بخشی از مقاله

چکیده

پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی آموزش مهارتهای زناشویی بر سرسختی روانشناختی و سازگاری عاطفی- اجتماعی زوجین در آستانه طلاق مراجعهکننده به مراکز تحکیم خانواده استان یزد در سال 1393 انجامشده است. روش پژوهش شبه تجربی و جامعه آماری را کلیه افراد مراجعهکننده به مرکز تحکیم خانواده در سال 1393 تشکیل دادهاند. بهمنظور انجام تحقیق دو گروه 20 نفری تحت عنوان گروه آزمایش و گروه کنترل بهصورت نمونه در دسترس انتخابشده و موردبررسی قرار گرفتند. ابزار جمعآوری دادهها دو خرده مقیاس سازگاری اجتماعی و سازگاری عاطفی پرسشنامه 160 سؤالی سازگاری بل و پرسشنامه 50 سؤالی سرسختی روانشناختی کوباسا میباشد. به منظور آموزش مهارتهای زناشویی از بسته آموزشی مهارت زندگی، برای گروه آزمایش استفاده شد. تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از مهمترین شاخصهای آمار توصیفی و آزمون تحلیل کوواریانس در بخش تحلیل استنباطی داده هاانجام شده است. یافتههای این پژوهش نشان میدهد آموزش مهارت زناشویی بر سرسختی روانشناختی و سازگاری عاطفی و سازگاری اجتماعی تأثیرگذار میباشد بدین گونه که آموزش مهارتهای زناشویی باعث افزایش و بهبود موارد مذکور میگردد.

مقدمه:

زندگی زناشویی1 یکی از جهانیترین نهادهای بشری است که از دو نفر با تواناییها و استعدادهای متفاوت و با نیازها و علایق مختلف، در یککلام باشخصیت های گوناگون تشکیل شده است. درواقع ازدواج مهم ترین گام آدمی برای تغییر روند زندگی خود از حالت انفرادی به حالت زیست اجتماعی است که با این حرکت، نهادی به نام خانواده، شکل میگیرد - مولوی نیا،. - 1385 بدون شک خانواده مهمترین رکن اجتماع قلمداد میگردد، نهادی که سلامت یا اختلال آن تعیینکننده سلامت یا بیماری جامعه است. خانواده سالم ، نظامی باز است که اعضای آن در عین حال که از روابط عاطفی گرمی با هم برخوردارند هویت فردی خود را حفظ میکنند. در این گونه خانواده عشق به طور نا مشروط میباشد و اعضاء پذیرای یکدیگر هستند. آستانه تحمل خانواده در برابر کشمکش و استرس بالاست و به هنگام نیاز، اعضاء داوطلبانه به یکدیگر یاری میرسانند. در مقابل خانواده مختل، قادر به تأمین نیازهای تکاملی اعضاء حل مشکلات و تعارضات خود نیست. کارکردش مختل است لذا حمایت و همکاری رخ نمیدهد، نظام خانواده بسته و اعضای آن به لحاظ عاطفی طرد، جدا از هم گسسته میباشند. ازدواج یکی از قدمیترین پیوندهای انسانی است که ارضا کننده و رشد دهنده شخصیت آدمی به شمار میآید و اکثر قریب به اتفاق افراد حداقل یک بار در زندگی خود دست به انتخاب میزنند. ازدواج از همان اوایل مورد توجه نویسندگان، فلاسفه و بهخصوص اخلاقیون و پیرامون ادیان بزرگ قرارگرفته و برای حفظ آن نیز دستورالعملهایی ارائهشده است. اکثر آنها طلاق را منفور میدانند و همراه خانواده بهعنوان یک نظام و نهاد معتبر موردتوجه آنها بوده است. امروزه هم ما این اهمیت را در بین سایر دانشمندان و محققان از جمله روانشناسان و مشاوران شاهدیم. زندگی مشترک با این باور که تنها مرگ میتواند ما را از هم جدا کند، شروع میشود و زوجین هم حداقل در آغاز زندگی مشترک خود نسبت به آن اعتقاد کامل دارند؛ اما واقعیت چیز دیگری است؛ زندگی مشترک تحت تأثیر عوامل متعددی قرار میگیرد که پارهای از آنها ممکن است زوجین را بهطرف اختلاف و درگیری، جدایی روانی و حتی طلاق سوق دهد - فرحبخش،. - 1385 در زندگی زناشویی افراد خانواده و به ویژه زن و شوهر، باید این آمادگی را داشته باشند که در برخی زمینه ها، خود را تغییر هند و از برخی خواسته های خود برای تأمین خواسته های طرف مقابل صرف نظر کنند. بعبارتی سازگاری در خانواده و در بین زوجین باید وجود داشته باشد. زیرا وجود برخی تفاوت ها میان زن و شوهر طبیعی است و این تفاوت ها ویژگیهای اخلاقی و رفتاری ویژهای را در پی دارد که گاهی این ویژگی های درست نقطهی مقابل خواسته ها یا حساسیت های طرف دیگر است  ضرورت سازگاری از این جهت است که در هر جمعی و ازجمله در خانواده افرادی که به دور هم جمع شدهاند دارای ویژگی های صد درصد مشابه نیستند و هراندازه هم که در انتخاب همسر دقت شود باز نمیتوان انتظار داشت که زن و شوهر از هر جهت دارای ویژگیهای یکسان باشند. پرورش یافتن در دو محیط فرهنگی متفاوت ویژگیهای فکری، روحی و اخلاقی متفاوتی را ایجاد میکند. هرچند فرهنگ دو خانواده به هم نزدیک باشد از عمق و گستردهی این تفاوت ها کاسته میشود ولی این تفاوتها هر گز بهطور کامل از بین نمیرود. به همین دلیل است که باید انتظار بروز برخی از اختلاف سلیقه ها و تفاوت در بینشها و برداشت ها و قضاوت ها را داشت؛ و برای کمتر شدن فاصلهی این اختلافات چارهای اندیشید. یکی دیگر از مواردی که میتواند در سازش فرد با رویدادهای زندگی سودمند باشند ویژگی های روانشناختی سرسختی، شامل حس کنجکاوی قابل توجه، گرایش به داشتن تجارب جالب و معنیدار، ابراز وجود، پرانرژی بودن و اینکه تغییر در زندگی، امری طبیعی است، می باشد. - رحیمیان بوگر و فرید، . - 1387 کوباسا، مدی و زولا 2 - 1983 - سرسختی3 را ترکیبی از باورها درباره خویشتن و جهان تعریف میکنند که از سه مؤلفه تعهد، کنترل و مبارزهجویی تشکیل شده است. باور به تغییر، دگرگونی و پویایی زندگی و این نگرش که هر رویدادیلزوماً به معنای تهدیدی برای امنیت و سلامت انسان نیست، انعطاف پذیری شناختی و بردباری در برابر رویداد های سخت استرس زا و موقعیت های مبهم را به دنبال دارد. تحول روابط میان زن و شوهر، در دهههای اخیر، قابلتردید نیست. برخی، تحولات موجود را، ازآنرو که به افزایش ناسازگاریها و فزونی طلاق انجامیده است نگرانکننده ارزیابی میکنند و برخی آن را ناشی از تغییراتی میدانند که درروند توسعهی اجتماعی و دستیابی به نقطهی تعادل جدید، اجتنابناپذیر و گاه مطلوب مینماید. نگاه نقادانه به این تحولات و بررسی تأثیر عوامل مؤثر بر آن، از دو جنبه حائز اهمیت است؛ هم به لحاظ ابعاد اجتماعی هم ابعاد فردی. در بعد فردی این مسئله مهم است چراکه اگر یک زوج در روابطشان با یکدیگر نتوانند به یک توافق نسبی و درنتیجه سازگاری برسند، کارکردهای خانواده مختل میشود و شاید تنها راهحل آن جدایی باشد که این راهحل نیز پیامد های منفی بسیاری برای هر یک از زوجین و فرزندان آنان در پی خواهد داشت. نتایج مطالعات سیف و اسلامی - 1386 - حاکی از آن است که استفاده از کلاسهای آموزشی برای تصحیح این تفکرات و استفاده از رویکردهای درمانی رفتاری-شناختی با هدف سازگاری زناشویی و افزایش کارکرد خانواده ضرورت دارد. بنابراین با استناد به شواهد قاطعی که از پژوهشهای گوناگون بهدستآمده است، خانواده مناسبترین واحد هدف آموزشی درروند توسعه است. آموزش به اعضای خانواده دخیل ساختن همه اعضا از طریق آموزشهای منسجم، انتقال پیام در میان نسلها و جنسها، همگرایی و فهم مشترک اعضای خانواده را به همراه دارد. با طراحی آموزش منسجم در مراحل مختلف زندگی میتوان به تداوم آموزش در سنین و مراحل مختلف زندگی دستیافت. در این راستا پژوهش حاضر در تلاش است تا به بررسی اثربخشی آموزش مهارتهای زناشویی بر سرسختی شناختی و سازگاری عاطفی- اجتماعی زوجین در آستانه طلاق به مراکز تحکیم خانواده استان یزد بپردازد، تا درنهایت بتوان از نتایج حاصل از این پژوهش به ارائه راهکارهای مؤثری برای افزایش رضایت زناشویی دست یافت.

فرضیههای تحقیق

•    آموزش    مهارت های    زناشویی    بر    سرسختی روان شناختی تأثیر مستقیم دارد.
•    آموزش    مهارت های    زناشویی    بر    سازگاری عاطفی تأثیر مستقیم دارد.

·    آموزش مهارت های زناشویی بر سازگاری اجتماعی تأثیر مستقیم دارد.

پیشینه های پژوهشی
 الف: پژوهشهای داخلی

حیدری و همکاران - 1381 - در پژوهش خود مبنی بر »مقدماتی نقش آموزش مهارتهای شناختی زندگی زناشویی در تغییر باورهای ارتباطی دانشجویان« نشان داد که آموزش مهارتهای شناختی در تغییر باورهای غیرمنطقی در زندگی زناشویی تأثیر داشت و به طور معناداری ارزیابیهای منفی کاهش یافت.

روغنی - 1384 - در تحقیقات خود »بررسی رابطه جهتگیری مذهبی با سلامت روان در دانشجویان دانشگاه ارزی کرمانشاه« نشان داد صفت مبارزه جویی سرسختی باعث پیشگیری و کوتاه شدن مدت پیامدهای منفی تنشزا در زندگی میشود.

پورشهریاری و همکاران - 1387 - در پژوهش خود »اثربخشی آموزش مهارتهای ارتباطی برافزایش سازگاری زناشویی همسران معتاد و پیشگیری از بازگشت معتادان مرد در شهر اصفهان« نشان دادند آموزش مهارتهای زناشویی بر میزان سازگاری کلی افراد تأثیرگذار بود و بر مؤلفه های ابراز محبت و توافق دو نفری تأثیر مثبت دارد، رحیمیان بوگر و فرید - 1388 - در مطالعات خود »رابطه سرسختی روانشناختی و خود تابآوری با سلامت روان در جوانان بزرگ سالان بازمانده زلزله شهرستان بم« نشان دادند بین سرسختی و خود تابآوری با سلامت روان رابطه مثبت معنیداری وجود دارد. افزون بر آن، نتایج نشان دادن که تابآوری و سرسختی توان پیشبینی معنیدار سلامت روان رادارند. در این پژوهش، تابآوری بهترین پیشبینی کننده سلامت روان بود.

نتایج ترشایی و بهرامی - 1389 - باهدف »مقایسه ویژگی سرسختی سلامت در بیماران مزمن و افراد سالم« حاکی از آن بود که بیماران مزمن از سطوح شایستگی سلامت ادراک شده و مهار بیرونی سلامت پایینتری برخوردار هستند. از سوی دیگر بیماران مزمن نمرات بالاتری را در زیر مقیاس ارزش سلامت گزارش کرده و ارزش بیشتری برای سلامتی خود قابل هستند.

نتایج مطالعات رمضانی گل افزانی و همکاران » - 1390 - مقایسه سرسختی بین زوجهای متقاضی و غیر متقاضی طلاق، علوم رفتاری« نشان داد که در زیر مقیاسهای تعهد و کنترل مؤلفه سرسختی، میانگین نمرات گروه متقاضی طلاق از گروه متقاضی مشاوره بالاتر است. در مقیاس سرسختی کل نیز نمره گروه متقاضی طلاق از گروه متقاضی مشاوره به گونه معنادار بالاتر بود.

یاسمی نژاد، معلمیان، فعلی - 1390 - در پژوهش خود »بررسی رابطه جهتگیری مذهبی و سرسختی روانشناختی در دانشجویان« نشان دادند بین سرسختی روانشناختی و جهتگیری مذهبی دانشجویان رابطه معنادار وجود دارد.

مهین ترابی و همکاران - 1390 - در پژوهش خود »تأثیر آموزشهای شناختی-رفتاری بر تعدیل انتظارات غیرمنطقی، بلوغ عاطفی ونارضایتی زناشویی در زنان« نشان دادند آموزش مهارتهای شناختی در تغییر باورهای غیرمنطقی در زندگی زناشویی تأثیر دارد.

تحقیقات جمالی » - 1391 - اثربخشی آموزش مهارتهای زندگی بر سازگاری اجتماعی و عملکرد تحصیلی دختران مقطع راهنمایی شهر یزد« که نشان داد آموزش مهارتهای زندگی بر سازگاری اجتماعی افراد تأثیر دارد.

مطالعات مستغنی و سروقد - 1391 - باهدف »بررسی رابطه ویژگیهای شخصیتی و سرسختی روانشناختی با فشار روانی شغلی پرستاران بیمارستانهای دولتی شیراز اجرا شد« بروی پرستاران بیمارستانهای دولتی شیراز بودند که از میان آنها 141 نفر به روش نمونهگیری چندمرحلهای انتخابشده بودند. نشان داد که بین روان رنجور خویی با فشار روانی شغلی پرستاران رابطه مثبت و معنادار - 01/0 - P<، ولی بین برونگرایی، تجربه پذیری و مسئولیتپذیری و همچنین تعهد و کنترل با فشار شغلی پرستاران رابطه منفی و معنادار وجود دارد. - 01/0 - P< همچنین، در تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داده شد که مسئولیت پذری و روان رنجور خویی همراه با تعهد و مبارزهجویی نیرومندترین پیشبینهای فشار شغلی بودند.

فتوت - 1391 - در پژوهش خود »بررسی اثربخشی هوش هیجانی بر سازگاری زناشویی زوجین« نشان داد آموزش مهارتهای هیجانی تأثیر معناداری بر سازگاری زناشویی و به مؤلفه - رضایت دوتایی، توافق دوتایی، همبستگی دوتایی وبیان محبتآمیز - داشته است.

حاتمی و کاوسیان » - 1392 - اثربخشی آموزش مهارتهای زندگی بر سازگاری فرزندان شاهد و ایثارگر« در پژوهشی بروی کلیه دختران و پسران دبیرستانهای شاهد و عادی با حجم نمونهای 100 نفر نشان دادند آموزش مهارتهای حل مسئله و ارتباط بین فردی در افراد بر سازگاری اجتماعی و عاطفی افراد تأثیر دارد. در پژوهشی که توسط لمبر و همکاران - 2003 - بهمنظور تجزیه وتحلیل برخی از عوامل سرسختی روانشناختی در نوجوانان کانادا انجام شد، در تجزیه وتحلیل رگرسیون، جنس، سن، مقطع در مدرسه، مذهب و رفاه همه بهطور قابلتوجهی با تفاوت در سرسختی رابطه داشتند. تجزیه و تحلیلهای مسیر اکتشافی دو جریان علت و معلولی را نشان داد: سن و مقطع در مدرسه و مذهب، جنس و شادی. همچنین تجزیه و تحلیل تبعیضها نشان داد که این پنج متغیر میتواند با موفقیت برای طبقه بندی سرسختی کم یا زیاد برای 73٪ از نوجوانان شناساییشده مورد استفاده قرار گیرد.
 

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید