بخشی از مقاله
چکیده
خانواده از نظر اسلام اهمیتی خاص دارد و نباید در آن اختلاف راه یابد. براي جلوگیري از اختلافات خانوادگی، خداوند در قرآن رهنمودهایی آورده است. گاه زمینهي اختلاف، ناشی از ناسازگاري زنان است و گاه مردان نشوز پیشه میکنند.
آیه 34 سورهي نساء به راههاي برخورد با نشوز زنان پرداخته است؛ همچنانکه در آیه 128 این سوره راههاي مقابله با نشوز مردان آمده است. آیه 35 این سوره نیز روش حل و فصل اختلافات احتمالی را بیان میدارد. این پژوهش به شیوهي متن خوانی آیات مذکور را در تفاسیر و منابع معتبر بررسی کرده و روش جلوگیري از نشوز زنان و مردان را با بهرهگیري از قرآن بیان نموده است. در مواردي که خوف شقاق و جدایی میرود با توجه به آیه شقاق استفاده از داور را وسیلهي رفع مشکلات قرار داده است.
-1 مقدمه
خانواده جایگاه محبت و همدلی است که زن و شوهر با همکاري و تعاون بار زندگی را تحمل نموده و زمینههاي کمال را در زندگی دنیوي و اخروي فراهم میکنند. از دیدگاه الهی، زن و مرد در ثواب اعمال برابرند و در رسیدن به کمال مطلوب که زمینههاي آن در این زندگی فراهم میشود، یکسان هستند؛ آنچنان که خدا در آیه 124 سوره نساء میفرماید:» وَمَن یَعمَل ِنمَ الصالحاتِ مِن ذَکَرٍ أَو أُنثَیَو هُوَ مُؤمِنٌ فأُولئِکَ یَدخُلُونَ الجَنﱠهََو لایُظلَمُونَ نَقیراً« و کسانی که کارهاي شایسته، انجام دهند، چه مرد، چه زن، و مؤمن باشند، به بهشت در میآیند و سر سوزنی ستم نخواهند دید.
البته این مطلب را نباید از نظر دور داشت که خالق متعال تفاوتهایی در خلقت زن و مرد در نظر گرفته است. از یک سو احساسات و عواطف رقیق و لطیف را در وجود زنان تعبیه نموده تا مناسب روحیه لطیف و طبع ظریف این قشر باشد. از سوي دیگر اعمال دشوار، چون حکومت، قضاوت، دفاع از مملکت و بنا و استحکام خانواده که غالباً به تواناییهاي جسمی و فکري نیاز دارد، بر عهده مرد قرار داده است؛ چنانکه میفرماید: » الرِجالُ قَوّامُونَ عَلَی النساءِ بِما فَضﱠلَ االلهُ بَعضَهُم علی بَعضٍ و بِما أنفَقُوا مِن أَموالِهم] .«نساء[34/
در حکومتهاي اسلامی غالباً قوانین بشري برگرفته از آیات و روایات است لذا با روح بشر بیشتر سازگار است اما گاه ملاحظه میشود قانون گذاران غیر اسلامی نیز بدون توجه به اسلام قوانینی وضع میکنند که با اسلام سازگار است؛ به عنوان نمونه براي استحکام و قوام خانواده نیک دریافتهاند که » الرِجالُ قَوّامُونَ عَلَی النساءِ بِما فَضﱠلَ االلهُ بَعضَهُم علی بَعضٍ .« و به این نتیجه رسیدهاند که» و لِلرِجالِ عَلَیهِنﱠ درجهٌ] «بقره[228/
چنانکه در مادهي دویست و سیزده قانون مدنی فرانسه آمده است: »شوهر باید از زوجهي خود حمایت نماید و زن از شوهر خود پیروي و اطاعت نماید - .
همچنین برخی از دانشمندان غربی نیک فهمیدهاند که زندگی خوب در نتیجهي معاشرت خوب و تعامل بین زن و شوهر شکل میگیرد و چنین نیست که نقش زن را در خانواده تضعیف نموده و اعتقادات خرافی اعراب جاهلی یا یهودیان و مسیحیانی که گفتهاند زنان نزد خدا، خوار و بی مقدارند، پیشهي خود سازند چنانکه »شیلر« شاعر و فیلسوف آلمانی میگوید: »اگر مردي را دیدي که به منتهاي مقام و اوج عظمت رسیده، بدان که داراي زنی است لایق و مخلص که یکدیگر را دوست دارند -
سالها قبل از شیلر و سایر دانشمندان جدید، دین حیات بخش اسلام دست رد بر سینهي اعتقادات خرافی جاهلی زده و زن را شخصیتی در خور شأن قرار داده و به مردان امر نموده است که از برخورد و معاشرت بد با زنان پرهیز کنند و به نیکی با آنان رفتار نمایند. آنجا که میخوانیم: » و عاشِروهُنﱠ بالمعروفِ] «نساء:[19
و یا نبی رحمت - ص - کاملترین ایمان را براي مؤمنانی میداند که اخلاق نیکو و برخوردي نرم با خانواده داشته باشند آنجا که میفرمایند: » اَکمَلُ المُؤمنینَ ایماناً أحسَنُهُم خُلقاً و ألطَفُهُم بِاَهلِه.«
برخورد نیک و رفتار درست با زنان از توصیههاي مؤکد اسلام است و از آنجا که درمیان برخی اقوام و ملل، رفتار ناشایست و تحقیر کنندهاي نسبت به زنان شده است، همواره اسلام، در تعالیمی که از طریق پیامبر - ص - و اولیا براي مسلمانان ارایه شده، نسبت به زن سفارش کرده است؛ چنانکه پیامبر اسلام - ص - بهترین افراد را بهترین معاشرت کنندگان نسبت به زنان میدانند: »خیارُکُم،خیارُکُم لِنساءِکُم -
خوش اخلاقی از صفات کریمهاي است که خداي رحمان، نبی مکرم اسلام - ص - را بدین صفت وصف نموده است؛ آنجا که میفرماید:» و إنﱠکَ لَعلَی خُلُقٍ عظیمٍ] «قلم.[4/
و به راستی تو را خویی سترگ است همچنین خداوند در جاي دیگر، به نرم خویی آن حضرت اشاره نموده، میفرماید:» فَبِما رَحمَهٍ مِنَ االلهِ لِنتَ لَهُم و لَو کُنتَ فَظّاً غَلیظَ القَلبِ لانفَضﱡواِنم حولِکَ] . «آل عمران[159/
پس با بخشایشی از - سوي - خداوند، با آنان نرمخویی ورزیدي و اگر درشتخویی سنگدل میبودي، از دورت میپراکندند. این آیه حکایت از آن دارد که پیامبر - ص - نه تنها نسبت به خانوادهي خود مهربان بودند، بلکه نسبت به کسانی که بر کشتگان خود تحسر و اندوه خورده و پیامبر را سبب بیچارگی خویش میدانستند، نرم خو و خوش رفتار بودند.
-2 توجه اسلام به الفت، صلح و سازش
دین اسلام، دین انس، دوستی و محبت است، که میخواهد میان همهي انسانها الفت و مودت باشد، این دین همگان را دعوت به همدلی نموده و از جدال، دشمنی و تفرقه، نهی میفرماید. در جامعهي کوچک خانواده، خداي رحمان، همسرانی براي انسان از جنس خودش خلق فرمود تا در کنار همدیگر آرام گیرند و میانشان الفت و رحمت برقرار ساخت. آنجا که میفرماید: »
َو مِن آیاتِهِ أَن خَلَقَ لَکُم مِن أَنفسِکم أَزواجاً لِتَسکُنُوا إِلَیها و جَعَلَ بَینَکُم مَوَدﱠةََو رَحمَهً] .«روم[21/
آري مشیت وخواست الهی آن است که میان اعضاي خانواده و جامعه الفت باشد. این مشیت الهی به برکت اسلام بین کینه توزترین دشمنان نیز محقق شد؛ چنانکه اوس و خزرج پس از جنگهاي طولانی، آن چنان الفتی بینشان برقرار گردید که اگر تمام دنیا هزینه میشد بدان دست نمییافتند؛ چنانکه خدا میفرماید: » و اَلﱠفَ بینَ قلوبِهِم لَو اَنفَقتَ ما فِی الارضِ جمیعاً ما اَلﱠفتَ بینَ قلوبِهِم و لکنﱠ االلهَ اَلﱠفَ بینَهُم إِنﱠهُ عَزیزٌ حکیمٌ] . «انفال[63/ دلهاي آنان را با هم پیوستگی داد؛ اگر همهي آنچه را در زمین است، میبخشیدي، میان دلهاي آنان پیوستگی نمیدادي، اما خداوند، ایشان را با هم پیوستگی داد؛ بی گمان او پیروزمندي فرزانه است.
دین اسلام، دین الفت و مودت است، الفت در سایهي صلح و آشتی شکل میگیرد و خداوند رحمان در آیات متعدد، از جدال و دشمنی منع میکند و به صلح و سازش دعوت میفرماید؛ چنانکه در آیهي 46 سورهي انفال خطاب به مؤمنان آمده است: »َو أَطیعُوا االلهَ و رسولَه و لا تَنازعُوا فَتفشَلوا و تَذهبَ ریحُکُم و أصبِرُوا إِنﱠ االلهَ مَعَ الصابِرینَ.« از خدا و پیامبرش در امر جهاد فرمان برید و با یکدیگر اختلاف نکنید که ناتوان میشوید و عزت و شکوهتان از بین میرود و بر سختیهاي جنگ و اطاعت از خدا و پیامبر شکیبا باشید که خداوند با شکیبایان است و آنان را یاري خواهد کرد.
صلح و سازش و دوري از جدال و تفرقه، ریسمان و دستگیرهي محکم الهی است که مؤمنان باید به آن چنگ زنند و نعمتهاي الهی را، که از جملهي آن، الفت بین قلبهاي متنافر است ، همواره متذکر شوند. چنانکه خداوند می فرماید: »َواعتَصمُوا بِحَبلِ االلهِ جمیعاً و لا تَفرﱠقُوا واذکُرُوا نعمتَ االلهِ علیکُم إذ کُنتُم أعداءً فألﱠفَ بینَ قلوبِکُم فأصبَحتُم بِنِعمتِهِ إخواناً] .«آل عمران[103 / و همگی به ریسمان الهی - قرآن و پیامبر - که شما را به خدا پیوند می دهد ، چنگ زنید و از اختلاف و پراکندگی بپرهیزید، و نعمت خدا را بر خود یاد کنید آنگاه که دشمن یکدیگر بودید و او میان دلهاي شما الفت انداخت و در پرتو نعمت او با یکدیگر برابر شدید.
در تفسیر قرطبی در مورد » العَصَمَه و الحَبل« معانی و شواهد شعري زیادي آورده و در نهایت چنین نتیجه می گیرد: »
والمعنی کُلﱡهُ مُتَقاربٌ مُتداخلٌ فانﱠ االلهَ تعالیَیأمُرُ بالأَُلفَهِ و یَنهَی عَن الفُرقهِ فانﱠ الفُرقهَ هَلَکَهٌَو الجَماعَهَ نجاةٌ .« وهمهي معانی متقارب و متداخل است چرا که خداوند بلند مرتبه به الفت، امر و از تفرقه، نهی میکند زیرا تفرقه هلاکتآور و با هم زیستن سبب نجات است
با توجه به آنکه خداوند علیم و خبیر است، در مورد خانواده و روابط زن و شوهر با علم کامل و آگاهی دقیق سخن می-گوید و قوانین تشریع شدهي الهی نیز برخاسته از علم الهی با نگرش به تمام جوانب و با آگاهی کامل بر جزئیات و خواستههاي درونی انسان است .
خداوند حکیم نیک میداند که در مواردي زوجهاي جوان سلیقههاي متفاوتی دارند و بین آنها اختلاف ایجاد میشود لذا ضمن آنکه در آیاتی به صورت عام به آشتی و سازش توصیه مینماید، راه حل اختلاف و روي آوردن به صلح و سازش را به آنها یاد می دهد و راهنمایی میکند.
در آیات متعددي به تعلق و خردمندي توصیه میفرماید. در موارد زیادي به آنان که تعقل و تدبیر پیشه نساختند، هشدار میدهد و در مواردي آنانی را که تعقل نمیکنند، بدترین جنبندگان میخواند:»إنﱠ شَرﱠ الدﱠوابﱢ عِندَ االلهِ الصُمﱡ البُکمُ الذینَ لا یَعقِلُونَ] «أنفال[22/ یعنی بد ترین جنبندگان نزد خداوند ،کر ولالهایی هستند که تعقل نمیکنند.
خداوند در مواردي به تعقل در تبیین آیات و احکام الهی فرا میخواند و در جایی دیگر این تذکرات را متوجه کسانی میداند که خرد ناب پیشه سازند و تعقل نمایند» و ما یَذﱠکﱠرُ إِلّا أُولوُا الأَلباب] .«بقره269/، آل عمران[7/