بخشی از مقاله
چکیده:
»معراج« اسم ابزار عربی بر وزنمِفعال«» به معنای »نردبان« و جمعش »معارج « و »معاریج« است در فرهنگ دینی و ادبی ما، این واژه را با واقعه ی تاریخی سفر پیامبر اکرم اسلام - ص - به آسمانها مرتبط میدانند. بنیاد این تفکّر در قرآن مجید آیه اول سوره ی الاسراء است: سبحان الذی اسری بعبده لیلا من المسجدالحرام الی المسجد الاقصی الذی بارکنا حوله لنُریه من ایتنا انّه هو السمیع البصیر.
بنا بر این اعتقاد، »شب معراج« شرحی از این حادثه است که در شعر و ادب فارسی - تعلیمی، غنایی و عرفانی - جایگاهی بس والا یافته است، به گونهای که سبب تالیف »معراج نامه«های بسیاری شده است.
»معراج نامه« رسالهای منظوم یا منثور است که بهماوراءالطﱠ بیعه مربوط میشود و در آن شرح باﻻ رفتن انسان به طبقات آسمان میآید و از فضاهایی مانند بهشت، دوزخ و برزخ و کیفیت آنها و نیز دیدار با فرشتگان و یا دیدار الهی سخن به میان میآید. در ایران، پیش و پس ازظهور اسلام، این نوع کتابها سابقهای طوﻻنی دارد. برای نمونه »ارداویرافنامه« نوعی کتاب فقهی یا معراجنامه است که پیش از اسلام تالیف شده و شرح سفر معادی مردی ساده و خوش قلب است که به آسمانها رفته و سرگذشت و حوادث بهشت و دوزخ را حکایت میکند.
در این نوشتار به معرفی شاعرانی که درباره معراج پیامبر اشعاری سروده اند می پردازیم و معراجنامه های آنان را تحلیل و شرح می کنیم.
مقدّمه:
مسلمانان طبق آیات قرآن به سیر شبانه حضرتمحمّد بن عبد اﷲ - ص - پیامبر خود، از مسجد الحرام به مسجدالاقصی و عروج جسمانی او از مسجد الاقصی به آسمان اعتقاد دارند و این واقعه را »معراج« مینامند. همچنین در ادیان دیگر نیز وقایع مشابه - عروج به آسمان - گزارش شده است، مانند: اشعیاء نبی در یهودیت، پولس رسول در مسیحیت و کرتیر موبد و ارداویراف در زرتشتی.در این ماموریّت ویژه، جبرییل - ع - ، میکاییل - ع - و اسرافیل - ع - به منظور سفر محمّد - ص - به آسمان مرکبی موسوم بهبُراق»را« برای او آوردند و سپس با سوار شدن بر براق معراج آغاز شد.
حضرت محمّد - ص - در طور سینا - محل سخن گفتن خدا با حضرت موسی - ع - - و بیت الحم - محل تولد حضرت عیسی - ع - - توقف کرده و نماز می خواند و سپس به بیت المقدس میرود. در آنجا به ابراهیم خلیل - ع - و موسی - ع - و عیسی - ع - در میان عدّهای زیاد از انبیا برخورد میکند که همگی مهیای نماز بودند و جبرییل - ع - بازوی محمّد - ص - را گرفته و جلو برده و بر آنان امامت کرده، نماز می گزارند. سپس پیامبر - ص - با راهنمایی حضرت جبرییل - ع - در هفت آسمان سیر کرده و حتّی جایی از فرشته ی وحی نیز پیشی می گیرد.
شرح حضور رسول مکرّم - ص - در عرش و عبور ایشان از »سدره المنتهی« و مسالهی »قاب قوسین1« همه از نکته هایی است که دستمایه ادیبان، عرفا و وعّاظ شده است. پیامبر اکرم - ص - در مراجعت، دربیت المقدّس فرود آمد و راهمکّه را پی گرفت. او در میان راه به کاروان بازرگانی قریش برخورد و در حالیکه آنان شتریرا گُم کرده بودند و به دنبال آن میگشتند، از ظرف آبی که آنجا بود مقداری آب خورد و باقی آن را بر روی زمین ریخت. بنا به روایتی سرپوشی بروی آن گذاشت. تا پیش از طلوع خورشید در خانه یاُم»هانیفرود« آمد و برای نخستین بار راز خود را به نزد او بازگفت. در روز همان شب محمّد - ص - در مجامع و محافل قریش پرده از راز خود برداشت.
داستان معراج که در میان قریش امری محال بود در تمام مراکز دهن به دهن گشت و موجبات نگرانی سران قریش را پیش آورد. قریش نیز چون همیشه به تکذیب او پرداخت و در تایید این ادعا گفتند: »کسانی در مکه هستند که بیت المقدس را دیدهاند، اگر راست میگویی ویژگیهای ساختمان بیت المقدس را تشریح کن.« بر پایه ی روایات محمد - ص - نیز به تشریح خصوصیات ساختمان بیتالمقدس پرداخت و حتی حوادثی را که در میان مکه و بیت المقدس بر او گذشته بود بازگو کرد و گفت: »در میان راه به کاروان فلان قبیله برخورد نمودم و شتری از آنها گم شده بود و در میان اثاث آنها ظرفی پر از آب بود و من از آن نوشیدم و سپس آن را پوشانیدم و در نقطهای به گروهی برخوردم که شتری از آنها رمیده و دست آن شکسته بود.« قریش پرسیدند:
از کاروان قریش خبر ده. محمّد - ص - گفت آنها را در »تنعیم« - ابتدای حرم است - دیدم و شتر خاکستری رنگی در پیشاپیش آنها حرکت میکرد، و کجاوهای روی آن گذارده بودند و اکنون وارد شهر مکّه میشوند. قریش که از صدق خبر او نگران و سخت عصبانی شده بودند، گفتند: اکنون صدق و کذب گفتار تو بر ما روشن میشود. چیزی نگذشت کاروان وارد شهر شد و گزارشهای محمد - ص - را تصدیق کردند.
معراج نامه:
شاعران و دانشمندان صاحب نام ادب فارسی، معراجنامههایی اغلب به صورت اشعار مستقل یا رساله های منظوم و منثور آفریده اند که قابل توجّه است. ابوعلی سینا - ق - 5، سنایی - ق - 6، نظامی - ق - 6، سعدی و امیرخسرو - ق - 7، سلمان ساوجی - ق - 8، جامی - ق - 9، وحشی بافقی - ق - 10و محمّد حسین شهریار از زمرهی مشهورترین معراج نامهها را دارند که افکار و اندیشههای خود را در دفاع و اثبات واقعه و بُعد جسمانی این معجزهی بزرگ را بیان می کنند.
اکثر شاعران »مثنوی« را برای معراج نامه هایشان، برگزیدهچوناند؛ خاقانی شروانی، فیّاض لاهیجی، محتشم کاشانی، ملک الشّعرای بهار و شهریار. البتّه جمال الدّین عبدالرّزاق اصفهانی قالب ترکیب بند را برای این نوع شعر انتخاب کرده است.
تصویر معراج در شعر فارسی
آشنایی با تاریخ و آگاهی از حوادث، رخدادها و چهره های درخشان، هر زمان، از خواست ها و امیال آدمی است. در این میان، شعاع نفوذ انوار مقدس پیامبر اکرم - ص - و ائمه ی اطهار - ع - که منشأ تحولات بزرگ تاریخ حیات اجتماعی انسان ها بوده اند، بر کسی پوشیده نیست. سفر آسمانی آخرین پیامبر خدا - ص - در میان خلق عالم و لوازم این سفر از جمله براق، سبب آفرینش شعرهای زیبا و مبسوط از جمله توسط شاعران فارسی زبان شده است که پرداختن بدان در نزد همه سرایندگان طرفه کار در ادبیات فارسی، حوصله فراخ و دانشی فراختر و عمیق و چند وجهی را می طلبد.
یکی از موضوعاتی که شاعران غالباٌ بدان پرداخته اند معراج ایشان است از سویی دیگر یکی از معیارهای سنجش شعر این افراد، همین معراج نامه هاست که به یادگار مانده، هنر آفرینش تصاویر زیبا و صور خیال این شاعران پیرامون موضوع شب معراج پیامبر اعظم و دقت ایشان به آیه ی شریفه : - سبحان الذی اسریبعبده لیلاٌ من المسجد الحرام الی المسجد الاقصی الذی بارکنا حوله لنزیه من آیاتنا انه هو السمیع البصیر - - اسراء - 1/
معراج شبی بود بیرون از زمان و مکان که در این شب، فرشته ی مقرب الهی بر خواجه ی دل فرود آمد و وی را بر براق عشق نشانه و به دور از تیرگی نفس فرعون کیش به ملکوت اعلاء برد. به منزل جانان که از صدف کون و مکان بیرون است در این شب وصال سید انبیاء در میخانه ی عشق بی پرده آیات کبری الهی را دید شرابی نوشید که جامش روی یار و پیاله اش دیده ی مست باده خوار است او به دور از چشم اغیار در عالم بی سو و بی جهت با معشوق خویش نرد عشق باخت و شمع هستی خویش را در نورانیت آن خورشید محو و نابود ساخت. معراج پیامبر یکی از رویدادهایی است که در اول سوره ی اسرا و بعضی آیات سوره ی نجم به روشنی به آن اشاره شده است. احادیث زیادی هم از سوی علمای سنی و شیعی در کتب کلام و حدیث و تفاسیر قرآن مجید روایت شده است و هر دو فرقه در اصل واقعه به طور اجماع اتفاق کرده اند
بی شک مسأله معراج یکی از جلوه های درخشان حیات پیامبر اکرم - ص - است که در فرهنگ اسلامی ما ، اعتقاد به آن از ضروریات دین اسلام است. در این موضوع، اغلب شاعران آثاری از خود به یادگار گذاشته اند که از این میان افراد تعدادی اندیشه شعرشان تلألو و درخشندگی خیره کننده ای دارد. در این بین، ستارگانی همچون سنایی غزنوی، خاقانی شروانی، نظامی گنجه ای، عطار نیشابوری، عبدالرحمن جامی و..... بر تارک ادب پارسی می درخشند و مایه غرور ما ایرانیان اند در آثارشان چنان قلم را به کار گرفته و نگارگری و تصویر سازی کرده اند که گویی کرامات حضرت رسول شامل حالشان بوده و از جایی دیگر بر آنان الهام معانی شده است.
حکیم سنایی غزنوی در آثار عرفانی خود، همواره در نعت رسول اکرم - ص - سنگ تمام نهاده و قلم توانمندش را در این زمینه به اوج فلک رسانیده است. گویی در این کار، دبیر فلک او را یاری کرده که اینگونه زیبا معراج پیامبر را به تصویر کشیده است:
بر نهاده ز بهر تاج قدم // پای بر فرق عالم و آدم
دو جهان پیش همتش به دو جو // سرما زاغ و ما طغی بشنو
پای او تاج فرق آدم شد // دست او رکن علم عالم شد
قامت عرش به همه شرفش // ذره ای پیش ذروه ی شرفش
بر نهاده خدای در معراج // بر سر ذاتش از لعمرک تاج
با ترضی دل تباه کراست // با لعمرک غم گناه کراست
شده از فر او به فضل و نظر // خاک آدم ز آفتابش زر
زاده از یک دگر به علم و به دم // آدم از احمد، احمد از آدم
غرض عالم، آدم ز اول // غرض از آدم، احمد مرسل
خاتم شرع خاتمت در فم // صدق االله نبشته بر خاتم