بخشی از مقاله
چکیده
با عنایت به اهمیت چگونگی تاثیر اخلاق و اخلاقیات در سلامت روان و تعادل روانشناختی دانش آموزان، هدف اساسی از انجام این پژوهش تعیین اثر بخشی آموزش هوش اخلاقی بر بهزیستی روانشناختی در دختران مقطع دوم دبیرستان شهر نیریز در سال 1394بوده است.
پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه مورد مطالعه کلیه دانش آموزان دختر مقطع دوم متوسطه شهر نیریز در سال تحصیلی 1394 بوده است. نمونه پژوهش 40 نفراز دانش آموزان دختری که در پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف - - 1989 نمره پایین کسب کرده بودند انتخاب و بطور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند - 20 نفر آزمایش و 20 نفر کنترل - . گروه آزمایش تحت مداخله آموزش گروهی هوش اخلاقی براساس نظریه لنیک و کیل - - 2005 به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای قرار گرفتند و گروه کنترل مداخله را دریافت نکردند. نتایج پس آزمون با روش تحلیل کوواریانس حاکی از این بود که اجرای مداخله هوش اخلاقی می تواند باعث افزایش بهزیستی روانشناختی در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل شود.
مقدمه
سلامت روان، دانش و هنری است که به افراد کمک میکند تا با ایجاد روش های صحیح از لحاظ روانی و عاطفی بتوانند با محیط خود سازگاری نموده و راههای مطلوب تری را برای حل مشکلاتشان انتخاب نمایند. سپس به دنبال ظهور جنبش روانشناسی مثبت که در سلامت روانی بر وجود ویژگیهای مثبت و رشد تواناییهای فردی تأکید داشتند، گروهی از روانشناسان به جای اصطلاح سلامتی روانی1 از بهزیستی روانشناختی2 استفاده کرده اند. زیرا معتقدند این واژه بیشتر ابعاد مثبت را به ذهن متبادر میکند
ویلسون - 1967 - 4 از نخستین کسانی است که به مرور موضوع بهزیستی روانشناختی پرداخت و به دو نتیجه رسید: نخست این که کسانی که بیشترین مزیت ها را دارند از دیگران شادمان ترند و از بهزیستی روانشناختی بالاتری نسبت به دیگران برخوردارند و به صورت افرادی شاد، تندرست، تحصیل کرده، با درآمد بالا، برونگرا، خوش بین، فارغ از نگرانی، دین دار، با عزت نفس بالا و روحیه ی کاری بالا در جامعه نمایان میشوند. دوم اینکه طی دو هزار سال از زمان فلاسفه ی یونان باستان تاکنون پیشرفت نظری اندکی در مفهوم بهزیستی روانشناختی حاصل شده است
از زمان مرور ویلسون بر روی بهزیستی روانشناختی، پژوهش های سلیگمن و همکارانش در روان شناسی مثبت6 و تلاش های دینر7 و روانشناسان دیگر همچون ریف که علاقمند به مفاهیم مثبت در روانشناسی بودند منجر به پژوهش های گسترده ای با روش های تجربی بر روی حیطه بهزیستی روانشناختی شد. در این حیطه مباحثی مثل عواطف مثبت، شادکامی، اعتماد به نفس، سرزندگی، خوش بینی، سازگاری اجتماعی، رضایت از زندگی، کاوش و کنجکاوی، امید و جهت گیری زندگی مورد بررسی قرارگرفته است
با مطرح شدن روزافزون اهمیت کاهش اختلالات روانی و افزایش بهزیستی روانشناختی و تاثیر آن بر چگونگی مقابله با پیچیدگی ها و مشکلات دنیای امروز، به نظر میرسد ارتقای این ویژگی های مثبت روانی خصوصا در نوجوانان بسیار ضروری می باشد. بنابراین نکته ای که اهمیت دارد این است که در نیازسنجی های آموزش، اهمیت برنامه های ارتقای سلامت روان تاکید شده و باید از طریق آموزش های لازم راه رسیدن به بهزیستی روانشناختی انان هموار گردد و یکی از این راه ها استفاده از آموزش هوش اخلاقی است.
مفهوم اصلی هوش اخلاقی این است که ما بتوانیم درست را از نادرست تشخیص دهیم؛ یعنی اعتقادات محکم اخلاقی داشته باشیم و بر اساس این اعتقادات عمل کنیم. هوش اخلاقی توانایی تشخیص و تمیز درست از نادرست است. به بیان دیگر، کسی دارای هوش اخلاقی تعریف می شود که از باورهای اخلاقی راسخ و قوی و توانایی عمل کردن به آنها برخوردار باشد، به گونه ای که فرد به شیوه ای صحیح و محترمانه رفتار کند. هوش اخلاقی اشاره به توانایی اعمال اصول اخلاقی در اهداف شخصی، ارزش ها و فعالیت های فرد دارد و به مفهوم ظرفیت وتوانایی درک مسائل خوب از مسائل بد است. هوش اخلاقی شامل گستره فراشناختی یا فراعملی است که واکنش شناخت ها، نگرش ها و فعالیت های اخلاقی را در چارچوب سیستم های ارزشی فردی امکان پذیر می سازد.
هوش اخلاقی دارای چهاربعد اصلی شامل درستکاری، مسئولیت پذیری، بخشش و دلسوزی و دارای دو بعد زیر مجموعه شایستگی - شامل انسجام، صداقت، شجاعت، رازداری، انجام تعهدات فردی، مسئولیت پذیری - پاسخگویی - در برابر تصمیمات شخصیف خودکنترلی و خود محدودسازی، کمک به دیگران - قبول مسئولیت برای خدمت به دیگران - ، مهربانی، درک احساسات دیگران و درک نیازهای روحی خود می باشد
پژوهش های محققان تعلیم و تربیت نشان داده کودکان و نوجوانانی که به هر دلیل هوش اخلاقی کسب نکرده اند در معرض خطرهای جدی قرار دارند. این کودکان به دلیل وجدان متزلزل، ضعف در مهار کردن امیال، رشدنیافتگی حساسیت های اخلاقی و باورهای که به گونه ای نادرست هدایت شده، تا حد زیادی به عقب افتادگی اخلاقی و اجتماعی دچار و در بزرگسالی به شخصیت های نابهنجار و ناموفق تبدیل می شوند. بنابراین این پژوهش به دنبال تعیین اثر بخشی آموزش هوش اخلاقی بر بهزیستی روانشناختی در دختران مقطع دوم دبیرستان می باشد.
روش پژوهش
پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمام دانش آموزان دختر مقطع دوم دبیرستان های شهر نیریز در سال 1394 می باشد.نمونه پژوهش حاضر حدود40 نفر از دانش آموزان دختر مقطع دوم دبیرستان شهر نیریزکه به صورت نمونه گیری خوشه ای و با توجه به ملاک های ورود به مداخله در مداخله پژوهش شرکت کرده و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. - هر گروه 20 نفر -
شرح جلسات
جلسه اول: آشنایی با اعضا و تعریف هوش اخلاقی و ابعاد آن
جلسه دوم: درستکاری و تقویت درستکاری
جلسه سوم: دلسوزی و تقویت دلسوزی
جلسه چهارم: بخشش و تقویت بخشش
جلسه پنجم: مسئولیت پذیری و تقویت مسئولیت پذیری
جلسه ششم: تقویت امیددر زندگی و تاثیر امیدواری بر ابعاد هوش اخلاقی
جلسه هفتم : پرخاشگری و تاثیر منفی پرخاشگری بر سلامت روان
جلسه هشتم: برگزاری پرسش و پاسخ و بررسی تاثیر جلسات آموزشی بر گروه آزمایش و همچنین اجرای پس آزمون
ابزارهای پژوهش
در این پژوهش از پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف در نمونه گیری اولیه استفاده شد و در پس آزمون نیز از پرسشنامه مذکور برای سنجش متغیر وابسته پژوهش در مورد دو گروه آزمایش و کنترل استفاده شد.
پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف یک ابزار متداول در این حوزه مقیاس بهزیستی روانشناختی ریف - - RSPWB است. ریف - - 1989 این ابزار را بر پایه ادبیات پژوهش و انسجام نظریات رشدی و سلامت روانی، بالینی و طول عمر گسترش داد. وی این دیدگاه را در بردارنده ملاک های مشابه و مکمل سلامت روانشناختی مثبت می دانست، ابعاد نظری سلامت روانشناختی مثبت شامل استقلال، تسلط محیطی، رشد فردی، روابط مثبت با دیگران، هدفمندی در زندگی و پذیرش خود هستند
در سال 1980 برای ساخت این پرسشنامه نخست ابعاد شش گانه از دیدگاه نظری تعریف شده و بر پایه این تعاریف، فرم اصلی دارای120پرسش طراحی شد ولی در بررسی های بعدی فرم های کوتاهتر 18،54،84 سوالی نیز پیشنهاد شده است. در فرم 84 سئوالی این پرسشنامه، بر پایه ملاک هایی مانند ابهام و هماهنگی با تعریف هر مقیاس ارزیابی شده.32 پرسش برگزیده شده برای هر مقیاس - 16 پرسش مثبت و 16 پرسش منفی - . در یک بررسی راهنما در میان321 فرد بزرگسال ارزیابی گردیدند، از هر مقیاس20 پرسش که با توجه به ملاک های روانسجی، بهتر ارزیابی شدند، انتخاب و براین اساس20 پرسش برای هر مقیاس باقی ماند. در فرم 84 سوالی هر عامل دارای 14 پرسش است