بخشی از مقاله

چکیده :

کشور ایران ﳘانند گسﱰدگی در قلمرو،ازﳊاظ آب وهوا وﳏیط هاي جغرافیایی نیز متنوع وتقریبا کم نظﲑ است.این تنوع در زبان خصوصا در گویش وﳍجه نیز دیده می شود. این تنوع زبانی وگویش در واقع از ﳊاظ ریشه اي ،مشﱰک بوده و متعلق به گروه زبان ایرانی است که خود از خانواده بزرگﱰي بنام هند واروپایی انشعاب میابد. امروزه زبان فارسی به عنوان یکی از انواع زبااي ایرانی، ﲢت عنوان زبان رﲰی کشور پذیرفته شده وبدان تکلم می ﳕاییم، وﱄ زبان ،گویش و ﳍجه هاي فراوانی در سطح کشور رایج است که پاسخگوي نیازهاي روزمره متکلمان آن می باشد. برخی مانند ترکی آذري علﲑغم آمیختگی بازبان فارسی،ازخانواده زبانی دیگري میباشد ومابقی زباا وگویشها مانند کردي،بلوچی،گیلکی و.... ازگروه زبااي ایرانی بشمار می روند.

زبان وگوشهاي رایج در کشور ،براي نام نگاري انواع پدیده ها منجمله عوارض جغرافیایی، نام خاص خود رابکار می برند. اطلاعات جغرافیایی نقشه هاي که توسط عوامل گردآوري اطلاعات از مناطق گویشی ﳐتلف کشور ﲨع آوري می شوند ،در برخی موارد اندک تشابه ودر مواردي نیز با نام فارسی آن کاملا متفاوت است . در هنگام گویا سازي نقشه ها به علت عدم آگاهی و تسلط عوامل گویا ساز بر گویش ها و ﳍجه ها ، واژه هاي هم معﲏ عوارض جغرافیایی - در فارسی و گویش ﳏلی - را در کنار هم تکرار می ﳕایند ویا در ترﲨه و معادل سازي نوع عارضه به فارسی تشتت ونا ﳘاهنگی دیده می شود. از این رو به منظور اجتناب از کاربرد ناﲜا وغلط نامهاي ﳏلی عوارض جغرافیایی درنقشه ، اطلس و سایر منابع مکتوب تدوین فرهنگ اصطلاحات جغرافیایی چند زبانه - با تاکید بر گویش و ﳍجه هاي ایرانی - با ﳘکاري کمیته ﲣصصی یکسان سازي نام هاي جغرافیایی لازم و ضروري است.

مقدمه :

دامنه گسﱰش علم و دانش در روزگار ما به اندازه اي وسعت یافته که در برخی موارد بدیهیات را ﳑکن است در تاق فراموشی بگذارﱘ . یکی از این بدیهیات تدوین واژه نامه یا فرهنگ لغات عمومی و ﲣصصی است . ﳘانطور که می دانیم زبان رﲰی و رایج کشور، فارسی است و آنچه به عنوان زبان رﲰی معیار و یا به عبارت دیگر زبان بکار رفته در رسانه هاي گروهی بکار می رود میل به فارسی ﲥرانی دارد. وﱄ زبان فارسی با ﳍجه هاي اصفهانی، یزدي، خراسانی، شﲑازي، کرمانی و ... نیز وجود دارد. ﳘچنﲔ گویشهاي دیگري نیز ﲢت عنوان ترکی آذري ، کردي، بلوچی، لري، گیلکی، مازنی و ... در کشور رایج بوده و هرکدام از این گویشها و ﳍجه ها براي نوع عارضه جغرافیایی، نام خاص خویش را بکار می برند.

بدون شک از ﲨله ﲢقیقات و پژوهش هایی که براي یکسان سازي نامهاي جغرافیایی لازم و ضروري است، تدوین فرهنگ ﲣصصی اصطلاحات جغرافیایی چند زبانه است ، به ﳓوي که ﲤام واژه هاي جغرافیایی را در گویشها و ﳍجه هاي ﳐتلف کشور، گردآوري و با معادل آن در زبان رﲰی و رایج کشو ر انطباق دهد. ﲥیه و تدوین فرهنگ اصطلاحات ﳏلی علاوه بر ثبت گویشهاي متنوع در نام نگاري نوع عوارض که در امر توسعه دانش جغرافیا نقش بسزایی خواهد داشت، بسﱰ مناسﱯ را براي زبان شناسان و فرهنگستان زبان فراهم خواهد ﳕود تا ریشه هاي زبانی و تغﲑاتی که در مسﲑ تارﳜی براي نام عوارض بوجود آمده و دستخوش تغیﲑ و ﲢول شده است را مطالعه ﳕوده و شاید بتواند جایگزین مناسﱯ را براي لغات و واژه هاي نامانوس پیدا ﳕاید.

مروري بر زبان ، گویش و ﳍجه هاي رایج در کشور :

آسیا خاستگاه مهمﱰین خانواده هاي زبانی جهان است . امروزه اکثریت مطلق جهان به یکی از زبااي خانواده هاي هندو اروپایی، سامی، اسﱰالیایی- آسیایی، اسﱰانزي و آلتایی سخن می گویند . خانواده زبااي هند و اروپایی بزرگﱰین خانواده زبااي جهان از نظر تعداد کسانی که بدان سخن می گویند 1/6 - میلیارد نفر - می باشد. ﳏدوده جغرافیایی این خانواده زبانی از آسیاي جنوبی و ایران گرفته تا کل قاره هاي اروپا و آمریکا را در بر می گﲑد 0. 600 سال پیش مردمی که زبان هند و اروپایی اصیل سخن می گفتند در منطقه قفقاز جنوبی - ارمنستان- گرجستان و آذرباﳚان کنونی - و یا به روایت دیگر در ﴰال دریاي سیاه می زیستند . این قوم به دلیل کمبود منابع زیسﱵ و شاید به خاطر ﲪله قومهاي ﳘسایه ، از زیستگاه اصلی خود مهاجرت کردند ، این مردم خود را آریایی - به معﲏ شریف ، خوشنام و شکوﳘند - می خواندند.

هر گروه از مهاجران آریایی به سویی رفتند و ﲢت تاثﲑ زبان و فرهنگ میزبان خود، خانواده اي از زبااي هند و اروپایی را اﳚاد ﳕودند . - مانند زیر خانواده زبااي هند و ایرانی ، زیرخانواده زبااي ژرمانی ، زیر خانواده زبااي ایتالیک زیرخانواده زبان ارمﲏ ، زیرخانواده زبااي اسلاوي و ... - گروه زبااي هند و ایرانی مهمﱰین گروه از خانواده زبااي هند و اروپایی است که کتیبه هاي بسیاري از آن ﲜا مانده است ومرجعی قابل اعتماد براي زبانشناسان بشمار می رود. از مهمﱰین زبااي این گروه می توان، زبان سانسکریت - هند باستان - ، زبان اوستایی - ایران باستان - و زبان پارسی باستان را نام برد، به عبارت دیگر می توان این گروه زبانی را به دو زیر گروه ایرانی و هندي تقسیم ﳕود .

الف - زبااي ایرانی :

زبااي مهم این زیرگروه عبارتند از اوستایی، پارسی باستان ، سکایی - امروزه وجود ندارد - ، اسﱵ - Ossetic در قفقاز - ، لوي، فارسی، پستو - در افغانستان - ، دري - در افغانستان - ، فارسی تاجیکی، کردي و بلوچی.

ب - زبااي هندي :

زبااي مهم این زیرگروه عبارتند از : سانسکریت، هندي، اردو ، بنگاﱄ، گجراتی، سیلانی و نپاﱄ - 1 -

_1 وب سایت زبان شناسی
از زبااي ایرانی رایج در کشور علاوه بر فارسی می توان به کردي و بلوچی و ﳘچنﲔ گویشهاي لري، گیلکی ، مازنی و ﲰنانی و ﳍجه هاي فارسی اصفهانی،کاشانی،یزدي،خراسانی،شﲑازي،بندري وغﲑه اشاره ﳕود که به نوعی بقایا ورگه هاییاز زبااي لوي و پارسی باستان را در آا یافت . علاوه برزبااي ایرانی فوق الذکر رایج در کشور ، می توان به زبان ترکی آذري که به خانواده زبانی آلتایی تعلق دارد اشاره ﳕود. گروه خانواده زبانی آلتایی به سه زیر خانواده ، ترکی، مغوﱄ و تونگوزي تقسیم می شود که زبان ترکی آذري رایج در کشور ایران متعلق به زیرگروه خانواده ترکی و از گروه Oghuz یا ترکی جنوب قرار می گﲑد. ﳘچنﲔ ترکمن ها نیز در این گروه قرار دارند که در ﲞشی از قلمرو ایران بدین زبان تکلم می ﳕایند. زبان عربی از خانواده زبانی سامی نیز در جنوب غرب ایران - ﳘجوار با کشور عراق - رایج بوده و عده اي از مردم سرزمینمان بدان تکلم می ﳕایند.

وضعیت عوارض جغرافیایی در نقشه هاي مبنایی :

در هنگام استفاده از نقشه مبنایی کشور به واژه هایی از اطلاعات جغرافیایی برخورد می کنیم که از ﳊاظ معنایی شبیه یکدیگر بوده وﱄ در کنار هم قرار گرفته و تکرار شده اند و یا در برخی موارد به علت عدم آگاهی عوامل گردآوري اطلاعات ، نوع عارضه به عنوان نام خاص در نظر گرفته شده است . مثال : کوه آق داغ ، رود آجی چاي، مسیل کال شور، رود کال سفید، دره تنگل خوش، دره بازه حسن، دره سنگ دره، دره داش دره سی ، چشمه کانی ملک و .....

که به ترتیب داغ، چاي و دره سی در زبان آذري به معناي کوه، رود و دره است . ﳘچنﲔ کال تنگل ، بازه در ﳍجه فارسی خراسانی به معناي رود و دره و ﳘینطور کانی در گویش کردي به معﲏ چشمه می باشد. در برخی موارد اشتباهات فاحشی نظﲑ ، رود فصلی چم، رودخانه چاي، رود فصلی کال، و ..... دیده می شود که ناشی از عدم آشنایی عامل با گویش و ﳍجه هاي ﳏلی است . در صورتیکه چم در گویش کردي، چاي در زبان آذري و کال در ﳍجه خراسانی به معﲏ رود می باشد و ﳕی تواند نام خاص یک عارضه ﳏسوب شود.

اینگونه موارد به علت تنوع گویش و ﳍجه در سطح کشور، امکان اﳚاد خطا را به وسیله عوامل گردآوري اطلاعات نا آشنا به شیوه گویاسازي و عدم احاطه کامل بر گویش و ﳍجه هاي رایج در کشور ، افزایش خواهد داد. اگر به راهنماي نقشه 1:25000 سراسري کشور دقت کنیم، بیش از 100 عارضه جغرافیایی وجود دارد که عامل گویاساز با عملیات میدانی باید آا را ﲨع آوري و بعد از تولید نقشه به آن منتقل ﳕاید. این عوارض طبق دستورالعمل گویاسازي استاندارد سازمان نقشه برداري کشور تعریف و روش نام نگاري آا نیز مشخص شده است. در اینجا مسائل و مشکلات عارضه جغرافیایی رود را بعنوان مثال ذکر می کنیم . در نام نگاري رود ابتدا نوع عارضه + نام خاص عارضه با رنگ مشکی و باتعیﲔ وضعیت تداوم آن - دائمی یا فصلی - گویا می شود. واژه رود به عنوان نوع عارضه در زبان فارسی رایج و رﲰی کشور براي اکثر افراد شناخته شده است وﱄ ﳘﲔ رود در گویشها و ﳍجه هاي کشور داراي نام دیگري است مانند چاي در زبان آذري، چم در گویش کردي، رووار یا

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید