بخشی از مقاله

چکیده

قیمت سهام در بازار بورس کشورها متاثر از عوامل گوناگونی بوده و دائما در حال نوسان است. چنین امری تصمیم گیری در این نوع بازار ها را با عدم اطمینان همراه کرده و بعضا ریسک های نامطلوبی را برای سرمایه گذاران به همراه دارد. برای تصمیم گیری و جلوگیری از متحمل شدن زیان های احتمالی باید ریسک های نامطلوب را اندازه گیری کنیم. یکی از روش های اندازه گیری ریسک نامطلوب، سنجش ارزش در معرض خطر - - VARاست.

دراین مقاله با استفاده از مدل گارچ چندمتغیره به محاسبه ارزش در معرض خطر پرتفویی از چهار شاخص صنعت بورس اوراق بهادار تهران شامل فلزات اساسی، پتروشیمی، قند و سیمان پرداخته ایم. نتایج حاکی از آن است که از میان مدل های الگوی گارچ چندمتغیره، در سطح اطمینان %95، مدل VECH و در سطح اطمینان %90، مدل BEKK، تخمین مناسبتر و کمریسکتر را نسبت به بقیه ارائه میدهند.

با استفاده از اوزان بهینه در سطح اطمینان %95، مدل BEKK با تفاوت کمی از مدل CCC، مدل بهتر شناخته میشود و این در حالی رخ میدهد که دقت مدل CCC و VECH از مدل BEKK بیشتر است. نکتهی جالب توجه، بهتر نبودن همیشگی استفاده از اوزان بهینه به عنوان جایگزین اوزان مساوی میباشد و باید با توجه به نوع مدل انتخاب صورت گیرد.

مقدمه

پیشبینی تلاطم یکی از مهمترین موضوعات مورد مطالعه در بازارهای مالی دنیا است. تلاطم به عنوان یک عامل مؤثر در تعیین ریسک سرمایهگذاری میتواند نقش مهمی در تصمیمگیری سرمایهگذاران ایفا کند. یک تخمین مناسب از تلاطم قیمت سهام یا معاملههای اختیار در یک دوره سرمایهگذاری نقطه آغازین بسیار مهمی در کنترل ریسک سرمایهگذاری است و ماهیت تلاطم در بازارهای مختلف متفاوت می باشد. ولی آن چه بسیار مورد تاکید است، این است که تاکنون هیچ روش قطعی برای پیش بینی تلاطم بازده دارایی به عنوان روشی با قابلیت اطمینان بالا مطرح نبوده و اگر در بازار مشخص، روشی کارایی بالاتری از خود نشان می دهد، در بازاری دیگر لزوماً از کارایی بالایی برخوردار نیست.

ماهیت متفاوت بازارها، تاثیر پذیری از ساختار اقتصادی کشورها، درجه توسعه یافتگی بازارهای مالی، بر هم کنش بازارهای مالی روی همدیگر، زمینه ساز انجام مطالعات گستردهای برای پیشبینی تلاطم در بازارهای مالی در کشورهای مختلف شده است، که معمولاً به نتایج یکسانی هم منجر نشده و محققان روش های مختلفی را ارایه داده اند. یکی از شاخص هایی که در سال های اخیر در زمینه مدیریت و اندازهگیری درجه ریسک مورد توجه و کاربرد است شاخص ارزش در معرض خطر است.

ارزش در معرض خطر در مورد داراییهایی همچون سبد ارزی، سبد سهام، طلا و جواهرات و معاملات روزانه نفت که دارای تغییرات و نوسانات سریع - اغلب روزانه - بوده، کاربرد دارد. ارزش در معرض خطر که سرمایه در معرض خطر نیز نامیده میشود به عنوان یک معیار آماری، حداکثر زیان مورد انتظار از نگهداری یک دارایی یا پرتفوی را در یک دوره زمانی مشخص و با احتمال معین - سطح اطمینان معلوم - محاسبه و به صورت کمی گزارش می کند.

به عبارت دیگر ارزش در معرض خطر مبلغی از ارزش پرتفوی یا دارایی را مشخص میکند که انتظار میرود ظرف یک دوره زمانی مشخص و با میزان احتمال معین از دست برود. هدف تحقیق حاضر هدف اصلی این تحقیق، محاسبهی ارزش در معرض ریسک پرتفویی از چهار شاخص صنعت شامل فلزات اساسی، پتروشیمی، قند و سیمان در بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از مدل GARCH چند متغیره است که در آن از سه مدل تصریح واریانس بهره بردهایم.

سوالی که در این تحقیق با آن روبرو هستیم این است که آیا با مدل GARCH چند متغیره میتوان ریسک پرتفویی از شاخص صنایع بورس اوراق بهادار تهران را اندازهگیری کرد؟ و اگر چنین است، کدامیک از مدلهای تصریح واریانس GARCH چند متغیره، ارزش در معرض ریسک بهتری را ایجاد میکند؟ بر این اساس، در بخش بعد، به مرور ادبیات پرداخته،سپس روش شناسی تحقیق را بیان نموده، در ادامه نتایج حاصله را بیان کرده و در نهایت نتیجه گیری و بحث ارائه می شود.

مبانی نظری و مروری بر پیشینه تحقیق

قیمت داراییهای مالی رابطه قوی با ریسک بازار دارد، بنابراین سهامداران برای انتخاب بهتر، باید ارزیابی ریسک را مورد توجه قرار دهند. شاخصهای مختلفی برای تبیین ریسک مورد استفاده قرار میگیرد که بعضی از مهمترین آنها دامنه تغییرات، متوسط انحراف خطی - متوسط قدر مطلق انحرافات - ، واریانس - متوسط مجذور انحرافات - ، انحراف معیار، نیمواریانس، نیم انحراف معیار، شاخص بتا و ارزش در معرض خطر هستند. ارزش در معرض خطر، یکی از متداولترین معیارهای ارزیابی ریسک نامطلوب است. در سالهای اخیر مطالعات محققان مالی در خصوص معیارهای محاسبه ریسک بازار به مطالعه درخصوص روشهای محاسبه دقیقتر ارزش در معرض ریسک متمرکز شده است.

ریاضیات VaRعموماً توسط تئوری پرتفوی هری مارکویتز1 گسترش داده شد. تمرکز بر ریسک بازار و تأثیر حرکات همزمان این ریسکها مرکز چگونگی محاسبه VaR محسوب میشد. نیرو محرکه استفاده از VaR به عنوان یک ابزار ارزیابی، به بحران 1987 مربوط میشود. بعد از عواقب بحران بزرگ و شکست بانکها، نیاز جدی به استفاده از این ابزار پیدا شد.

امروزه پرتفوی شرکتهای سرمایهگذاری و بانکهای تجاری، بزرگتر و پرنوسانتر شده و نیاز به ارزیابی ریسک پیچیدهتر و به هنگامتر احساس میشود. در سال 1986 ارزش در معرض خطر معیاری برای پرتفوی شرکتهای با درآمد ثابت ایجاد کرد که بر مبنای حد بالای کواریانس بازده اوراق قرضه با سررسیدهای متفاوت بود. در سال 1990، برخی شرکتهای مالی-خدماتی، معیار ابتدایی از ارزش در معرض خطر با واریانس عریضتر ارائه دادند. بعد از بحرانهای متعدد که در نتیجه استفاده از اهرمها و مشتقات در سالهای 1993 تا 1995 اتفاق افتاد، شرکتها نیاز مبرم به یک معیار جامع ارزیابی ریسک پیدا کردند.

در سال 1995 جی پی مورگان2 دستیابی عمومی به دادهها را بر مبنای واریانس و کواریانس اوراق بهادار مختلف و داراییهای متفاوت فراهم کرد. این خدمات، ریسکمتریک نامیده شدند و اصطلاح ارزش در معرض خطر برای تشریح ارزیابی مورد استفاده قرار گرفت.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید