت باشد باید به نسبت 2/3 طلب هر طلبکار را بدهد ولی در شرکت تضامنی هر طلبکار می تواند کل طلب خود را از هر شریک مطالبه کند.
در ورشکستگی شرکت تضامنی یا نسبی، ابتدا باید معلوم شود دارایی شرکت در چه وضعیتی قرار دارد. اگر دارایی شرکت برای پرداخت بدهی های آن کافی باشد دیگر مسئولیت شرکاء مطرح نیست. مسئولیت شرکاء وحق مراجعه طلبکاران به آنهاوقتی مطرح می شود که یا شرکت دارایی نداشته باشد یا دارایی شرکت برای پرداخت دیون کافی نباشد. (حسنی، 1385،صص (288-287
طلبکاران ابتدا باید به شرکت مراجعه کنند و حق مراجعه به شرکاء را ندارند مگر جائیکه دارایی شرکت کمتر از دین آن باشد. اگر طلبکاران به شرکاء مراجعه کنند و آنان بدهی ها را پرداخت نکنند وتاجر هم باشند، طلبکاران می توانند تقاضای صدور حکم ورشکستگی او را بنماید. (حسنی،
1385،ص (288 البته مطابق ماده 439 ق. ت که مقرر می دارد:" در صورت ورشکستگی شرکتهای تضامنی، مختلط یا نسبی اموال شخصی شرکاء ضامن مهر و موم
نخواهد شد مگر اینکه حکم ورشکستگی آنها نیز در ضمن حکم ورشکستگی شرکت یا به موجب حکم جداگانه صادر شده باشد" ممکن است چنین برداشت شود که می توان همزمان حکم ورشکستگی شریک تاجر و شرکت را صادر کرد. (قائم مقام فراهانی،1380، ص (81
زیرا اولاً ما در مرحله صدور حکم هستیم و ورشکستگی شرکت و انحلال آن باید صورت گیرد و وضعیت شرکت مشخص شود.
ثانیاً ممکن است دارایی شرکت برای پرداخت دیون شرکت کافی باشد که دیگر نمی توان به شرکاء رجوع کرد. البته در مورد تفسیر این ماده بین حقوقدانها اتفاق نظر وجود ندارد .
در قانون فرانسه چون شریک شرکت تضامنی تاجر است و شرکت هم ورشکسته شده می توان همزمان حکم ورشکستگی را صادر نمود. علت هم آن است که شریک شرکت تضامنی به نص قانون تاجر است ولی در قانون ایران چنین نصی وجود ندارد و شریک شرکت تضامنی ممکن است تاجر باشد یا نه،(اسکینی، 1375،ص28؛ستوده، 1378،ج4، ص(196 ماده 128 ق.ت مقرر می دارد: »ورشکستگی شرکت ملازمه قانونی با ورشکستگی شرکا و ورشکستگی بعضی از شرکا ملازمه قانونی با ورشکستگی شرکت ندارد.« طبق مفاد ماده طلبکاران در صورتی می توانند به شریک تاجر مراجعه نمایند که حکم ورشکستگی شرکت صادر شده و تمام طلب را هم دریافت نکنند و اگر بدهی خود را پرداخت نکند حق دارند تقاضای صدور حکم ورشکستگی او را بنماید. (قائم مقام فراهانی،1380، ص (81
2
دکتر صقری اگر چه شرکای مزبور را تاجر حکمی می داند معتقد است : در صورت اثبات مازاد بودن دیون اینگونه شرکتها از دارایی آنها و عدم پرداخت شرکاء و یا آشکار بودن کسر دارایی شرکتها نسبت به بدهی آن برای محکمه می توان حکم ورشکستگی شرکاء را هم صادر کرد.(صقری،
1376،صص (426-423
.2-2 تأثیر ورشکستگی شرکا در ورشکستگی شرکت
طبق »اصل وحدت دارایی«؛ بدهکار با تمام دارایی اش موظف به پرداخت دیون خود است و حق تقسیم دارایی خود - هر قسمت را برای انجام کاری تخصیص دهد- را ندارد زیرا تاجر چند دارایی ندارد، طلبکاران حق دارند هر جا از او مالی یافتند معرفی کنند تا با فروش آن مال طلب خود را وصول کنند.
ارگان تصفیه باید کلیه دارایی های شریک شرکت نسبی یا تضامنی ورشکسته شده را شناسایی و تقسیم نماید.(مهدی پور؛کرم الهی، 1389،ص(119 ولی این اشکال مطرح می شود که شریک در شرکت تضامنی بر خلاف شرکتهای مدنی، یک حق عینی و ملموس در شرکت ندارد. مالی که شریک به شرکت می دهد متعلق به شرکت خواهد بود و اموال شرکت در مرحله اول باید به مصرف پرداخت دیون شرکت برسد و بعداً اگر چیزی باقی ماند به شرکاء تعلق می گیرد؛ بنابراین شرکای شرکت تضامنی در شرکت یک حق احتمالی دارند نه حق
عینی.(فخاری،ص(61 مدیر تصفیه (یا اداره تصفیه) تقاضا می کند که آیا این شریک در شرکت دارای حقی است یا نه؟ این یک بعد قضیه است؛ مدیر تصفیه حق دارد
اگر شریک سهمی در شرکت دارد آن را بدست آورد. از سوی دیگر تا زمانی که شرکت ادامه حیات می دهد نمی توان اموال او را تقسیم کرد بر خلاف شرکتهای مدنی که هر شریک المال می تواند هر زمان که خواست، درخواست تقسیم مال مشاعی را بدهد.
تقسیم اموال شرکت تضامنی زمانی ممکن است که شرکت منحل شود و این انحلال هم منصفانه نیست که شرکتی که ربطی به فعالیت های شریک ندارد به خاطر ورشکستگی او منحل شود. به همین جهت قانونگذار راهکاری را اتخاذ کرده که با آن راهکار هم اصل وحدت دارایی به دیده احترام نگریسته می شود و هم از انحلال غیر منصفانه شرکت جلوگیری می نماید.
ماده 136 ق.ت در بند(هـ) یکی از موارد انحلال شرکت (نه ورشکستگی آن) را ورشکستگی یکی از شرکاء مطابق ماده 138 دانسته است.
طبق ماده 138اگر یکی از شرکاء ورشکسته شود، مدیر تصفیه باید تقاضای انحلال را کتباً به شرکت ارائه دارد و شرکت اگر ظرف 6 ماه او را منصرف نکرد منحل می شود. (عرفانی، 1388،ج4، ص62؛حسنی،1385،صص(312-311
با توجه به ماده 128 ق.ت چون ممکن است شرکاء تحت پوشش شخص حقوقی و ... قصد فرار از دین، اموال شرکت را به نام خود منتقل سازند لذا ماده 138 ق . ت برای حفظ حقوق بستانکار تحت شرایطی، ورشکستگی شرکت تضامنی را به تبع یک یا چند نفر از شرکاء پذیرفته است. (عرفانی،1388،ص62؛ فرحناکیان،1388،ص(298
مدیر تصفیه وقتی از تقاضای انحلال شرکت منصرف می شود که به مطالبات خود برسد. یعنی: اولاً مشخص شود که شریک ورشکسته چه حقی در شرکت داردآیا، اصلاً حقی دارد یا نه؟ ثانیاً این حق به مدیرتصفیه داده شود که از سه راه ممکن است:
.1 تقلیل سرمایه شرکت به میزان سهم الشرکه شریک ورشکسته و شرکت با سرمایه کمتر و شریک کمتر به کار خود ادامه می دهد.
.2 یک یا چند تن از شرکاء سهم الشرکه شریک ورشکسته را بخرند و در این صورت با شریک کمتر و همان مقدار سرمایه به فعالیت خود ادامه می دهد.
.3 شرکای شرکت، فرد مناسبی را پیدا کنند تا سهم الشرکه شریک ورشکسته به او انتقال یابد و شرکت با یک یا چند شریک بیشتر و همان مقدار سرمایه به فعالیت خود ادامه دهد و شریک ورشکسته را اخراج نمایند. (حسنی،1385،ص(312
اگر این امر ظرف 6 ماه ممکن نشد، شرکت تضامنی (یا نسبی) به حکم دادگاه منحل می گردد و سرمایه آن تقسیم می شود.
ممکن است شریک شرکت تضامنی، تاجر نباشد ولی بدهکار شود و در اینجا می توان از وحدت ملاک این ماده استفاده کرد و گفت طلبکاران شریک حق دارند تقاضای انحلال شرکت رابا رعایت ماده 138 ق. ت بنماید.
قانونگذار در این ماده برای ثبات امور تجارتی سعی نموده از انحلال شرکت بعلت عدم تأدیه قروض شخصی یکی از شرکاء جلوگیری نماید . برای این منظور طلبکار شخصی شرکاء در صورتیکه نتوانسته باشد طلب خود را از دارایی شخصی مدیون (شریک شرکت تضامنی) وصول کند و سهم مدیون از منابع شرکت کافی برای تأدیه طلب آنها نباشد، می تواند انحلال شرکت را تقاضا نماید اعم از اینکه شرکت برای مدت محدود یا نامحدود
3
تشکیل شده باشد. به شرط آنکه لااقل 6 ماه قبل، قصد خود را به وسیله اظهار نامه رسمی به اطلاع شرکت رسانیده باشد؛ در این صورت شرکت یا بعضی از شرکاء می توانند مادام که حکم نهایی صادر شده با تأدیه طلب دائن مزبور تا حد دارایی مدیون در شرکت یا با جلب رضایت وی به طریق دیگر از انحلال شرکت جلوگیری کنند . (عرفانی، 1388،ص(64
ملاحظه می شود که قانونگذار به طلبکار اجازه داده که اگر نتواند طلب خود را از دارایی شخصی شریک شرکت تضامنی و سهم او از منافع شرکت، وصول نماید انحلال شرکت را از دادگاه تقاضا کند، اما شرکاء حق دارند تا صدور حکم نهایی انحلال با پرداخت دیون شریک مدیون در حدود سهم الشرکه اش با توافق طلبکار، از انحلال شرکت جلوگیری نماید.
.3 شرکتهای سرمایه یا سرمایه ای
در شرکتهای سرمایه، اعتبار و دارایی شخصی شرکاء به هیچ وجه در امور شرکت تأثیری ندارد و مسئولیت شرکاء محدود به آورده آن ها است. هر گاه شرکای سهامی تمام قیمت سهام خود را نپرداخته باشند مدیر تصفیه آنچه را بر عهده آنها باقی است وصول می کند. ( ماده 173 ق.ت) (ستوده،1378، ص197؛ قائم مقام فراهانی،1380، ص79؛ اسکینی، 1375، ص(29 دراین دسته دو شرکت قرار می گیرد : شرکت با مسئولیت محدود، شرکت سهامی.
جز در مورد تأثیر حکم ورشکستگی نسبت به انحلال شرکتهای سهامی (بند 3ماده 199 ل. ا.(47 و با مسئولیت محدود(بند الف.ماده 114ق.ت)، در این نوع شرکتها، نه ورشکستگی شریک در شرکت اثر می گذارد و نه اینکه ورشکستگی شرکت در وضع شریک موثر واقع می شود. معذلک حکم ورشکستگی، در وضعیت بعضی از اشخاص بی تأثیر نیست؛ زیرا اشخاص ورشکسته نمی توانند بعنوان مدیر، مدیرعامل و یا بازرس شرکت سهامی انتخاب شوند همچنین حکم ورشکستگی شرکت در وضع مدیران یا مدیر عاملی که ورشکستگی شرکت معمول تخلفات آنها می باشد ممکن التأثیر است؛ البته با توجه به ماده 299ل .ا.ق.ت مقررات ناظر به شرکت سهامی خصوصاً در امور جزایی در مورد شرکت با مسئولیت محدود قابل اعمال نیست.( قائم مقام فراهانی، 1380،ص80؛ فرحناکیان، 1388، ص(298
در این شرکت ها چیزی که شریک ریسک می کند سرمایه ای است که به شرکت می آورد و سرمایه بیرون شرکت او از طلبکاران شرکت مصون است؛ اگر شرکت ورشکسته شد و دارایی آن برای پرداخت بدهی ها کافی نبود علی الاصول نمی توان به شرکاء رجوع نمود.
.1-3 شرکت با مسئولیت محدود
اگر شرکت با مسئولیت محدود ورشکسته شد، با توجه به اینکه تمام سرمایه شرکت هنگام تأسیس تأدیه می شود، طلبکاران حق رجوع به شرکاء را ندارند و سایر طلب طلبکاران شرکت سوخت میشود. (حسنی، 1385، ص(358
.1-1-3 تأثیر ورشکستگی شرکت با مسئولیت محدود بر شرکا
مواردی وجود دارد که شرکای شرکت با مسئولیت محدود، دارای مسئولیت هستند. که این موارد عبارتند از :
.1 در اسم شرکت، نوع شرکت ذکر نشود؛ یعنی عبارت »با مسئولیت محدود در سهام شرکت« به کار نرود و ممکن است در این صورت افراد به اشتباه بیافتند. اگر این عبارت در اسم شرکت ذکر نشود، شرکت تضامنی خواهد بود.
.2 ذکر نام یکی یا چند تن از شرکاء؛ در این صورت این شرکاء دارای مسئولیت تضامنی هستند. (کاتبی، 1379، صص(110-109 .3 در شرکت های با مسئولیت محدود باید کل سرمایه شرکت هنگام تأسیس پرداخت شود ولی اگر پرداخت نشده باشد یا پرداخت کرده بلافاصله
دریافت کرده باشند مسئولیت آنها تضامنی است.
.4 اگر سرمایه شرکت غیر نقدی باشد باید سرمایه غیرنقدی را تقویم کنند و در شرکت نامه قید کنند این سرمایه به چه میزان تقویم شده و آورده را هم به شرکت تسلیم کنند.اگر سرمایه تقویم نشده یا در شرکت نامه قید نشده یا تسلیم نشده است مسئولیت شرکاء تضامنی است .
.2-1-3 تأثیر ورشکستگی شرکاء بر شرکت با مسئولیت محدود