بخشی از مقاله
چکیده
محصولات غذایی و تولید مواد غذایی در دنیا بیش از پیش ایمن شده اند، اما عواملی وجود دارد که بر گسترش سریع بیماریهای مسری و حوادث موثر بر ایمنی غذا تاثیر دارد. طی دو دهه اخیر شایعات غذایی گسترده نظیر بحران جنون گاوی، بحران دی اکسین، ملامین در شیر خشک، و غیره و ترس از مصرف برخی مواد غذایی به دلیل دارا بودن افزودنی های غذایی، باقیمانده ها، تکنولوژی های جدید و غیره وجود داشته که توجه مصرف کننده ها و مقامات هر کشور را به ایمنی مواد غذایی جلب کرده است.
به دلیل چندین عامل مانند حمل ونقل سریع، افزایش تعداد توریست، سفر های تجاری و مسافرت ها، سفر به مقاصد دورتر، تولید انبوه صنایع غذایی، افزایش تعداد مصرف کنندگان با نقص ایمنی بدنی، تعداد بیشتر روش های ردیابی حساس، نقش رسانه های جمعی ریسک سلامت غذا در حال افزایش است و واکنش مصرف کنندگان در حال تغییر است. به طور مثال ترس مصرف کنندگان از مواد غذایی حاصل از فراوری های نوین غذا افزایش یافته است. این مشکلات توجه مسئولین امر را به نبود رویکرد یکپارچه نسبت به شایعات غذایی و ترس مشتریان از مصرف برخی غذاها را افزایش داده است.
از جمله رویکردهای مقابله با برخی از شایعات مواد غذایی تغییر سیاست غذایی، قوانین غذایی و سیستم کنترل مواد غذایی؛ معرفی روش های جدید و علمی ارزیابی بحران؛ جداسازی ارزیابی و مدیریت بحران؛ اطمینان بخشی به مصرف کنندگان از نظر وجود یک سیستم کنترل کیفیت قوی؛ بالا بردن سطح آگاهی و اطلاعات مصرف کنندگان از طریق برچسب های بسته بندی مواد غذایی، رسانه های صمعی بصری و جراید می باشد
.1 مقدمه
در دو دهه ی گذشته مجموعه ای از شایعات و ترس های غذایی در دنیا اتفاق افتاده که باعث کاهش سطح اطمینان مصرف کنندگان به سلامت غذا و زنجیره غذایی شده است. مصرف کنندگان نگران تکنولوژی های جدید بوده و به دلیل چندین عامل مانند حمل ونقل سریع، افزایش تعداد توریست، سفر های تجاری و مسافرت ها، سفر به مقاصد دورتر، تولید انبوه صنایع غذایی، افزایش تعداد مصرف کنندگان با نقص ایمنی بدنی، تعداد بیشتر روش های ردیابی حساس، نقش رسانه های جمعی، ریسک سلامت غذا در حال افزایش است و واکنش مصرف کنندگان در حال تغییر است.
برخی شایعات غذایی و نتایج آنها
بحران BSEمجموعه شایعات غذایی با بحران - Bovine spongiform Encephalopathy - BSE، که به طور معمول به عنوان بیماری جنون گاوی شناخته شده است، در سال 1986 در انگلستان آغاز شد و باعث کشتار حدود 200000 گله گاو شده و موجب از دست رفتن 10 میلیارد دلار گردید. همچنین باعث از دست رفتن اطمینان مصرف کنندگان از ایمنی گوشت گاو شد. اولین موارد تایید شده چندین سال بعد در بلژیک - 1993 - ، هلند - 1997 - ، دانمارک - 2000 - ، فرانسه - 2000 - ، آلمان - 2000 - ، پرتغال، سوئیس، اسپانیا - 2000 - ، ایتالیا - 2001 - ، کانادا - 2003 - گزارش شدند. مصرف کنندگان دیگر نمی توانستند به گوشت گاو اطمینان کنند و عدم ارزیابی علمی بحران، پیام های متناقض پخش شده از رسانه ها و تصمیمات و اندازه گیری های ناهماهنگ مدیریت بحران باعث از بین رفتن اعتماد به مقامات و زنجیره ی غذایی شد. سطح بحران ارزیابی نگردید و عدم قطعیت های مرتبط با نوع انسانی بیماری - Creutzfeldt--DFREʼV LVHDVH - &- در آن زمان آنالیز و توضیح داده نشدند
بنابراین در مصرف کنندگان گیج شده سطح مشخصی از ترس از گوشت گاو توسعه یافت. این ترس طولانی مدت می تواند از بین برده شود اگر یک چارچوب کاری آنالیز ریسک مناسب به همراه science based hazard exposure به عنوان قسمتی از ارزیابی ریسک و با توجه به موقعیت- به غیر از ریسک های پدیدار شده- ریسک های در حاال کاهش هم آنالیز، مدیریت و راجع به آنهای بحث می شد، از بین می رفت. چندین بهبود مهم در مورد بحران BSE صورت گرفت که عدم وجود و اهمیت ردیابی و نیاز به در زنجیره غذایی از تولید ماده غذایی از گیاه و حیوان شامل تولید دانه ها برای مصرف خوراک دام.
بحران دیوکسین در سال 1999
در ژانویه سال 1999، 50 کیلوگرم polychlorinated biphenyls - PCBs - با یک گرم دیوکسین به صورت تصادفی آلوده شده و به انباری از چربی ذخیره شده جهت تولید 500 تن خوراک حیوان در بلژیک اضافه شد. علائم مسمومیت ماکیان بلافاصله مشاهده شد و بیش از 2500 دامداری ماکیان و خوک آلوده شدند. این موضوع باعث بحران غذایی اساسی شد که در دنیا به نام بحران دیوکسین بلژیک معروف بود. واکنش مصرف کنندگان آنی و واضح بود، زیرا مصرف ماکیان و گوشت خوک به ترتیب %69 و %93 کاهش پیدا کرد.
چند صد خوک و چند میلیون از ماکیان بعد از اینکه اولین موارد مشاهده شدند، کشته شدند. افزایش چشم گیری در هزینه های کنترل غذا مشاهده شد و صادرات غذاهای بلژیکی که منبع حیوانی داشتند، ممنوع شد. به دنبال بحران دیوکسین ، بحران آگاهی، بحران اقتصادی، بحران سیاسی و بحران رسانه ای اتفاق افتاد. تردید و بلاتکلیفی بین مردم، بین محققان و دانشمندان به وجود آمد. آنها به طور کامل از نتایج احتمالی آگاه نبودند و هیچ گونه ارزیابی بحران مناسبی در آن انجام نشد و این فاکتورها باعث بحران اقتصادی شدند
تمام غذاها با منبع حیوانی بلژیک تحریم شدند و حیوانات زیادی کشته شدند. کشورهای مختلف مرغ، گوشت گاو، گوشت خوک، تمام محصولات لبنی، کره و حتی محصولات شکلات بلژیک را تحریم کردند که این موضوع سطح عکس العمل بیش از حد را در دوره ی نا آگاهی را نشان می دهد. این مراحل و عدم وجود مدیریت بحران مناسب باعث بروز بحران سیاسی شد. در نتیجه ی بحران سیاسی وزیر کشاورزی و سلامت بلژیک استعفا داد. بحران رسانه ای نیز رخ داد و مقامات متهم به طرفداری از بهره ی صنعت گوشت و دامداران شدند
این بحران با پیاده سازی یک برنامه ی نظارت غذا حل شد. این برنامه ابتدا حد نرمال در PCB را در خوراک حیوانات و غذا در بلژیک مشخص کرد و در ادامه حد هماهنگ نرمال اروپایی برای polychlorinated dibenzodioxin و فوران ها - PCDD/Fs - در خوراک دام و مواد غذایی با منشا حیوانی در بلژیک ایجاد شد. بحران dioxin بلژیک مثالی از گسترش یک بحران در هنگام عدم وجود ارزیابی بحران و مدیریت بحران مناسب است. عدم وجود اطلاعات علمی باعث شد که افراد تصمیم گیرنده نتوانند به وضعیت به صورت کارآمد رسیدگی کنند و نتوانستند از ترس مصرف کنندگان که در حال گسترش بود و به سمت از دست رفتن اطمینان آنا از زنجیره ی غذایی بود جلوگیری کند.
بحران دیوکسین / بحران گوشت خوک در سال 2008
بحران گوشت خوک ایرلندی سال 2008 در اوایل دسامبر 2008 فاش شد. آلوده بودن خوراک دام توسط یک تولید کننده ایرلندی به چهل و پنچ گوشت گاو و، نه مزارع خوک و یک لبنی مزرعه در سراسر ایرلند آلودگی گوشت خوک بین 80 و 200 برابر حد مجاز توصیه می شود اتحادیه اروپا برای دیوکسین ومانند دیوکسین بورد مدار چاپی باعث شده بودند - EFSA ، - 2008 a نمونه معمول چربی خوک تحت باقیمانده برنامه ملی برای غربالگری گرفته و نمونه مثبت برای غیر دیوکسین مانند نشانگر مدار چاپی را به تأیید رسیده بود 200-80 دیوکسین شناسایی در چربی خوک که در آن محدودیت های قانونی اتحادیه اروپا 1 وجود داشت
یکی از نمونه های اولیه نشان داد خرده بالاتر 2000 - سطح Reilly - ، . - 2009 ممنوعیت فوری بر روی محصولات گوشت خوک تحمیل شد. یک تهیه کننده بود که تنها مسئولیت یک مورد آلودگی که مانند رسوایی بلژیکی در سال 1999 بودرا به عهده گرفت. سازمان ایمنی مواد غذایی از ایرلند - FSAI - نقل مکان کرد به سرعت از بازار همه محصولات گوشت خوک ایرلندی راجمع آوری کردند و به عنوان نتیجه، به ارزیابی از ریسک به موقع که مانع بحران و خسارت هایی از قبیل اتفاقی که در سال 1999 افتاد ایجاد نشد پرداختند. چگونه می توان از بحران بازار گوشت گاو در ایرلند جلوگیری کرد اگرچه 38گوشت گاو مزارع مورد بحث باشند
از تولید گوشت گاو ملی مستقل از آلودگی بودند. با توجه به ارزیابی ریسک FSAI وزن اضافی بدن محاسبه شد.035 یا 300 برابر کمتر از گوشت خوک آلوده بود. لاشه و قطعات اولیه از بازار خارج شده قابلیت ردیابی در تولید گوشت گاو عملکرد خوبی ثابت شد. سرعت مقامات ملی در پاسخ دادن و اطلاع رسانی عمومی به مراتب سریع تر از موارد مشابه بود. ارتباط نزدیکی بین ایرلند و مقامات ملی دیگر کشورها - از جمله هلند ، فرانسه و انگلستان - ،EFSA و خدمات کمیسیون اروپا وجود دارد.
EFSA نقش مهمی در ارائه مشاوره سریع آگاهی - عقیده - به مدیران ریسک و در ارتباطات عمومی دارد . به واسطه اقدام سریع مدیران ریسک بر اساس یک توصیه علمی مدت زمان قرار گرفتن در معرض آلاینده ها محدود بود. همه این اقدامات هماهنگ به اندازه کافی قانع کننده برای مصرف کنندگان خواهد بود که اعتماد خود را در زنجیره تولیدات غذایی و مقامات انها حفظ کنند.
آنفولانزای مرغی
منشا آنفولانزای مرغی - H5N1 - شرق و جنوب آسیا بوده که هزینه بالایی به منظور از بین بردن این بیماری در سال 2003 صرف شد. پس از آن که آنفلوانزای مرغی گزارش شد، صادرات گوشت مرغ نپخته افت زیادی پیدا کرد. تولید مرغ تقریبا 25-30 در چندین کشور آسیایی ، مانند تایلند، ویتنام، سنگاپور و اندونزی افت کرد و مصرف آن، بیش از 20 - 25 در سنگاپور ، تایلند ، چین و ویتنام کاهش یافت.
آنفلوانزای خوکی - H1N1 -
جهان با آنفولانزای جدید - H1N1 - موسوم به آنفولانزای خوکی رو به رو شد، که تنها یک کشور وجود دارد ، مکزیک در مارس 2009 در گیر شد ، بعد از 6 هفته به 66 کشور نفوذ کرده بود و در هفته 10 از 120 کشور جهان مورد H1N1 گزارش شد و امروزه - دسامبر 208 - 2009 کشور را تحت تأثیر قرار داده است. ترس از اپیدمی جهانی شبیه به آنفلوانزای اسپانیایی سال 1918 در حال توسعه بود.و در همان زمان علت هیستری تا حدی توسط رسانه ها ، تا حدودی توسط مقامات بیان می شد ،و در خصوص ضرورت استفاده و مفید بودن واکسن جدید در چند کشور جهان است بیان شد.
پیام های گیج کننده دوباره به مصرف کنندگان در برخی کشورها تحویل داده شد ، بنابراین مصرف کنندگان نمی دانستند در شرایط اضطراری چه باید بکنند. نام آنفلوانزای جدید ، "آنفولانزای خوکی" استفاده می شود از همان ابتدا معلوم شد که گوشت خوک نیز ممکن است توسط ویروس جدید آلوده باشد ، مصرف گوشت خوک خیلی خطرناک بود.